دکتر مظفر
بقایی کرمانی یکی از بحثانگیزترین چهرههای سیاسی
تاریخ معاصر ایران در سال 1291 در کرمان متولد شد. پدرش میرزا شهاب راوری کرمانی از فعالان سیاسی دورۀ مشروطه و نماینده کرمان در مجلس شورای ملی در دوره چهارم بود. وی بجز مظفر، شش دختر به نامهای ملکه، تاجی، مریم، رابعه، ایراندخت و اختر نیز داشت.
دکتر
بقایی پس از آموختن مقدمات حساب و الفبا نزد پدر در شش سالگی وارد مدرسه نصرت ملی شد و تا سوم ابتدایی در همین مدرسه به تحصیل پرداخت. در سال 1300 به همراه پدر که به نمایندگی دوره چهارم مجلس راه یافته بود به تهران آمد و از کلاس چهارم تا هشتم را در مدرسه سیروس تهران و کلاسهای هشتم و نهم را در مدرسه ادب گذراند و کلاس دهم را در مدرسه دارالفنون و کلاسهای یازدهم و دوازدهم را در سالهای 1307-1308 در مدرسه سنلویی سپری کرد. در سال 1308 در دورۀ دوم کنکور اعزام محصلین به خارج شرکت کرد و همراه عیسی سپهبدی، خسرو وارسته، علیاصغر سروش، غلامحسین صدیقی، مجیر شیبانی و علیاکبر بینا راهی فرانسه شد و در دانشسرای مقدماتی « لیموژ» مشغول به تحصیل شد. او در سال 1932 سال چهارم دانشسرا را که مقدمه ورود دانشجویان به دانشسرای عالی کشور فرانسه بود به پایان رساند و در سال 1933 وارد دانشسرای عالی «سنکلو» شد و همزمان در رشته فلسفه دانشگاه «سوربن» هم تحصیل میکرد.
بقایی قبل از دفاع از پایان نامه دکترا با موضوع «اخلاق ابن مسکویه» به دلیل برهم خوردن روابط ایران و فرانسه در سال 1317 به تهران بازگشت و در مهر ماه 1318 وارد خدمت وظیفه گردید. وی در سال 1320 وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گردید و تا بهمن 1348 با رتبه دانشیاری به تدریس پرداخت.
بقایی در اواخر سال 1319 با دختر وکیلالدوله ابراهیمی ازدواج کرد و این ازدواج بیش از هشت سال دوام نیافت و ثمره این ازدواج هم پسری بود که در یازده ماهگی درگذشت و دیگر ازدواج نکرد. در سال 1323 به صورت مأمور از دانشگاه تهران به ریاست فرهنگ کرمان منصوب شد و تا آبان ماه 1324 این مسؤلیت را به عهده داشت. 1
بقایی در فضای سیاسی بعد از شهریور 1320 وارد فعالیتهای سیاسی شد و به فعالیت در احزاب اتحاد ملی و کار پرداخت. سپس وارد حزب دمکرات ایران به رهبری قوامالسلطنه شد و توانست در این حزب رشد کند، بهطوری که در سال 1326 عضو هیئت سرّی تصفیه و دبیر حزب بود. در همین سال به عنوان نامزد این حزب از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت.
بقایی از دوستان علی زهری و عیسی سپهبدی از کارمندان سفارت فرانسه و حسن پاکروان (رئیس بعدی ساواک) و مادر فرانسویش امینه پاکروان بود. او با کمک اینان و حمایت سیاسی سردار فاخر حکمت روزنامه شاهد را در 1326 تأسیس کرد.
بقایی در ابتدای دورۀ پانزدهم مجلس در جناح اکثریت بود اما پس از مدتی به اقلیت مجلس پیوست و به استیضاح دولت ساعد پرداخت و با قرارداد نفتی «گس- گلشائیان» مخالفت نمود. وی در اعتراض به تقلبهای صورت گرفته در انتخابات دوره شانزدهم مجلس همراه با دکتر مصدق و عدهای دیگر در دربار متحصن شد. همچنین برای جلوگیری از تقلب در انتخابات سازمان نگهبان آزادی را تشکیل داد.
در اردیبهشت 1330 به همراه خلیل ملکی و سایر انشعابیون از حزب توده، حزب زحمتکشان را تأسیس کرد و به جبهه ملی پیوست. وبه عنوان یکی از اعضای گروه همراه دکتر مصدق به لاهه رفت.
از اوایل سال 1331،
بقایی به مخالفت با دولت مصدق پرداخت و سعی کرد خود را همراه آیتالله کاشانی نشان دهد. ولی همواره مورد نفرت فداییان اسلام و نیروهای مذهبی بود.
در جریان قتل افشارطوس رئیس شهربانی حکومت مصدق یکی از متهمان اصلی بود. در جریان کودتای 28 مرداد 1332 نقش فعالی داشت و بهطور علنی از شاه حمایت میکرد. نیروهای
بقایی جزو کسانی بودند که به منزل دکتر مصدق حمله کردند. مطبوعات پس از کودتا،
بقایی را یکی از رهبران «قیام ملی» برای براندازی دولت مصدق معرفی کردند.
بقایی بعد از کودتا از شدت فعالیت سیاسی خود کاست و در پی ناکامی در تصدی سمت نخستوزیری به دلیل تحریک مردم دستگیر و به مدت یک سال به صورت تبعید در زاهدان بهسر برد. با روی کار آمدن کندی او نیز در جمع ملیون مجدداً فعال شد. در اسفند 1339 بار دیگر دستگیر شد و این دستگیری تا شهریور 1340 ادامه یافت. از مرداد 1350 مجدداًٌ حزب زحمتکشان را فعال کرد ولی این بار فعالیت چشمگیری از حزب زحمتکشان دیده نشد.
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی سعی کرد، با انتشار اعلامیهها و راه انداختن تظاهرات وارد صحنه سیاست شود اما مورد توجه مردم قرار نگرفت.
بقایی در 21 نیر 1359 دستگیر شد و مدتی را در زندان گذراند وی در 27 دی ماه 1364 به دعوت منصور رفیعزاده (آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا) به آمریکا سفر کرد ولی بعد از بازگشت در اول فروردین 1366 در کرمان به دلیل ارتباط با سازمانهای جاسوسی بیگانه و توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران دستگیر شد و در 26 آبان 1366 بر اثر بیماری در بیمارستان مهر تهران درگذشت. 3
پی نوشت:
1