نگاهی به زندگی سیاسی نصرت‌الله معینیان؛

دیپلمه‌ای که وزیر شد

از شخصیت‌های پرچالش تاریخ معاصر ایران دیپلمه‌ای است که گرچه دانشگاه نرفته بود، به مدارج بالایی رسید؛ کارمند راه‌آهن بود، اما قلم و ذوق نوشتن مقاله در روزنامه داشت. گویی! صاحب این قدرت و منصب مهم در خیال و رؤیا بود، اما این خیال خیلی زود در واقعیت تحقق یافت؛ رئیس انتشارات و رادیو، معاون نخست‌وزیر، وزیر و مهم‌تر از آنها دوازده سال رئیس دفتر شاه شد
دیپلمه‌ای که وزیر شد
 
نصرت‌الله معینیان، فرزند محمود، شخصیت پرچالش تاریخ معاصر است؛ دانشگاه نرفت ولی با دیپلم به مدارج بالایی رسید؛ کارمند راه‌آهن شد؛ قلم و ذوق نوشتن مقاله در روزنامه داشت. گویی! صاحب این قدرت و منصب مهم در خیال و رؤیا بود، اما این خیال خیلی زود در واقعیت تحقق یافت؛ رئیس انتشارات و رادیو، معاون نخست‌وزیر، وزیر و مهم‌تر از آنها دوازده سال رئیس دفتر شاه شد.
 
از اصفهان تا اداره رادیو
نصرت‌الله معینیان در سال ۱۳۰۰ش در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش محمود، از اعضای اداره اطلاعات سفارت انگلیس در ایران بود. نصرت‌الله در زادگاهش تحصیل کرد و از هنرستان راه‌آهن دیپلم گرفت. وی هم‌زمان با تحصیل، در بخش حرکت راه‌آهن مشغول به کار شد. بعد از فارغ‌التحصیل شدن، به دعوت راه‌آهن تهران به این شهر رفت و به ریاست کارگزینی بخش حرکت برگزیده و پس از یک سال رئیس دایره تعلیمات اداره بهره‌برداری راه‌آهن شد. 
 
نصرت‌الله معینیان
نصرت‌الله معینیان
 
معینیان علاقه و ذوق نویسندگی داشت؛ با کمک دایی خود (باقر مجلسی) از نویسندگان قدیمی (روزنامه «کوشش») اصفهان وارد عرصه مطبوعات شد، اما روحیه جاه‌طلب او فقط با رقص قلم آرام نمی‌شد. وی مانند پدر، پیشرفت خود را در وابستگی به یک قدرت برتر خارجی (انگلیس) تشخیص داد. ازاین‌رو، قلم زدن را از نشریه «صدای وطن» به صاحب امتیازی سیدعلی بشارت، از نشریات وابسته به انگلیس، که در اصفهان منتشر می‌شد، آغاز کرد.۱ انتشار صدای وطن به عنوان نشریه راست‌گرا و هوادار سیدضیاءالدین طباطبائی در تهران ادامه یافت.  
 
دیدار هیوز، فرمانده نیروی دریایی آمریکا در خاورمیانه، با سیدضیاءالدین طباطبائی
دیدار هیوز، فرمانده نیروی دریایی آمریکا در خاورمیانه، با سیدضیاءالدین طباطبائی
شماره آرشیو: 1-625-124ط
 
استعداد روزنامه‌نگاری و طبع ناآرام بلندپرواز، او را به پایتخت کشاند. معینیان در تهران جدی‌تر کار را دنبال کرد و بر کرسی‌های وزین‌تر نشست. سردبیر نشریه «روستا» به صاحب‌امتیازی مصطفی شاه‌علایی شد. نشریه روستا نیز از نشریات وابسته به انگلیس و حزب اراده ملی سیدضیاء بود؛ ازاین‌رو، این جوان جویای نام از آغاز جیره‌خواری غرب را در کارنامه خود حک کرد.
 
ستاره اقبال او با سردبیری روزنامه «آتش» با مدیریت سیدمهدی میراشرافی درخشید. روزنامه آتش با هزینه سفارت انگلیس و دربار اداره می‌شد. معینیان، در حوادث آذربایجان به رهبری جعفر پیشه‌وری (فرقه دموکرات)، با نوشتن مقالاتی علیه آن فرقه تجزیه‌طلب خود را بیشتر مطرح کرد.
 
جعفر پیشه‌وری، رئیس فرقه دموکرات آذربایجان، هنگام مطالعه روزنامه آذربایجان
جعفر پیشه‌وری، رئیس فرقه دموکرات آذربایجان، هنگام مطالعه روزنامه
شماره آرشیو: 3048-1ع
 
نصرت‌الله معینیان عضو گروه بدامن (BEDAMN) بود. شبکه بدامن اسم رمز یک پروژه در چهارچوب همکاری اینتلیجنس‌سرویس و سازمان سیا بود. عملیات بدامن بر دو محور متمرکز بود: نفوذی ـ سیاسی و تبلیغی ـ فرهنگی. از کارهای تبلیغی و فرهنگی، بزرگ‌نمایی خطر کمونیسم، علاقه‌مند کردن مردم به حکومت پهلوی و... بود. در این زمینه، از نویسندگان و روزنامه‌نگاران استفاده می‌شد.
 
نصرت‌الله عضو باشگاه لاینز (LIONS) بود. باشگاه بین‌المللی لاینز یکی از عمده‌ترین و گسترده‌ترین سازمان‌های اجتماعی رژیم پهلوی و شعبه‌ای از کلوپ اینترنشنال بود که در آمریکا ایجاد شده بود. هدف این کلوپ به‌ظاهر رسیدگی به نیازهای جوامع انسانی بود، اما در واقع توسط آمریکایی‌ها تأسیس و راه‌اندازی شده بود تا اخبار مختلف را به نفع آمریکا جمع‌آوری کند.
 
او که عضو فعال شبکه تبلیغاتی اینتلیجنس‌سرویس بود، در سال ۱۳۳۱ به انگلستان سفر کرد. با تصویب طرح مشترک ام.آی.سیکس (۶ ـ MI) و سیا برای سرنگونی دولت مصدق، عوامل مطبوعاتی اینتلیجنس‌سرویس از جمله معینیان در اختیار سیا قرار گرفتند.۲ آشکار است که وی از مهره‌های اصلی عملیات کودتا بود.
 
در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، روزنامه آتش و میراشرافی در کنار فضل‌الله زاهدی علیه دولت محمد مصدق قرار گرفتند و اداره رادیو را تصرف کردند. میراشرافی یکی از کسانی بود که سقوط دولت مصدق را در رادیو اعلام کرد. بعد از نخست‌وزیری زاهدی، معینیان به درخواست میراشرافی به معاونت اداره انتشارات و رادیو تعیین شد.۳ شایان ذکر است رادیو یکی از مهم‌ترین مراکز تبلیغاتی رژیم پهلوی بود.
 
در نتیجه، این جوان مغرور و خودخواه در سال‌های بعد از ۲۸ مرداد 13۳۲ پاداش خدمات خود را دریافت کرد و راه پیشرفت برای او، به عنوان یک فرد مورد اعتماد انگلیس و آمریکا و عضو ورزیده و زیرک شبکه بدامن و باشگاه لاینز و مخالف کمونیست، باز شد.
 
پلکان ترقی
در ۱۳۳۵ (دولت حسین علاء)، رئیس اداره انتشارات و رادیو؛ در ۱۳۳۸ (دولت منوچهر اقبال)، رئیس اداره انتشارات و رادیو و معاون نخست‌وزیر؛ در ۱۳۳۹ (دولت جعفر شریف‌امامی)، معاون نخست‌وزیر و رئیس انتشارات و تبلیغات؛ در ۱۳۴۱ (دولت اسدالله علم)، وزیر راه، وزیر مشاور و سرپرست انتشارات و رادیو؛ در ۱۳۴۲ (دولت حسنعلی منصور) وزیر اطلاعات؛ در ۱۳۴۵ (دولت امیرعباس هویدا)، رئیس دفتر محمدرضا پهلوی.
 
 نصرت‌الله معینیان، رئیس دفتر مخصوص محمدرضا پهلوی، با لباس تشریفات در یکی از روزهای سلام
نصرت‌الله معینیان، رئیس دفتر مخصوص محمدرضا پهلوی،
با
لباس تشریفات در یکی از روزهای سلام
شماره آرشیو: 3404-11ع
 
نصرت‌الله معینیان در هر پله‌ای به شغل و سمت بالاتری دست می‌یافت و به مقامات کلیدی‌تر رژیم نزدیک‌تر می‌شد. او سعی داشت هر روز پیله‌های بیشتری از مهره‌های حکومت به دور خود بتند تا برای اوج‌گیری بالنده شود. با تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، خود را به این سازمان و رئیس آن (تیمور بختیار) نزدیک و سعی کرد با ارسال گزارش‌هایی به این سازمان، از حمایت‌های بختیار نیز برخوردار شود.۴
 
تیمور بختیار
تیمور بختیار
شماره آرشیو: ‌ 12651-3ع
 
از سویی، با احزاب دولتی همکاری می‌کرد. شاید هر جا که بوی قدرت داشت، سرک می‌کشید. حزب ایران نوین بزرگ‌ترین حزب دولتی پهلوی دوم بود که توسط حسنعلی منصور تشکیل شده بود. بیشتر اعضای شورای مرکزی حزب، کارمندان دولت بودند. معینیان در اولین جلسه شورای مرکزی حزب، به عنوان یکی از اعضای هیئت اجرائیه مشغول به کار شد.۵ او سعی داشت حتی قائم‌مقامی حزب را نیز به‌دست آورد، اما به دلیل اختلافات داخلی موفق نشد.
 
جای پای معینیان به قدری در دولت محکم شده بود که حتی شایعه انتخاب وی به نخست‌وزیری در محافل سیاسی پیچیده بود! در دولت حسنعلی منصور، نام سازمان انتشارات و رادیو به وزارتخانه اطلاعات تغییر کرد. منصور، معینیان، دوست و هم‌حزبی خود را که رئیس سازمان انتشارات و رادیو بود، به وزارت اطلاعات منصوب کرد.۶ بااین‌حال، رؤیای نخست‌وزیری، او را رها نکرد. در دوره وزارت اطلاعات نیز درصدد دستیابی به سمت نخست‌وزیری بود؛ حتی خود را کاندید نیز نمود! اما موفق نشد.
 
نصرت‌الله معینیان در رادیو
نصرت‌الله معینیان در رادیو
 
بازی شطرنج
نصرت‌الله معینیان در بازی قدرت، از هر ترفندی استفاده می‌کرد. او به افراد مانند مهره‌های شطرنج نگاه می‌کرد. فقط به بُرد خود فکر می‌کرد تا مات نشود. یکی از مهره‌های پرسروصدا در رژیم پهلوی بهائیان بودند. بهائیان علاوه بر تلویزیون و سینما، در رادیو نیز فعال بودند. ناصر شیرزاد یکی از فعالان در عرصه فرهنگ و رسانه بود. او به دلیل بهائی بودن، با حمایت نصرت‌الله معینیان (وزیر اطلاعات) وارد بخش رادیو شد و مناصبی گرفت؛ از جمله، ریاست خبرگزاری پارس، ریاست رادیو تهران و دفتر فنی و... .
 
بهائی دیگر که در رادیو به فعالیت مشغول شد عباس فروتن بود. وی همکار نصرت‌الله معینیان در اداره انتشارات و رادیو و مورد عنایت و حمایت سردمداران رژیم پهلوی بود. او پس از آنکه به واسطه خلاف‌های آشکارش، از انتشارات و رادیو اخراج شد به واسطه خدماتی که به رژیم کرده بود مجدد به انتشارات و رادیو راه یافت و با وجود همه فسادهایش، از حمایت معینیان برخوردار شد.۷
 
در زمان فروتن و شیرزاد، برنامه‌های رادیو بسیار وقیح شده بود. مأموران ساواک نه برای دلسوزی، بلکه برای استفاده ابزاری از دین به عنوان سدی در مقابل تبلیغات کمونیست، این‌گونه گزارش می‌دادند: «مشاغل حساس اداره انتشارات و تبلیغات به وسیله افراد وابسته به فرقه بهائی اشغال شده و با اتحاد و اتفاق نظر خاصی یکدیگر را تقویت و در واقع افکار عمومی را قبضه نموده‌اند».۸
 
در کل، حمایت از بهائیان در این دستگاه تبلیغاتی از اولویت برخوردار بود. البته سوءاستفاده‌های مالی را نیز نباید نادیده گرفت. خود معینیان به دلیل ارتباط با ساواک، دست همه را باز گذاشته بود؛ برای مثال، سرهنگ کیانی (رئیس قسمت مطبوعات ساواک) برای پر کردن جیب خود، از هر کاری کوتاهی نمی‌کرد.     
 
دلنوازی محمدرضا پهلوی
معینیان در آذر ۱۳۴۵، طی حکمی از طرف شاه به سمت ریاست دفتر مخصوص شاهنشاه انتخاب شد. در این سمت، دوازده سال به پادشاه پهلوی خدمت کرد و نشان‌ها و مدال‌های فراوانی از داخل و خارج گرفت. گویا در این سمت سناریو خود را کامل کرد؛ سناریویی که هر سکانس آن پیش‌بینی‌ناپذیر بود. آری! محرم اسرار شاهنشاه ایران.
 
اسدالله علم، وزیر دربار، و نصرت‌الله معینیان، رئیس دفتر شاه
اسدالله علم، وزیر دربار، و نصرت‌الله معینیان، رئیس دفتر شاه
 
در بین رجال حکومت، این انتصاب بیشتر جنبه سیاسی داشت. وقتی علم به وزارت دربار منصوب شد، دیپلماسی انگلیس توفیق بزرگی به‌دست آورد، ولی با انتصاب معینیان که آمریکایی‌ها نظر موافقی به او داشتند، تعادلی بین دو سیاست به‌وجود آمد.۹ 
 
معینیان در بحبوبه انقلاب اسلامی، برای فرو نشاندن موج توفنده این انقلاب، تلاش‌هایی کرد؛ در اسفند ۱۳۵۶، به قم رفت و با آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری دیدار کرد تا ولی‌نعمت تاجدار خود را از فریادهای «مرگ بر شاه» نجات دهد.   
 
سرانجام در ۲۶ دی ۱۳۵۷، همراه محمدرضاشاه از کشور خارج شد و دیگر برنگشت. البته برخی نقل کرده‌اند در زمان حضور شاه در ایران، به دستور وی ایران را ترک کرد.۱۰ در هر حال، بعد مدتی از شاه جدا شد و با پولی که از او گرفته بود، با بهره‌اش آن سوی مرزها زندگی خود را ادامه داد.


پی نوشت:
 
۱. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۲، ص ۵۰۱.
۲. همان، ص ۵۰۲.
۳. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج ۳، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰، ص ۱۵۱۰.
۴. رجال عصر پهلوی، نصرت‌الله معینیان به روایت اسناد ساواک، ج ۱۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۴، ص ۱۳.
۵. همان، ص ۹۹.
۶. ناصر نجمی، بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضاشاهی، تهران، نشر انیشتین، ۱۳۷۳، ص ۳۷۰.
۷. احمد اللهیاری، بهائیان در عصر پهلوی، نیمه پنهان، ج ۳۱، تهران، نشر کیهان، ۱۳۸۷، ص ۸۴.
۸. رجال عصر پهلوی، همان، سند ۲ـ۳ـ۵۱۱۲ـ۱۸/۱۱/۱۳۳۷.
۹. همان، سند ۹۵۱/۳۰۰/الف ـ ۱۶/۹/۱۳۴۵.
۱۰. مصطفی الموتی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج ۳، لندن، پکا، ۱۳۷۵، ص ۱۴۰. https://iichs.ir/vdcb8sb8.rhb90piuur.html
iichs.ir/vdcb8sb8.rhb90piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما