بررسی روابط ایران و مصر در دوره پهلوی اول؛

نقش انگلیس در ازدواج ولیعهد پهلوی و فوزیه

روابط ایران و مصر پیش از روی کار آمدن پهلوی اول و در زمان قاجار، بیشتر به روابط فرهنگی در سطوح خاص از جمله نخبگان سیاسی و فرهنگی محدود بود، اما بعد از بر تخت نشستن رضاخان و شکل‌گیری رژیم پهلوی، به دلایلی، روابط دو کشور در امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گسترش پیدا کرد و حتی به ازدواج سیاسی فوزیه و محمدرضا پهلوی انجامید
نقش انگلیس در ازدواج ولیعهد پهلوی و فوزیه
 
بهبود مناسبات به توصیه انگلیس
روابط ایران و مصر تا پیش از روی کار آمدن پهلوی اول روابط چندان گسترده‌ای نبود، اما بعد از بر تخت نشستن رضاخان و شکل‌گیری رژیم پهلوی، به دلایلی که در ادامه توضیح داده شده است، روابط دو کشور در امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گسترش پیدا کرد. در این رابطه دو کشور به دلیل برخی از علقه‌های سیاسی و فرهنگی مشترک به هم نزدیک شدند و با یک ازدواج سیاسی درصدد محکم کردن رشته‌های این رابطه برآمدند. مطابق با این تصمیم در سال 1317، فوزیه خواهر ملک فاروق، پادشاه مصر، به عقد محمدرضا ولیعهد درآمد و همین موضوع باعث محکم شدن روابط تهران ـ قاهره شد. بر این اساس می‌توان رابطه ایران و مصر در دوره پهلوی اول را به دو دوره قبل از ازدواج ولیعهد و فوزیه و دوران بعد از ازدواج این دو تقسیم کرد.
 
رابطه ایران و مصر پیش از حکومت پهلوی و پس از آن
روابط ایران و مصر پیش از شکل‌گیری حکومت پهلوی و در زمان قاجار، بیشتر به روابط فرهنگی در سطوح خاص از جمله نخبگان سیاسی و فرهنگی محدود بود. گرچه هر دو کشور دشمن مشترکی به نام عثمانی داشتند، این موضوع به روابط سیاسی گسترده میان دو طرف منجر نشد. بااین‌حال «مصـری‌هـا کـه از دوران ظهـور محمدعلی‌پاشا درصدد به‌دست آوردن استقلال از عثمانی بودند، ایـران را تنهـا کشـور قدرتمنـد قابل اتکا در برابر عثمانی قلمداد می‌کردند و برخی از ایرانیان مخالف استبداد قاجار نیز در آسـتانه انقلاب مشروطه و بعد از آن، قاهره را به عنوان مقـر فعالیـت‌هـای فکـری و سیاسـی خـود انتخـاب کردند. در این دوران هر دو کشور سرگرم مبارزه با سلطه خـارجی بـه‌ویژه امپراتـوری بریتانیـا بودند و همین امر باعث بروز نوعی همدردی میان نخبگان سیاسی به‌ویژه نیروهای اجتماعی مبارز دو کشور شد».1

سیدجمال‌الدین اسدآبادی با لباس عربی در مصر به اتفاق محمدحسن امین‌الضرب و چندتن از ایرانیان همراه وی
سیدجمال‌الدین اسدآبادی با لباس عربی در مصر به اتفاق محمدحسن امین‌الضرب و چندتن از ایرانیان همراه وی
شماره آرشیو: 1316-۱ع
 
این وضعیت به‌تدریج تغییر کرد و دو کشور توانستند در سال 1307، به عهدنامه مودّت و اقامت دست یابند. ماجرا از این قرار بود که «در ۲۲ فوریه ۱۹۲۲ انگلستان خاتمه رژیم تحت‌الحمایگی خود را بر مصر اعلام داشت و استقلال مصر را به رسمیت شناخت، ولی حق نگهداری کانال سوئز حفظ منافع خارجیان و اقلیت‌ها در مصر و سودان و همچنین حق دفاع از مصر را برای خود محفوظ داشت. دولت ایران بلافاصله این دولت بزرگ اسلامی را به رسمیت شناخت و سرکنسولگری خود را در قاهره به سفارت تبدیل کرد و عهدنامه مودت و اقامت بین دو کشور در ۲۸ نوامبر ۱۹۲۸ برابر با ۷ آذر ۱۳۰۷ در تهران منعقد شد».2 قرارداد مودّت سرآغاز روابط سیاسی جدیدی میان دو کشور در دوره پهلوی اول بود که به سطوح مختلف دیگر از جمله سطوح فرهنگی نیز تسری یافت.
 
ازدواج با اهداف و شکوه خاصی انجام گرفت و همانطور که انتظار می‌رفت روابط دو کشور را بیش از پیش تقویت نمود. بعد از این اتفاق محمود جم به عنوان سفیر کبیر ایران در مصر منصوب شد و و رهسپار قاهره گردید. «او به مناسبت روابطی که در آن اوقات دربار ایران با دربار مصر داشت، طرف توجه ملک فاروق (برادر فوزیه) بود. جم از جمله افرادی بود که در مراسم خواستگاری ولیعهد نیز شرکت داشت  
در این رابطه می‌توان به تبادلات علمی و فرهنگی دو کشور اشاره کرد. یکی از این موارد، اعزام دانشجویان مصری به ایران جهت آموزش زبان فارسی بود. البته روابط فرهنگی فیمابین پیش از تشکیل حکومت پهلوی نیز در سطح مطلوبی قرار داشت، اما بعد از عهدنامه مودّت بیشتر از قبل شد؛ چنان‌که وزارت خارجه مصر در نامه‌ای به سفارت ایران، خواستار درنظر گرفتن تسهیلات در ایران برای محصلان مصری و آموزش زبان فارسی به آنها شده بود. مطابق این سند، وزیر آموزش عمومی مصر از ایران خواسته بود به این سؤال پاسخ دهد که «چه تسهیلاتی می‌تواند در ایران برای دانش‌آموزان مصری دیپلمه یا غیر دیپلم، جهت آموزش زبان فارسی، مورد توافق قرار گیرد؛ خصوصا اینکه در چه دانشگاه‌هایی آنها می‌توانند پذیرفته شوند و هزینه و تشریفات لازم‌الاجرا جهت پذیرش آنان چیست؟»3
 
در زمینه اقتصادی نیز روابط دو کشور در امور مختلف از جمله دادوستد ابریشم، قالی‌بافی و... رونق و گسترش یافت. در این رابطه نیز می‌توان به نمونه‌ای از نامه رئیس اتاق تجارتی ایرانیان در مصر اشاره کرد که در آن خواستار تجدید شراکت در زمینه دادوستد قالی و قالیچه و همه انواع فرش شده بود.4 علاوه بر این، اسناد بسیاری وجود دارد که در آن دو طرف بر گسترش روابط اقتصادی یا روابط پایاپای دلالت و تأکید دارند. بااین‌حال بعد از آن و در دوره رضاشاه نیز روابط فرهنگی و اقتصادی گسترده‌تر از قبل شد و دو کشور در قالب انجمن‌ها یا کنگره‌های مختلف، روابط خود را گسترش دادند. مناسبات خوب دو کشور بعد از ازدواج سیاسی محمدرضا پهلوی و فوزیه به اوج خود رسید و در سایر ابعاد نیز تسری یافت.
 
 
عبدالرضا پهلوی در سفر به مصر و استقبال ملک فاروق پادشاه این کشور از وی
عبدالرضا پهلوی در سفر به مصر و استقبال ملک فاروق پادشاه این کشور از وی
شماره آرشیو:‌ 1751-۱۱ع
 
ازدواج فوزیه و ولیعهد ایران
محمدرضا پهلوی و فوزیه در سال 1317 ازدواج کردند. درباره این ازدواج و علل آن روایت‌های مختلفی بیان شده است. عده‌ای معتقدند که عامل اصلی این پیوند انگلیس بود. انگلیس درصدد بود با این ازدواج ایران و مصر را به یکدیگر نزدیک کند؛ زیرا هر دو کشور تحت کنترل انگلیس بودند. فردوست دراین‌باره در خاطرات خود آورده است: «مسلما این ازدواج نقشه انگلیسی‌ها برای نزدیک کردن دو رژیم ایران و مصر بود، به خصوص اینکه پس از تولد فرزند محمدرضا، ولیعهد آینده ایران دورگه می‌شد و خون ایرانی ـ ‏مصری پیدا می‌کرد و این در اهداف دور انگلیس‌ها مسلما مطرح بوده است. ملک فؤاد، پدر فوزیه، نوکر سرشناس انگلیسی‌ها بود. او در زمانی که مصر هنوز مستعمره بریتانیا بود حکومت مصر را به‌دست گرفت و با تقویت انگلیسی‌ها بر خود عنوان ملک نهاد».5  فردوست در ادامه اشاره کرده است که این ازدواج بدون مقدمه صورت گرفت و وقتی هیئت ایرانی برای این منظور به مصر رفت، پس از ده، پانزده روز موافقت فاروق را اعلام کردند.
 
«فاروق هم از طریق انگلیسی‌ها قبلا در جریان قرار گرفته بود، وگرنه برایش عجیب بود که چرا بدون مقدمه خواهرش باید با ولیعهد ایران ازدواج کند!»6 البته برخی نیز معتقدند که این ازدواج به توصیه مقامات ترکیه و در راستای سیاست نزدیکی پهلوی اول به همسایگان خود انجام شد. بر این اساس رضاشاه در آن دوره بسیاری از امتیازات قبلی را که در دوره قاجار منعقد شده بود امضا و تمدید کرد. برخی از این سیاست به عنوان عقب‌نشینی یاد کرده‌اند و معتقدند که این سیاست نتایج خاصی برای کشور داشت: «برقراری حسن همجواری و رفع اختلافـات دیرینـه مـرزی خـصوصا بـا ترکیـه، از دیگـر عوامل عقب‌نشینی ایران به منظور حفظ فضای دوستی با همسایگان بود. شاه در روند دوستی خود خصوصا با ترکیه، ضمن تبعیت از این کشور بـه توصـیه‌هـای آنان نیز عمل می‌کرد؛ چنان‌که وصلت با خانواده سلطنتی مصر و ازدواج ولیعهد با فوزیه، خواهر ملک فاروق، پادشاه مصر، بنا به توصیه وزیـر امـور خارجـه ترکیـه، رشـدی ارس، صورت گرفت».7
 
محمود جم، غلامرضا پهلوی و عبدالرضا پهلوی در کنار اهرام ثلاثه مصر در سال 1323
محمود جم، غلامرضا پهلوی و عبدالرضا پهلوی در کنار اهرام ثلاثه مصر
شماره آرشیو: ۷-۱۲۶پ
 
 
در هر صورت این ازدواج با اهداف و شکوه خاصی انجام گرفت و همان‌طور که انتظار می‌رفت، روابط دو کشور را بیش از پیش تقویت کرد. بعد از این اتفاق، محمود جم به سفارت کبرای ایران در مصر منصوب و رهسپار قاهره شد. «او به مناسبت روابطی که در آن اوقات دربار ایران با دربار مصر داشت، طرف توجه ملک فاروق (برادر فوزیه) بود. جم از جمله افرادی بود که در مراسم خواستگاری ولیعهد نیز شرکت داشت.»8 گذشته از روابط سیاسی، روابط اقتصادی نیز به شکل سابق ادامه یافت و دو کشور در مسائل مختلف اقتصادی قراردادهایی را امضا کردند. اما بعد از مرگ رضاخان وضعیت تا حدودی تغییر کرد؛ چنان‌که فوزیه ده ماه بعد از مرگ وی به مصر رفت و دیگر به ایران بازنگشت؛ درنتیجه محمدرضا پهلوی نیز بالاجبار او را طلاق داد. البته با وجود این اتفاق، روابط دو کشور همچنان از مناسبات خوبی برخوردار بود، اما بعد از روی کار آمدن جمال عبدالناصر این رابطه با فراز و نشیب‌های فراوانی روبه‌رو شد.
 
جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور مصر
جمال عبدالناصر
شماره آرشیو: 6348-۴ع
 
سخن نهایی
روابط خارجی ایران در دوره پهلوی با اتفاقات و تحولات جدیدی روبه‌رو شد. سیاست ایران در این دوره برقراری رابطه گسترده با کشورهای همسایه و منطقه بود. رابطه با مصر نیز در قالب این سیاست قابل تبیین است، اما نکته‌ای که در این رابطه اهمیت دارد نقش کشورهای خارجی از جمله انگلیس در ایجاد و گسترش آن است. انگلیس بنا بر سیاست و منافع خاص خود تمایل داشت کشورهای تحت کنترل خود را به یکدیگر نزدیک کند. این کشور با ابزارها و سیاست‌های خاص خود به این اقدامات دست می‌زد. یکی از این اقدامات فراهم ساختن زمینه لازم برای ازدواج محمدرضا و فوزیه بود. این ازدواج به‌رغم آنکه از نظر قوانین ایران با مشکلاتی همراه بود انجام و حتی باعث تغییر قانون مربوطه نیز شد. این موضوع بیانگر اهمیت این وصلت برای رضاشاه و لزوم نزدیکی دو کشور برای منافع انگلیس است.
 
پی نوشت:
 
1. ابراهیم یوسف‌نژاد، «روابط دوجانبه ایران و مصر، فرصت‌ها، چالش‌ها و چشم‌انداز آینده»، مجلس و پژوهش، سال دوازدهم، ش 49 و 50 (پاییز و زمستان 1384)، ص 107.
2. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیرکبیر، چ یازدهم، 1385، ص 394.
3. رقیه‌السادات عظیمی، گزیده اسناد روابط خارجی ایران و مصر، ج ۲، تهران، وزارت خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۵، ص ۱۸۱.
4. همان، ص 307.
5. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، اطلاعات، 1382، ص 60.
6. همان‌جا.
7. محبوبه جودکی، دانشنامه جهان اسلام: سلسله پهلوی، ج 5، مرکز اطلاع‌رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ص 866.
8. اسکندر دلدم، زندگی پرماجرای رضاشاه، ج ۲، تهران، نشر گلفام، ۱۳۷۱، ص ۶۵۲. https://iichs.ir/vdciryaz.t1a3u2bcct.html
iichs.ir/vdciryaz.t1a3u2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما