آیرونساید در خاطراتش میگوید رضا را دیدم و با وی در مورد مأموریتش صحبت کردم. او دو شرط را به رضاخان متذکر میشود: اول اینکه به بریتانیا خیانت نکند و دوم اینکه سودای تغییر سلطنت و سرنگونی احمدشاه را در سر نپروراند. آیرونساید میگوید رضاخان هر دو شرط را با خوشرویی پذیرفت و من نیز دست او را به گرمی فشردم و توصیه کردم زمینه ادامه کار را برای وی فراهم کنند