ژنرال گاردان، رئیس هیئت اعزامی فرانسویها در مدت حضور خود در ایران، یک هدف عمده داشت. او تمامی راهها و نقاط ایران را برای ساماندهی حمله فرانسه به هند بررسی نمود و در این مدت نقشههای کاملی از وضعیت جادههای ایران بهدست آورده بود.
ادامهدار شدن جنگهای ایران و روسیه علاوه بر از دست دادن سزمینهای بسیاری از ایران، اثرات سوء بیشتری نیز با خود به همراه داشت. بسیاری بر این باورند که ماحصل این جنگها تنها به از دست رفتن بخشی از سرزمین و انعقاد قراردادهایی همچون ترکمنچای منجر شد. دوران حکومت فتحعلیشاه قاجار در ایران مصادف بود با شروع انقلاب صنعتی در اروپا و بروز جنگهای مختلفی که عمده آنها در جهت حفظ یا افزایش سرزمینهای مورد استعمار این کشورها بود. انقلاب صنعتی این امکان و توان را در اختیار کشورهایی همچون، انگلیس، فرانسه، هلند، روسیه و پرتغال قرار داده بود که به واسطه در اختیار داشتن منابع و امکانات بیشتر، بتوانند با سرعت و قدرت بیشتری به تصرف کشورهای ضعیف آفریقایی، آسیایی و آمریکایی اقدام نمایند. ایران در این زمان که تحت فرمانروایی سلاطین قاجار بود، نه تنها با پیشرفت و توسعه بیگانه بود بلکه از حداقل ابزارها نیز برای قدم برداشتن در مسیر توسعه برخوردار نبود.
نکته قابل تأمل این است که در چنین شرایطی، حکمرانان قاجار درگیر جنگهای طولانی با دولتی به نام روسیه بودند که در آن زمان از قدرت بسیاری برخوردار بود. قاجارها با اطلاع از توسعه و کشورگشاییهای مداوم ناپلئون بناپارت در فرانسه و با در نظر گرفتن این مسئله که ناپلئون روابط مناسبی با انگلیس و روسیه ندارد، سعی کردند با نزدیک کردن این پادشاه جدید اروپا به خود، علاوه بر اینکه یک متحد نیرومند جذب کنند، از وی برای غلبه بر روسیه استفاده کنند. همین تفکر بود که در نهایت زمینهها را برای انعقاد قرارداد «فینکناشتاین» میان فتحعلیشاه و ناپلئون بناپارت فراهم ساخت. در این یادداشت به تحلیل این قرارداد خواهیم پرداخت.
مقدمات قرارداد فینکناشتاین
تاریخ روابط ایران و فرانسه نشان میدهد که این کشور پیش از آنکه در معاهدات خود با ایران، مقیّد به اجرای توافقات باشد، به شرایط موجود در کشور ایران و میزان قدرت حکام ایران توجه داشته است. نخستین روابط میان ایران و فرانسه به زمان شاه عباس اول در دوره صفویه باز میگردد، با توجه به شرایط پایدار داخلی و قدرت نسبتا برتر شاه عباس در منطقه، فرانسویان در زمان لویی سیزدهم، به دنبال برقراری ارتباط با ایران بودند. این اشتیاق به برقراری ارتباط از سوی فرانسویان در دوران شاه عباس به واسطه شرایط مناسبی بود که در ایران حکمفرما بود. اما در دوران حکومت فتحلیشاه قاجار، ما شاهد شرایط متفاوتی در ایران و البته فرانسه هستیم. در این برهه از زمان، ناپلئون بناپارت به عنوان قدرتمندترین فرد در اروپا، توانسته بود آوازه جهانی کسب کند و در بسیاری از جنگها پیروز شود. تنها کشورهایی که در آن برهه توانسته بودند در مقابل ناپلئون ایستادگی کنند، انگلیس و روسیه بودند. پادشاه فرانسه در تلاش بود از طریق هندوستان که مهمترین مستعمره انگلیس محسوب میشد به انگلیس ضربه وارد کند.1
از سوی دیگر، ایران نیز در پی از دست دادن برخی از سرزمینهای خود در جنگ با روسیه، به دنبال بازپسگیری آن سرزمینها برآمد. فتحعلیشاه قاجار و نایبالسلطنه وی عباس میرزا برای این منظور دست به هر اقدامی زدند و در نخستین مرحله، از انگلیس برای مقابله با روسیه کمک خواستند که به واسطه روابط خوب این دو کشور در آن زمان، با پاسخ منفی انگلیسیها مواجه شدند. عدم شناخت حکمرانان قاجار از سیاست بینالملل باعث شده بود برای پیروزی در جنگ با روسیه، خواسته یا ناخواسته وارد بازی قدرت در عرصه جهانی شوند. همه این مسائل در نهایت منجر به این شد که فتحعلیشاه قاجار طی نامهای از ناپلئون بناپارت درخواست کمک کند. با توجه به اینکه ایران بهترین کشور برای ضربه زدن به هندوستان به شمار میرفت و از سوی دیگر میتوانست نقش نسبتاً مؤثری در جنگ فرانسه علیه روسیه بازی کند، ناپلئون نیز به این نامه جواب مثبت داد و در نهایت، قرارداد دفاعی در تاریخ 13 اردیبهشت سال 1186 میان نمایندگان فتحلیشاه و ناپلئون بناپارت تحت عنوان قرارداد فینکناشتاین بسته شد. 2
فتحعلیشاه یک روز از انگلیس درخواست کمک میکرد، روز دیگر از فرانسه و بعد از آن هم تن به انعقاد سنگینترین قرارداد با روسیه داد. اگر شناختی از سیاست در عرصه بینالملل در میان فرمانروایان قاجار وجود داشت، هیچزمانی قرارداد کاملا یک طرفهای همچون فینکناشتاین که منجر به تمسخر ایران شد، امضا نمیشد.
مواد قرارداد فینکناشتاین
فلسفه وجودی قرارداد فینکناشتاین، یک قرارداد دفاعی و در راستای مدرنسازی ارتش قاجار بوده است. ارتش ایران از زمان حکومت شاه عباس صفوی هیچگونه تغییر و تحولی را به خود ندید و همچنان بر همان شیوه ایلی و طایفهای و با سادهترین ابزار نظامی اداره میشد. فتحلیشاه و عباسمیرزا که از عقبمانده بودن تجهیزات نظامی آگاه بودند، گمان میکردند با اجرای این قرارداد شرایط برای مدرنسازی ارتش فراهم خواهد شد و بدین ترتیب امکان ایستادگی در مقابل روسیه ایجاد میشود. با گذر زمان روشن شد که این اتفاق روی نداد و یکی از بیاثرترین قراردادهای تاریخ ایران در زمان این افراد امضا شد. این قرارداد، 14 ماده دارد که 8 ماده نخست در باب تعهدات ایران و مابقی به تعهدات فرانسه مربوط میشود. مواد قرارداد بدین شرح است:
تعهدات ایران
1. قبول اعلان جنگ فوری به انگلیس
2. قطع روابط سیاسی و تجاری با انگلیس
3. احضار وزیر مختار ایران از بمبئی
4. اخراج کنسول و نمایندگان کمپانی انگلیس از خاک ایران
5. بستن سرحدات زمینی و دریایی بر روی عمال انگلیس
6. عقد اتحاد با افغانها و قبایل هرات و قندهار و شوراندن آنها علیه انگلیس
7. جلب رضایت افغانها برای عبور ارتش فرانسه از راه ایران و افغانستان به سوی هندوستان
8. قرار دادن بنادر ایران واقع در خلیج فارس برای ناوگان فرانسه و مرتفع ساختن کلیه احتیاجات فرانسه در ایران
تعهدات فرانسه
9. ضمانت استقلال تمامیت ارضی ایران
10. شناختن حق ایران درباره حاکمیت بر گرجستان
11. وعده بذل مساعی کامل در مجبور ساختن روسیه به تخلیه گرجستان و اراضی اشغالی ایران
12. دخالت فرانسه در عقد عهدنامه صلح میان ایران و روسیه
13. تعهد تدارک توپ و تفنگ و سلاحهای دیگر به قدر لزوم به قیمت بازارهای اروپا به ایران
14. اعزام عدهای افسر توپخانه و مهندس پیاده نظام برای تقویت و تعلیم ارتش ایران به سبک اروپایی3
با نگاهی مختصر به تعهدات طرفین قرارداد مشخص میشود که تعهدات ایران به کشور فرانسه علاوه بر اینکه بار نظامی، مالی و بینالمللی بیشتری دارد، عملا این کشور را در مقابل انگلیس قرار خواهد داد. ولی تعهدات فرانسه به ایران بهجز مواد 13 و 14 که جنبه عملی بیشتری دارد، در مابقی موارد به صورت بسیار کلی بیان شده و ناپلئون به سادگی میتوانست نسبت به آنها بیتفاوت باشد و یا بنا به مقتضیات زمان و سیاست خویش توجیه و تفسیر نماید. در واقع این قرارداد هرچند آنچنان به مرحله اجرا درنیامد، ولی کاملا به سود فرانسه بود زیرا ایران در موقعیت ضعیفتری نسبت به این کشور قرار داشت و دوم اینکه دولتمردان ایرانی تحلیل درستی از بازی قدرت در عرصه بینالمللی نداشتند. در نهایت این قرارداد با پایان یافتن جنگ میان روسیه و فرانسه و امضای قرارداد تیلیست میان این دو کشور عملا به عمر خود پایان داد.4
چرا ایران در این قرارداد ناموفق بود
جنگهای ایران و روسیه در دوران فتحعلیشاه قاجار، سبب شده بود ایران برای موفقیت در این جنگها و بازپسگیری سرزمینهای از دست رفته، به مذاکره با قدرتهای بزرگ اقدام کند. عدم موقعیتسنجی دولتمردان قاجار از شرایط بینالمللی باعث شده بود که هر روز کشوری را به عنوان متحد خود در نظر گیرند و همین مسئله در نهایت منجر به این شد که کشورهای قدرتمند به راحتی از موقعیت ضعف ایران سواستفاده نمایند. فتحعلیشاه قاجار نتوانسته بود درک کند که چنانچه فرانسه با انگلیس به توافق برسد، هیچگاه منافع این کشور را به خاطر ایران به خطر نمیاندازد. همچنین اگر جنگ روسیه و فرانسه به صلح بینجامد، ناپلئون به هیچ وجه به ایران برای بازستاندن سرزمینهای از دست رفته کمکی نخواهد کرد، زیرا روسیه یک متحد مهمتر و کلیدیتر برای فرانسه محسوب میشد. این اشتباهی بود که از سوی قاجار صورت گرفته بود. فتحعلیشاه یک روز از انگلیس درخواست کمک میکرد، روز دیگر از فرانسه و بعد از آن هم تن به انعقاد سنگینترین قرارداد با روسیه داد. اگر شناختی از سیاست در عرصه بینالملل در میان فرمانروایان قاجار وجود داشت، هیچزمانی قرارداد کاملا یک طرفهای همچون فینکناشتاین که منجر به تمسخر ایران شد، امضا نمیشد.
در خصوص این قرارداد ذکر همین نکته کفایت میکند تا مشخص شود ناپلئون چگونه ایران را به بازی گرفته است؛ پس از انعقاد قرارداد، ناپلئون بلافاصله برای عمل به مواد 13 و 14، اقدام به اعزام شخصی به نام ژنرال گاردان با یک هیأت دویست نفری برای آموزش و تجهیزسازی نیروی نظامی ایران نمود. در ظاهر این اقدام نشان از حسن رفتار ناپلئون دارد؛ زیرا این افراد در همان روزهای آغازین تلاش خود را برای تأسیس توپخانههایی در تهران و اصفهان انجام دادند و آموزشهای مقدماتی را نیز در اختیار نیروی نظامی ایران قرار دادند. ولی هدف ناپلئون عمل به تعهدات خود نبود، وی با این اقدام به دنبال پیدا کردن راههای نظامی حمله به هندوستان، به عنوان مهمترین مستعمره انگلیس بود. ژنرال گاردان در مدت حضور خود در ایران، تمامی راهها و نقاط ایران را برای ساماندهی این حمله بررسی نمود و در این مدت نقشههای کاملی از وضعیت جادههای ایران بهدست آورده بود. وی نهایتا جزیره خارک را بهترین مکان برای اعزام نیروهای فرانسوی به هندوستان شناسایی کرد و بدین ترتیب به وظیفه خود عمل نمود.5
شماره آرشیو ۱-7458-193ک
پی نوشت:
1.جلیل نائبیان، روابط ایران با دول خارجی در دوران قاجاریه، تهران، انتشارات فردابه، 1371: ص220.
2.آلبرماله، انقلاب کبیر فرانسه و ناپلئون، ترجمه رشید یاسمی، تهران، نشر ابن سینا، 1364، ص605.
3.سیفالله وحیدنیا، قرارها و قراردادها، مؤسسه مطبوعاتی عطایی، تهران، 1362، ص137-145.
4.احمد تاجبخش، روابط ایران و روسیه، تبریز، نشر دنیا، 1337، ص43.
5.علیاصغر شمیم، ایران در دوره قاجار، تهران، نشر مدبر، 1384، ص62. https://iichs.ir/vdcd.z0k2yt09fa26y.html