با پیروزی انقلاب مشروطه و در واکنش به وعدههایِ عملنشده انقلابیون مشروطهخواه در تهران، جنبشهایی در اطرافواکناف ممالک محروسه ایران به وقوع پیوستند که محبوبترین آنها جنبش جنگل بود. درباره ماهیت این جنبش و اهداف سیاسیِ میرزا کوچکخان جنگلی اگرچه اتفاق نظری وجود ندارد، اما میرزا کوچکخان را میتوان یکی از شخصیتهای معاصر محبوبی دانست که اسطوره مقاومت و ایستادگی در برابر استعمارگران است. بااینهمه خلاصه کردن جنبش جنگل در رهبری میرزا، یک مغالطه تاریخی است؛ چراکه شخصیتهایِ تأثیرگذاری همچون دکتر ابراهیم حشمت، نقش بسزایی در برجستگی و اهمیت این حرکت تاریخی دارند. این نوشتار کوتاه میکوشد تا با درنگی بر جایگاه یارانِ جنگل بهویژه دکتر ابراهیم حشمت، رازِ محبوبیت این جنبش را آشکار کند.
از رخوت در تهران تا جنبش در رشت
اگرچه شاه قاجار فرمان مشروطه را امضا و به تأسیس مجلس شورای ملی تن داد، بااینهمه آمال و آرزوهایی که روشنفکران درنتیجه پیروزی انقلاب وعده داده بودند عملی نشد. بااینکه حدود ده سال از فرمان شاه مبنی بر مشروطیت در ممالک محروسه گذشته بود، وضعیت اقتصادی و سیاسی بدتر از گذشته شده بود. مشکلاتی همچون قحطی،کمبود غلات، افزایش هرجومرج و نارضایتی، حضور استعماری قدرتهای بزرگ نهتنها مرتفع نشده، بلکه تشدید نیز شده بود. در چنین اوضاع و احوالی در برخی از ایالتها و ولایتهای ایران زمزمههای ملیگرایی با رویکردهای ضداسعتماری بلند شد.
میرزا کوچکخان بهعنوان یک مسلمان شیفته و یک میهنپرست مصمم، مبارزی خستگیناپذیر و رهبری فسادناپذیر بود که تنها هدفش رهایی کشور از قید سلطه بیگانه و فساد اداری کشور بود. جنبش وی تجسم آرمانهای ملیگرایانه و انقلابی دوره مشروطیت بود.1 میرزا بیآنکه مطامع فردی و یا حتی محلی داشته باشد، میکوشید تا با استفاده از آموزههایِ اسلامی با کوتاه کردن دست استعمارگران، هم امنیت را به مناطق شمالی ایران بازگرداند و هم با کمک به کشاورزان خردهپا ایدههایِ مساواتگرایانهای را که در انقلاب مشروطه مطرح شده بود تحقق بخشد؛ درنتیجه جنبش جنگل نه جنبشی تجزیهطلبانه بود نه بورژوازی ملی و نه کمونیستی.2
گفتههای میرزا کوچکخان درباره هدفهای جنبش جنگل و رویدادهایی که پژوهشگران و سرایندگان بهعنوان پیامدهای مشروطیت به آنها پرداختهاند، در کنار هم این نکته را آشکار میسازد که جنبش جنگل بهواقع در راستای آرمانهای مشروطهخواهان بوده و هدفی جز بهروزی ایرانیان و سربلندی ایران نداشته است. میرزا کوچکخان در سخنانی پیش از برخورد با نیروهای روسی گفت: «ایران که یک روز مهد تمدن و آرامگاه دلیران بود، در اثر سیاست این دژخیمان حریص، مرکز مشتی اشخاص بدون اراده و پایبند به موهومات و خرافات گردید. رجال کشور، امرای لشکر، پیشوایان ملت تابع اراده اجانب هستند. وزرا و نمایندگان ملت از اشخاصی که به مزدوری بیگانگان افتخار داشته و بارها امتحان دادهاند انتخاب میشوند. فساد اخلاق و پستی و سفاهت بهقدری زیاد شده که هر کس چند جریب ملک دارد برای مکیدن خون زارع، برزگر، مردم ضعیف و بیچاره دیگر بستگی به یکی از اتباع خارجه پیدا نموده، چوب و فلک راه انداخته و اصطبل خود را پناهگاه جنایتکاران قرار داده است. آیا این نحو زندگانی قابلتحمل و درخور مردمی است که نام خود را آدم گذاشتهاند؟»3
میرزا کوچکخان در اعلامیهای از انحراف مشروطیت سخن به میان آورده و بدینسان، پیوند میان هدفهای مشروطیت و جنبش جنگل را نشان داده است: «بدبختانه برای عدم تفکر و تعمق پیشقدمان آزادی، به هر طریق بود امرا و خوانین ستمگر زمام ریاست مشروطیت را در دست گرفته انقلاب را به منفعت خود سوق دادند. بالجمله این انقلاب و این نهضت و این فداکاری برای ملت بیچاره به جای منفعت، مضرت تولید نمود. سابق به اسم سلطنت مستبده، این دفعه به نام سلطنت مشروطه همان سلطه و اقتدار و جور و ظلم را اعاده دادند».4
از نظر میرزا کوچکخان سلطنت مشروطه همانند سلطنت استبدادی پیش از آن نتوانسته بود امنیت، آبادانی و استقلال را برای ایران به ارمغان بیاورد، و راز محبوبیت جنبش جنگل نیز در همین بود که میخواست شعارهای مشروطهخواهی را دوباره اعاده کند. در این میان با توجه به افزایش نفوذ قدرتهای استعماری روس و انگلیس، این جنبش بیشتر رنگ و بوی ضد استعماری یافت، اما این اهداف نیز در پرتوی همان اعتلا و استقلال ایران قابلتوجه است. درواقع، «نهضت جنگل از مخاصمت با قوای روس و انگلیس و مقابله با دولت ایران و سازش با نیروی سرخ هدفی جز طرد مداخلات نامشروع و خانهتکانی و برانداختن کاخ ستم و نیل به حقوق ملی و ساختن یک ایران آزاد و آباد نداشته است. جنگل میخواست همانطور که مشروطیت با انقلاب بهدست آمد و زمامش بعد به کف عمال استبداد افتاد و آثارش خنثی گردید، اکنون که در حال مردن و خفه شدن است، دوباره با انقلاب تجدید حیات نماید».5
جنبش جنگل، با شعار اعاده آرمانهایِ مشروطه، در پی تحقق سه هدف زیر بود: اخراج نیروهای بیگانه، برقراری امنیت و رفع بیعدالتی و مبارزه با خودکامگی و استبداد حکام محلی و خوانین. انتخاب این اهداف ناشی از زمینهها و بسترهای موجود در گیلان بود
دکتر حشمت: انقلابیِ ازخودگذشته
جنبش جنگل، با شعار اعاده آرمانهایِ مشروطه، در پی تحقق سه هدف زیر بود: اخراج نیروهای بیگانه، برقراری امنیت و رفع بیعدالتی و مبارزه با خودکامگی و استبداد حکام محلی و خوانین. انتخاب این اهداف ناشی از زمینهها و بسترهای موجود در گیلان بود. از طرفی استعمارگران غربی در پی گسترش نفوذ خود در سرزمینهای شرقی و دستاندازی به منابع این کشورها بودند و از سوی دیگر روسیه نیز برای جلوگیری از گسترش نفوذ امپریالیستهای غربی سعی در توسعه قدرت خود در این مناطق داشت. مسئله مبارزه با بیگانه در این دوره بر پایه اصول دینی و مذهبی و حس ملی ایرانی استوار بود؛ زیرا هم در اسلام هرگونه تسلط بیگانه بر سرزمینهای اسلامی طبق قاعده نفی سبیل رد میشد و هم حضور تاریخی روس و انگلیس در دورهای که ملتگرایی و مسئله حق تعیین سرنوشت بسیار مطرح میشد باعث گرایش گیلانیان به جنبش بود و اصل ملیگرایی در ایدئولوژی دوره اول نهضت جنگل را توجیه میکرد.6
هنگامیکه روسها به خاک ایران تجاوز کرده و به شهرهای انزلی و رشت هجوم آوردند، جمیعت اتحاد اسلام، که دکتر ابراهیم حشمت از اعضای فعال آن بود، به مقابله و مبارزه با روسها پرداخت و گروههای مختلفی را به نقاط مختلف گیلان اعزام داشت. «در میان مبارزان جنبش جنگل، دکتر حشمت یکی از استوانههای اصلی این نهضت بود که از نخستین روزهای شکلگیری آن، همراه و همپای میرزا کوچکخان گام برداشت و بار بسیاری از مرارتها را بر دوش کشید».7 وی مغزِ متفکر و عامل نظم و نظام در نهضت جنگل بود، اما با وجود یاران فداکار و ازخودگذشتهای چون دکتر ابراهیم حشمت، نفوذ عناصر سستعنصر از یکسو و اتحاد نیروهای مخالف میرزا کوچکخان و همدستی آنها با حکومت مرکزی سبب شد تا در جنگی که در سال 1297ش میان جنگلیان و نیروهای دولت رخ داد، نهضت جنگل متفرق شود. میرزا چون نمیخواست با نیروهای خودی و ایرانی درگیر شود، دستور به عقبنشینی داد و نیروهای او به چند گروه تقسیم شدند: یک گروه به سرپرستی دکتر حشمت بود و نهایتا پس از تعقیب و گریزهای فراوان دکتر حشمت و یارانش توان خود را از دست دادند و درنهایت اماننامهای که بر جلد قرآن مجید نوشته شده بود برای دکتر حشمت و یارانش فرستاده شد که در نتیجه آن، ۲۷۰ تن از همراهانش تسلیم شدند، اما مقامات دولتی، با زیر پا گذاشتن سوگند خود، وی را به جرم مخالفت با نظام سلطنت و دولت و مبارزه مسلحانه علیه آن، در ۲۲ اردیبهشت ۱۲۹۸ در رشت اعدام کردند.8 اگرچه پس از اعدام دکتر ابراهیم حشمت، جنبش جنگل دوباره به سازماندهی نیروهای خود پرداخت، اما در نتیجه گستاخیهای دولت مرکزی9 که با سرسختی و جدیت هر چه تمامتر، مجاهدان جنگل را تعقیب میکرد و همچنین اتحاد و ائتلاف میان مخالفان و عدم اتفاق نظر میان نیروهای جنگل پیرامون خط و مشیهای سیاسی درنهایت با حمله قوای مرکزی حیات این جنبش خاتمه یافت.
فرجامِ سخن
جنبش جنگل یکی از محبوبترین حرکتهای سیاسی و اجتماعی ایران معاصر است. راز محبوبیت این جنبش را میتوان در پیگیری ایدههایِ آرمانیِ این نهضت دانست. استقلال، مقابله با نفوذ قدرتهایِ بزرگ، قیام علیه استبداد هنوز هم برای ایرانیان جذاب و خواستنی هستند و این آرمانها با گذر از دالانهای تاریخ، هماکنون معنابخشِ زندگیِ سیاسیِ ایرانیان است. افزون بر این، به گواهِ حافظه تاریخیِ ایرانیان، حکمرانان مرکزیِ ناکارآمد همواره نسبت به وضعیت مرم محلی بیتوجه بودند که این مسئله دولتستیزی را به یکی از خصیصههایِ ایرانیان تبدیل کرده است. بر همین اساس هر حرکت و جنبشی که هدف مقابله با ستم و استبداد داخلی و استقلال و عزت، بدون وابستگی به قدرتهایِ استعمارگر را داشته باشد، محبوب و خواستنی میشود. شاید بتوان راز محبوبیت میرزا و دکتر ابراهیم حشمت را در این دانست که اهداف و آرمانهای آنها، خواستها و آرزوهایِ ملتی هزارساله است که اگرچه آرام و آهسته ولی در مسیر تحقق آنها قرار دارد.
1. دکتر ابراهیم حشمت 2. میرزا کوچکخان 3. شیخ محمدتقی فرزند افتخارالعلما 4. حاجمیرزا احمدرضا حکیمی 5. محسن امینی 6. میر آقا کسمائی در کسما
شماره آرشیو: 467-1ع
پی نوشت:
1. عباس مخبر، سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج، تهران، طرح نو، 1371، ص 10.
2. محمدعلی همایون کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران، نشر مرکز، 1385، ص 118.
3. محمدعلی گیلک، تاریخ انقلاب جنگل، رشت، گیلکان، 1371، ص 33.
4. همان، ص 277.
5. ابراهیم فخرایی، سردار جنگل، تهران، جاویدان، چ پنجم، 1354، ص 56.
6. محسن خلیجی، محمد رادمرد، «تناقض ایدئولوژیک در جنبش جنگل»، فرهنگ، سال بیستودوم، ش 71 (پاییز 1388)، صص 58-59.
7. محمود پاینده لنگرودی، یادی از دکتر حشمت جنگلی، تهران، نشر ایلیا، 1395، ص 8.
8. سیدمحمدتقی میر ابوالقاسمی، دکتر حشمت و اندیشه اتحاد در جنبش جنگل، تهران، نشر ندا، 1387، صص 113-119.
9. شاهپور آلیانی، نهضت جنگل و معین الرعایا، تهران، نشر میشا، 1375، صص 47-48.