تأسیس نیروگاه اتمی و فعالیت هستهای در ایران از جمله قراردادهای جنجالی بهشمار میآید، اما این موضوع در دوره محمدرضا پهلوی در ایران مطرح شد و آمریکا با امضای این قرارداد موافقت کرد
پرونده هستهای ایران در دوره پهلوی؛
امضای آمریکا پای یک قراداد جنجالی در ایران!
9 تير 1399 ساعت 11:26
مولف : زهرا سعیدی
تأسیس نیروگاه اتمی و فعالیت هستهای در ایران از جمله قراردادهای جنجالی بهشمار میآید، اما این موضوع در دوره محمدرضا پهلوی در ایران مطرح شد و آمریکا با امضای این قرارداد موافقت کرد
همکاری با غرب یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی حکومت محمدرضا پهلوی بود. بلندپروازی شاه در عرصههای مختلف بهخصوص در بعد نظامی، باعث شده بود تا همکاری نظامی او با غرب به خصوص آمریکا، یکی از زمینههای مهم روابط ایران و آمریکا را تشکیل دهد. وجود خطر مشترک کمونیسم، وابسنگی نظامی ایران به آمریکا و افزایش قیمت نفت در دهه 1350 از جمله عواملی بودند که بر این بلندپروازی دامن میزدند. در روند تحکیم این روابط، قراردادها و موافقتنامههای متعددی میان دو کشور به امضا رسید که قرارداد تأسیس نیروگاه اتمی از جمله مهمترین این قراردادها بود. علیرغم آنکه این قرارداد از جمله قراردادهای جنجالی محسوب میشد، اما آمریکا با ساخت نیروگاه اتمی ایران موافقت و قراردادهای متعددی را در این زمینه امضا نمود. محمدرضا پهلوی و آمریکا از انعقاد این قرارداد اهداف مشترک و خاصی در سر داشتند که در ادامه به برخی از این دلایل و فرآیند اجرای قرارداد پرداخته میشود.
برنامه هستهای ایران و آغاز آن در حکومت پهلوی
برنامه هستهای ایران در دوره پهلوی در دهه 1350 کلید خورد. البته برخی معتقدند این برنامه خیلی پیشتر از این و در دهه 1320 آغاز شده بود. با این حال گام اصلی در این زمینه با پیوستن محمدرضا پهلوی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و امضای پیمان عدم تکثیر سلاحهای هستهای برداشته شد و عزم شاه را در ایجاد نیروگاه هستهای و استفاده از توان آن به نمایش گذارد. محمدرضا پهلوی بعد از آنکه به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ملحق شد، در دهه 1340 یک رآکتور تحقیقاتی آب سبک را از آمریکا خرید و به نصب و راهاندازی آن پرداخت. اما قراردادهای همکاری در این عرصه عملا در دهه 1350 شکل گستردهای یافت و در سال 1352 با یک قرارداد همکاری دوجانبه رقم خورد. در این سال کیسینجر، وزیر امور خارجه آمریکا، به ایران آمد و به دنبال آن کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و آمریکا در تهران تشکیل شد. در پی این قرارداد، قراردادی نیز به ارزش پانزدهمیلیارد دلار به مدت پنج سال به امضا رسید که از جمله موارد پیشبینیشده در آن خرید هشت نیروگاه اتمی، تأسیس یک مجتمع الکترونیکی و چندین طرح صنعتی و اقتصادی دیگر بود.1 البته شایان ذکر است که شاه پیش از آن با کشورهایی چون آلمان و فرانسه نیز قراردادهایی را به امضا رسانده بود، اما مهمترین قراردادها و موافقتنامهها در این زمینه با آمریکا صورت گرفت.
بر این اساس در همین سال، قراردادی هم در زمینه چرخه سوخت هستهای میان دو کشور به امضا رسید. همکاریهای دو کشور در این عرصه در سالهای بعد نیز ادامه یافت و در سال 1356 یک قرارداد رسمی جهت مجوز برای تشکیل نیروگاه هستهای به امضا طرفین رسید. در این رابطه «دولت ایران مذاکراتی با شرکتهای مختلف آمریکایی برای ایجاد یک کارخانه غنیسازی اورانیوم و خرید هشت نیروگاه هستهای از شرکت وستینگهاوس الکترونیک انجام داد. جیمی کارتر که ابتدا با انعقاد این قرارداد مخالفت ورزیده بود بالاخره بعد از ماهها دودلی در آذر 1356 (دسامبر 1977) موافقت خود را با صدور هشت نیروگاه هستهای به ایران اعلام کرد».2 این قرارداد از اهمیت خاصی برخوردار بود. برخی معتقدند که اولین قرارداد رسمی و مهم در نوع همکاریهای هستهای دو کشور بود. علیرغم آنکه امضای این قرارداد ابتدا با مخالفتهایی از سوی دموکراتهای آمریکایی روبهرو بود، اما شاه به پشتوانه قدرت اقتصادی خود که در آن سالها به کمک افزایش قیمت نفت به دست آورده بود، مطمئن بود که آمریکا با چنین قراردادی موافقت خواهد کرد؛ زیرا به زعم او، ایران برای غرب از اهمیت اقتصادی بالایی برخوردار بود و همین موضوع ایجاب میکرد تا آمریکا نتواند از آن صرف نظر کند. محمدرضا پهلوی خود در این رابطه گفته بود: «اکنون ما ارباب هستیم و اربابان سابق بردگان ما هستند. آنها هر روز در خانه ما را مـیزنند و خواهان مساعدت میشوند. چگونه میتوان به آنها کمک کرد؟ آیا اسلحه میخواهیم، نیروگاه اتمی میخواهیم؟ ما فقط کافی است تقاضا کنیم تا آنها با عجله آرزوهای ما را برآورده سازند».3 شاه به شکل تبلیغاتی به گونهای نشان میداد که آمریکا در خدمت او و حکومتش است، اما واقعیت آن است که امضای این قراردادها مزایای اقتصادی و امنیتی زیادی برای آمریکا داشت. البته محمدرضا پهلوی نیز به دنبال تحقق برخی از اهداف موردنظر خود بود. آمریکا با این قرارداد به دنبال منافع اقتصادی خود بود.
هدف شاه و آمریکا از قراردادهای اتمی
محمدرضا پهلوی مبنای هر گونه قرارداد نظامی را افزایش قدرت ارتش و نهادهای وابسته به آن قرار داده بود. او معتقد بود که هدفش از امضای هرگونه قرارداد اتمی تأمین انرژی و سلاحهای غیرمتعارف است. سلاحهای غیرمتعارف به مسئله تسلیحات اتـمی مـیپرداخت. وی در مـصاحبهای بـا روزنامه ایتالیایی «ایل جیورناله» در دیماه ١٣٥٥ش اظهار داشت: «بمب اتمی نمیخواهیم بلکه خواهان ارتشی نیرومند هستیم که مغلوب کـردن آن فـقط بـا بـمب اتـمی مـمکن باشد». او در سخنانی در ٢٤ اسفند ١٣٥٥ش تأکید کرد: «ارتش ما بـاید بـه مـراتب قویتر از یک ارتش اتمی عمل کند».4 اما محمدرضا پهلوی در کنار تقویت ارتش، با توجه به وابستگی به بلوک غرب، عملا به دنبال دستیابی به نیرویی بود که قدرت مقابله او با شوروی را فراهم آورد. شاه در محاساباتی اشتباه، همواره تهدید واقعی را از سوی شوروی و کمونیستهای داخلی میدانست و بر این باور بود که آنان مخالفان او و حکومتش هستند. از این رو اغراق نیست اگر گفته شود دسـتیابی بـه نـیروی هسـتهای مـیبایست یکـی از دغـدغههای دولت شاهنشاهی بوده باشد؛ امری که با توجه به تکاپوهای دولتهای همسایه تشدید میشد. بر این اساس محمدرضا پهلوی در گفتوگو با یک روزنامهنگار هندی در سال ١٣٥٣ش ضمن یادآوری حق برابری تمام ملل برای دسترسی به تکنولوژی نظامی گفت: «هیچ تفاوتی میان مـا و ارتشهای آلمان، انگلستان یا فرانسه وجود ندارد؛ قدرتها باید متناسب باشد».5 گذشته از این شاه، به دنبال یک جایگزین مناسب برای صرفهجویی در مصرف نفت و گاز طبیعی نیز بود. او بیم آن را داشت که روزی ذخایر نفتی تمام شود و همین موضوع بر قدرت حکومت پهلوی در آینده تأثیر گذارد.
برنامه هستهای ایران در دوره پهلوی در دهه 1350 کلید خورد. البته برخی معتقدند این برنامه خیلی پیشتر از این و در دهه 1320 آغاز شده بود. با این حال گام اصلی در این زمینه با پیوستن محمدرضا پهلوی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و امضای پیمان عدم تکثیر سلاحهای هستهای برداشته شد
در مقابل آمریکا نیز به دنبال فرصتهای برآمده از این قراردادها بود و طبیعی بود که علیرغم مخالفتهای اولیه برخی از دموکراتها، از فرصت بهدستآمده استقبال نماید؛ زیرا تأسیس چنین نیروگاهی در وهله اول سرشار از مزایای اقتصادی بود. در این رابطه در برخی از منابع آمده است: «آمریکا نمیخواهد که در این معامله تقریبا دهمیلیارد دلاری به وسیله رقبای خارجی حذف شود؛ ازاینرو باید اولویت بسیار بالایی برای این مذاکرات قائل شود و اطمینان حاصل کند که سفارت ما در تهران به قدر کافی کارمند در این زمینه دارد که این مذاکرات را پشتیبانی و در مورد کلیه علاقههای ایران راجع به انرژی، علوم و تکنولوژی بحث کند».6 آمریکا درصدد بود قراردادهایی از این نوع را گسترش دهد. به اعتقاد برخی از مقامات آمریکایی، «این قرارداد توسعه اتمی، ایران را در محدوده کنترلها و پیشگیریهای قابل قبول برای آمریکا درآورده و بایستی نمونه و مشوقی برای دیگر موافقتنامههایی از این قبیل باشد».7
البته اجرای قراردادهای مربوط به این عرصه و امور مربوط به آن با مشکلات و محدودیتهایی نیز مواجه بود؛ به خصوص آنکه به اعتقاد حتی خود آمریکاییان مشخص نبود بلندپروازیهای محمدرضا پهلوی در این زمینه تا چه حدی با نیازهای واقعی کشور منطبق است. در رابطه با برخی از این مشکلات و محدودیتها آمده است: «محدودیتهای موجود در مورد هزینههای دلاری فروشهای نظامی، برنامهریزی را مشکل میسازد؛ چون هزینههای لوازم یدکی و تعمیرات و نگهداری هر چه بیشتر و بیشتر کل مبالغ در نظر گرفتهشده برای ایران را به خود اختصاص میدهند. تمایل شاه به دریافت تجهیزات پیشرفتهتر دو سؤال را مطرح مینماید که یکی نیازهای واقعی نظامی و دیگر تأثیرات تمایل او به خرید برخی تجهیزات مخرب و گرانقیمت بر اقتصاد ایران میباشد».8 با این حال، سؤالات مطرحشده مانع از توافقات صورتگرفته میان طرفین نبود و ازاینرو مذاکرات در این زمینه تا سال 1357 نیز ادامه داشت.
سخن نهایی
فعالیتهای هستهای ایران عملاً از دوره پهلوی آغاز شد و یکی از مهمترین کشورهایی که در این زمینه به همکاری با ایران پرداخته بود، ایالات متحده آمریکا بود. این کشور به دلیل مزایای اقتصادی و مسائل امنیتی که وجود یک کشور قدرتمند در برابر شوروری را ضروری میساخت به همکاری با حکومت پهلوی پرداخت. گرچه سندی در رابطه با تمایل و یا فعالیت شاه پیرامون دستیابی به سلاحهای هستهای در آن دوره موجود نیست؛ اما آمریکا تقریباً هیچگونه مخالفت و یا تردیدی با فعالیتهای هستهای حکومت پهلوی نداشت، چرا که فعالیتهای این حکومت مطابق با منافع ملی آمریکا در ابعاد مختلف بود؛ همچنین با توجه به عدم تحقق برنامههای اتمی رژیم گذشته معلوم نیست متحدان غربی و آمریکایی او چه تکنولوژیای را در حوزه نیروگاهی به ایران منتقل کرده و اساسا نیروهای متخصص ایرانی چه نقشی میتوانستند در این زمینه ایفا نمایند. با توجه به سیاستهای آمریکا در صورت تأسیس نیروگاههای هستهای این موضوع زمینهای میشد برای گسیل کردن مستشاران فنی و متخصصان آمریکایی به ایران که در نتیجه علاوه بر سود اقتصادی طرحها برای آمریکا زمینه اشتغال بسیاری از نیروهای آمریکایی را در ایران فراهم میکرد.
افسران ارشد کشورهای عضو پیمان بغداد در بازدید از تأسیسات اتمی انگلستان
شماره آرشیو: 1-1772-461-الف
پی نوشت:
1. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران 1320-1357، نشر قومس، چ ششم، 1384، ص 368.
2. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران، مؤلف، 1368، ص 343.
3. محمدجعفر چمنکار، «توسعه ساختار نظامی حاکمیت پهلوی: زمینهها و تأثیرات آن بر سیاست خارجی ایران (1350- 1357)»، تاریخ معاصر ایران، ش 27، (1382)، ص 73.
4. همان، ص 88.
5. همانجا.
6. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 4، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 232.
7. همان، ج 6، ص 821.
8. همانجا.
کد مطلب: 12956