پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ درست در 22 دیماه 1357 بود که پیامی از سوی امام خمینی در پاریس با این عنوان منتشر شد: «به موجب حق شرعی و براساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام "شورای انقلاب اسلامی" مرکب از افراد باصلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتا تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد». این پیام ناظر بر تشکیل یکی از مهمترین نهادهای انقلاب اسلامی ایران، یعنی شورای انقلاب اسلامی، بود. برخی معتقدند این شورا در برابر
شورای سلطنت شکل گرفت و هدف اصلی آن اجرای اقدامات لازم برای تأسیس دولت انتقالی بود، اما آنچه درباره تشکیل این شورا مهم بهشمار میآید نقش روحانیان و اهداف آنها از پیشنهاد این نهاد انقلاب است. در واقع سؤال مطرح این است که اساسا نقش روحانیان در تشکیل این نهاد چه بود و آنها در پی تحقق چه اهدافی بودند؟ در پاسخ به این سؤال ابتدا چگونگی شکلگیری شورای انقلاب و اهداف آن شرح داده میشود؛ سپس نقش روحانیان بررسی خواهد شد.
شورای انقلاب از فرمان امام تا اهداف آن
اعلامیه شورای انقلاب از پاریس و توسط امام خمینی صادر شد. گفته شده است این اعلامیه در برابر نهاد شورای سلطنت مطرح شد. شورای سلطنت، شورایی بود که قبل از خروج شاه و برای اداره امور سلطنت در غیاب شاه تشکیل شد. این شورا قرار بود مشقتهای دوره هرج و مرج را محدود کند، جلو فشارهای اقتصادی به دولت را بگیرد و مهار اقتصادی در دست حکومت قرار گیرد.1
اعضای شورای انقلاب در حاشیه سفر به قم برای دیدار و تبادل نظر با امام خمینی (اسفند 1357)
علت حساسیت امام خمینی نسبت به این شورا این بود که
بختیار میخواست از طریق آن، رفراندوم برگزار کند؛ ازاینرو امام هم به آن واکنش نشان داد و اعلام کرد بهزودی یک شورای انقلابی موازی برای «نظارت و هدایت» فرایند انتقال قدرت در جهت تأسیس جمهوری اسلامی تشکیل خواهد داد.2
بر این اساس در همان زمان که بختیار جام زهرآلود نخستوزیری را در 6 ژانویه از شاه گرفت و کابینه خود را تشکیل داد، امام هم از پاریس شورای انقلاب اسلامی را تشکیل داد که نام کسانی که در نظام سیاسی پس از انقلاب نقشآفرین بودند، برای نخستین بار در آن به چشم خورد.3
در باب تشکیل این نهاد اعلام شد: «به حول و قوه الهی بر اساس ابراز اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران نسبت به رهبری مرجع عالیقدر امام خمینی(ره) و به موجب حقوق ناشی از مقام رهبری دین، شورایی به نام شورای انقلاب از طرف ایشان بر طبق این اساسنامه تعیین و عهدهدار وظایف مندرج در آن میگردد...».
درباره اینکه پیشنهاد تشکیل شورای انقلاب را چه کسی داد نقل قولهای فراوانی مطرح شده است. برخی معتقدند
آیتالله بهشتی از افراد پیشنهاددهنده این نهاد بود. برخی هم شورا را ماحصل تصمیم مشترک برخی از روحانیان میدانند. علاوه بر این، درباره اعضای شورا و افرادی که در تشکیل آن نقش داشتند نیز دیدگاههای مهمی مطرح شده است، اما نکته مشهود این است که اعضا در ابتدا چندان مشخص نبودند. تا جایی که وقتی خبرنگار «اروپ ان» در 25 دیماه درباره اعضای شورای انقلاب اسلامی از امام پرسید: آیا آنها از مذهبیون هستند یا اشخاص عادی؟ امام اظهار کردند: «بعدا اعلام میشود».4
بااینحال کمی بعد از تشکیل رسمی شورا، از اعضای آن نیز جسته و گریخته نام برده میشد. در ابتدا اعضای اصلی شامل آیتالله بهشتی،
آیتالله مطهری،
حجتالاسلام رفسنجانی،
محمدجواد باهنر و آیتالله جوادی آملی بودند، اما بهتدریج افراد دیگری نیز به این گروه اضافه شدند. از جمله
آیتالله طالقانی، آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، آیتالله خامنهای،
آیتالله مهدوی کنی، احمد صدر سیدجوادی، عزتالله سحابی،
مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی،
صادق قطبزاده و علیاکبر معینفر.
فرودگاه سنندج، اعضای شورای انقلاب در سفر به کردستان
برای مذاکره با سران کردها و ایجاد آرامش (اسفند 1357)
همانطور که از اعضای تشکیلدهنده شورا هم مشخص است، روحانیان مهمترین بخش تشکیلدهنده این نهاد بودند و در قالب این شورا نیز اقدامات خاصی را انجام دادند.
اقدامات روحانیان در شورای انقلاب
شورای انقلاب قرار بود در ابتدا وظایف قانونگذاری را در غیاب نهادهای قانونی بر عهده بگیرد. این ضرورت بعد از پیروزی انقلاب و عدم تشکیل نهادهای قانونگذاری به دلیل اختلافات جناحی و آشفتگیهای سیاسی بیش از پیش احساس شد، اما بعد از استعفای مهندس بازرگان از ریاست دولت موقت، شورای انقلاب وظایف اجرایی را نیز بر عهده گرفت. این موضوع باعث شد شورای انقلاب با عنوان جدید دولت شورای انقلاب وظایف جدیدی را عهدهدار شود. این وظایف عبارت بودند از: تهیه مقدمات قانون همهپرسى قانون اساسى، تهیه مقدمات انتخابات مجلس شوراى اسلامى و تهیه مقدمات تعیین رئیسجمهور. همچنین وظیفه پاکسازى دستگاههاى دولتى و ادارى و رفاه حال طبقات مستضعف نیز از جمله وظایف این نهاد بود.5
علاوه بر این قرار شد اعضای شورای انقلاب، هر یک وظایف یک وزارتخانه را بر عهده بگیرند. جالب آن است که بیشتر اعضایی که توانستند امور را بر عهده بگیرند، از روحانیان بودند؛ چنانکه وزارت دادگستری به آیتالله مهدوی کنی، وزارت دفاع به آیتالله خامنهای، وزارت آموزش و پرورش به محمدجواد باهنر، جهاد سازندگی به آیتالله بهشتی و وزارت کشور به حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی محول شد. البته چهار وزارتخانه دیگر به افراد غیر روحانی واگذار شد؛ بااینحال پستهای حساس به روحانیان رسید و آنها در بدترین شرایط سیاسی کشور توانستند از عهده بسیاری از امور کشور برآیند.
شورای انقلاب بر پایه وظایف و اختیارات خود در امور نقش داشت؛ از همان ابتدا قرار بر این بود که شورا نقش قانونگذاری داشته باشد؛ ازاینرو بسیاری از مسائل برای تصویب نهایی به شورای انقلاب میرفت.6 با تشکیل دولت موقت، تمام طرحهای اصلی (بزرگ) مانند موافقتنامههای تعیین غرامت پیمانکاران قبلی آمریکایی ابتدا توسط دولت تصویب میشدند، بعد توسط شورای انقلاب.7
درکل عملکرد شورا بهویژه اعضای روحانی آن میان مردم مقبول بود و رضایت آنان را به دنبال داشت؛ چنانکه وقتی حزب جمهوری اسلامی توسط برخی از اعضای اصلی شورا تشکیل شد، این حزب هم توانست از بیشترین میزان حمایت مردمی در میان دیگر احزاب سیاسی ایران برخوردار شود.8
این شورا در مدت فعالیتهای خود توانست اقدامات متعددی انجام دهد. از جمله این اقدامات میتوان به بازداشت و مجازات سرکردگان رژیم پهلوی، مصادره کاخها و اموال افراد سرسپرده، پاکسازی ادارات از افراد ضد انقلاب، اخراج مستشاران خارجی از طریق قطع ایادی بیگانه و لغو قراردادهای امپریالیستی در زمینههای سیاسی، اقتصادی و خودکفایی، ایجاد نظم و استقرار حاکمیت انقلاب و تشکیل نظام جدید، کمک به محرومان و مستضعفان جامعه و تعدیل ثروت، رفاه و آبادی کشور از جمله ارتقای سطح تولیدات کشاورزی، توسعه صنایع، بازسازی معنوی و اخلاقی و فرهنگی جامعه اشاره کرد.9 جالب است بدانید بیشتر این اقدامات را روحانیان انجام دادند و حتی برخی از اعضای ملیگرا و غیرروحانی شورای انقلاب با آن مخالف بودند.
شورای انقلاب در مدت کوتاه حضور در عرصه سیاسی کشور، به وظایف اصلی خود عمل کرد و در نهایت با آغاز کار مجلس و نهادهایی چون شورای نگهبان، رسالت این شورا نیز به پایان رسید و آیتالله بهشتی در 12 تیر 1359، پایان کار آن را اعلام کرد.
سفر اعضای شورای انقلاب به تبریز برای مهار بحران حزب خلق مسلمان (1358)
سخن نهایی
شورای انقلاب اسلامی را میتوان یکی از مهمترین نهادهای انقلاب دانست که علاوه بر انتقال برخی از امور به حکومت جدید و تحقق بسیاری از وظایف قانونی و اجرایی، به نهادی برای تلاقی افکار و جناحهای مقابل نیز تبدیل شد و از این جهت حامیان واقعی انقلاب و مخالفان آن را از هم تفکیک کرد. علاوه بر این، نهاد فوق باعث شد بسیاری از اهداف و آرمانهای انقلاب نیز بهخوبی محقق شود؛ بهویژه اهدافی که در غیاب شورا میتوانست با مسامحه افراد غربگرا از آنها غفلت شود و ازاینرو دور شدن انقلاب از اهداف واقعی خود را موجب گردد. بیشک بار اصلی این مسئولیت بر دوش روحانیانی بود که بخش اصلی شورا را تشکیل میدادند.
پی نوشت:
1. رابرت هایزر، خاطرات ژنرال هایزر، مأموریت در تهران، تهران، ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی، انتشارات اطلاعات، 1365، صص 79-80.
2. خاویر گررو، دولت کارتر و فروپاشی دودمان پهلوی، ترجمه غلامرضا علی بابایی، تهران، کتاب پارسه، 1397، ص 280.
3. دزموند هارنی، روحانی و شاه، ترجمه کاوه باسمنجی و کاووس باسمنجی، تهران، انتشارات کتابسرا، 1377، ص 202.
4. سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 163.
5. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام، ج 10، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص 500.
6. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 2، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 256.
7. همان، ص 476.
8. همان، ج 3، ص 176.
9. شهید دکتر محمدجواد باهنر، الگوی هنر و مقاومت، ج 1، واحد فرهنگی بنیاد شهید، تهران، 1362، صص 32-31، برگرفته از: شورای انقلاب در گذر زمان، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.