پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
محمد مصدق، از اعضای اصلی و بنام
جبهه ملی و از گردانندگان نهضت ملی نفت، از همان آغاز فعالیتهای سیاسی خود مخالفان و طرفداران خاص خود را داشت. در واقع همین موضوع نیز عامل اصلی در موفقیت و شکست او در بسیاری از اقدامات سیاسی بود که توسط شخص او شکل گرفته بود. بااینحال، این مخالفان بودند که فرجام کار مصدق را رقم زدند. برخی از مخالفان مهم وی، افسران ارتش بودند که هر کدام به اشکال مختلف و در ارتباط با عوامل خارجی، زمینه کودتای 28 مرداد 1332 را بهوجود آوردند. با این مقدمه در ادامه، نقش افسران مخالف مصدق در شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتا علیه دولت مصدق بررسی شده است.
نقش افسرانی که مخالف مصدق بودند
مخالفان مصدق در دوره کودتا شامل دو گروه داخلی و خارجی بودند. در میان عوامل داخلی، میتوان افراد زیادی را با گرایشهای سیاسی مختلف مشاهده کرد. افسران نظامی یا افراد ردهبالای ارتش، برخی از این مخالفان بودند. بسیاری از این افراد در ارتباط با عوامل جاسوسی انگلیس و آمریکا بودند و شاید بهتر باشد بگوییم که دستگاههای سیاسی و اطلاعاتی انگلیس و آمریکا با این افراد ارتباط داشتند.
هر دو سازمان جاسوسی آمریکا و انگلیس، «امکانات و تسهیلات عمدهای را وارد عمل کردند: بریتانیا یک شبکه گسترده و قدیمی در ایران داشت. آنان کارشناسان فارسیزبانی در اختیار داشتند که برخی از آنها دارای سی سال سابقه فعالیت در مورد ایران و در ایران بودند. با سیاستمداران قدیمی، چهرههای مذهبی، رؤسای ایلات، سران تجاری، و افسران ارشد ارتباط برقرار کردند سازمان جاسوسی بریتانیا (ام.آی.سیکس) فهرست کاملی از افراد سرشناس ارتش فراهم کرده و گرایشهای سیاسی آنان، ارتباطات خانوادگی، برنامههای کاری و همچنین نقاط ضعف آنان را بررسی کرده بود».1
علاوه بر این، دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس، به آموزش افسران مخالف مصدق نیز دست زدند تا از این طریق در زمان مقرر، اقدامات خود علیه مصدق را انجام دهند. در این زمینه آمریکاییها در محوطه بزرگ سفارت، حدود یک صد مشاور فعال در ارتش و ژاندارمری ایران را آموزش دادند و در کنار آن با افسران جوانی که به تازگی در آمریکا آموزش دیده و بسیاری از آنها فرماندهان یگانهای تانک بودند، ارتباط برقرار کرده بودند. همچنین این کشور، یک شبکه مخفی در بازار تهران و بهویژه زورخانهها تشکیل داده بود که در روز کودتا وارد عملیات کرد.2
در کنار این اقدامات، برخی از افراد و عوامل داخلی که درجه نظامی نداشتند، در آموزش افسران نقش داشتند. از جمله این افراد میتوان به
شاپور ریپورتر اشاره کرد. به نوشته خود شاپور، که خلاصهای از زندگینامه خویش را برای آمریکاییها تهیه کرده است، او مسئولیت عملیات براندازی مصدق را برعهده داشته است. در همین دوره او در دانشکده افسری تدریس میکرد و از همین راه با برترین افسران ارتش ایران از نزدیک آشنا شد و همین آشنایی زمینههای مساعدی برای عملیات براندازی مصدق مهیا کرد.3
البته مخالفت افسران با مصدق را نباید تنها به دوران کودتا محدود کرد، بلکه پیش از آن نیز برخی از افسران وفادار به شاه، مخالفت خود را با مصدق نشان داده و چندین توطئه را علیه او برپا کرده بودند. از جمله این موارد میتوان به توطئهای علیه مصدق در اسفند 1331 اشاره کرد که طی آن، تظاهراتی به سود محمدرضا پهلوی و علیه مصدق انجام و به خانه نخستوزیر حمله شد. سرلشکر بهارمست، رئیس ستاد ارتش، و افسران بازنشسته مانند سپهبد
امیراحمدی، سپهبد شاهبختی، سرتیپ شعری همراه عدهای از افسران تصفیهشده ارتش از فعالان این حادثه بودند.4
نکته حائز اهمیت در مورد افسران این است که برخی از آنان نقش بسیار پررنگتری در کودتا و مخالفت با مصدق داشتند. از جمله این افراد میتوان به سپهبد
فضلالله زاهدی، سرتیپ
بهرام آریانا، سپهبد نادر باتمانقلیج و سپهبد
حجازی اشاره کرد.
1. فضلالله زاهدی:
زاهدی جزء افراد نظامی رده بالا بود که نقش مهمی در کودتا داشت. او رئیس کانون افسران بازنشسته بود و بعدها طی کودتا، کمیته نجات وطن را تشکیل داد.
فردوست درباره سهم زاهدی در کودتا آورده است: «به اعتقاد من، در کودتای ۲۸ مرداد، نقش اصلی با انگلیسیها بود. سپهبد فضلالله زاهدی مأمور انگلیسیها بود».5 زاهدی که کینه خاصی نسبت به مصدق داشت، توانست نظر مساعد افسران مخالف مصدق را به خود جلب کند و با گردهمایی منظم آنان در باشگاه افسران، کمیته نجات وطن را تشکیل دهد. در منشور این کمیته آمده بود که وظیفه میهنی افسران است تا در راه سلطنت و نیروهای مسلح بجنگند، با تندرویها مبارزه کنند و کشور را از آشوب و فروپاشی اجتماعی نجات دهند».6
فضلالله زاهدی در ظهرگاه 28 مرداد 1332،
آنگاه که میخواست تلگرامی به محمدرضا پهلوی بنویسد و خبر پیروزی خود را اطلاع دهد
2. بهرام آریانا:
بهرام آریانا از دیگر افسران مخالف مصدق بود. او در ۱۳۳۰ به فرماندهی لشکر گارد شاه منصوب شد. دکتر مصدق در ۱۳۳۱ که وزارت جنگ را ضمیمه کار خود کرد، چون بیم کودتا از طرف لشکر گارد زیاد بود، این لشکر را منحل و آریانا، فرمانده آن را وابسته نظامی ایران در فرانسه کرد.7 البته برخی معتقدند که آریانا سهم چندانی در کودتا نداشت، اما زمانی که زاهدی جلسهای را با عنوان جلسه کودتاچیان تشکیل داد، آریانا نیز یکی از اعضای این جلسه بود.
بهرام آریانا
شماره آرشیو: 3058-4ع
3. نادر باتمانقلیج:
از نادر باتمانقلیج نیز به عنوان یک چهره نظامی کلیدی در مخالفت با مصدق یاد شده است. باتمانقلیج در حالی با کودتاچیان همراهی کرد که دکتر مصدق همواره سهم خاصی برای او در دولت قائل بود؛ چنانکه دکتر مصدق در ۱۳۳۱ ریاست اداره شهربانی را به او تکلیف کرد، اما نپذیرفت و در همان سال ریاست دفتر نظامی و ژنرال آجودانی شاه را پذیرفت. او در مرداد 1332 فرمان ریاست ستاد ارتش را دریافت کرد و با سپهبد زاهدی برای به دست گرفتن دولت و ساقط ساختن دولت مصدق همداستان شد و بالاخره در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در سمت ریاست ستاد ارتش مستقر گردید.8
نادر باتمانقلیچ و حسن اخوی
شماره آرشیو: 4788-4ع
4. عبدالحسین حجازی:
عبدالحسین حجازی نیز از جمله افسران مخالف علیه مصدق بود. حجازی در دوره نخستوزیری مصدق آماج نقد ملیگرایان و شخص مصدق قرار گرفت و ضمن برکناری از سمت خود، مدتی را نیز بازداشت شد. همین موضوع باعث شد در دوره شکلگیری کودتا، او نیز علیه مصدق فعالیت کند.
عبدالحسین حجازی
شماره آرشیو: 4757-5ع
5. باقی افسران مخالف مصدق:
اما علاوه بر این افراد در میان افسران مخالف میتوان از کسانی چون سرلشکر
حسن ارفع و نعمتالله نصیری نیز نام برد.
از ارفع و شخصی به نام اخوی که رئیس رکن 2 ستاد ارتش در زمان کودتا بود به عنوان دو شخصیت بسیار مهم و تأثیرگذار در کودتا نام برده شده است. فردوست درباره این دو فرد آورده است: سرلشکر ارفع در دورانی که رئیس ستاد ارتش بود تعدادی از افسران شدیدا ضد کمونیست و طرفدار غرب و بهویژه طرفدار انگلیس (زیرا خود ارفع شدیدا طرفدار انگلیس بود) را دور خود جمع کرد... اخوى مغز متفکر گروه ارفع بود... این اخوی بود که کودتای ۲۸ مرداد را طراحی کرد؛ بدون آنکه تابع زاهدی باشد و یا از او دستور گرفته باشد. او طراح فوقالعادهای بود. طرح او دقیقا اجرا و به موفقیت زاهدی منجر شد. این در حالی است که زاهدی تصور میکرد موفقیت کودتا به خاطر اوست.9 نعمتالله نصیری جز افسران رده بالایی بود که در روز 28 مرداد خانه دکتر مصدق را محاصره کرد.
البته افرادی که به آنها اشاره شد برخی از معروفترین افسران یا درجهداران نظامی بودند، اما علاوه بر آنها میتوان نام چندین فرد دیگر را نیز اضافه کرد. بااینحال به نظر میرسد نقش این افراد در کودتا بسیار تعیینکننده و مهمتر از بقیه افسران بود. اکثر این افراد بعد از تحقق کودتا، به درجات بالای نظامی رسیدند و برخی از آنها نیز بعدها به دلایلی از قدرت کنار گذاشته شدند.
سخن نهایی
مخالفت افسران نظامی با مصدق را میتوان نتیجه دو موضوع دانست: 1. مداخله عوامل خارجی و آموزش آنان که با تطمیع مالی یا ارتقا درجات نظامی انجام شد؛ 2. اشتباهات شخص مصدق. درباره این موضوع معمولا کمتر بحث شده، ولی جزء عوامل بسیار مهم است. موضوع از این قرار است که مصدق در دوره نخستوزیری خود، بارها تلاش کرد برخی از افسران ناراضی را با توسل به زور یا طرح بازنشستگی اجباری، گوشهنشین کند. او در مواردی نیز برخی از افسران ناراضی را زندانی یا تهدید به زندان کرد. این موضوع باعث شد مخالفت افسران با او جدیتر شود و سایر افسران بیطرف نیز نسبت به او سوءظن پیدا کنند. درحالیکه بهزعم بسیاری، او میتوانست با روشهای بهتری، توجه افسران را به سمت خود جلب کند.
پی نوشت:
1. یرواند آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1389، صص 222- 223.
2. همانجا.
3. حسین آبادیان، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1383، صص 32- 33.
4. محسن بیگدلی، «جایگاه ارتش در استراتژی امنیتی دکتر مصدق»، مطالعات تاریخ انتظامی، سال پنجم، ش 19 (زمستان 1397)، صص 12-13.
5. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص 176.
6. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1389، ص 342.
7. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰، ص 11.
8. همان، صص 249- 250.
9. حسین فردوست، همان، ص 180.