پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ اصلاحات ارضی به عنوان یکی از اصول ششگانه انقلاب سفید از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران است که بر زندگی اجتماعی و اقتصادی بخشهایی از جامعه بهویژه دهقانان و کشاورزان تأثیرات گستردهای بر جای گذاشت. محمدرضا پهلوی پس از کودتای 28 مرداد 1332 توانسته بود اوضاع کشور را آرام کند و تحرک سیاسی گروههای مخالف را کاهش دهد، اما بحران اقتصادی سال 1338، اعتصابات کارگری و صنفی، فعالیت گروههای کمونیستی و خطر انقلابهای اجتماعی از نوع سوسیالیستی شاه را نگران میکرد.
در همین دوره بود که فکر اجرای اصلاحات ارضی به میان آمد. بنیان نظری این طرح در آمریکا شکل گرفت؛ زمانی که قرار شد برنامههای توسعه در کشورهای توسعهنیافته با هدف مقابله با بلوک شرق و نیفتادن آنها به دام «کمونیسم» اجرایی شود.1 وقایعی مانند پیروزی انقلاب کمونیستی در چین و قرار گرفتن نیمی از جمعیت جهان زیر پوشش سوسیالیسم، کارگزاران سیاست خارجی آمریکا را واداشت که برای جلوگیری از پیشرفت کمونیسم، کشورهای توسعهنیافته دارای نظام فئودالی را به اجرای اصلاحات اراضی وادار کنند تا روحیه انقلابی از میان کشاورزان و دهقانان رخت بربندد.2
الهامبخش اصلاحات ارضی در ایران و دیگر کشورهای توسعهنیافته، والت ویتمن روستو، مبدع نظریه «مراحل رشد اقتصادی»، یا «نظریه خیز» و مشاور جان کندی و لیندون جانسون (رؤسایجمهور وقت آمریکا) بود. روستو صاحب کتاب «مانیفستی غیرکمونیستی» بود که در آن با الگویی شبهمارکسیستی جهان را دارای سیر تکاملی میداند، اما در نهایت غایت حرکت تاریخ نه کمونیسم یا سوسیالیسم، که از نظر روستو مدل جامعه وقت آمریکا بود.3
روستو پنج مرحله را برای روند توسعه همه جوامع برمیشمرد: مرحله جامعه سنتی (ابتدایی)، مرحله مقدماتی، مرحله خیز (جهش اقتصادی)، مرحله بلوغ و مرحله مصرف انبوه.4 در جامعه سنتی مورد نظر روستو که اغلب فئودالی است، 75 درصد از مردم به کشاورزی اشتغال دارند و مازاد درآمد ملی به کار سرمایهگذاری نمیآید.
در جوامع سنتی قدرت در دست زمینداران است و تحرک اجتماعی وجود ندارد. در مرحله مقدماتی تغییرات وسیع در بخشهای حمل و نقل، کشاورزی و بازرگانی خارجی به وقوع میپیوندد و در مرحله خیز موانع رشد یکنواخت از میان برداشته میشود5 و سرمایهگذاری و صنایع جدید رشد میکند.6 در مرحله بلوغ نیز تکنولوژیهای نوین گسترش مییابد و نسبت جمعیت در کشاورزی و زندگی روستایی کاهش مییابد و تعداد کارگران و یقهسفیدان افزایش مییابد. در مرحله نهایی مصرف انبوه نیز درآمد واقعی تا سطحی افزایش مییابد که تعداد زیادی از مردم میتوانند در سطوحی بیش از نیازشان مصرف کنند.7 بر مبنای این تقسیمبندی، ایران در آن زمان در مرحله سنتی قرار داشت و با اصلاحات ارضی میبایست با عبور از این مرحله و سپس مرحله مقدماتی به مرحله سرمایهداری و توسعه برسد.
کاری نکنید تاج و تخت را ویران کنم! (مخالفت آیتالله بروجردی با برنامه اصلاحات ارضی منوچهر اقبال)
جنگ سرد میان آیتالله و شاه (بررسی موضع آیتالله بروجردی در مقابل اصلاحات ارضی)
تفاوت اصلاحات ارضی اقبال با اصلاحات ارضی امینی
پیشنویس این لایحه را
منوچهر اقبال به توصیه محمدرضا پهلوی در سال 1338 به مجلس ارائه کرده بود،8 اما طرح اجرایی مصوب این دوره به جایی نرسید. بعدها در دهه 1340 اصلاحات ارضی با برخی تفاوتها در دولت
امینی شکلی اجرایی به خود گرفت. علاوه بر ارائه تئوری اصلاحات ارضی، دولت وقت آمریکا هدایتکننده این اصلاحات را نیز مشخص کرده بود. دولت جان اف کندی این مهم را بر دوش علی امینی قرار داد. امینی در اردیبهشت 1340 به نخستوزیری ایران برگزیده شد و در 24 آبان 1340، فرمانی از شاه دریافت کرد تا اصول ششگانه انقلاب سفید را که همان اصلاحات دلخواه کندی بود، اجرا کند.9 اما چه ارتباطی میان علی امینی و آمریکا و کندی برقرار بود؟
امینی پس از معاونت وزارت دارایی در کابینه فروغی و معاونت نخستوزیر در کابینه
قوام، به عنوان نماینده اقتصادی ایران به آمریکا اعزام شد. این اولین مرحله آشنایی او با سیاستمداران آمریکایی بود.10 پس از ملی شدن نفت او نقش مؤثری به عنوان وزیر دارایی و رئیس هیئت نمایندگی ایران برای حل مسئله نفت، در انعقاد
کنسرسیوم نفت و قرار دادن منابع نفتی در اختیار کمپانیهای آمریکایی و انگلیسی داشت و جایگاه ویژهای نزد آمریکاییها پیدا کرد. چندی بعد نیز به عنوان سفیرکبیر ایران عازم واشنگتن شد و طی دو سال توانست نظر مقامات آمریکایی را بیش از پیش به خود جلب کند.11 در آن زمان کندی که سناتور دموکرات بنامی در آمریکا بود، با امینی ارتباط دوستی عمیقی پیدا کرد.
هیئت نمایندگی ایران در کنسرسیوم نفت در یک جلسه رسمی
به همراه هوارد پیچ نماینده شرکتهای نفتی
شماره آرشیو: 85 – 8445 – الف
امینی در ملاقات خود با مقامات و سیاستمداران آمریکایی به ضعفها و ناکارآمدیها در حکمرانی دولتها در ایران اشاره و نفوذ و تبلیغات گسترده کمونیستها در ایران را گوشزد میکرد. همین امر باعث شده بود محمدرضا پهلوی و اقبال، دل خوشی از امینی نداشته باشند و به همین دلیل به دنبال بهانهای برای عزل او از سفارت بودند. امینی متهم شد که در کودتای ناکام سرلشکر
قرنی، رئیس رکن دوم ارتش، مشارکت داشته است. بر این اساس بعد از زندانی شدن قرنی و بازداشت
ارسنجانی در فروردین 1337، مأموریت او در آمریکا پایان یافت.12
کندی پس از انتخاب شدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا، اصلاحات چهاردهگانهای را به شاه ارائه کرد که انجام اصلاحات ارضی، کاهش بودجه نظامی، از بین بردن خفقان و مبارزه با زمینداران بزرگ از مهمترین آنها بود.13 دولت آمریکا علاوه بر اراده مقابله با کمونیسم حاضر بود هزینههای آن را نیز تأمین کند و بر همین مبنا کمکهای اقتصادی چشمگیری به ایران کرد و بر انتخاب فردی لیبرال و هوادار آمریکا در رأس دولت ایران پای فشرد و بهرغم نظر شاه موفق هم شد.14 محمدرضا پهلوی در خاطرات خود دراینباره نوشته است: «بدین ترتیب آمریکا هم نفت خود را در اختیار گرفت و هم عامل داخلی خود را در مقام نخستوزیری دید. این فرد کسی جز علی امینی نبود. در آن هنگام بهویژه پس از انتخاب کندی به عنوان رئیسجمهور، فشار بر من بهقدری افزایش یافت که چارهای جز تسلیم نداشتم».15
قرائت گزارش اصلاحات ارضی توسط علی امینی در حضور محمدرضا پهلوی
شماره آرشیو: 6598-7ع
امینی سه هدف اصلی را در اصلاحات ارضی دنبال میکرد: محدود کردن قدرت زمینداران بزرگ، مالک شدن نسقداران و فروپاشی ساختار قدیمی جامعه روستایی از طریق تحمیل سرمایهداری.16 در کنار این اهداف اصلی، اهدافی مانند جایگزینی زراعت سودآور به جای زراعت سنتی، رشد بازار خرید روستاییان و توسعه بازارهای تولیدات صنعتی، افزایش بهرهوری کشاورزی و بهکارگیری نیروی مازاد در صنایع شهری و کاستن قدرت سیاسی مالکان بزرگ و ایجاد پایگاه اجتماعی برای رژیم در میان روستاییان نیز عنوان میشد.17 چتر پاولز، مشاور کندی در امور آفریقا و آسیا، یک ماه پس از تصویب قانون اصلاحات ارضی در 20 بهمن 1341 برای حمایت مستقیم از این قانون وارد ایران شد. او در ملاقات با امینی، بهصراحت اعلام کرد: «این دولت انجام یک انقلاب سفید را از نظر مصلحت مردم ضروری تشخیص داده و در پی اجرای کامل آن پس از تصویب قانون است».18
دولت کندی برای حمایت مالی از اصلاحات در دولت امینی، کنسرسیوم نفتی را وادار به افزایش تولید خود کرد؛ به نحوی که ایران سومین صادرکننده نفت جهان شد. علاوه بر این، کاهش هزینههای نظامی نیز میتوانست به تأمین مالی طرح کمک کند؛ اقدامی که جزء مفاد چهاردهگانه ابلاغی کندی بود و امینی آن را دنبال میکرد و همین عامل مهمی شد برای رویگردانی شاه از امینی. محمدرضا پهلوی در سفر به آمریکا توانست مقدمات برکناری او را فراهم کند و به گفته امینی: «در مراجعت، شاه روحیه مطمئنتری پیدا کرده بود... در کار قوه مجریه دخالت میکرد. درباره بودجه ارتش اختلاف نظر پیش آمد. عاقبت تصمیم به استعفا گرفتم». این گونه بود که در تیرماه 1341، امینی استعفا کرد و شاه رهبری اصلاحات را خود در دست گرفت».19
محمدرضا پهلوی به اتفاق جان. اف. کندی و لیندن جانسون هنگام بازدید از یک مانور نظامی در آمریکا
شماره آرشیو: 59-11ع
بنابر این بستر تاریخی اجرای اصلاحات ارضی، در دوره انقلابهای کمونیستی و تقابل بلوک شرق و غرب، آمریکا وادار شد تا یک سلسله اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را برای ممانعت از گسترش بلوک شرق و کمونیسم در کشورهای در حال توسعه پیگیری کند و در این راستا از همه ابزارهای سیاسی و اقتصادی لازم استفاده کرد و ایران نیز به عنوان کشوری دارای منابع ملی و موقعیت استراتژیک در خاورمیانه از این قاعده برای آمریکاییها مستثنا نبود. هدف این طرح، شبهآمریکاسازی کشورهای توسعهنیافته و از سوی دیگر ارائه مدل بدیلی در مقابل آرمان کمونیستها و سوسیالیستها، برای مقابله با بلوک شرق در جنگ سرد بود. قرار بود با این سیاست، شعار زمین برای دهقانان و رفاه و آسایش برای کارگران، همزمان با بسیاری از کشورهای توسعهنیافته در ایران نیز برای مقابله با تبلیغات کمونیستها شنیده شود.
پی نوشت:
1. احمد اشرف و علی بنوعزیزی،
طبقات اجتماعی، دولت و انقلاب در ایران، ترجمه سهیلا ترابی فارسانی، تهران، نیلوفر، 1383، صص 111-112.
2. غلامحسین فروتن،
یادهایی از گذشته (خاطرات دکتر غلامحسین فروتن)، به کوشش علی دهباشی، تهران، سخن، 1380، ص 4.
3. ریچارد پیت، و ویک الین هارت،
نظریههای توسعه، ترجمه مصطفی ازکیا، رضا صفری شمالی و اسماعیل رحمانپور، تهران، نشر لویه، 1384، صص 120-121.
4. Rostow, W. W.,
The stages of economic growth: A non-communist manifesto, Cambridge: Cambridge University Press, 1960, pp 2-6.
5. همایون الهی،
شناخت ماهیت و عملکرد امپریالیسم، تهران، قومس، 1393، ص 91.
6. ریچارد پیت، همان، ص 122.
7. Rostow, Ibid, p 10.
8. پیتر آوری،
سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت کمبریج، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، 1371، صص 114-118.
9. جیمز بیل،
عقاب و شیر، ترجمه مهوش غلامی، ج 1، تهران، کوبه، 1371، ص 215.
10.
رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، صص 15-16.
11. یرواند آبراهامیان،
ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و ابراهیم فتاحی، تهران، نی، 1377، ص 519.
12. پیتر آوری،
تاریخ معاصر ایران از کودتای 28 مرداد تا اصلاحات ارضی، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، ج 3، تهران، عطایی، 1371، ص 117.
13. محسن میلانی،
شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطارزاده، تهران، گام نو، 1381، صص 98-99.
14. یرواند آبراهامیان، همان، صص 518 و 5.
15. محسن میلانی، همان، ص 99.
16. همان، ص 100.
17.
عباس خلجی،
اصلاحات آمریکایی و قیام 15 خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 20.
18.
رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، همان، ص 33.
19. همان، ص 41.