پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
بیشک یکی از دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی در بخش اندیشه و فرهنگ دینی، گسترش معارف اهل بیت (علیهمالسلام) در میان خواص و عوام جامعه بوده است. گرچه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و براساس میراث شیعی، مردم ایران بهشدت محب خاندان پاک رسولالله(ص) بودهاند، اما بعد از انقلاب ترویج معارف و اندیشه حضرات معصومین(ع)، به عنوان کاری که در دوره پهلوی با مانع جدی مواجه بوده است، به صورت کمّی و کیفی سرعت گرفت. یکی از اقدامات شایسته تقدیر در نظام جمهوری اسلامی، که به همّت آستان قدس رضوی و علما و پژوهشگران حوزه دین، با هدف گسترش معارف اهل بیت و شناخت و شناساندن حضرات ائمه معصومین(ع) در چند دهه انجام شده، برگزاری کنگره جهانی حضرت رضا(ع) است. اما اینکه این کنگره در چه تاریخی و با چه هدفی شروع به کار کرد؟ چطور ادامه پیدا کرد و چه دستاوردهایی داشته است؟ در مقال زیر بررسی شده است
کنگرهای برای شناخت پیشوایان دین
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، روند شکلگیری نظام جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی، تا بدان سان با حوادث و وقایع تلخ و شیرین گوناگون همراه بود که فرصت کمتری برای فعالیتهای بزرگ فرهنگی وجود داشت. بهویژه بعد از حمله ارتش بعث صدام به خاک ایران و همزمان با اقدامات مخربانه ضدانقلاب و جریان منافقین و بنیصدر، عملا تمام قوت و قدرت نیروهای انقلابی، برای حفظ انقلاب و نظام صرف میشد، اما بعد از مقابله نظام با منافقین و فرار سران آنها از کشور و ایجاد آرامش نسبی سیاسی در ایران و مهمتر از آن منسجم شدن روند دفاع از کشور در برابر ارتش صدام و سپس آزادسازی خرمشهر، شرایط برای پیشبرد اهداف فرهنگ دینی، در سطح وسیع فراهم شد.
کنگره جهانی امام رضا(ع)؛ آیتالله سیدعلی خامنهای در کنار آیتالله احمد جنتی و حجتالاسلام اسماعیل فردوسیپور (1365)
بر همین اساس در بهمن 1362ش بود که شورای علمی آستان قدس رضوی تصمیم گرفت تا کنگرهای با هدف ایجاد حرکتی علمی، فرهنگی و تحقیقاتی برای شناختن و شناساندن ائمه معصومین(ع) بهویژه امام رضا(ع)، در سال 1363 برگزار کند. به این ترتیب با همّت آستان قدس رضوی و تلاش فراوان بسیاری از علما و پژوهشگران و بعد از فراخوان برای ارسال و دریافت مقالات و پژوهشهای انجامشده در این زمینه، مقدمات برگزاری این کنگره فراهم شد. نخستین کنگره در تاریخ 18 مرداد 1363ش، که مصادف با میلاد حضرت ثامن الحجج(ع) بود، در مشهد مقدس به ریاست آیتالله احمد جنتی آغاز شد و تا پنج روز بعد [22 مرداد] ادامه پیدا کرد. در این کنگره حجج اسلام: سیدجواد مصطفوی، دبیری و سیدجلال فیاضی، معاونت اجرایی کنگره را بر عهده داشتند. همچنین در این کنگره آیتالله عباس واعظ طبسی به عنوان تولیت حرم قدس رضوی، آیتالله عبدالله جوادی آملی، آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیتالله محمد امامی کاشانی و... به ایراد سخنرانی درباره شخصیت و مقام امام رضا(ع) پرداختند و اساتید و علمای بزرگی چون سیدجعفر مرتضی عاملی، ناصر مکارم شیرازی، سیدجواد شهرستانی، محمدمهدی نجف و... با ارائه مقاله در این کنگره شرکت کردند. در این دوره، از محققان و نویسندگان ایرانی و خارجی (تقریبا هشتاد نفر) دعوت شده بودند، که حدود دو سوم این افراد نتوانستند در این همایش شرکت کنند. شاید بتوان گفت عواملی چون: جنگ تحمیلی و تهدیدات صدام، همزمانی این کنگره با اعزام زائران به
حج و سنگاندازی رؤسای برخی کشورهای اسلامی، مانع از آمدن محققان خارجی به ایران برای شرکت در این کنگره شد.
جالب است که بیشتر سخنرانان در این کنگره، بر جبران کمکاریها در زمینه شناخت ائمه(ع) و بهویژه امام رضا تأکید داشتهاند؛ برای مثال آیتالله خامنهای ــ که در آن زمان رئیسجمهور بودند ــ در پیام به کنگره علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا(ع) فرموده بودند:
«بسماللّهالرّحمنالرّحیم
تشکیل کنگره علمی زندگی امام هشتم در جوار تربت پاک آن بزرگوار و همزمان با سالروز ولادت آن حضرت، گام تازهای در جهت روشنگری چهره تابناک ائمه معصومین(ع) و آشنایی با زندگینامه پرحماسه و پررنج آن پیشوایان عظیمالشأن است. باید اعتراف کنیم که زندگی ائمه(ع)، به درستی شناخته نشده و ارج و منزلت جهاد مرارتبار آنان، حتی بر شیعیانشان پوشیده مانده است. علیرغم هزاران کتاب کوچک و بزرگ و قدیم و جدید درباره زندگی ائمه، امروز همچنان غباری از ابهام و اجمال، بخش عظیمی از زندگی این بزرگواران را فراگرفته و حیات سیاسی برجستهترین چهرههای خاندان نبوت، که دو قرن و نیم از حساسترین دورانهای تاریخ اسلام را در برمیگیرد، با غرضورزی یا بیاعتنایی و یا کجفهمی بسیاری از پژوهندگان و نویسندگان روبهرو شده است؛ این است که ما از یک تاریخچه مدون و مضبوط، درباره زندگی پرحادثه و پرماجرای آن پیشوایان تهیدستیم. ...».
تأسیس دانشگاه جامع رضوی(ع)
همزمان با برگزاری کنگره، دانشگاه «علوم اسلامی رضوی» در کنار حرم امام رضا(ع) در دو مدرسه علمیه «میرزا جعفر» و «خیرات خان»، با حفظ معماری سنتی و اسلامی آن تأسیس شد. البته اجازه ساخت این دانشگاه، تحت نظر تولیت آستان قدس رضوی، در سال 1358 از امام خمینی(ره) گرفته شده بود، اما به دلیل کمبود اعتبارات و مشکلاتی که کشور نوپای اسلامی با آن مواجه بود، ساخت آن چند سالی طول کشید. این مجموعه با رویکرد دانشگاهی ـ حوزوی و با هدف تربیت فقیه، محقق و مدرس در رشتههای مختلف علوم اسلامی، به منظور تأمین نیاز حوزههای علمیه و دانشگاهها در درجه اول، تربیت مبلغ اسلامی به منظور نشر و ترویج فرهنگ اسلامی و معارف اهل بیت(علیهمالسلام) در درجه دوم و در نهایت با هدف تربیت قاضی و حقوقدان متعهد و متخصص برای کشور و تربیت نیروی انسانی کارآمد تأسیس شد. آیتالله خامنهای در همان متن پیام به کنگره، ضمن اشاره به افتتاح این دانشگاه فرموده بودند:
«دانشگاه اسلامی رضوی، که امروز به میمنت سالگرد ولادت این امام بزرگوار و در پرتو فیوضات معنوی مرقد پاک و تابناک آن حضرت گشایش مییابد، خوب است بخشی از تلاش و فعالیت خود را به روشنگری تاریخ درسآموز زندگینامه 250ساله ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) اختصاص دهد و طی کاری جمعی و همهجانبه، تاریخ سیاسی زندگی ائمه را با توجه به عنصر مبارزه ــ که محور اصلی این تاریخ است ــ برای نسلهای امروز و فردای جهان اسلام ترسیم کند...».
حادثه شگفتانگیز کنگره دوم
دومین دوره کنگره جهانی حضرت رضا(ع) در سال 1365ش و به دبیری حجتالاسلام اسماعیل فردوسیپور برگزار شد. البته در جریان انجام مقدمات برگزاری این کنگره، اتفاقی شگفتانگیز رخ داد که به چاپ کتاب «گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد»، به قلم مقام معظم رهبری منجر شد، اما ماجرای جالب چاپ این کتاب بنابر آنچه آیتالله خامنهای در مقدمه آن کتاب نوشتهاند، به این قرار است که در سال 1346ش، یکی از دانشجویان مؤسسه علوم اجتماعی (وابسته به دانشگاه تهران)، برای بخش تحقیقات دینی این مؤسسه، از آیتالله خامنهای به اصرار میخواهد که رسالهای را درباره حوزههای علمیه مشهد تهیه کنند. ایشان هم کار تحقیق و پژوهش را شروع میکنند و جزوه مناسبی تهیه و برای آن مؤسسه میفرستند. البته بعد از آن قرار میشود که تحقیقات دیگری در همین زمینه انجام بدهند و برای آن مؤسسه بفرستند. پس از مدتی آیتالله خامنهای توسط
شهید آیتالله مطهری، از وابستگی مسئول بخش دینی آن مؤسسه به دربار پهلوی و انحرافات عقیدتی او مطلع میشوند. اطلاع از این موضوع باعث میشود رهبر انقلاب، ادامه پژوهش برای مؤسسه را متوقف کنند و در عین حال از اینکه این رساله پژوهشی به دست یک فرد منحرف و وابسته به دربار افتاده بوده، ناراحت باشند، اما ایشان مدتی بعد، با تماس فردی از همان مؤسسه، متوجه میشوند که اصل پاکنویس آن رساله گم شده است و مسئولان مؤسسه تقاضا دارند که آن رساله دوباره بازنویسی شود، که البته ایشان بهانه میآورند و با خیال راحت، از زیر بار این تقاضا شانه خالی میکنند.
سالها میگذرد و بعد از برگزاری کنگره اول، ایشان با مشاهده پیشنویسهای نامنظم خود درباره حوزههای علمیه شهر مشهد، آرزو میکنند که کاش بشود زمینهای برای چاپ اثری با این موضوع، براساس همان دستنوشتههای نامنظم توسط آستان قدس رضوی فراهم شود. تا اینکه در سال 1364ش و در دوره ریاستجمهوری ایشان، اتفاق عجیبی میافتد که رهبری دربارهاش چنین مرقوم کردهاند:
«کسی به دفتر کار من مراجعه و ادعا کرده بود که کتابی از من و به خطّ مرا در اختیار دارد و به کسی جز خود من تسلیم نخواهد کرد! نه من و نه آنها که از او شنیده بودند، جدی نگرفتیم و موضوع حمل بر این شد که بهانهای برای دیدار بدون وقت قبلی است. اما او اصرار کرده و اوراقی چند را ارائه داده بود. اوراق را برای اطمینان از حقیقت حال نزد من آوردند. همان نوشته بود و همان خط که پس از هجده سال، به من برمیگشت... جوان فرهنگی و فاضلی که ساعتی بعد با اصل نوشته نزد من آمد، آن را در کتابخانه مصادرهشده یکی از وابستگان رژیم گذشته یافته بود... اما این نوشته اگر باید مورد لطف و توجه قرار گیرد ــ لااقل به نظر شخص بنده ــ بدان جهت نیست که برای آن زحمتی کشیده شده است، بلکه بیشتر از آن روست که این اوراق، رنجنامه خاموش قشری مظلوم و مستضعف است [منظور طلاب حوزههای علمیه مشهد]؛ قشری و جامعهای که آن روز، با همه تنگدستی و قناعت، یک لحظه از چشم انتقامجوی و بهانهطلب دستگاه جبار دور نبود...».
به این شکل رساله پژوهشی گمشده، صحیح و سالم پیدا میشود و سال بعد از آن، یعنی در تیر 1365ش توسط کنگره جهانی حضرت رضا(ع) به چاپ میرسد. البته گفتنی است که این کتاب در چهار بخش اصلی تنظیم شده است که «موقعیت تاریخی و جغرافیایی حوزه علمیه مشهد»، «تشکیلات و وضع درسی حوزههای علمیه مشهد»، «اساتید و طلاب» و «فعالیتهای حوزه علمیه و اثر رویدادهای جدید» را شامل میشود.
کنگرههای بعدی و دستاوردهای آن
دو سال بعد از کنگره دوم، سومین دوره این کنگره، در سال 1367ش برگزار شد و موضوع اختصاصی آن هم، بررسی زندگانی امام موسی بن جعفرالکاظم(ع) بود. به این ترتیب هر دو سال یک بار، این کنگره با پرداختی اختصاصی به یک موضوع و بهویژه زندگانی و مبارزات حضرات ائمه ادامه پیدا کرد تا اینکه از سال 1393ش، کنگره به شکل سالانه برگزار شد و فقط در سال 1399، به دلیل شیوع وسیع بیماری کرونا وقفهای ایجاد گردید، اما دوباره در سال گذشته و در سال کنونی با رعایت دستورالعملهای بهداشتی، همزمان با سالروز میلاد حضرت علی بن موسی الرضا(ع) برگزار شد. البته باید به این نکته اشاره کرد که برگزاری نوزده دوره این کنگره، دستاوردهای علمی و معرفتی فراوانی در زمینه زندگانی امام رضا(ع) و سایر ائمه و شناخت حیات سیاسی، مبارزاتی و اجتماعی آنها داشته است. بهویژه اینکه میتوان علاوه بر چاپ صدها مقاله، انتشار کتب متقن و مستند را از نتایج تداوم برگزاری این کنگره جهانی در کشورمان دانست. کتبی چون:
الجامع الرواه و اصحاب الامام الرضا(ع)، محمدمهدی نجف، کنگره جهانی امام رضا، قم، ۱۴۰۹ق.
الفقه یا فقه الرضا، منسوب به امام رضا(ع)، تحقیق مؤسسه آل البیت الاحیاء التراث، انتشارات المؤتمر العالمی للامام الرضا، مشهد مقدس، ۱۴۰۶ق.
الکیمیاء عندالامام الرضا(ع)، دکتر سعدالدین قاسمی، کنگره دوم جهانی امام رضا(ع)، سال ۱۴۰۵ق.
الواقفیه دراسه تحلیلیه، ریاض محمد، حبیب ناصری، المؤتمر العالمی للامام الرضا(ع)، مشهد، ۱۴۱۱ق.
راویان امام رضا(ع) در مسند الرضا، عزیزالله عطاردی، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، مشهد، ۱۳۶۷ش.
ادعیه و زیارات حضرت رضا(ع)، عزیزالله عطاردی، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، مشهد، ۱۳۶۸ش.
تحلیلی از زندگانی امام هادی(ع)، باقر شریف قرشی، ترجمه محمدرضا عطائی، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، مشهد، ۱۳۷۱ش.
مجموعه آثار دومین کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، مشهد، ۱۳۶۶ش.
مجموعه الآثار (المؤتمر العالمی الثالث للامام الرضا علیهالسلام)، دو جلد، المؤتمر العالمی للامام الرضا علیهالسلام، مشهد، ۱۴۱۲ق.
مسند الامام الرضا(ع)، گردآوری: عزیزالله عطاردی، دو جلد، المؤتمر العالمی للامام الرضا علیهالسلام، ۱۴۰۶ق.
مسند الامام العسکری(ع)، گردآوری: عزیزالله عطاردی، المؤتمر العالمی للامام الرضا علیهالسلام، قم، ۱۴۱۰ق.
مسند الامام الهادی(ع)، گردآوری: عزیزالله عطاردی، المؤتمر العالمی للامام الرضا علیهالسلام، قم، ۱۴۱۰ق.
مکاتیب الامام الرضا، جمعآوری علی احمدی میانجی، انتشارات المؤتمر العالمی للامام الرضا(ع)، مشهد مقدس، ۱۴۱۱ق.
ولایه العهد للامام الرضا(ع)، شیخ محمدمهدی شمسالدین، کنگره دوم جهانی امام رضا(ع)، مشهد، ۱۴۰۵ق.
1365. نمایی از برگزاری کنگره جهانی امام رضا(ع)
کلام آخر
در تاریخ معاصر کشورهای اسلامی، دشمنان اسلام با شبههافکنی درباره معارف اسلامی از یک طرف و بایکوت کردن معارف دینی و تاریخ تمدن درخشان اسلامی، که برگرفته از اندیشه امامان شیعه بوده است، سعی در تضعیف اسلام و مسلمین داشتهاند. در ایران ما نیز بعد از شکست جنبش مشروطه و تسلط غربگراها و وابستگان به سفارتخانههای بیگانه در عرصه سیاست، جریانی برای حذف اندیشه دینی و بهویژه معارف شیعی، با تمام قوا به میدان آمد. البته با روی کار آوردن پهلویها به وسیله انگلستان، این جریان به شکل حکومتی به فعالیت خود ادامه داد و عناصر ضد دین با شدت و حمایت بیگانگان، به ترویج تفکر خود اقدام میکردند، اما با شروع نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام(ره) و سپس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مقابله با این جریان موجب شد قدرت دشمن در حمله به اندیشه دینی کم شود؛ آنچنانکه به قول حضرت آیتالله جوادی آملی، انقلاب اسلامی سدی در مقابل سیاستهای ضد دینی پهلویها شد. ایشان در سخنرانیای که در دومین دوره کنگره ایراد کردند، در این زمینه فرمودند:
«قرآن در چنگ طاغوت بود، دی اسیر بود. شما آن تاریخ 23 ساله [منظور کتاب 23 سال نوشته علی دشتی] را خواندهاید یا نه؟ هیچ مسلمانی به خود اجازه میدهد که آن کتاب تاریخ 23 ساله را بخواند و فریاد نزند؟ و الان ممنون انقلاب نباشد. آن تاریخ 23 ساله را خواندید یا نخواندید، که رسولالله را اهانت کردند و او را در سطح وسیع پخش کردند... یک مقدار نقطه ضعفهایی را ما داریم، اما دین را از این قفس باز کردیم، قرآن را آزاد کردیم. انقلاب اسلامی که دارد به لطف الهی پیش میرود، ما باید بکوشیم که خود را دریابیم. اگر یکسری به جبههها بزنیم، میبینیم در جبههها چه میگذرد... اینجا اگر کنگرهای، سمیناری، سخنرانی و نامههایی که برای ما میآید، یا فلان چیز کم است یا فلان چیز زیاد است، اما آنجا سخن این است چه کنیم که ولی عصر(عج) را ببینیم، چه کنیم که در قلب ما جز مهر حق چیزی نباشد، چه کنیم که به لقای حق بشتابیم. سخن این است و وعده الهی هم یقینی است. هرگز خدا چنین ملتی را رها نمیگذارد و به لطف الهی انقلاب را پیش میبرد. بکوشیم که عقب نمانیم...».
در واقع با گسترش معارف دینی در دو بخش معارف قرآنی و معارف شیعی، در سطح وسیع و با تقویت بنیان توحیدی اندیشه ایرانیان، کار دشمنان در ایجاد شبهه ذهنی و ایجاد بدگمانی به دین و دینداری و دینداران، بسیار سختتر شده و خواهد شد.
منابع:
1. اداره امور فرهنگی آستان قدس رضوی، «مجموعه آثار نخستین کنگره جهانی حضرت رضا(ع)»، چاپ اول، 1365ش.
2. سیدعلی خامنهای، «گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد»، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، تیر 1365ش.
3. عبدالله جوادی آملی، «سخنرانی آیتالله جوادی آملی در کنگره جهانی حضرت رضا(ع) در سال 1365ش»، مرکز تحقیقات رایانهای قائمه اصفهان.
4. گزارش سومین کنگره جهانی حضرت رضا(ع) (ویژه بررسی ابعاد شخصیتی امام هفتم علیهالسلام)، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1370ش.