پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ با تشکیل حکومت اسلامی تحت رهبری امام خمینی، گفتمانی هژمونیک که ریشه در دو مؤلفه سنت و مکتب اسلام شیعی و شخصیت حضرت امام(ره) داشت، شکل گرفت و معیاری را برای تعریف «خود» و «دیگری» و تناظرات پیوندشده در آن نظیر عدالتخواهی و تکلیفگرایی، پدید آورد که دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی را تحت تأثیر خود قرار داد. این پژوهش تلاش دارد علاوه بر واکاوی شخصیت امام خمینی، تأثیر ویژگیهای امام را بر مبارزات ضد استکباری جهان، بهویژه جهان اسلام بررسی کند و به این پرسش پاسخ گوید که استکبارستیزی امام خمینی و بیداری جهان اسلام بر پایه و در قالب چه چیزی بنا نهاده شده است؟
شخصیت سیاسی امام خمینی؛ نگاه به حق و ضدیت با استکبار
شخصیت بارز امام خمینی(ره)، تحت تأثیر دو ویژگی علمی و عملی ایشان بود که فقاهت و عدالت، بهعنوان دو مؤلفه اساسی، اثر شگرف بر جنبشهای اسلامی جهان اسلام و فقه سیاسی ایشان برجای گذاشته است. امام، علاوه بر اینکه یک فقیه و رهبر مذهبی جهان تشیع بودند، بهعنوان یک رهبر سیاسی جهان اسلام نیز شناخته میشوند؛ چنانکه موضعگیری ایشان در دهه 1340 در برابر رژیم ستمشاهی و کشورهای امپریالیستی (استکباری) آمریکا و اسرائیل مؤید این کلام است که مبارزه فینفسه اصالت ندارد، بلکه وسیلهای برای یک هدف و آن هدف ابتدا جهاد اکبر و سپس جهاد فی سبیلالله است که راه و مسیر درست را مشخص میسازد، و راه انحرافی، همان ذات «سلطهگری» و «سلطهپذیری» باطن انسانها و جوامع برآمده از آن است. قرآن کریم عامل سوقدهنده انسان به کسب این دو مؤلفه را «استکبار» معرفی میکند، که به معنای بزرگ دیدن کسی یا چیزی، از خود بزرگمنشی کردن و تکبر کردن است.
امام خمینی در حال سخنرانی تاریخی خویش در بهشت زهرای تهران
همچنین، استکبار، خصلتی از مجموعه خصلتهای کفر است و بهعبارتدیگر استکبار جزء و دنبالهای از کفر است. کفر به معنای نادیده گرفتن یا انکار حق است.
[1] قرآن روح استکباری را استضعاف قشرهای ستمدیده (قصص/ 4)، ایجاد شک و نفاق (اعراف/ 75)، دستاندازی ناحق به قلمروهای بیشتر (قصص/ 39)، ایجاد بیهویتی و تحقیر انسانها (زخرف/ 54) و اجرای سیاست مکر و توطئه (فاطر/ 43) میداند. شخصیت امام، در طول حیات زندگی ایشان، مبارزه با عناصر یادشده و برپایی راهبردی سیاسی و اسلامی جهت استقرار و استمرار عدالتخواهی و استکبارستیزی بود؛ چنانکه باید گفت جهانبینی و نظام ارزشی امام بر پایه توحید و رابطه انسانها و جوامع (یا جهان هستی) بر مدار مشیت و حکمت الهی و وابستگی دائمی و نیاز بلاانقطاع از فیض الهی است.
[2] بر پایه این منطق، «حق» و «استکبارستیزی» جایگاه مهمی را در اندیشه امام به خود اختصاص میدهد.
استکبارستیزی؛ و الگوگیری جنبشهای جهان اسلام از انقلاب اسلامی
مبارزه با استکبار در نزد امام، نه بهعنوان یک تاکتیک مقطعی یا مصلحتاندیشانه، بلکه راهبردی، ثابت و دائمی است. امام در اولین سالگرد انقلاب اسلامی درباره استمرار مبارزه علیه مستکبران میفرماید: «من بارها گفتهام و در این روز بزرگ میگویم [تا] قطع تمام وابستگیها به تمام ابرقدرتهای شرق و غرب، مبارزات آشتیناپذیرانه ملت ما علیه مستکبرین ادامه دارد».
[3] ایشان در ادامه بر لزوم پشتیبانی از کشورهای تحت سلطه تأکید کردند: «ما از تمام کشورهای زیر سلطه برای بهدست آوردن آزادی و استقلال کاملا پشتیبانی مینماییم، و به آنان صریحا میگوییم که حق گرفتنی است. قیام کنید و ابرقدرتها را از صحنه تاریخ روزگار براندازید».
[4] با انتشار این گفتمان عدالتخواهی و استکبارستیزی، منطقه آماده مبارزه با دولتهای دستنشانده و بیداری اسلامی شد. اولین گروه خارجی که از الگوی حکومت اسلامی ایران جهت مبارزه با استکبار داخلی و خارجی پیروی کرد، در عربستان بود.
دو واقعه بهطور همزمان و نزدیک به هم، نظام عربستان را دچار لرزش سیاسی کرد؛ نخست، اشغال مسجد بزرگ کعبه و سپس، قیام در منطقه «قطیف» و «سیحات»، از شهرهای شرقی عربستان. در 20 نوامبر 1979م، رهبر ایدئولوژیک و نویسنده اسلامی، جهیمان ابن سیف العتیبی، قیامی را سازماندهی کرد که متأثر از انقلاب ایران، همسو با استکبارستیزی و نابودی پادشاهی بود. جهیمان طی اشغال مسجد بزرگ کعبه اعلام کرد: «بر مسلمانان واجب است فرمانروایان فاسد کنونی خود را که فاقد ویژگیهای اسلامیاند، سرنگون سازند؛ چراکه قرآن هیچ پادشاهی را به رسمیت نمیشناسد. تنها لازمه فرمانروایی مشروع، وفاداری به اسلام و عمل به آن است».
[5] او در همین زمینه اعلام کرد: برائت از بیگانگان و استقرار یک جامعه اسلامی ناب که حافظ اسلام باشد از اهداف نظام سیاسی آنهاست.
پس از این واقعه، استان شرقی عربستان که محل تمرکز شیعیان اثنیعشری است، به ندای امام پاسخ گفت و در تقارن با عزاداری روز عاشورا، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و اشغال مسجد بزرگ کعبه، علیه نظام پادشاهی قیام کرد. خیزش بیداری امت مسلمان علیه دولتهای دستنشانده استکباری، موجی را در منطقه برانگیخت که تا سرزمینهای اشغالی ادامه پیدا کرد. ندای حقطلبی و استکبارستیزی، این بار در فلسطین و نهضت انتفاضه، که متأثر از انقلاب ایران و رهبری امام بود، تحقق پیدا کرد.
الگوپذیری ساختاری و عملی انتفاضه از تجربه امام و انقلاب اسلامی؛ جهاد اسلامی
با وقوع انقلاب اسلامی، امام خمینی نهضتهای اسلامی را جهت شکست قدرتهای بزرگ برانگیخت و اعلام کرد با قدرت ایمان و وحدت کلمه میتوان نظام مستکبر حاکم بر دنیا را که نظامی ظالمانه است، برانداخت و عدالت را برقرار کرد. ایشان اشاره میکنند که «ایران مبدأ و نقطه اول و الگو برای همه ملتهای مستضعف است»
[6] چراکه «اسلام حق همه است و محصور به یک کشور نیست».
[7] بنابراین، نقش امام در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و آزادسازی بیتالمقدس، تأثیرپذیری روش مبارزه و همسویی ایدئولوژی مشترکی را در بین حرکت اسلامی معاصر پدید آورد که «جهاد اسلامی» فلسطین فرآورده یکی از آنها بود.
جهاد اسلامی، پس از حدوث انقلاب اسلامی ایران و مقارن با بیداری اسلامی در منطقه، با الهامگیری از اندیشههای امام در سال 1980م شکل گرفت.
[8] این سازمان، علاوه بر مردمباوری و مردمگرایی در سازماندهی انقلابی و الگوپذیری ساختاری و عملی انتفاضه از تجربه امام و انقلاب اسلامی، به پیدایش انتفاضه شکل بخشید و در سال 1987 مبارزه و جهاد مسلحانه با صهیونیستها را سازماندهی و رهبری کرد. فتحی شقاقی، یکی از رهبران جهاد اسلامی، درباره تأثیرپذیری سازمان از امام خمینی گفته است: «امام، به عنوان مهمترین عامل و قویترین امید در برابر استکبار قلمداد میشود».
[9]
سخنرانی شهید فتحی شقاقی در مراسم بزرگداشت ارتحال امام خمینی(ره)
قیام مردم فلسطین، یا جنگ قلوه سنگها، علاوه بر خاستگاه فکری اسلامی آن، دارای وجوه اشتراک بسیاری با نهضت اسلامی ایران و فکر سیاسی امام خمینی دارد که عناصر و مؤلفههای آن را میتوان در شش بند ذکر کرد: الف) اسلام کاملترین برنامه و راه زندگی است؛ ب) تشکیل حکومت اسلامی، تنها راه تحقق عملی اسلام؛ ج) غربگرایی امری مطرود است، اما درعینحال کسب علوم و فنون جدید حتی از غرب امری نیکوست؛ د) ایدئولوژی حرکت اسلامی معاصر سعادت بشر را تضمین میکند و موفقیت مسلمانان را در گروه بازگشت به اسلام در مقابل کاپیتالیسم و مارکسیسم میداند؛ ح) جهاد انقلاب و شهادت وظیفه همگانی در مقابل دشمنان است؛ و) نظام حاکم بر دنیا، نظامی ظالمانه است و نهضتهای اسلامی بر این باورند که وضعیت امروز جهان نیاز به بازنگری و ارزیابی منطقی دارد.
[10]
بنابراین، بروز و ظهور نهضتهای اسلامی برآمده از اندیشه سیاسی امام خمینی منتهی به اسلام سیاسی به مدل یا روشی تبدیل شد که رویارویی با استکبار، دفاع از هویت اسلامی، شکوفایی فرهنگ اسلامی و احیای آموزههای اسلامی از پیامدهای آن است. رشد شبکههای اسلامی در احیای اصول اسلامی، که هم در روش و هم در استراتژی برگرفته از اندیشه امام به عنوان یکی از نمادهای و ارزشهای دینی بودند، تودههای مسلمان را با توانایی دین و اسلام آشنا و مبارزه را جایگزین مصالحه سیاسی کرد.
نتیجهگیری
عناصر گفتمانی اسلام سیاسی، معتقد به اصالت اسلامی است و استکبار و هژمونی غربی را تهدیدی برای این اصالت میبیند. امام خمینی به عنوان آغازگر این راه، در قالب جهانبینی توحیدی و فیض الهی، ایدئولوژی اسلامی را همراه با مبارزه جهادی علیه استکبار و مستکبرین برانگیخت که بر مدار «حقطلبی» و «عدالتمحوری» بود. سازمانها و نهضتهای اسلامی منطقه و جهان اسلام به ندای این حقطلبی پاسخ گفتند و نهضتی را آغاز کردند که به بیداری انسان بر مدار توحید، رستگاری، عدالت، ایمان و جهاد انجامید.
پینوشتها
-------------------------------------------------
[1]. جواد منصوری،
شناخت و تحلیل سیاسی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1370، ص 22.
[2]. روحالله حسینیان،
مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی (جهانبینی و ایدئولوژی)، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، صص 24-33.
[3]. امام خمینی،
صحیفه نور، ج 12، تهران، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی(س)، 1378، ص 147.
[5]. هرایر دکمجیان،
اسلام در انقلاب؛ جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب. ترجمه حمید احمدی، تهران، انتشارات کیهان، 1377، ص 251.
[6]. امام خمینی، همان، ج 7، ص 292.
[7]. امام خمینی، همان، ج 10، ص 446.
[8]. جمیله کدیور،
انتفاضه، حماسه مقاومت فلسطین، تهران، اطلاعات، 1372، ص 178.
[9]. حمید پاشاپور یوالاری،
امام خمینی و انتفاضه فلسطین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، صص 84-85.