پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ بیتردید، اعلامیهها و بیانیههای امام خمینی(ره) یکی از پیشرانهای اساسی در روند انقلاب اسلامی 1357ش بود. اهمیت متن مکتوب و قدرتِ جریانسازی آن در سالهای 1343 تا 1357ش بیش از هر زمان دیگری از سوی نیروهای انقلابی درک گردید و مورد توجه قرار گرفت. بر همین اساس، اعلامیه در نقش یک رسانه سنتیِ ارتباط جمعی و به منزله یکی از ابزارهای اصلی انتقال پیامهای مخالفان رژیم پهلوی و در رأس آنها امام خمینی(ره) در فرایند مبارزه ظاهر گردید که برآیند نهایی آن شکلگیری جریانی با عنوان «نهضت تکثیر اعلامیه» توسط نیروهای انقلابی با محوریت روحانیان بود.
چراییِ اهمیت یافتن صدور و انتشار اعلامیه
در جریان تحولات سیاسی اجتماعی و بهویژه در زمان وقوع رویدادهایی مانند نهضتهای انقلابی که تمامی امکانات ارتباطی و رسانههای جمعی تحت تسلط قدرت حاکم است، نیروهای مخالفِ وضع موجود و جریانهای انقلابی برای رساندن پیام خود به گروههای مختلف مردم و گسترش ایدههای خویش، به سازوکارهای دیگری برای اطلاعرسانی و حفظ شبکه ارتباطی خویش نیاز پیدا میکنند؛ چراکه پیشبرد اهداف هر حرکت و جنبشی بدون آگاهیبخشی مؤثر به حامیان آن ممکن نیست.
اهمیت رسانههای ارتباط جمعی بهویژه رسانههای سنتی در طول انقلاب اسلامی ایران نیز امری مسلم و انکارناپذیر است. ازآنجاکه ماهیت نهضت انقلابی مورد نظر امام خمینی(ره)، اساسا از جنس مبارزه مسلحانه نبود،
[1] بلکه نهضتی فرهنگی بود، بنابراین ارتباط مستقیم و تاکتیکهای گفتاری و نوشتاری از جمله شیوههای مبارزه بهشمار میآمد که مورد توجه ایشان قرار گرفت.
در فاصله سالهای 1343-1357ش و با تبعید امام از ایران، شبکه ارتباطی ایشان با انبوه حامیان و مقلدانشان برای برههای کوتاه دچار نوعی گسست گردید و بدینترتیب، رژیم پهلوی توانست به یکی از اهداف تبعید امام که دور ساختن ایشان از صحنه ارتباطی و اطلاعرسانی ایران بود، دست یابد، اما امام، که علاوه بر رهبریِ سیاسی نهضت، مرجعیت بسیاری از مردم ایران را نیز بر عهده داشت، توانست راههای ارتباطی دیگری را که خارج از کنترل دولت بود، برای ارتباط با نیروهای انقلابی در پیش بگیرد.
[2]
این شیوههای جدید را میتوان در طیفی از رسانههای ارتباط جمعی سنتی از جمله شبنامهها، نوارهای کاست، تألیف کتاب، سخنرانی در مساجد توسط روحانیان و چاپ و تکثیر اعلامیهها دستهبندی کرد. در این میان، اعلامیه به عنوان ابزاری ارتباطی که از مزایایی مانند کمهزینه بودن، حمل سریع و آسان و قابلیت تکثیر فراوان برخوردار بود، به رسانهای فراگیر در میان مردم تبدیل شد. امام خمینی(ره) در سالهای تبعید، از آبان ۱۳۴۳ تا بهمن ۱۳۵۷ش، از طریق صدور اعلامیههای متعدد، مواضع خود را تبیین و مردم را به مبارزه دعوت میکردند؛ تا جایی که اعلامیههای امام در کنار نوار کاستِ سخنرانیهای ایشان، به یکی از رسانههای مؤثر انقلاب تبدیل شد.
متون برجایمانده از وهله تاریخی انقلاب اسلامی، نشان میدهد که اعلامیهها به لحاظ محتوا شامل مطالب گوناگون سیاسی مانند پیامهای امام(ره) یا شعارهای سیاسی جهت دعوت مردم به مبارزه بودند که توسط مردم و گروههای مختلفِ معترض چاپ و توزیع یا بر در و دیوار خانهها و مساجد چسبانده میشدند.
تداوم فرایند مبارزه و شکلگیری نهضت تکثیر اعلامیه
نیروهای انقلابی پس از تبعید امام خمینی(ره) از ایران در سال 1343ش برای تداوم جریان مبارزه ضمن اینکه سخنرانیهای امام را در مساجد تکرار یا در قالب نوارهای کاست تهیه و در میان مردم پخش میکردند، اعلامیههای انقلابی را نیز در سطحی گسترده منتشر میساختند. یکی از دلایل اصلی این کار این بود که «امام تأکید زیادی بر ابلاغ پیامها و سخنان خود به تمام مردم داشتند و به همین خاطر تنها به سخنرانی اکتفا نمیکردند، بلکه ضمن ایراد سخنرانیهای پرشور، به نوشتن اعلامیه و انتشار آن در بین مردم نیز میپرداختند تا از این طریق جریانسازی کنند و از بهوجود آمدن هرگونه شایعه درباره سخنان خود ممانعت به عمل آورند».
[3] بر همین اساس، بخش عمده سازوکار انتقال پیام در قالب اعلامیه نمود پیدا کرد.
اما روند چاپ و تکثیر اعلامیه بهعنوان یک رسانه ارتباط جمعیِ سنتی بهسرعت با سرکوب شدید ساواک مواجه شد. در چنین شرایطی که از یکسو ارتباط با امام و انتقال پیامهای ایشان به مردم امری ضروری بود و از سوی دیگر دستگاههای امنیتی و از آن جمله ساواک نظارتهای شدید و محدودیتهای گستردهای برای چاپخانهها ایجاد کرده بودند، حرکتی در میان نیروهای مبارز و انقلابی آغاز گردید که بعدها به نهضت چاپ و تکثیر اعلامیه معروف شد.
بر اساس روایتهای تاریخی، نهضت تکثیر اعلامیه را گروهی از روحانیان مبارز عملگرا همچون آیتالله محمد صدوقی، آیتالله ربانی شیرازی، آیتالله خامنهای، آیتالله مصباح یزدی، آیتالله شبیری زنجانی و... به همراه دیگر گروههای انقلابی از جمله دانشجویان و بازاریها به راه انداختند. ازآنجاکه بسیاری از پیامها و اعلامیههای امام از نجف و آن هم به تعداد محدود و بهطور پنهانی وارد ایران میشد، هدف نهضت تکثیر اعلامیه این بود که این اعلامیهها را بهسرعت و به تعداد بسیار چاپ کند و در اختیار مردم قرار دهد.
در شرح این فعالیتها در کتاب «شرح اسم» آیتالله خامنهای آمده است: «این کار (تکثیر و توزیع اعلامیه) بیشتر در خانه سیدجعفر شبیری زنجانی انجام میگرفت. در برخی از اتاقهای این خانه دستگاه تحریر و تکثیر گذاشتند و تا توانستند اعلامیه و اطلاعیه علیه دستگاه حکومتی چاپ کردند...».
[4]
زندهیاد آیتالله محمدتقی مصباح یزدی در کنار آیتالله العظمی سیدموسی شبیری زنجانی (قم؛ دهه 1390)
علاوه بر روحانیان، دانشجویان نیز از جمله افرادی بودند که در شکلگیری و تداوم نهضت تکثیر اعلامیه به گونهای جدی فعالیت داشتند؛ برای مثال مؤلف کتاب «تب و تاب» که خود از دانشجویان سیاسی فعال در سالهای منتهی به پیروی انقلاب اسلامی بوده است، درباره روند نهضت تکثیر در دانشگاه شیراز چنین نوشته است: «یکی از کارهای ما گذاشتن اعلامیههای امام در بین جزوههای دانشجویان بود... جزء کسانی بودم که خیلی سریع این اعلامیه را میگرفتیم ... با احمد توکلی و احمد جلالی دور هم مینشستیم و آنها را تکثیر میکردیم...».
[5]
نکته مهم این است که برنامه نهضت تکثیر اعلامیه تنها به فرایند چاپ و تکثیر اعلامیههای امام خمینی(ره) محدود نبود، بلکه اعلامیههای تکثریافته میبایست بهسرعت در میان مردم پخش میشد. براساس روایتهای موجود در «شرح اسم» «... از کسانی که برای گرفتن اعلامیه و توزیع آن به این خانه [خانه شبیری زنجانی] رفتوآمد میکرد، آقای عبدالرحیم ربانی شیرازی بود. یک بغل اعلامیه ... میگرفت...».
[6]
آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازی در محوطه زندان قزل قلعه،
پس از یکی از دفعات بازداشت ایشان در دهه 1340
سیدجعفر طباطبائی قمی از دیگر افرادی است که به این امر مهم اقدام میکرد. آیتالله خامنهای، که پس از حادثه مدرسه فیضیه تا شروع ماه محرم، بیشتر فعالیت خود را بر تکثیر و توزیع اعلامیه متمرکز کرده بودند، دراینباره چنین اظهار کردهاند: «... از جمله کسانی که برای بردن اعلامیه به این خانه سر میزد سیدجعفر طباطبائی قمی بود. او از تهران میآمد. ته چمدان را اعلامیه میچیدند، میآمد بالا. فضایی را برای گذاشتن لباس خالی میگذاشتند... چمدانها که آماده میشد آنها را میبردند...».
[7]
فراگیر شدن نهضت تکثیر اعلامیه در ایران
نهضت چاپ و تکثیر اعلامیه علاوه بر تهران بهسرعت در سایر شهرها از جمله قم، یزد، اصفهان، شیراز و... نیز به راه افتاد. در قم، طلاب انقلابی وظیفه خطیر تهیه و توزیع اعلامیهها را بر عهده داشتند. آنان علاوه بر اینکه وظیفه داشتند اعلامیهها را در قم توزیع کنند، موظف به ارسال آن اوراق به شهرهای دیگر بهویژه تهران نیز بودند. آیتالله مصباح یزدی در این زمینه فعالیت عمدهای داشت. ایشان خاطرات آن ایام را چنین شرح داده است:
«بعد از [شروع] نهضت امام، دولت برای جلوگیری از پخش افکار ایشان از هرگونه چاپ و نشر مطالب و اعلامیههای ایشان در روزنامهها ممانعت میکرد و سانسور شدیدی در این زمینه حاکم بود. چاپخانهها نیز سخت تحت کنترل بودند. در بعضی از چاپخانهها افراد متدینی کار میکردند که به امام و انقلاب علاقهمند بودند، ولی آنان نیز نمیتوانستند به صورت علنی کاری انجام دهند و به صورتهای خیلی مخفیانه و سری کارهایی صورت میدادند».
[8]
وی همچنین درباره چگونگی توزیع و تکثیر اعلامیهها در یزد گفته است:
شهر یزد یکی از سه شهری بود که زودتر از دیگر شهرهای ایران درگیر انقلاب شد. این موضوع در ابتدا با توزیع اعلامیههای ضد حکومت تجلی پیدا کرد. اگرچه در آن ایام ساواک با اینگونه فعالیتها بهشدت برخورد و عاملین آنها را بازداشت میکرد، اما نیروهای انقلابی در یزد طی تقسیمبندی منظمی به تکثیر و توزیع اعلامیهها میپرداختند. هر شهرستان به نوبه خود هستهای پنج، شش نفری داشت که اعلامیهها را با دستگاه استنسیل تکثیر میکرد و به نیروهای محلهای که هریک از آنها نیز حدود پنج، شش تن عضو داشتند، تحویل میداد.
[9]
بنابراین، با آغاز نهضت تکثیر اعلامیه، امکان انتقال پیام و حفظ شبکه ارتباطی میان انقلابیون و مردم افزایش یافت؛ زیرا زمانی که یک اعلامیه یا پیام به دست فردی میرسید، بسیار سریع از روی آن اعلامیههای متعددی چاپ و به افرادی دیگری انتقال داده میشد؛ علاوه بر این، پخش اعلامیهها به زمان و مکان خاصی نیازمند نبود و انقلابیون میتوانستند از هر طریق صدای اعتراض خود را به سایرین برسانند.
فرجام سخن
در جریان نهضت تکثیر اعلامیه، مهمترین اعلامیههای پخششده مربوط به پیامهای امام خمینی(ره) بود که توسط گروههای مختلف تکثیر و میان مردم توزیع میشد. تکثیر و توزیع این اعلامیهها بهویژه در مقاطع حساس تاریخی (مانند ماجرای کاپیتولاسیون و...) تأثیر بسیاری در آگاهیبخشی به مردم و تداوم نهضت انقلاب اسلامی داشت.
پینوشتها
------------------------------------------------------------------------
[1] . جلیل امجدی،
تاریخ شفاهی گروههای مبارز هفتگانه مسلمان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 279.
[2] . مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)،
سیر مبارزات امام خمینی(ره) در آیینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج 6، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1386، ص 314.
[4] .
شرح اسم: زندگینامه آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای (1357ش - 1318ش)، به کوشش هدایتالله بهبودی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1390، ص 125.
[5] .
تب و تاب: خاطرات دکتر محمدرضا فرتوکزاده، به کوشش سمیرا عظیمی گلوجه، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، ص 74.
[6] . شرح اسم، همان، ص 126.
[8] . رضا صنعتی،
گفتمان مصباح (گزارشی از زندگانی علمی و سیاسی آیتالله مصباح یزدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389، ص 511.