پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ یکی از جنبههای بارز انقلاب اسلامی ایران فعالیت انقلابی گسترده در استانها و شهرهای مختلف بود. بررسی نقش استانها و شهرها در فرایند به ثمر نشستن انقلاب اسلامی میتواند نمایانگر برافراشته بودنِ عَلَم مخالفت با رژیم شاه باشد. این نوشتار به مجموعه تحولات و اقدامات کرمان در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص یافته است.
روحانیت کرمان؛ همراه با انقلاب اسلامی
کرمان که به گفته بعضی از مورخان، مملکتی در شرق باشد، شاهد حوادث بسیار مهم تاریخی بوده و فرهنگ و جغرافیای این منطقه بسیار حائز اهمیت است. موقعیت خاص استراتژیکی منطقه و اتکا به کویر و فاصله داشتن از مرکز حکومتها، وجود ارتفاعات صعبالعبور و مرتفع مناسب برای ایستادگی در برابر هجوم دشمن، داشتن حوزههای نفوذ بسیار گسترده و وسیع همواره در طول تاریخ نقش مهمی در مبارزات سیاسی به آن داده است. این ویژگی با حضور روحانیت انقلابی در کرمان، زمینهساز مبارزات گسترده در انقلاب اسلامی شد.
[1]
روحانیت کرمان نقش فعال در همراه کردن این شهر با انقلاب اسلامی داشت. در بهار سال 1342 در اعتراض به اقدامات رژیم پهلوی و همدردی با کشتهشدگان وقایع که مصادف با عیـد رخ داده بود، بیانیههایی به همین منظور صادر کردند. از جمله روحانیون کرمانی امضاکننده این بیانیه
دکتر باهنر، محمدباقر مهدوی کرمانی، محمدمهدی و محمدعلی موحدی کرمانی بودند. روحانیون کرمان در کنار جمعی دیگر از شخصیتهای روحانی حاضر در قم و تهران، مبادرت به فعالیتهای مبارزاتی مشترک نمودند که زمینه این امر بیشتر به همشهری بودن و آشنایی و شناخت این اشخاص در طول تدریس در کرمان و قم و یا حضورشان در تهران باز میگشت؛ زیرا در این زمان به دلیل حضور نیروهای نفوذی ساواک در بین همه گروههای مبارز، فعالیتهای سیاسی و فرهنگی مشترک امر آسانی نبود. از افراد شاخصی که در این فعالیتهای مشترک بیشترین حضور را داشتند، حجتالاسلام دکتر محمدجواد باهنر، محمدجواد و علی حجتی کرمانی،
علیاکبر هاشمی رفسنجانی، سیدمحمود دعایی، احمد توکلی کرمانی، محمدمهدی و محمدعلی موحدی کرمانی و مرتضی فهیم کرمانی را میتوان نام برد.
[2]
مجموعه اقدامات و همکاریهای صورت پذیرفته روحانیون کرمان بیشتر به منظور ایجاد شبکههای اطلاعرسانی برای سازماندهی نیروهای انقلابی بود که میتوان آن را به مثابه یک کلاف درهمتنیده در نظر گرفت که هـر بخش، سازمان و ارگان و نهاد در تعامل دستهجمعی این افراد شکل مییافت. با برنامههای قبلی و بعدی بهگونهای خاص در ارتباط بود. بیانیهها، اعلامیهها و ارسال نامههای گوناگون به سران رژیم اصولا در مناسبتهای گوناگون مانند دستگیری، شکنجه، تبعید، شهادت شخصیتها یا برای انجام اموری از قبیل جشن تظاهرات و عزاداری صادر میشد و روحانیون انقلابی بسیاری در راستای حمایت از این برنامهها، زیر اعلامیهها را امضا میکردند که بردن نام این روحانیون در اعلامیهها، خود گویای اهمیت موضوع بود. روحانیون کرمانی از همان ابتدای شروع نهضت تا آخرین روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در راستای فعالیت مبارزاتی حضور چشمگیری به هم رساندند. اعلامیهها و بیانیههای بسیاری هم در جهت حمایت از امام خمینی و هم به منظور افشاگری علیه برنامهها و سیاستها حکومت صادر کردند. اصولا اعلامیههای صادرشده در کرمان در قالب نامه اعلام روحانیون کرمان، جامعه اهل منبر کرمان، طلبههای کرمانی مقیم قم و جامعه روحانیت مبارز صورت پذیرفته است.
[3]
سیرجان؛ قلب تپنده استان کرمان
مردم کرمان در دوران انقلاب اسلامی، همگام با دیگر ملت ایران در شهرهای مختلف، در همه صحنههای انقلاب اسلامی فعالانه مشارکت داشتند و در این راه از هیچگونه تلاش و کوششی دریغ نورزیدند. یکی از مهمترین شهرهای استان کرمان که در انقلاب اسلامی مشارکت داشت، سیرجان بود. آغاز انقلاب اسلامی در این شهر زمانی بود که شهید مهدی نصیری لاری به این شهر آمد و به عنوان دبیر آموزشوپرورش در جلسات فرهنگیان و مراکز آموزشی و مدارس شهر به روشنگری و هدایت مردم، بهویژه جوانان پرداخت.
[4] عدهای از جوانان گرد ایشان جمع شدند و به تدریج جلسه شبهای جمعه به عنوان کانون مبارزات انقلابی در سیرجان سروسامان گرفت و جایگاه خود را پیدا نمود. بدینوسیله مسیر حرکت و مبارزه انقلابی و اسلامی مردم، بهویژه برای جوانان، ترسیم و مشخص گردید. اندکی بعد، با تشویق و همکاری حضرت آیتالله یزدی به وسیله مرحوم حاج غلامرضا تخشید مسجد صاحبالزمان احداث گردید. با افتتاح و فعالیت این مسجد و دعوت از روحانیون آگاه و مبارز، اولین پایگاه انقلابیون به صورت رسمی در سیرجان شکل گرفت. در اواخر دهه 1340 و با اشاره امام خمینی، حضرت آیتالله مسعودی عازم سیرجان شد و به عنوان نماینده امام خمینی چهار سال فعالیت داشت. در سال 1356 و با شهادت آقا مصطفی خمینی، فعالیتهای انقلابی مردم با رهبری و هدایت روحانیت شهر گسترش پیدا کرد. فرایند اعتراض استان کرمان به سیاستهای شاه و از طرفی حمایت از مبارزات امام خمینی ادامه پیدا کرد. انقلابیون در این دوره، با راهاندازی کاروانها و هیئتهای تبلیغاتی، ساکنان روستاها را در جریان مسائل انقلاب قرار میدادند. همچنین حضور طلاب جوان در روستاها، بهویژه در ایام ماه مبارک رمضان و ماههای محرم و صفر، در روشنگری مردم روستا بسیار مؤثر و قابلتوجه میباشد. در همه شهرهای استان کرمان اوضاع بر همین منوال پیش میرفت، تا اینکه شاه با هماهنگی خارجیان از کشور خارج شد. مردم به جشن و پایکوبی پرداختند و تا پیروزی انقلاب اسلامی همه مردم استان کرمان در صحنه حضور داشتند و به فعالیت پرداختند.
[5]
اعتصابات؛ استراتژی پیروزی
کرمان با روند اعتصابات انقلاب اسلامی در سال 1357 همراه شد. این اعتصابات با پیوستن معلمان، کارمندان و کارگران شرکت نفت، بازاریها، اصحاب رسانه و نهایتا بسیاری از ادارات و وزارتخانهها به اوج خود رسید و عملا رژیم را از منظر تأثیرگذاری و کنترل بر کشور به نقطه فروپاشی رساند. تأکیدات و راهنماییهای امام خمینی این روند را تسریع کرد. در استان کرمان اعتصابات گسترده مردم بسیار چشمگیر بود. اولین اعتصابات از طرف بازاریان به عنوان گروه تأثیرگذار آغاز شد. برای جلوگیری از فشار بر مردم برخی مغازهها مانند نانواییها و فروشندگان اقلام ضروری از این قاعده مستثنا شده بودند. معلمین و فرهنگیان استان کرمان از دیگر گروههای اجتماعی بودند که بیشترین سهم را در برگزاری اعتصابات بر عهده داشتند. شروع سال تحصیلی و پیوستن اکثریت معلمین به انقلاب باعث همراهی بیشتر دانشآموزان شد. گزارشهای روزانهای از تظاهرات و اعتصاب و تعطیلی این قشر در کرمان ثبت شده است. کارمندان دولت در بخشهای دیگر از جمله دادگستری بهتدریج به موج خروشان انقلاب پیوستند و در جریان اعتصاب و تظاهرات نقش مهمی بر عهده داشتند.
[6]
اعتصابات در کرمان به صورت حمایت گروهی تداوم یافت. دوم دیماه، تاریخ شاهد تجمع جامعه پزشکان کرمان در حمایت از فرهنگیان این استان است؛ پنجم دیماه رژیم نسبت به فرهنگیان کرمان که از بیستوپنجم آذرماه در آموزشوپرورش متحصن شده بودند واکنش منفی نشان داد؛ هفتم دیماه گروهی از دانشآموزان دبیرستانهای شهر کرمان در مسجد جامع در اعتراض به بازداشت چهار نفر از فرهنگیان استان و اعتصاب کارکنان ذوبآهن و زغالسنگ کرمان تحصن کردند؛ یازدهم دیماه نیز شاهد اعتصاب کارگران و کارکنان کارخانجات سیمان کرمان و ادامه اعتصاب غذای استادان دانشگاه کرمان بودیم؛ در دوازدهم دیماه کارکنان و کارمندان برق منطقهای کرمان و کارگران معادن زغالسنگ کرمان تحصن کردند؛ در پانزدهم دیماه روحانیان و مردم کرمان به تحصنکنندگان در ذوبآهن پیوستند و کارکنان و کارگران معادن مس سرچشمه در همبستگی با فرهنگیان استان دست از کار کشیدند؛ بیستوپنجم دیماه نیز مصادف بود با اعلام همبستگی کارکنان استانداری و فرمانداری کرمان با جامعه روحانیت و مردم مبارز استان، در بیستوهشتم و بیستونهم دی نیز اعضای جامعه کلیمیان کرمان و زرتشتیان استان با انقلاب اسلامی اعلام همبستگی کردند.
[7]
فشرده سخن
در استان کرمان به دلیل وجود حوزه علمیه و بستر مذهبی مانند سایر شهرهای کشور، امکان حمایت از انقلاب اسلامی فراهم بود. روحانیون بسیاری در این شهر پرورش یافتند که همزمان با ظهور شخص امام خمینی به جمع یاران ایشان پیوستند که عمده فعالیتهای آنها در همراهی نهضت بعد از وقوع حادثه قیام ۱۵ خرداد شکل گرفت. در وهله اول این روحانیون کرمان بودند که در وقوع انقلاب اسلامی نقش مهمی ایفا کردند. این نقشآفرینی با اتخاذ کنشهای متعدد همراه بود. از جمله کنشهای این افراد میتوان به مواردی نظیر مهاجرت، سخنرانی، صدور و پخش اعلامیه و بیانیه، تهیه طومار، برگزاری جلسات گوناگون و چاپ نشریه اشاره کرد. به همین منظور مساجد مختلفی به عنوان پایگاههای فعالیتهای این اشخاص درآمد. بدین ترتیب انقلاب اسلامی در اکثر شهرهای استان کرمان فراگیر شد و سخنرانی، اعلامیهها و اعتصابات آخرین ضرباتی بود که بر پیکر نیمهجان رژیم پهلوی زده شد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
پینوشتها:
[1]. سعید شاهرخی و فاطمه روحالامینی،
انقلاب اسلامی در کرمان، کرمان، سازمان اسناد و کتابخانه ملی منطقه جنوب شرق کرمان، 1390، ص 12.
[2]. امینرضا توحیدی،
نقش مساجد و روحانیت شهر کرمان در پیروزی انقلاب اسلامی به روایت تاریخ شفاهی، تهران، فانوس، 1397، صص 11-33.
[3]. علی عبداللهینیا،
انقلاب اسلامی در کرمان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393، صص 426- 428.
[4]. علی افاضاتی،
انقلاب اسلامی در سیرجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، صص 220-223.
[6]. محمدرضا سرابندی،
زندگی و مبارزات شهید آیتالله دکتر سید محمدحسین بهشتی به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صص 310-311.