کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نیروی دریایی ایران در زمان رضاشاه؛

آنچه پس از پرتاب موشک سبزرنگ ناو انگلیسی رخ داد

16 اسفند 1401 ساعت 16:31

مولف : سیدهاشم منیری

با اشغال ایران در 3 شهریور 1320، رشته حاکمیت سیاسی و نظامی ایران از هم گسست و رضاشاه و فرماندهان نیروی زمینی دست از مقاومت کشیدند و تسلیم شدند. در جنوب ایران، ناو انگلیسی «لورنس» دو موشک سبزرنگ به هوا پرتاب کرد



پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ اهمیت ژئوپلیتیک منطقه خلیج فارس صرفا محدود به منابع گازی و نفتی نمی‌‌شود، بلکه جغرافیای سیاسی منطقه دو کریدور شمال و جنوب و شرق و غرب را که به‌طور بالقوه کانون استراتژیک نظامی، بازرگانی و لجستیکی است، به یکدیگر متصل می‌‌کند و جایگاه و اهمیت آن را در بین بازیگران سیاسی و غیرسیاسی دوچندان می‌‌سازد. حفظ این جایگاه نیاز به یک نیروی دریایی قوی، مجهز و آموزش‌‌دیده دارد تا نسبت به هرگونه تهدید از آن دفاع کند یا نسبت به حملات دشمن، فرایندهای پدافندی را به‌موقع به اجرا گذارد. جستار حاضر بر آن است تا چشم‌‌اندازی از نیروی دریایی ایران را در دوره رضاشاه، بازگو نماید و ضمن توصیف این نیرو و چگونگی مقابله با نیروهای خارجی حاضر در منطقه خلیج فارس و جایگاه آن در این منطقه، به بررسی پیروزی یا شکست آن بپردازد.
 
تشکیل نیروی دریایی ایران
سرزمین‌‌هایی که محصور به دریا یا مرزهای آبی هستند تلاش می‌‌کنند با ایجاد نیرویی به نام «نیروی دریایی»، علاوه بر حفظ تمامیت ارضی، از حریم دریایی مراقبت، و از کشتی‌‌های سرزمینی، کشتی‌‌های تجاری و ناوگان‌‌های نظامی حراست نمایند تا علاوه بر رصد دشمن، امنیت حاصل از آن، شامل کشور متبوع و کشورهای همسایه شود. ایران نیز با روی کار آمدن رضاخان به فکر تأسیس چنین نیرویی برآمد و سرانجام در سال 1302 نیروی دریایی ایران به طور رسمی تحت نام «نیروی دریایی سلطنتی ایران»، تأسیس شد و دانشجویانی در سال 1306 برای تحصیل علوم دریایی به ایتالیا اعزام شدند و مجلس شورای ملی نیز در همان سال، مجوز خرید کشتی و لایحه استخدام یک افسر و یک مهندس نیروی دریایی از ایتالیا را به مدت سه سال ارائه داد.[1] بدین جهت، این مصوبه مجلس که تحت ریاست حسین پیرنیا به تصویب رسید، وزارت مالیه و وزارت جنگ را مأمور اجرای این قانون جهت خرید کشتی و حفاظت از سواحل خلیج فارس نمود.
 
از هنگام تأسیس نیروی دریایی تا سال 1310،‌ چهار گروه اعزامی جهت تحصیل فن دریانوردی به ایتالیا اعزام شدند. از جمله نفراتی که در دوره اول اعزام شدند نام نصرالله نقدی، میلانیان، مُشکین نفس، مرتضی دفتری، زند، حبیب‌الله شاهین و عبدالله ظلی، به چشم می‌‌خورد که بعدها جزء فرماندهان آینده نیروی دریایی شدند و هسته‌‌های اولیه نیروی دریایی را پایه‌‌گذاری کردند. پس از بازگشت آخرین گروه اعزامی به ایران، فرماندهی نیروی دریایی جنوب،‌ زیر نظر ناخدا غلامعلی بایندر، در 14 آبان 1311 تشکیل شد.
 
رضاشاه و همراهان در حال بازدید از امکانات نیروی دریایی در ساحل بندر بوشهررضاشاه و همراهان در حال بازدید از امکانات نیروی دریایی
در ساحل بندر بوشهر
شماره آرشیو: 130849-۲۷۵م
 
جنگ جهانی دوم و حمله انگلستان به بنادر ایران
از تاریخ 10 شهریور 1318، مطابق 1 سپتامبر 1939م، جنگ جهانی دوم آغاز شد. ایران با وجود بی‌‌طرفی به جنگ جهانی دوم کشیده شد و متفقین در یک سلسله اقدام‌‌های تهدیدآمیز در مرزها و آب‌‌های ایران مبادرت به حرکات ایذایی نمودند. بنابر گزارش نیروی دریایی جنوب ایران یک ناو انگلیسی، که از ناوهای پیشین هندوستان بوده است، در ساعت 20 روز 22 اردیبهشت 1320 در کرانه «خسروآباد» لنگر انداخت. دو روز بعد، یک رزم‌‌ناو انگلیسی دیگر که از خلیج فارس آمده بود، در کنار نهر «شوشان» واقع در 9 کیلومتری شمال باختری قصبه لنگر انداخت. در این هنگام هشت فروند کشتی که در آن بندر لنگر انداخته بودند به تصرف نیروهای انگلیسی افتاد و فاجعه بزرگ درحال وقوع بود.[2] قلدری انگلستان در برابر حاکمیت ایران دو هدف را در پی داشت؛ الف) اشغال مناطق نفت‌‌خیز؛ ب) پیشروی در خاک ایران و به‌دست گرفتن خطوط ارتباطی. بنابراین، نقش نیروی دریایی به عنوان اولین سنگر و مانع در برابر متجاوزان احساس می‌‌شد.
 
از انفعال مرکز تا مقاومت حاشیه
با اشغال ایران در 3 شهریور 1320، رشته حاکمیت سیاسی و نظامی ایران از هم گسست و رضاشاه و فرماندهان نیروی زمینی دست از مقاومت کشیدند و تسلیم شدند. نیروی دریایی شوروی از شمال، بندر انزلی را به گلوله بست، و نیروی دریایی انگلستان، سواحل جنوبی کشور را در تصرف خودش قرار داد. اگرچه نیروی مرکزنشین دست به انفعال زدند، اما نیروی دریایی ایران با مقاومتش مفهوم فداکاری و ایستادگی را نشان داد.
  
الف) حمله رزم‌‌ناوهای انگلیسی به بنادر جنوبی ایران
بر اساس اسناد و شواهد تاریخی، حمله به بنادر جنوب،‌ یعنی شاهپور (بندر امام خمینی)، آبادان، خرمشهر، بوشهر با پرتاب موشک سبزرنگ ناو انگلیسی در اروندرود که نشانه شروع جنگ بود، آغاز شد. ابتدا از سوی کشتی «لورنس»، دو موشک سبزرنگ، که به معنی اعلان خطر بود، به هوا پرتاب شد. در همان لحظه چراغ‌‌های برق مؤسسات شرکت نفت خاموش شد و تلفن‌‌های ایران در پادگان آبادان، که از سیم‌‌های شرکت نفت استفاده می‌‌کرد، از کار افتاد و ارتباط پادگان با تمام نقاط و با مرکز لشکر در اهواز قطع شد و این عامل بسیار مهمی برای برهم‌‌خوردگی و عدم انتظام بود؛ زیرا هیچ‌گونه گزارش تلفنی یا تلگراف یا بی‌‌سیمی از فرماندهی نیروی دریایی جنوب یا فرمانده نیروی پیاده نبود.[3]
 
حمله غافلگیرانه متفقین از ساعت 4 بامداد روز 3 شهریور 1320، به وسیله ناو‌‌های توپ‌‌دار و هواپیماهای بمب‌‌افکن،‌ علیه ناوهای کوچک و ناتوان شروع شد. نبرد نامتقارن ناوگان انگلیسی با ناوگان جوان دریایی ایران را می‌‌توان در سازمان‌دهی قوای نظامی،‌ قدرت تخریب، و تعداد نفرات ذکر کرد. نیروی دریایی مهاجم انگلیسی عبارت بود از: دو ناو توپ‌‌دار 1200 تنی با یک دسته مسلسل ضدهوایی؛ 1 ناو توپ‌‌دار 160 تنی و یک دسته مسلسل ضدهوایی؛ 3 ناوچه با تجهیزات کامل؛ 2 ناو 600 تنی با یک دسته مسلسل ضدهوایی؛ 7 کرجی موتوری مخصوص گشت شبانه در اروندرود؛ 2 رزمناو 7 هزار تنی؛ و 1 کشتی فرماندهی و چند یدک‌‌کش شناور مین جمع‌‌کن.[4] این آمار و ارقام در برابر ارتش تازه‌تأسیس که تنها تجربه نبرد در برابر اقوام و اشرار داخلی را داشت و در درگیری‌‌های برون‌‌مرزی تجربه‌‌ای نداشت، حیرت‌‌آور است.
 
ناوگان رزمی و مهناوی نیروی دریایی ایران
توان‌‌مندی نظامی ایران از نظر تجهیزات و کارکنان کارآزموده و باتجربه به مراتب کمتر از متفقین و نیروی دریایی انگلستان بود و به علت کمبود نیرو و عدم توان مقابله، شرایط دفاعی و تهاجمی برای آنها بسیار سخت بود و فقط فداکاری ایثارگرانه رویدادهای آن زمان را به ثبت رساند. شش کشتی «ببر»، «شهباز»، «سیمرغ»، «پلنگ»، «کرکس» و «شاهرخ» که از ایتالیا خریداری شده بود، به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم، دو سال از دریافت تجهیزات و قطعات لازم برای تعمیر و نگهداری، محروم بودند و همین امر باعث شد قدرت و توان کاربرد آنها به‌شدت پایین آید. به همین دلیل، ‌هنگامی که شانزده ناو انگلیسی و استرالیایی به فرماندهی سرهنگ آدامز، بندر شاهپور (بندر امام خمینی) را مورد هجوم غافلگیرانه قرار دادند، تفنگداران نیروی دریایی، پرسنل آموزشی و افسری نیروی دریایی و پادگان‌‌های مستقر در خرمشهر، آبادان و ستاد دریایی جنوب به دلیل قطع ارتباط، از ناهماهنگی به‌وجودآمده آسیب دیدند.
 
با آغاز هجوم نیروهای انگلیسی در شهریور 1320، غلامعلی بایندر، فرمانده نیروی دریایی ایران، ضمن صدور دستور لازم به افسران ستاد و فرماندهان، گزارش وقایع را به تهران و اهواز مخابره می‌‌کرد. او در دیدار از مقر فرماندهی نیروی دریایی، ناخدا سوم نقدی (رئیس ستاد نیروی دریایی) را احضار و افسران و افراد را با نطق‌‌های آتشین برای فداکاری آماده کرد.[5] او با توجه به اینکه از دو روز قبل فرماندهی همه پادگان‌‌ها و تیپ مستقل مرزی حدود چهارهزار نفر را به عهده گرفته بود، با حضور در قرارگاه گردان مرزی، عده‌‌ای را مأمور به مقاومت در برابر مهاجمان کرد و خود که مسلح به یک قبضه تفنگ «برنو» بود، به اتفاق سروان مکری‌‌نژاد، که معاون فرمانده گردان یکم هنگ 8 توپخانه بود، با اتومبیل عازم خرمشهر شد تا ستاد فرماندهی عملیات را در منطقه «حفار» تشکیل دهد،[6] اما هنگام برگشت همراه هم‌رزمانش بر اثر شلیک مسلسل انگلیسی‌‌ها به شهادت رسید و نام خود را در راه وطن جاودانه ساخت.
 
سنگ مزار دریادار غلامعلی بایندر
شماره آرشیو: 4-1557-ع
 
نتیجه‌‌گیری
با بازکاوی علل شکست نیروی دریایی ایران و چگونگی نبرد نامتقارن طرفین در سواحل جنوب ایران می‎توان گفت که چهار عامل در این امر مؤثر بوده است که اولین آن قطع ارتباط تلفن و تلگراف و عدم فرماندهی و کنترل در صحنه نبرد و فروپاشی در فرماندهی است؛ دوم، ضعف در تعمیر و نگهداری تجهیزات و آمادگی نیروها در مواجهه با تهاجم‌‌های برون‌‌مرزی است. کاهش توان نیروی دریایی، به علت دو سال عدم دریافت تجهیزات و قطعات برای تعمیر و نگهداری کشتی‌‌ها، توان و کاربرد آن را بسیار پایین آورد. سوم، عدم تقارن در مقابل متفقین در تعداد کشتی، پرسنل دریایی، پشتیبانی هوایی و تعداد ناکافی آتشبارهای ساحلی، شرایط را برای مقاومت پایدار، سخت کرد. چهارم، عامل غافلگیری و عدم پیشگیری زمان وقوع حمله بین لبه جلویی منطقه نبرد و سرپنجه‌‌ها، باعث این شکست شد.
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. مجموعه قوانین موضوعه و مسائل مصوبه دوره ششم تقنینیه، بی‌‌جا، بی‌‌نا، ویرایش دوم، 1311، صص 361-362.
[2]. محمد خدام، اهمیت خلیج فارس در گذر تاریخ، شیراز، داستان سرا، 1390، ص 157.
[3]. رضا جهان‌‌فر، بایندر؛ نگاهی به زندگانی و عملکرد شهید دریابان غلامعلی بایندر، تهران، دفتر نشر پژوهش‌‌های نظری و مطالعات راهبردی نیروی دریایی ارتش، 1397، [کتاب گویای ایران صدا]، بخش دوم. قابل دسترس در: http://book.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=530253
[4]. همان، بخش دوم.
[5]. رضا خلیلی، وقایع شهریور؛ تاریخ شهدای ایران، تهران، نشر زربخش، 1323، ص 123.
[6]. رضا جهانفر و فهیمه کرمی، «زندگی و عملکرد دریابان غلامعلی بایندر و مقاومت او در برابر تجاوز بیگانگان در جنگ جهانی دوم»، فصلنامه مطالعات تاریخی، ش 65 (تابستان 1398)، ص 127.


کد مطلب: 24597

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/article/24597/آنچه-پرتاب-موشک-سبزرنگ-ناو-انگلیسی-رخ

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir