پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در پی سیاستهای دوره پهلوی و شکلگیری نهضت اسلامی، جریان اسلامی فعالیت خود را گسترش بخشید. بخشی از این فعالیتها اعزام مبلغان به خارج از کشور جهت بسط نفوذ اسلام در میان مخالفان حکومت پهلوی و روشنگری درباره اسلام بود. بنابراین بررسی فعالیتهای آنان ضروری به نظر میرسد. این نوشتار در پی پاسخگویی به این پرسش است که فعالیتهای مبلغان اسلامی در خارج از کشور به چه صورت بوده است.
بنیانهای تبلیغات اسلامی و مبارزه با سکولاریسم
پایان سلطنت پهلوی اول و برچیده شدن بساط استبداد و دیکتاتوری، نقطه عطفی در تاریخ مبارزه نیروهای مذهبی به حساب میآید. از یک سو محدودیتها و موانع بیشماری که در برابر فعالیتهای نهاد روحانیت قرار گرفته بود رفع شد و از سوی دیگر جریانی به نام روشنفکری مذهبی در بین اقشاری که از تحصیلات نوین و دانشگاهی برخوردار بودند، بهوجود آمد. آنها در شهرهای بزرگ و بهویژه در تهران با تبلیغات فراوان و انتشار نشریات مختلف به نشر ایدههای خود پرداختند. اصطلاح روشنفکری مذهبی به این جریان فعال و پویا در این دوره اشاره دارد که با اقدامات متعدد و متنوع و ایجاد سازمانهای فرهنگی و مذهبی درصدد رویارویی با تبلیغات ضد دینی احزاب و گروههای غیرمذهبی و ضد مذهبی برآمد.
[1]
تشکیل انجمن اسلامی دانشگاه تهران در ابتدای دهه 1320 و نیز انجمنهای اسلامی دانشگاههای دیگر در سالهای پس از آن یکی از اقدامات جریان فوق به حساب میآید که تأثیر دیرپایی در تاریخ مبارزات دینی در دانشگاه به جا نهاد. نگاهی به اساسنامه انجمن اسلامی ماهیت دینی آن را نشان میدهد. اصلاح جامعه بر طبق دستورات اسلام، کوشش در ایجاد دوستی و اتحاد بین افراد مسلمان جوان صاحب فکر، انتشار حقایق اسلامی به وسیله ایجاد مؤسسات تبلیغاتی و نشر مطبوعات و مبارزه با خرافات از مهمترین رسالتهای آن برشمرده شده است.
[2] نهاد روحانیت نیز در دوره مورد بحث به منظور جبران خسارت و عقبماندگیهایی که در دوره رضاشاه متحمل شده بود شروع به بازسازی حوزههای علمیه و اقدامات فرهنگی دیگر نمود. آنچه بر آهنگ شتاب روحانیت و نیز روشنفکران مذهبی در دهه 1320 میافزود، حضور پرقدرت
حزب توده با سازمانها و نشریات متعدد آن بود که با پشتیبانی دولتِ شوروی در میان اقشار مختلف نفوذ فراوانی بهدست آورده بود. نیروهای مذهبی همچنین از حضور بهائیها و نیز طرفداران احمد کسروی، احساس خطر مینمودند و در بسیاری از مواقع کوششهای خود را بهطور مشترک در جهت مبارزه با آنها به کار میبردند.
[3]
آیتالله بروجردی؛ پیشگام اعزام مبلغ
از جمله بزنگاههای مهم اعزام مبلغ به خارج در دوره
آیتالله بروجردی بود. وی جهانی فکر میکرد و عقیده داشت که مردم دنیا در اروپا، آمریکا و سایر مناطق دیگر مستضعف هستند. علاوه بر این، آنان حق را درنیافتهاند، اسلام را درک نکردند و از زیباییهای اسلام و قرآن بیاطلاع هستند. در نتیجه معتقد بود که اگر بتوان با قلمی ساده و روان و با بیانی شیوا و جذاب، واقعیتهای اسلام را به آنان نشان داد، زود جذب اسلام خواهند شد؛ چرا که فطرت پاکی داشته و دست از لجبازی برخواهند داشت. تحت چنین شرایطی، ایشان مبلغانی را به برخی کشورهای اروپایی اعزام کردند. اولین نماینده آیتالله بروجردی در آلمان آقای محمد محققی لاهیجی بود که در هامبورگ آلمان مسجدی هم بنا نهاد و فعالیتهای خوبی در این محل انجام شد. وی فردی آگاه بود که با مسائل روز آشنایی مناسبی داشت. قبل از اینکه به آلمان اعزام شود، در مدرسه خان به طلبهها ریاضی، شیمی و مواردی مشابه درس میداد. زمانی که به آلمان نیز رفت، پیشرفت وی ادامه پیدا کرد.
[4]
حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد محققی لاهیجی در محضر آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی و فرزندان و اصحابش (دهه 1330)
بر اثر فعالیتهای آقای محقق بعضی اساتید دانشگاهها و دانشمندان، گرایشهایی به اسلام پیدا کردند و این باعث شد که آیتالله بروجردی شوق و اهتمام بیشتری به امر تبلیغ در خارج از کشور پیدا کند. بعد از آقای محقق، نماینده آیتالله بروجردی در آلمان،
شهید بهشتی شد. البته شهید بهشتی از نظر علمی به مراتب قویتر و از نظر فعالیت کارآمدتر و جامعتر از آقای محقق بود. در مسائل اجتماعی و اسلامی و جهانی نیز بسیار استعداد داشت. مهدی حائری (پسر حاج شیخ و برادر حاجآقا مرتضی) نیز نماینده آقای بروجردی در آمریکا بود. وی معلومات خوبی داشت و فعالیت هم کرد، ولی هرگز نمیتوانست مثل شهید بهشتی باشد و فعالیتش محدود بود. به هر حال روحیه آیتالله بروجردی اینگونه جهانی بود. اگر فعالیت وی تداوم پیدا میکرد، شاید به تمام کشورهای اروپایی نماینده میفرستاد و فعالیتهای دینی و تبلیغی در آنجا به راه میانداخت.
[5]
شهید آیتالله دکتر بهشتی در حال سخنرانی در مرکز اسلامی هامبورگ آلمان
نهادهای مبلغ اسلام
در زمینه تبلیغات اسلام، تنها افراد نبودند که چنین مأموریتی را دنبال میکردند بلکه نهادسازی برای تبلیغات اسلامی نیز صورت گرفت. انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا از دیگر گروههای دانشجویی خارج از کشور بودند که در اوایل دهه ۱۳۴۰ فعالیت خود را آغاز کردند و به نوعی دنباله انجمنهای اسلامی دانشجویان داخل کشور بودند. نخستین تلاشها برای تشکیل اتحادیه انجمنهای اسلامی در آلمان صورت گرفت. عللی را میتوان برای این موضوع بیان کرد. در وهله اول فعالیت فرهنگی مرکز اسلامی هامبورگ بود که در دهه 1340ش به عنوان بزرگترین سازمان وابسته به شیعیان، ایرانیان ساکن آلمان و بهخصوص دانشجویان مسلمان را به خود جلب کرد.
[6] سرپرستی مرکز فوق در اوایل دهه 1340 به آیتالله محمدحسین بهشتی واگذار گردید. از آنجا که تلاش وی معطوف به برقراری روابط دوستانه با روشنفکران مذهبی بود، توانست اعتماد دانشجویان را به خود معطوف نماید و به عنوان پشتیبان و مشاور فرهنگی آنان روند تأسیس اتحادیه فوق را تسریع بخشد. سابقه فعالیتهای تشکلهای دانشجویی، بهخصوص کنفدراسیون در این کشور و حضور برخی از نیروهای مذهبی در سازمان فوق از دیگر علل مهم این موضوع به شمار میرود. شرایط مساعد مالی تحصیل در آلمان نسبت به دیگر کشورهای اروپایی سبب گردید تا شمار افزونتری از دانشجویان در اوایل دهه 1340 به این کشور سرازیر شوند. افزایش تعداد دانشجویان، بر گسترش فعالیت سازمانهای دانشجویی نیز تأثیر قابلتوجهی برجا گذاشت.
[7]
حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد محققی لاهیجی
در حال نصب سنگ بنای مسجد بزرگ شهر هامبورگ (24 بهمن 1338)
بنیانگذاران این انجمنها عمدتا از فعالان سازمان دانشجویان جبهه ملی دوم و نهضت آزادی بودند که در اواخر دهه ۱۳۳۰ برای ادامه تحصیل به اروپا و آمریکا عزیمت کردند. نخستین انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا، در آلمان به وجود آمد؛ جایی که آیتالله بهشتی در شهر هامبورگ فعالیت میکرد و پایهگذار حرکتهای اسلامی شد. با رشد گرایشهای مذهبی در میان دانشجویان در کشورهایی مانند انگلستان، فرانسه و اتریش نیز انجمنهای اسلامی شکل گرفتند که بعدها این انجمنها در تشکیلات گستردهای به نام اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا گرد هم آمدند.
[8]
با توجه به این رویکرد، نشریات متعدد اتحادیه، تمام توجه و تلاش خود را معطوف به ارائه اسلام واقعی یا به اصطلاح خود اسلام به عنوان مکتب «مبارز» نمودند. در سرمقاله اولین شماره «اسلام مکتب مبارز» انگیزه اصلی بنیانگذاران اتحادیه در اقداماتشان چنین بیان شده است که «هدف ما در شناساندن چهره واقعی اسلام خلاصه میشود: اسلام مبارز و مولد ... ما صد درصد اطمینان داریم که اگر چهره واقعی اسلام به جوانان عرضه شود همه مشکلات خود به خود حل خواهد شد». آیتالله بهشتی به عنوان مشاور و پشتیبان فرهنگی و دینی اتحادیه نیز هدف اصلی از تلاش برای تأسیس اتحادیه را به وجود آوردن یک جامعه اسلامی دانست که در آن اسلام و تعالیم خاص و همهجانبه و متحرک آن محور اساسی زندگی فردی خانوادگی و اجتماعی در همه زمینهها اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و غیره باشد. ویژگی همه مقالات و نوشتههای «مکتب اسلام» اثبات این نظریه بود که تعالیم و دستورات اسلام واقعی یعنی اسلام دوران پیامبر و علی(ع) چاره تمام دردها و آلام جامعه است و تمام نارساییها و کژیهای موجود معلول فراموشی و تعطیلی فرامین این دین آسمانی میباشد.
[9]
فشرده سخن
مقابله با سیاستهای ضد دینی حکومت پهلوی، و رساندن پیام اسلام به بسیاری از افراد بهویژه پخش این پیام در سطوح و لایههایی خارج از کشور، عطش زیادی برای تبلیغ پیرامون پشتوانه اجتماعی و ایدئولوژیک اسلام سیاسی پدید آورد. اعزام مبلغ به خارج از کشور در دوره آیتالله بروجردی به صورت جدی دنبال شد. پس از آن نهادسازی پیرامون تبلیغات اسلامی صورت گرفت و مبارزه نهادی در راستای تبلیغ اسلام سیاسی و پشتوانه اندیشهای آن تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت.
پینوشتها:
[1]. رسول جعفریان،
جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی در ایران (از روی کار آمدن محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب؛ سالهای 1320-1357)، تهران، نشر علم، چ سوم، ۱۳80، صص 30-60.
[2]. ابراهیم یزدی،
جنبش دانشجویی در دو دهه 1320 و 1330، تهران، شرکت انتشارات قلم، 1383، صص 46-53.
[3]. حمید بصیرتمنش،
حوزه نجف و تحولات سیاسی ایران از جنبش مشروطه تا انقلاب اسلامی 1285-1357ش، تهران، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، 1398، صص 14-55.
[4]. پرتال امام خمینی،
دوران زعامت آیتالله بروجردی اعزام مبلّغ به خارج، قابلدسترس در:
https://b2n.ir/g81642
[6]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی،
سفیر شیعه در غرب: حجتالاسلاموالمسلمین محمد محققی لاهیجی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1399، صص 20-35.
[7]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،
شهید آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، تهران، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1377، صص 56-70.
[8]. بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیتالله دکتر بهشتی،
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، تهران، بقعه، 1386، صص 30-46.
[9]. محمدرضا علم و میثم صاحب، «بررسی تعامل و مؤلفههای آن در روابط امام خمینی قدس سره و جنبشهای دانشجویی خارج از کشور بین سالهای 1342 تا 1357»،
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ش 21 (زمستان 1394)، صص 105-106.