پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 14 مهر 1341ش
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بـه تصویب کابینـه
اسدالله علم رسیـد. در این لایحه شـرط «مسلمان بـودن، سوگند بـه قرآن کریـم و مرد بودن انتخابکنندگان و کاندیداها» حذف شده بود. امام خمینی و علمای بزرگ قم و تهران پس از تبادل نظر، اعتراض خود را نسبت به این لایحه ابراز کردند. در پی آن، موجی از مخالفتها، تلگرافها و نامههای سرگشاده و تعطیلی بازارها شکل گرفت و سرانجام هیئت دولت، یک ماه و نیم بعد، لغو مصوبه را اعلام کرد.
۲۱ مهر ۱۳۴۳ش نیز لایحه کاپیتولاسیون یا مصونیت سیاسی و حقوقی اتباع آمریکایی به تصویب مجلس رسید.
[1] امام خمینی پس از اطلاع کامل از متن لایحه، در روز 2 آبان جلسهای را با حضور علمای تراز اول قم مانند
سیدشهابالدین مرعشی، میرزا هاشم آملی، مرتضی حائری یزدی و سیدمحمدحسین طباطبائی تشکیل دادند و ضمن گفتوگو، اعلام کردند که در روز ولادت حضرت زهرا(س) دراینباره سخنرانی خواهند کرد.
[2] ایشان در همین راستا نامههایی را به علمای شهرهای مختلف ایران نیز ارسال کردند. امام خمینی در جمعی چندهزارنفره سخنرانی خود را با آیه استرجاع «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» آغاز کردند و ضمن اظهار تأسف، اعلام عزای عمومی نمودند. ایشان عمل نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورا را خیانت به کشور و اسلام و مصوبات آن را غیرقانونی و وکالتشان را غیرشرعی و غیرقانونی خواندند.
[3] امام خمینی پس از این سخنرانی تاریخی بازداشت و به ترکیه تبعید شدند.
بنابراین سرآغاز تبعید امام خمینی اعتراض ایشان به طرحهای استعماری بود و اولین کشوری که برای این تصمیم معین شد ترکیه بود. در آن زمان دولتهای ترکیه و ایران هر دو با آمریکا رابطه خوبی داشتند و به اصرار آمریکا محمدرضا پهلوی با ترکیه موافقت کرد.
[4] امام پس از بازداشت با همراهی نیروهای امنیتی مستقیما به فرودگاه مهرآباد تهران اعزام شد و با یک فروند هواپیمای نظامی، که از قبل آماده شده بود، تحتالحفظ مأمورین امنیتی و نظامی به آنکارا پرواز کرد. مقامات ترکیه پس از تغییرهای پیاپی محل اقامت او، سرانجام در ۲۱ آبان امام را به شهر بورسا منتقل کردند و در جنوب آن شهر اسکان دادند. بورسا در بخش جنوب منطقه مرمره ترکیه و در ۴۶۰ کیلومتری آنکارا قرار دارد و چهارمین شهر بزرگ ترکیه است. محل اقامت امام خمینی در بورسا، خانه علیبیگ، یکی از رؤسای امنیتی بورسا، بود. علیبیگ ایشان را در همه جا و همه وقت زیر نظر داشت.
[5]
برای بررسی علل تبعید امام خمینی به نجف، میبایست در بدو امر علت جابهجایی امام از ترکیه به نجف را تحلیل کرد. عللی که میتواند وابسته به تجربه رژیم در نگهداری از ایشان در ترکیه، فشارهای داخلی یا خارجی و نوع سلوک امام در تبعید باشد. یکی از علل انتخاب ترکیه هماهنگی و ارتباط میان کشور ایران و ترکیه برای کنترل یک مشکل سیاسی بود. از سوی دیگر عمده جمعیت ترکیه نیز سنیمذهب بودند و همین هم در نظرگاه سیاستگذاران تبعید، باعث میشد که امام در محدودیت مخاطب و ارتباطات قرار گیرد. در تمام مدت تبعید امام در ترکیه، ایشان ممنوعالملاقات بودند و اجازه هیچ گونه اقدام سیاسی و حتی پوشیدن لباس روحانیت را نداشتند.
امام خمینی در دوران تبعید به بورسای ترکیه در سال 1343
در ایران اعتراضات به تبعید امام خمینی رو به افزایش بود. تعطیلی بازارها، حوزههای علمیه و حتی نمازهای جماعت در بسیاری از شهرستانها، سخنرانیها و تجمعات مردمی مقابل خانه مراجع و ارسال طومارها و تلگرافها از سوی مردم و مراجع به سفارت ترکیه، بخشی از اعتراضهای گسترده داخل کشور به تبعید امام بود.
[6] در خارج از کشور نیز موجی از اعتراضات مکتوب از سوی دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا، اتریش، آلمان و ترکیه منتشر شد و در مجامع حقوق بشری جهانی انعکاس یافت.
[7] بهتدریج رسانههای بینالمللی هم به این موضوع پرداختند و آن را به یکی از خبرهای روز دنیا تبدیل کردند. خبرگزاریهای رویترز و یونایتدپرس، فرانسه، لندن و روزنامههای الفجر الجدید و المنار عراق، لاپرس تونس، الثوره دمشق، الشعب الجزایر، جنگ کراچی و بسیاری دیگر به این موضوع پرداختند که رهبر دینی ایران به علت مخالفت با برنامه اصلاحات ارضی و کاپیتولاسیون و ارتباط حکومت با اسرائیل، توسط دولت ایران تبعید شده است.
[8]
پس از کشته شدن
حسنعلی منصور و روی کار آمدن امیرعباس هویدا در بهمن 1343، نامهها و تلگرافهای متعدد دیگری برای بازگشت امام خمینی مخابره شد. در قم نیز مجددا اعتراضات و تجمعات در حمایت از امام خمینی شدت یافت و به دستگیری عدهای از روحانیون منجر شد.
[9] کمیسیون حقوق بشر نیز در نامهای به دبیرکل سازمان ملل تبعید، غیرقانونی امام خمینی و ادامه آن را برخلاف مواد مصرح قانون اساسی ایران و بیانیه جهانی حقوق بشر دانست و از دبیرکل درخواست کرد دراینباره از دو دولت ایران و ترکیه سؤال کند.
[10]
کشور ترکیه به عنوان کشوری آزاد نمیتوانست راضی به تداوم یک بحران سیاسی و مخابره آن در سطح جهانی در خود باشد. امام خمینی در مدت اقامت در ترکیه مدام خواهان بازدید از مکانهای تاریخی و مذهبی شهر بود. دانشجویان ایرانی مقیم ترکیه مقابل کنسولگری ایران در استانبول تجمع و تظاهرات میکردند.
[11] نمایندگان علوی مجلس ترکیه نیز به تبعید امام اعتراض داشتند و دولت ترکیه را تحت فشار قرار میدادند. در نشریات داخلی این کشور نیز مقالاتی انتقادی درباره این اقدام منتشر شده بود. سرانجام دولت ترکیه که ادامه این وضع را ناممکن میدید، با ارسال پیامی به دولت ایران خواستار انتقال امام از آن کشور شد.
[12]
با موجی که در حمایت از امام خمینی شکل گرفته بود و محبوبیتی که فزونی یافت، طبیعتا محمدرضا پهلوی نمیتوانست با پایان تبعید و بازگشت امام موافق باشد؛ پس میبایست صرفا محل تبعید امام را تغییر دهد تا هم از فشارهای داخلی و خارجی رهایی یابد و هم محل جدید، شرایط کشور ترکیه را نداشته باشد. بر این اساس کشور عراق و شهر نجف به چند دلیل مهم بهترین انتخاب بود. کشور عراق و شهر نجف به لحاظ سیاسی و مذهبی با کشور ترکیه تفاوت داشت و روابط ایران و دولت میانهروی عارف نیز در آن زمان حسنه بود.
امام خمینی در سالهای تبعید به نجف، در منزل محل اقامت (دهه 1340)
حضور امام خمینی در یک شهر علمی، فقهی و زیارتی و از سوی دیگر دارای فرهنگ تشیع با امکان دیدار مردم و علمای با ایشان، میتوانست از حجم نارضایتیها بکاهد. از سوی دیگر اوضاع غالب بر حوزه نجف برخلاف حوزه علمیه قم سیاسی نبود و اساسا ورود علما و مراجع به حوزه سیاست موازی با دوری ایشان از علم و فقه دانسته میشد و بنابراین آخوند سیاسی چندان مطلوب حوزه نجف نبود. این امر باعث شده بود رژیم تصور کند امام خمینی در چنین فضایی منزوی و در نتیجه ناکارآمد میشود و فضای حوزه علمیه نجف خود به خود علما را در تقابل با ایشان قرار خواهد داد و کار برای رژیم راحتتر خواهد شد.
[13]
از سوی دیگر پیشبینی رژیم پهلوی این بود که وجود علمای بزرگی مانند آیات عظام
سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی و ابوالقاسم خویی در حوزه علمیه نجف از نظر علمی هم ایشان را تحتالشعاع قرار خواهد داد و انزوای علمی امام را نیز به دنبال خواهد داشت؛ چرا که امام خمینی در برابر این علما قادر نخواهد بود توانایی علمی خود را بروز دهد و در نتیجه شاگردان و پیروان زیادی را نمیتواند با خود همراه کند و حوزه نفوذ وی در ایران نیز کاسته خواهد شد و مجموعه این عوامل امام را از حرکت معترضانه و روشنگرانهاش دور خواهد کرد.
[14] عامل مهم دیگری که شاید بدان توجه شده بود عدم ارتباط وثیق میان بازاریان عراق با علمای شیعه بود؛ عاملی که باعث میشد هیچگاه جنبش انقلابی در عراق نتواند از حمایت اقتصادی نیز برخوردار باشد.
[15]
امام خمینی در دوران حضور در نجف با هوشمندی خاصی توانست اهداف حکومت از تبعید خود را غیرقابل تحقق کند. توانست با علما و طلاب نجف ارتباط و تعامل قابل قبولی داشته باشد. با تدریس و کار علمی بهخصوص در سالهای اولیه توانست صفت آخوند سیاسی غیر علمی را از خود دور کند و روزبهروز بر پیروان و طلاب خود بیفزاید و جایگاه علمی شایان توجهی هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ سیاسی و اجتماعی بیابد و در نهایت از همان محل تبعید، نهضت بزرگ مردم ایران را هدایت و رهبری کند.
امام خمینی در حال تدریس خارج فقه،
در مسجد شیخ انصاری نجف (دهه 1350)
پینوشتها:
[1] . عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی،
سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی؛ ۱۳۰۰–۱۳۵۷، تهران، البرز، 1373، ص ۳۱۳.
[2] . مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،
سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، ۱۳۸۶، ص ۱۷؛ محمدحسن رجبی،
زندگینامه سیاسی امامخمینی، از آغاز تا هجرت، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۶۹، ص ۲۴۹؛ سیدحمید روحانی،
نهضت امام خمینی، تهران، عروج، چ پانزدهم، ۱۳۸۱، صص ۱۰۳۰–۱۰۳۱.
[3] . سیدروحالله خمینی،
صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چ پنجم، ۱۳۸۹، ص ۴۲۳.
[4] . حسین فردوست،
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۶۹، ص ۵۱۶.
[5] . سیدحمید روحانی،
نهضت امامخمینی، ج ۲، تهران، عروج، چ پنجم، ۱۳۸۱، ص ۸۱.
[6] .
امام در آینه اسناد (سیر مبارزات امام خمینی(ره) در آینه اسناد به روایت اسناد شهربانی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۳، صص ۴۲۹–۴۹۶؛ امام در آینه اسناد، همان، ج 2 صص ۳۹۷، ۴۱۹ و ج 3، صص ۱۵۳–۱۵۴، ۲۱۸.
[7] . همان، ج 4، صص 559، 529، 548، 510، 517، 518؛ و سیدجلالالدین مدنی،
تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ نهم، ۱۳۷۸، ص ۱۲۵.
[8] .
امام در آینه اسناد، همان، ج 4، صص 474، 493، 478، 476، 495، 479، 491، 502، 522 و 503.
[9] . سیدحمید روحانی، همان، ص ۱۱۸۷.
[10] .
امام در آینه اسناد، همان، صص ۷۸ و ۸۴.
[11] . مرضیه فلاح، «امام در ترکیه»، فصلنامه
حضور، ش 42 (پاییز 1381)، ص 318.
[12] . عبدالرضا آقایی، «دوران تبعید امام خمینی در ترکیه»، فصلنامه
رشد آموزش تاریخ، ش 35 (تابستان 1388).
[13] . عبدالرضا آقایی، «دوران تبعید امام خمینی(ره) در عراق»، فصلنامه
رشد آموزش تاریخ، دوره یازدهم، ش 2 (زمستان 1388)، ص 11.
[14] .
خاطرات سالهای نجف، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی(ره)، چاپ و نشر عروج، ص 27.
[15] . سجاد دادفر، «تأملی بر رابطه بازار با روحانیت شیعه در عراق»،
پژوهشهای علوم تاریخی، سال 1388، دوره 1، ش 2، پیاپی 2، صص 71-86.