پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ یکی از راههای تأثیرگذاری بر سیاست هر کشوری داشتن نیروها و عوامل سیاسی و امنیتی در آن کشور است. در واقع حضور فیزیکی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی یکی از راههای درک وضعیت سیاسی کشور میزبان و چگونگی عملکرد درست نسبت به آن کشور است. امروزه حتی با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی به بسیاری از اطلاعات از طریق حک، هنوز حضور فیزیکی نیروهای امنیتی اهمیت خود را دارد و به همین دلیل بسیاری از کشورها از نیروهای بسیاری در سایر کشورها بهره میبرند. در نتیجه اگر بخواهیم به گذشته نگاه کنیم، متوجه میشویم که حضور سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی سایر کشورها در یک کشور چقدر اهمیت دارد.
این مسئله در مورد کشور ما اهمیت دو چندان دارد؛ زیرا به لحاظ تاریخی نقش قدرتهای جهانی در تحولات ایران در یکی دو قرن اخیر بسیار گسترده بوده است و آنها وقایع بسیاری را رقم زدهاند. به خصوص دو کشور روس و انگلستان که برای مدتی طولانی، بازیگران اصلی صحنه سیاسی ایران بوده و بر مسائل آن تأثیر گذاشتهاند. به همین دلیل بررسی نقش سرویسهای امنیتی این دو کشور در ایران خالی از لطف نیست؛ به خصوص اتحاد جماهیر شوروی که کمتر در مورد نقش آن صحبت به میان آمده و کمتر ابعاد و زوایای فعالیت سرویس امنیتی آن بررسی شده است. به همین دلیل در سطور زیر تلاش خواهد شد نقش سرویس امنیتی کا.گ.ب در دوره پهلوی ارزیابی شود.
کا.گ.ب در دوره رضاشاه
درست از همان زمان انقلاب اکتبر روسیه بود که دستگاه جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی فعالیت امنیتی ـ اطلاعاتی خود را در مرزهای شمالی کشورمان آغاز کرد. این سازمان در دسامبر 1917م کار خود را با نام سازمان «چکا» شروع کرد. این مقطع تقریبا همزمان بود با تغییر سلسله سیاسی در ایران از قاجاریه به پهلوی و روی کار آمدن شخص رضاشاه به عنوان پادشاه ایران. دقیقا به همین دلیل سرویس اطلاعاتی ایران از رصد فعالیتهای امنیتی اتحاد جماهیر شوروی غافل بود و این کشور هر کاری که میخواست میتوانست در خاک کشورمان انجام دهد. در واقع به دلیل اینکه ایران در این سالها بیشتر درگیر مسائل داخلی خود همچون سرکوب سیاسی مخالفان و ایجاد ثبات و نظم سیاسی بود کمتر میتوانست فعالیت اطلاعاتی سرویسهای جاسوسی بیگانه را در خاک کشور دنبال کند. این سازمان در سال 1922م تغییر نام داد و با نام مخفف گ.پ.او به فعالیت خود تداوم بخشید.
[1]
اما روند نفوذ فزاینده دستگاه اطلاعاتی ـ امنیتی اتحاد جماهیر شوروی با حمله متفقین در جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی بیشتر نیز شد؛ به خصوص که با قدرتگیری
حزب توده و فعالیت آن در سراسر کشور به صورت تشکیلاتی، حضور و نفوذ نیروهای امنیتی شوروی در ایران دو چندان شد و سپر امنیتی قابلتوجهی در مقابل فعالیت دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی شوروی در ایران ایجاد گردید.
کا.گ.ب. در دوره محمدرضا پهلوی
این روند در دوره ابتدایی سلطنت محمدرضا پهلوی و در سالهای دهههای 1320ش و 1330ش تا حدودی ادامه پیدا کرد؛ زیرا در این دوره سرویس امنیتی انگلستان، اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا هر سه در ایران حضور داشتند و هنوز ایالات متحده به تنها بازیگر عرصه سیاسی ایران بدل نشده بود. در همین دوره بود که سازمان اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی به کا.گ.ب تغییر نام داد. این سازمان به لحاظ تشکیلاتی شامل 4 اداره کل، 7 اداره مستقل و 6 بخش کوچکتر میشد و هر یک از این ادارات دارای زیرمجموعه و بخشهای متعددی نیز بودند. اداره کل اول کا.گ.ب. وظیفه عملیات برونمرزی این سازمان را بر عهده داشت و خود دارای 5 اداره کوچکتر بود.
[2]
اما در همین مقطع زمانی بود که با وقوع چند حادثه از روند فزاینده فعالیت کا.گ.ب در ایران کاسته شد. در واقع هم سوءقصد به جان شاه در دانشگاه تهران و هم حوادث منتهی به کودتا علیه
محمد مصدق بود که باعث تضعیف حزب توده به عنوان ستون پنجم دستگاه اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی و کل فعالیت سازمان جاسوسی این کشور در ایران شد. به عبارت بهتر، این آمریکا بود که پس از کودتا تنها بازیگر صحنه سیاسی ایران شده بود و به همین دلیل فعالیت سازمان کا.گ.ب و کل دستگاه اطلاعاتی روسیه در ایران تضعیف شد.
مضاف بر این، دوران جنگ سرد و رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب، که ایران را در مدار و دایره نفوذ غرب قرار داده بود، سبب شد آمریکا با حساسیت بیشتری به فعالیت کا.گ.ب. در ایران بپردازد و عرصه را بر آن تنگ کند. در این مسیر سازمان سیا به نیروهای امنیتی ایران کمک میکرد و با انتقال تکنولوژی و اطلاعات طرحهای جدیدی را در اختیار ایران میگذاشت. در نتیجه بهوجود آمدن چنین شرایطی، کا.گ.ب، دیگر نمیتوانست از مزایایی همچون مزایای دهه 1320 و اوایل دهه 1330 بهرهمند شود و باید تغییراتی در چگونگی فعالیت خود بهوجود میآورد. در نتیجه این سازمان نیروهای خود را در پوشش فعالیت سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، بازرگانی و... به ایران اعزام کرد و سفارتخانه و نمایندگیهای سیاسی، بازرگانی و کنسولی اتحاد جماهیر شوروی در شهرها و مراکز مختلف کشور، همواره پذیرای تعداد چشمگیری از مأموران بلندپایه و بعضا موقت کا.گ.ب بودند. البته شوروی تمام تلاش خود را میکرد که این رفتوآمدها پنهانی انجام شود و مراودات سیاسی و اقتصادیاش با تهران تحت تأثیر قرار نگیرد.
[3]
بااینحال، تهران مسیر نزدیکی بیش از اندازه به واشنگتن را در پیش گرفته و با عقد قراردادهای مختلف نظامی ـ امنیتی عرصه را برای فعالیت ایالات متحده در ایران بیش از پیش فراهم کرده بود. این روند سبب شد در چهارچوب نظام دو قطبی، مسکو در پی خنثیسازی برخی اقدامهای تهران باشد؛ برای مثال کا.گ.ب. فعالیت مستمری در راستای عقیمسازی
پیمان سنتو و همکاریهای منطقهای کشورهای عضو این پیمان آغاز کرد. مهمتر از همه اینها پیریزی یک دستگاه امنیتی در ایران در اواخر دهه 1330ش بود.
با تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور تقابل ایران و اتحاد جماهیر شوروی در بعد امنیتی وارد فاز جدیدی شد. ساواک، که با کمک و هدایت سازمان سیا در ایران تأسیس شد، یکی از وظایف محوری خود را مبارزه با نفوذ و حضور کا.گ.ب و احزاب و گروههای سیاسی طرفدار اتحاد جماهیر شوروی تعیین کرده بود.
[4]
ساواک با تمام توان تمام تحرکات سازمان کا.گ.ب را در ایران دنبال میکرد و حتی نسبت به تبلیغات این نهاد امنیتی در ایران به توده مردم هشدار میداد. دقیقا در همین راستا بود که برخی از تحرکات و ناآرامیهای سیاسی در کشور در آن مقطع زمانی به کا.گ.ب و عوامل آن در ایران نسبت داده میشد. یکی دیگر از اقدامات ساواک جلوگیری از ارتباط میان شهروندان کشورمان با عوامل و نیروهای امنیتی و سیاسی و حتی شهروندان روسی در ایران بود. به خصوص وقتی صحبت از کارمندان سفارت و کنسولگری اتحاد جماهیر شوروی در ایران میشد حساسیتها دو چندان میگشت. در واقع ساواک تمام تلاش خود را به خرج میداد تا تمام رفتوآمدها به سفارت و نمایندگیهای همسایه شمالی را در ایران کنترل کند. در مقابل این اقدامات تهران، دستگاه تبلیغاتی اتحاد جماهیر شوروی نیز با همکاری نهادهای امنیتی و کا.گ.ب تلاش میکرد چهره منفی نظام سلطنت را در ایران فاش سازد.
[5]
بهرغم بهوجود آمدن چنینی فضایی در روابط تهران و مسکو دو کشور در دهه بعد تلاش کردند سروسامانی به روابط خود بدهند. در واقع در دهه 1340ش شاهد بودیم که با رفتوآمدهای سیاسی و آمدوشد هیئتهای دیپلماتیک و تجاری از تنش میان دو کشور کاسته شد و حتی قراردادهایی میان طرفین به امضا رسید. از این مقطع زمانی به نوعی شاهد همکاری و تفاهم در روابط تهران و مسکو هستیم که این امر از کاهش رقابت دو ابرقدرت و بهبود روابط مسکو ـ واشنگتن ناشی شده بود. به همین دلیل فعالیت سازمان کا.گ.ب در ایران در فضای آرامتری ادامه پیدا کرد. در واقع دو کشور پذیرفته بودند که رقابت دستگاههای امنیتیشان در جو و فضایی مسالمتآمیز ادامه پیدا کند.
[6]
بااینحال، به واسطه توسعه روابط دوجانبه زمینه برای فعالیت بیشتر کا.گ.ب در ایران فراهم شد. در واقع به واسطه قراردادهای سیاسی و اقتصادی و دوجانبه و حضور بیشتر شهروندان روس در قالب متخصص و فعال اقتصادی بستر نفوذ دستگاه امنیتی روسیه در ایران بیش از پیش گسترده شد. علاوه بر این، روسها هرگاه که نیاز میشد از کمک سرویسهای جاسوسی کشورهای بلوک شرق در ایران استفاده و کمبودها را جبران میکردند. در نهایت باید به فعالیت گروههای چپ در ایران اشاره کرد که نقش مهمی در یاری رساندن به دستگاه امنیتی روسیه داشتند. حزب توده، سازمان مجاهدین خلق و فدائیان خلق از جمله گروههایی بودند که کا.گ.ب را در فعالیتهایشان یاری میرساندند و هرگاه کا.گ.ب نیاز میشد از آنها استفاده میکرد؛ به خصوص حزب توده که یک ارتباط ارگانیک با سرویس امنیتی روسیه برقرار کرده بود و تا روزهای پایانی سلطنت محمدرضا پهلوی همواره یکی از دغدغههای ساواک بهشمار میآمد.
[7]
در مجموع باید گفت که اتحاد جماهیر شوروی از زمان روی کار آمدنش توانسته بود پایگاه محمکی برای رصد و فعالیت اطلاعاتی و امنیتی در ایران فراهم کند. این امر به واسطه ضعف در مدیریت کشور و خلأ امنیتی ایجادشده ناشی از آن بود که تا پایان عمر سلطنت پهلوی و علیرغم همه فرازونشیبها تداوم یافت.
پینوشتها:
[1] . آلباتس یوگنیا،
دولتی در دولت، ترجمه مهدی پرتوی، نشر ققنوس، 1400، ص 11.
[3] . م.س. ایوانف،
تاریخ نوین ایران، ترجمه هوشنگ تیزابی و حسن قائم پناه، 1356، صص 189-192.
[4] . مظفر شاهدی،
کا.گ.ب، ساواک و چپهای ایران، تاریخ معاصر ایران، ش 53 و 54 (1389)، ص 7.
[6] . علیرضا ازغندی،
تاریخ روابط خارجی ایران 1357-1320، تهران، انتشارات قومس، 1382، صص 294-300.
[7]. ولادیمیر کوزیچکین،
کا.گ.ب در ایران، ترجمه اسماعیل زند و حسین ابوترابیان، تهران، انتشارات نو، 1370، ص 264.