پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
صندوق ملي يهود از جمله صندوقهاي مهم و مشهور صهيونيستي است. اين صندوق با مباحث و مسائل نظري صهيونيستي بيارتباط است و صرفآ با گردآوري اعانه از سراسر جهان براي يهوديان، سر و كار دارد.
درآمد صندوق ملي يهود در خلال چند ماه آخر سال 1914 و در طول سال 1915 به دوسوم ميزان درآمدهاي اين صندوق در سالهاي قبل كاهش يافت.
اما، در سال 1916، صندوق ملي يهود حدود يك ميليون فرانك اعانه دريافت كرد كه معادل مبلغ اعانههاي دريافتي در سال 1913 بود. در نيمه اول سال 1917 ميانگين ماهانه اعانههاي پرداختي به صندوق ملي يهود در مقايسه با مدت مشابه سال قبل، دو برابر شد. تازهترين آمار اعانههاي دريافتي از كشورهاي مختلف، تا اول سپتامبر را شامل ميشود. در خلال هشت ماه يعني از ژانويه تا سپتامبر سال 1917 مبلغ يك ميليون و سيصد هزار فرانك اعانه به صندوق ملي يهود واريز شده است. در خلال چهار ماه آخر سال 1917 نيز تقريبآ مبلغي معادل همين رقم اعانه دريافت شد كه در مقايسه با دوره مشابه سال قبل، دو برابر شده است. و در ماههاي نخستين سال 1918 مبلغ پرداختي به صندوق ملي يهود ماهانه حدود يكصد و پنجاه هزار فرانك است.
صندوق ملي يهود، گسترش خود را مرهون رشد سرطاني و تبليغات عجيب اين صندوق درباره هدف اصلي خود يعني خريد زمين به عنوان دارائي و نيز اهميتي ميداند كه در زمينه آبادينشينهاي يهودي در فلسطين قائل است.
پرداخت اعانه به صندوق ملي يهود در سال 1917 از كشورهاي مختلف بشرح زير بوده است:
روسيه، 312/475 روبل؛ آمريكا، 502/73 دلار؛ هلند، 767/28 فلورن؛ انگليس، 1396 ليره استرلينگ؛ آرژانتين، 378/13 پزو؛ كانادا، 4056 دلار؛ آفريقاي جنوبي، 639 پوند؛ سوئيس، 572/11 فرانك؛ بلژيك، 329/8 فرانك؛ فرانسه و تونس، 978/6 فرانك؛ مصر، 255 ليره؛ يونان، 425/6 فرانك؛ سوئد، 542/2 كرون؛ دانمارك، 2447 كرون؛ و كشورهاي مختلف جمعآ حدود 600 هزار فرانك. مجموع اعانههاي پرداختي به صندوق ملي يهود در سال 1917 به 278/747/1 فرانك بالغ ميشود. با در نظر گرفتن نرخ برابري ارزها در دوره پيش از جنگ؛ اين مبلغ معادل 011/730/2 فرانك ميشود.
ذكر اين نكته درباره سازمان صهيونيستي ضروري است كه برخي از فعاليت آن بويژه فعاليتهائي كه در مقر مركزي اين سازمان متمركز بودند از جمله جلسات ادواري كميته اقدامات بزرگ، تماس و همكاري دائمي ميان اعضاي كميته اقدامات داخلي ميبايست به حال تعليق درآيد. كنگره صهيونيستي كه بالاترين نهاد صهيونيستي است و مسئوليت انتخاب همه مسئولين اجرائي و تصميمگيري درباره تمامي مسائل مربوط به خط مشي صهيونيسم را برعهده دارد. اين امر به علت وقوع جنگ امكانپذير نبود و در نتيجه تصميماتي كه در كنگره 1913 اتخاذ شد همچنان معتبر بود. با وجود اين، رويدادهاي جنگ در مقايسه با قبل مسئوليتهاي سنگينتري بر دوش سازمان قرار داد و باتوجه به مشكلات و مسائل فوري و مهم كه مسئولين اجرائي وقت با آنها روبرو بودند، و به كارگيري ابزارهاي جديد براي مقابله با شرايط تازه و پيگيري فعاليت جنبش، به ضرورتي تام و تمام تبديل شد.
در آمريكا، كه صهيونيسم با سرعت زيادي در حال گسترش بود، كميته موقت رسيدگي به امور كلي صهيونيسم اندكي پس از آغاز جنگ يعني در سال 1914 تشكيل شد و به اداره امور مربوط به آن پرداخت.
رويدادهاي دوران جنگ، فرصتي بود براي مظلومنمايي صهيونيسم تا با استفاده از اهرمهايي ک در اين رهگذار به دست ميآمد بهانهاي براي به ظاهر موجه و منطقي جلوه دادن اقدامات اشغالگرانه و نژادپرستانه برضد فلسطين صورت پذيرد.
بسياري از كساني كه از اردوگاه يهود دورمانده بودند، به سوي آنان بازگشتند: تمامي جناحها و اقشار يهود براي اقدامي شوم متحد شدند: تاريخ روايت خواهد كرد كه يهوديان آمريكايي، كوششي فوق بشري به خرج دادند و كمكهاي آنها تا حد برقراري ماليات داوطلبانه پيش رفت. دومين وظيفه يهوديان، گسترش آبادينشينهاي يهودي، در فلسطين بود؛ آباديهايي كه به سرزمين اشغالي يهود تبديل خواهند شد. اعطاي كمكهاي غذايي به يهوديان ساكن در فلسطين و حمايت از آنها در اين سرزمين يك ضرورت بود. اشغال آباديها در فلسطين به مثابه ميراث كوچك قوم يهود بود که تازه پا به عرصه حيات نهاده بودند. ارتباط فلسطين با ديگر نقاط جهان از غرب توسط دريا و از شرق به وسيله صحرا قطع شده بود و حكومتي كه بخواهد يا بتواند كمك كند وجود نداشت. اين سرزمينهاي اشغال شده در فلسطين، نونهالي هستند كه به مراقبت نياز دارند. اگر در چنين شرايطي يهوديت از ميان نرفت، مرهون وضعيتي بود که بر اثر جنگ پيش آمد و صهيونيستها را با برنامهريزي به اشغال فلسطين سوق داد، امري که به ظاهر اجتنابناپذير مينمود؛ اسارت فلسطين در گرو نمايش عظيم و جهاني اين مظلومنمايي تاريخي قرار داشت.