پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ نفوذ روزافزون روحانیت در میان مردم و سرسختی آنان دربرابر حکومت پهلوی، شاه و عوامل سرکوبگر او را بهشدت نگران کرده بود. در این شرایط حکومت برای مبارزه با این ترس به اقدامات بسیاری دست زد. بیشتر این اقدامات خصمانه و برضد مبارزان سیاسی و بهویژه روحانیان بودند. نتیجه این اقدامات زندانی شدن عده زیادی از روحانیون و شهادت برخی از آنها از جمله
آیتالله سعیدی بود. آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی، که در 10 خرداد 1349 دستگیر شده بود، در 20 خرداد همان سال، یعنی دقیقا ده روز بعد از دستگیری، به شهادت رسید. خبر شهادت ایشان موجی از واکنشها را به دنبال داشت.
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی در جوانی
دستگیری آیتالله سعیدی
آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی یکی از روحانیان مبارز اسلامی بود که پیش از خرداد 1349 نیز دستگیر شده بود. او از نظر سیاسی خود را پیرو امام خمینی میدانست. اساسا مبارزات ایشان نیز بعد از وقایع خرداد 1342 و مطرح شدن نام امام خمینی به عنوان رهبر مبارزات اسلامی آغاز شد. ایشان اولین بار در سال 1345 و به دلیل اعلام مواضع ضداسرائیلی خود دستگیر و روانه زندان شد، اما در سال 1349 در اعتراض به ورود سرمایهگذاران خارجی سخنرانیهای تندی در مساجد ترتیب داد و با صدور اعلامیهای تند به مخالفت با ورود راکلفر و سرمایهگذاران آمریکایی برخاست.
[1] در پی این مواضع شدید بود که آیتالله سعیدی را بازداشت کردند. او پس از دستگیری ابتدا به زندان قزل قلعه فرستاده شد و دقیقا ده روز پس از بازداشت، به شهادت رسید.
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی
درباره علل و چگونگی شهادت آیتالله سعیدی روایتهای مختلفی وجود دارد؛ از جمله آنکه گفته شده است وی در زندان شکنجه و بعد از آن توسط عوامل حکومت خفه شد. البته بعد از شهادت ایشان، حکومت تلاش کرد شهادت ایشان را مرگی عادی جلوه دهد؛ چنانکه «برخی از مزدوران و طرفداران شاه با نوشتن یک گواهی ابراز داشتند که هیچ علامت و نشانه شکنجهای در بدن ایشان نیست و احتمالا بر اثر غصه زیاد و یا اینکه خودش را تحت فشار جسمی قرار داده از بین رفته است».
[2] اما مواضع رژیم بعدها تغییر کرد.
به طور کلی رژیم در مواجهه با اعلام خبر شهادت آیتالله سعیدی و دلایل شهادت ایشان بسیار متناقض رفتار کرد؛ زیرا «درحالیکه عوامل حکومت علت رسمی مرگ را سکته قلبی اعلام میکنند پزشکی قانونی در گزارش خود به دادستانی ارتش، علت مرگ را شوک ناشی از ضربه به شبکه عصبی خورشیدی میداند».
[3] دلایل تناقضگویی نیز مشخص بود. ساواک بیم آن را داشت که خبر شهادت آیتالله سعیدی پیامدهای خطرناکی داشته باشد؛ ازاینرو از هر وسیلهای استفاده کرد تا مانع از بازتاب خبر شهادت ایشان در داخل و حتی خارج از کشور شود. بااینحال دلایلی که حکومت در مورد مرگ آیتالله سعیدی منتشر کرد برای مردم پذیرفتنی نبود؛ زیرا از نظر مردم آیتالله سعیدی پیش از آن نیز توسط عوامل حکومت دستگیر شده بود؛ ازاینرو اگر قرار بود با دستگیری و زندانی شدن سکته قلبی کند، همان بار اول نیز این اتفاق رخ میداد. با توجه به همین آگاهی، انتشار خبر شهادت ایشان بازتاب گستردهای در میان مردم و روحانیان پیدا کرد.
واکنش امام خمینی به خبر شهادت آیتالله سعیدی
بعد از اعلام خبر شهادت آیتالله سعیدی، بسیاری از شخصیتهای مذهبی و سیاسی نسبت به آن واکنش نشان دادند. امام خمینی، رهبر مبارزات انقلاب اسلامی، از جمله شخصیتهایی بودند که نسبت به این موضوع ابراز تأسف کردند. ایشان پس از شنیدن خبر شهادت آیتاللّه سعیدی، پیامی فرستادند و در بخشی از آن فرمودند: «من شهادت فجیع این سیّد بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام، جان خود را از دست داد، به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملّت ایران تعزیت میدهم و از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبّار و عمال کثیف استعمار را مسئلت مینمایم».
[4] در بخش دیگری از سخنان امام درباره شهادت آیتالله سعیدی آمده است: «این تنها مرحوم سعیدی نیست که با این وضعِ اسفانگیز در گوشه زندان از پای درمیآید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بیگناه به جرم حقگویی در سیاهچالهای زندان مورد ضرب و شتم و شکنجههای وحشیانه و رفتار غیر انسانی قرار میگیرد».
[5]
انعکاس خبر شهادت آیتالله سعیدی در قم
خبر شهادت آیتالله سعیدی در شهرها نیز بازتاب گستردهای داشت، اما بازتاب این خبر در شهر قم بسیار گستردهتر از شهرهای دیگر بود؛ تا جایی که به گفته بسیاری از شاهدان، این خبر در قم مانند بمب صدا کرد. بعد از انتشار خبر، عدهای از مبارزان و روحانیان دور هم جمع شدند و راجع به این قضیه صحبت کردند. در خاطرات یکی از مبارزان درباره یکی از این جلسات آمده است: «من با جمعی از طلبهها که آقای سیداحمد کلانتر آنها را رهبری میکرد به مدرسه فیضیه رفتیم. مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری صبح روز جمعه 22/ 3/ 1349 به مدرسه فیضیه آمدند و خود شخصا شروع کردند به پهن کردن فرشها و عدهای از طلبهها کمک کردند و صحن فیضیه فرش شد. عدهای از طلبهها و فضلا آمدند. حدود دویست نفری میشدند. با وجودی که به مناسبت شروع تابستان و گرمی هوا قم تعطیل بود و بیشتر طلبهها به شهرستانها رفته بودند، ولی عدهای جمع شدند».
[6] بسیاری از این جلسات بعد از اتمام با تجمعات اعتراضآمیز روحانیون نیز همراه بود.
نتیجه دورهمی و جلسات سیاسی مبارزان فقط به صحبت کردن محدود نماند، بلکه در طی یکی از این جلسات که به فاصله یک روز بعد از شهادت آیتالله سعیدی برگزار شد، اعلامیهای به امضای حوزه علمیه قم نیز انتشار یافت. در بخشی از این اعلامیه آمده بود: «آیتالله حاج سیدمحمدرضا سعیدی خراسانی در زندان کشته شد».
[7] در ادامه اعلامیه به دلایل شهادت آیتالله سعیدی و نیز مبارزات او نیز اشاره شده بود. در اشاره به این موضوع آمده بود: «سرانجام به خاطر نشر اعلامیهای علیه طرح استعماری سرمایهگذاری بیگانگان استثمارگر آمریکایی و یهودی در ایران ده روز پیش دستگیر شد و در زندان تهران زیر شکنجه قرون وسطایی قرار گرفت و کشته شد».
[8]
واکنش سایر شخصیتهای سیاسی به خبر شهادت آیتالله سعیدی
در کنار واکنشهای جمعی گروههایی چون روحانیان حوزه علمیه و نیز رهبر انقلاب اسلامی، بسیاری از شخصیتهای سیاسی نیز واکنش شدیدی به خبر شهادت آیتالله سعیدی نشان دادند. البته برخی از واکنشها نیز با تمجید از شخصیت سیاسی و اخلاقی آیتالله سعیدی همراه بود؛ چنانکه در یکی از سخنرانیهای آیتالله ابوالقاسم خزعلی درباره شهادت آیتالله سعیدی و شخصیت ایشان آمده است: «یکی از ویژگیهای اخلاقی مرحوم سعیدی این بود که اگر در مراسم یا منبری متوجه میشد کسی بهتر از وی حضور دارد کناره میگرفت و آن شخص را وادار میکرد که به ایراد سخن بپردازد. اگر جایی منبر میرفت و برای حضار صحبتی میکرد اگر پولی در پاکت میگذاشتند و به او میدادند پاکت را باز نمیکرد و فورا آن پولها را با پولهای دیگر خود مخلوط میکرد».
[9]
حجتالاسلام سیداحمد کلانتر نیز واکنش خود به شهادت آیتالله سعیدی را اینگونه نشان داد: «مرحوم شهید سعیدی را مانند مادرش [مقصود حضرت فاطمه زهرا(س)] بود شبانه به خاک سپردند... و همه بهشدت گریه میکردند. بعدها آقای کلانتر خواست دستهجمعی بر سر مزار شهید واقع در وادیالسلام قم برویم که رفتیم و آنجـا هـم سخنرانی کرد و مرحوم سعیدی را به موسی بن جعفر و شهادتش را به شهادت او در زندان تشبیه کرد».
[10]
قبر شهید سیدمحمدرضا سعیدی در وادیالسلام قم
سخن نهایی
شهادت آیتالله سعیدی در یکی از برهههای بهشدت حساس مبارزات انقلاب اسلامی رقم خورد؛ دورهای که تصور میشد حکومت در شرایطی کاملا باثبات قرار دارد و هیچ چیز نمیتواند ثبات و آرامش آن را به هم بزند، اما شهادت آیتالله سعیدی باعث شد مبارزات انقلابیون بهویژه گروههای مذهبی شکل جدیدی به خود بگیرد. درواقع بهرغم آنکه بعد از خرداد 1342 مبارزات اسلامی رونق تازهای یافته بود، بعد از تبعید امام خمینی به عراق، مجددا سکون سیاسی حکمفرما شد و مبارزات گروههای اسلامی تنها به گروههایی مانند
مؤتلفه اسلامی محدود بود. بااینحال با انتشار خبر شهادت آیتالله سعیدی، گروههای مبارز اسلامی به سازماندهی مجدد مبارزات خود و آغاز دور جدیدی از مبارزات دست زدند.
پینوشتها:
[2] . علی احمدمحرابی،
مرید امام (زندگینامه آیتالله ابوالقاسم خزعلی)، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1397، صص 69- 70
[3] . علیرضا زهیری،
عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، تهران، دفتر نشر و پخش معارف، 1379، صص 301- 302.
[4] . محمد رحمتی شهرضا،
آینه ایام، قم، مسجد مقدس جمکران، 1389، ص 80.
[6] . سیدابوالفضل رضوی اردکانی،
خاطرات سیدابوالفضل رضوی اردکانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، صص 63-64.
[7] . سیدهادی خسروشاهی،
حدیث روزگار20: خاطرات مستند سید هادی خسروشاهی درباره شهدای حرب و محراب، تهران، کلبه شروق، 1396، ص 229.
[9] . علیاحمد محرابی،
مرید امام (زندگینامه آیتالله ابوالقاسم خزعلی)، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1397، صص 70- 71.
[10] . سیدابوالفضل رضوی اردکانی، همان، ص 64.