پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در شکلگیری، تداوم و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در کنار نهادها و تشکلهای اجتماعی و فرهنگی، مساجد یکی از نهادهای انقلابی بسیار مؤثر بهشمار میآیند. مسجد علاوه بر کارکردهای دینی، تبلیغی و آموزشی، همواره کارکردهای سیاسی و اجتماعی ارزندهای داشته است. در تاریخ اسلام مسجد و سیاست به شکلهای گوناگون با هم ارتباط داشتهاند. این مرکز دینی علاوه بر پایگاه بسیج مردم، محل و پایگاه نیروهای انقلابی برای رویارویی با اقتدار حاکمان و همراهی با رویدادهای ملی بوده است. مسجد ارک تهران یکی از مساجدی است که تأثیر بهسزایی در تاریخ تحولات ایران داشته است؛ ازاینرو، در نوشتار زیر تلاش شده است فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مسجد ارک و رویدادهای آن تا پیروزی انقلاب اسلامی بررسی شود.
مسجد ارک تهران؛ از صفویه تا ناصرالدینشاه
مسجد ارک تهران، مسجدی است که به مجموعه بزرگتری به نام «ارگ سلطنتی»، که در دوره صفوی بنا شد، تعلق دارد. این مسجد در دوره قاجار تجدید بنا و عملا در دوره
ناصرالدینشاه ساخته شد. این مسجد در ابتدا به نام مسجد «مادر شاه» نامیده میشد و قاسمخان، پدر مهدعلیا، (مادر ناصرالدینشاه)، آن را به فرمان دخترش بنا کرد و بعدها در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه تجدید عمارت شد. مسجد در دو طبقه ساخته شده بود. طبقه اول، مخصوص مادر شاه و زنان درباری بود و طبقه دوم به کنیزها و زنان درجه دوم اختصاص داشت.
[1] با ظهور رضاشاه و بازسازی و توسعه اماکن و خیابانها، بخشی از مسجد ارک از میان رفت و قسمتی از آن جزء محوطه ساختمان وزارت پیشه و هنر شد. اداره اوقاف با دریافت مبلغی بابت تصرف بخشی از مسجد توسط وزارت یادشده، آن را به حساب وجوه عمومی و طبق مقررات به مصرف خرید رقبه دیگری تحویل نمود.
سردر مسجد مادر شاه (مسجد ارک) قبل از سال ۱۲۸۶ش
در سال 1327ش تصمیم قطعی برای ویران کردن کامل مسجد ارک و الحاق آن به وزارت اقتصاد و دارایی گرفته شد، اما یکی از کارمندان متدین وزارتخانه طی نامهای تصمیم قطعی برای تخریب مسجد را به اطلاع
آیتالله بروجردی رساند. این مرجع بزرگ شیعه نیز پس از اطلاع از این موضوع برای حجتالاسلام محمدتقی فلسفی مرقوم فرمودند که طی ملاقات با شاه، مراتب و آثار زیانبار بیتوجهی مقامات دولتی به تخریب آن را گوشزد نماید. به دنبال ملاقات حجتالاسلام فلسفی با محمدرضا پهلوی، هیئت وزیران در 30 دی 1327 جلسه تشکیل داد و پس از رایزنی، مسجد ارک را به آقایان فلسفی و حاج رضا شاهپوری، نمایندگان آیتالله بروجردی، تحویل دادند تا در امور مسجد هرگونه صلاح میدانند عمل کنند.
[2] بدین ترتیب با حمایت فکری آیتالله بروجردی و کمک مالی محمدحسین کاشانی، مسجد تجدید بنا و تصمیم گرفته شد تا یک شب پیش از شروع ماه مبارک رمضان 1331ش، آن را افتتاح کنند.
جنجال مصدقیها در مسجد ارک
سرانجام با شروع ماه رمضان 1331، مسجد افتتاح شد. این بازگشایی مقارن بحبوحه ملی شدن صنعت نفت و دفاع از حق ایران در مسئله نفت در دیوان بینالمللی لاهه بود. طرفداران دولت، چون نقد
مصدق را برنمیتافتند بهطور سازمانیافته قصد داشتند مراسم را بر هم زنند؛ ازاینرو مرتب شعار میدادند و زندهباد و مردهباد میگفتند. این واقعه به تعطیلی منبر حجتالاسلام فلسفی در ماه رمضان منجر شد. حجتالاسلام فلسفی دراینباره گفته است: «هر روز که از ماه رمضان میگذشت و من منبر نمیرفتم و مردم از شنیدن وعظ و خطابه دینی محروم میشدند، احساسات آنها علیه حرکات و تبلیغات ضددینی داغتر میشد و سرانجام این قضیه به ضرر دکتر مصدق و دولت تمام شد».
[3]
زندهیاد حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدتقی فلسفی در حال سخنرانی در یکی از مساجد تهران (دهه 1330)
در کتابها اشاره شده است که محمدتقی فلسفی در سخنرانی خود به نهضت ملی و طرفداران مصدق حمله میکرد،
[4] اما هیچ گزارش یا شواهدی که نشاندهنده سخنرانی حجتالاسلام فلسفی علیه دولت مصدق و طرفداران او باشد، بهدست نیامده و در اسناد ساواک و شهربانی نیز به این مطلب اشارهای نشده است. با تعطیل شدن منبر حجتالاسلام فلسفی در مسجد ارک، امام خمینی(ره) چنین مرقوم فرمودند: «اخیرا که اطلاع حاصل شد خیلی موجب تأسف گردید. انسان متحیّر است که با این وضعیت چه کند؟ و با این ترتیب چه امیدی میتوان از اصلاح کشور داشت و به چه اشخاص میتوان اطمینان پیدا کرد؟ درهرصورت جنابعالی نباید به این چیزها سنگر را خالی کنید».
[5] آیتالله بروجردی نیز طی اطلاعیهای چنین فرمودند: «مطالب مسموعه موجب نگرانی است... خداوند نسبت به بزرگان و اشخاص که وجودشان برای جامعه مفید است قدردان فرماید».
[6] همین یک نمونه نشان میدهد که سنگر مسجد و سخنرانیهای واعظان در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران سهم چشمگیری داشته است.
اتمامحجت حجتالاسلام فلسفی به نخستوزیر
اساسا مسجد، و بهویژه مسجد ارک تهران، به پایگاه و مرکزی برای برگزاری مجالس ختم از سوی نیروهای ضدرژیم تبدیل شده بود. همچنین، به لحاظ جغرافیایی، به دلیل نزدیکی مسجد به میدان ارک (15 خرداد) و بازار، همهروزه عدهای از بازاریان در آن حضور مییافتند. معمولا بازار به دلیل مرکز ثقل معاملات و مبادلات اقتصادی در جامعه، یکی از حامیان و پشتیبانهای اصلی مناسبتهای دینی مانند عزاداریهای محرم، افطاریهای ماه رمضان، آذینبندی و برگزاری آیینهای مذهبی بهشمار میآید.
[7] به همین دلیل، رابطه تنگاتنگی بین بازار و مسجد از یکسو، و رویدادهای سیاسی، برقرار بوده است. یکی از این رویدادها،
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و اتمام حجت حجتالاسلام فلسفی در مسجد ارک است.
با طرح لایحه یادشده و حذف سوگند به قرآن و شرط اسلام در آن، دولت با مخالفت علما و مردم دیندار ایران روبهرو شد. این وضعیت حدود دو ماه طول کشید، اما سرانجام علم با لغو آن موافقت کرد. البته او در ابتدای مخالفت علما گفت: چرخ زمان به عقب برنمیگردد و این گونه تلویحا روحانیان را منکوب کرد. حجتالاسلام فلسفی دراینباره گفته است: «من به منبر مسجد ارک رفتم و سخنان شدیداللحنی علیه نخستوزیر ایراد نمودم. سخنان او در صحن مسجد، شبستان و خیابانهای بیرون مسجد حاکی از آن است که تنها راه نجات و چراغ هدایت، چراغ آزادگی حضرت محمد بن عبدالله(ع) است».
[8] او در این سخنرانی اضافه میکند که امروز ایران بهصورت یک گورستان درآمده است و دیکتاتوری با تمام قدرت فعالیت میکند. تمام مظاهر آزادی در این مملکت مرده است، مجلس شورای ملی و مجلس سنا مرده است، قانون اساسی عملا لگدکوب شده و مطبوعات در حداکثر خفقان هستند. تنها نور امیدبخش و چراغ آزادگی، شمع فروزان پیغمبر(ص) است؛ سپس در ادامه از مردم میخواهد در بازار و خیابان شعارشان این باشد: «چرخ زمان به عقب برنمیگردد، مشروطه به استبداد مبدل نمیشود».
[9]
اسدالله علم، نخستوزیر وقت، با مشاهده مخالفت علما و مردم دیندار ایران، پا پس کشید و از لغو آن سخن گفت، اما مراجع قم و تهران اعلام کردند خبر لغو باید از طریق جراید و رادیو به اطلاع مردم برسد. محمدتقی فلسفی در روز جمعه 9 آذر 1341، در مسجد ارک بهصراحت دولت را خطاب قرار داد و گفت: «دولت آن تصویبنامه سابق را لغو کرد و تلگرافی هم به علما اطلاع داد و قرار بر این بود که در روزنامهها هم درج و در رادیو هم گفته شود و ما تا فردا شب به دولت وقت میدهیم؛ اگر در روزنامه و رادیو درج شد که هیچ، در غیر این صورت مسئول شخص دولت است».
[10]
فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی مسجد ارک
ترویج اندیشههای اسلامی و مبانی عقیدتی اسلام، از اصلیترین کارکردهای آموزشی مسجد پیش از انقلاب بود. در دهه 1350 یکی از این شخصیتها که رسالت فرهنگی خویش را در مسجد ارک ادا کرد آیتالله مکارم شیرازی بود. ایشان با موافقت مسئولان مسجد و آیتالله یاسری، امام جماعت آن، برنامه پاسخ به شبهات شبههافکنان را در شبهای پنجشنبه و سراسر ماه رمضان برپا نمود.
[11] آیتالله مهدی حائری تهرانی نیز یکی دیگر از شخصیتهایی است که تأثیر فرهنگی بسیاری در مسجد ارک داشت. تأسیس کتابخانه «امام مهدی» و تأمین کتابهای فقهی و قرآن برای طلاب علوم دینی، ازجمله این کارهاست. از کارکردهای اقتصادی مسجد ارک نیز، تأسیس دفتر خیریه امام سجاد(ع) برای کمک به نیازمندان بود.
نتیجه
نزدیکی بازار و مسجد ارک، خطبههای دینی، تبلیغی، آموزشی حجتالاسلام فلسفی، این مسجد را در درون تحولات تاریخی ازجمله رویدادهای اتمامحجت به دولت، شروع قیام 15 خرداد، مجالس ترحیم بزرگان اسلام مانند
آیتالله حاج مصطفی خمینی، قرار داد؛ بهگونهای که مسجد ارک در پیوستگی و هماهنگی نیروهای انقلابی تأثیر بسیاری داشت.
نمایی از مراسم ترحیم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد کافی خراسانی در مسجد ارک تهران
پینوشتها:
[1]. سلیمان حیدری،
تاریخ شفاهی مسجد ارک، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، صص 24-25.
[2]. همان، ص 142 (سند ش 4، مورخه 4 صفر 1368ق).
[3].
خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، تدوین: علی دوانی؛ مصاحبهها حمید روحانی (زیارتی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، صص 152-153.
[4]. محمدعلی همایون کاتوزیان،
مصدق و نبرد قدرت در ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، 1371، ص 315.
[5]. امام خمینی،
صحیفه امام؛ مجموعه آثار امام خمینی(س)، ج 1، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1378، صص 29-30.
[6].
خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، همان، ص 154.
[7]. فرشید مهری،
مساجد بازار تهران در نهضت امام خمینی؛ تاریخ شفاهی مسجد سلطانی (امام خمینی)، سیدعزیزالله و مسجد آذربایجانیها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 21.
[8]. علی دوانی،
نهضت روحانیون ایران، ج 3، تهران، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، 1360، ص 151.
[10].
پایگاههای انقلاب اسلامی (مساجد)، کتاب سوم، مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، سند شماره 3525/ 312، مورخه 10 آذر 1341، تهران، وزارت اطلاعات و مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390، ص 52.
[11]. سلیمان حیدری، همان، ص 111.