اولین گروه از نظامیان آمریکایی در آذر 1321 وارد ایران شد، اما روزبهروز تعداد آنها افزایش یافت و در دی همان سال به سیهزار نفر رسید. نکته مهم این است که این مستشاران بدون هیچ قرارداد یا مذاکرهای با هدف کمک به شوروی برای غلبه بر آلمان وارد ایران شده بودند. بااینحال تعداد آنها در دهههای 1330 و 1340 و بهویژه پس از امضای قرارداد کاپیتولاسیون افزایش یافت
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مستشاران آمریکایی یکی از عوامل اصلی حکومت آمریکا در ایران بودند که در هیئتهای مختلف با زمینههای کاری متفاوت از جمله نظامی وارد این کشور شدند. نخستین گروه مستشار نظامی آمریکا در دهه 1320 وارد ایران شد، اما با امضای قرارداد کاپیتولاسیون در دهه 1340، تعداد آنها چند برابر شد. مستشاران نظامی در بخشهای مختلف فعالیت میکردند. آنها نه تنها خود گروهی مستقل بودند، بلکه بر برخی از نهادهای نظامی ایران نیز نفوذ داشتند. گروه ماگ، آرمیش، ژانمیش و ماگ ـ آرمیش از جمله گروههای مستشاری فعال در ایران بودند.
عدهای از مستشاران آمریکایی در تهران
شماره آرشیو: 1-1159-288م
نگاهی به حضور مستشاران آمریکایی در ایران و قرارداد کاپیتولاسیون
اولین گروه از نظامیان آمریکایی در آذر 1321 وارد ایران شد و روزبهروز تعداد آنها افزایش یافت؛ بهطوری که در دی 1321 تعداد آنها به سیهزار نفر بالغ گردید.[1] نکته مهم این است که این مستشاران نظامی بدون هیچ قرارداد یا مذاکرهای با هدف کمک به شوروی برای غلبه بر آلمان وارد ایران شدند. بااینحال تعداد آنها در دهه 1330 به بهانههای متفاوت افزایش یافت و بعد از آن در دهه 1340 و بهویژه پس از امضای قرارداد کاپیتولاسیون به بیش از پنجاههزار نفر رسید. کاپیتولاسیون امتیازات متعددی به آمریکاییها داد. این امتیازات بیش از چیزی بود که در عهدنامه ترکمنچای به روسها داده شده بود.[2] بااینحال جدا از موضوع امتیازات، کاپیتولاسیون تعداد مستشاران آمریکایی را بسیار افزایش داد.
شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
|
بخشهایی که مستشاران در آن به فعالیت مشغول شدند
مستشاران حاضر در آمریکا در بخشهای گوناگونی فعال بودند. گروهبندی مستشاران پیش از موضوع کاپیتولاسیون نیز وجود داشت؛ بااینحال کاپیتولاسیون نیز روند گروهبندی مستشاران را تثبیت کرد. به طور کلی نیروهای نظامی و تکنسینهای آمریکایی مستقر در ایران را میتوان در قالب سازمانهای مختلف تقسیمبندی کرد. از جمله:
1. گروه مشاوران همیاری نظامی معروف به «ماگ»؛
2. قرارگاههای عملیاتی ارتش آمریکا معروف به «آرمیش»؛
3. نیروهای نظامی آمریکا در ژاندارمری معروف به «ژانمیش»؛
۴. آرمیش ـ ماگ؛
۵. گروههای همیاری فنی معروف به «تافت».[3]
هر یک از گروههای یادشده در بالا در بخش خاصی فعال بودند.
سرهنگ دکتر خسرو جهانی (افسر بازنشسته پدافند هوایی):
ستوان آمریکایی انگشت ما را میگرفت و میگذاشت روی دکمه شلیک موشک!
1. ماگ:
گروه ماگ یا مگ یکی از مهمترین گروههای مستشاری آمریکایی در میان سایر گروهها بود. ماگ، مشاورههای لازم در زمینه دفاعی را ارائه میداد. استراتژی این گروه بر پایه نوسازی ارتش قرار داشت. ماگها در سال 1950م در ایران حضور پیدا کردند. حضور آنها به دنبال انعقاد یک برنامه دفاعی مشترک بین ایران و آمریکا بود. گروه ماگها علاوه بر برنامههای دفاعی «در برنامهریزی و اجرای برنامههای همیاری نظامی نیز فعالیت داشتند».[4]
2. آرمیش:
گروه آرمیش در خدمت وزارت جنگ بود و با هدف افزایش میزان کارآمدی و کیفیت ارتش از طریق ارائه مشاوره به فرماندهان ارتش فعالیت میکرد.[5] آرمیش جزء گروههای قدیمی مستشاران آمریکایی بود. این گروه در سال 1326 وارد ایران شد. آرمیش در کنار اهداف نظامی، اهداف سیاسی نیز داشت. مهمترین هدف سیاسی آرمیش، تقویت ارتش شاهنشاهی بود. آرمیش در واقع جانشین جنمیش به سرپرستی شوارتسکف بود. با قرارگیری آرمیش به جای جنمیش، ژنرال رابرت گرو نیز به ریاست آن انتخاب شد. با توجه به زمان شکلگیری آرمیش میتوان هدف اولیه این گروه را فراهم کردن زمینه لازم برای اجرای دکترین ترومن دانست؛ چنانکه در اسناد وزارت خارجه آمریکا نیز به این هدف اشاره شده است.
شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
|
براساس نظر وزارت امور خارجه ایالات متحده سه دلیل اصلی برای ایجاد آرمیش وجود داشت که مهمترین آن بسط دکترین ترومن بود تا ایران نیز هم به معنای سیاسی و هم به معنای استراتژیک، به دژی تبدیل شود که اگر فرو میریخت، پیامد ناگزیرش استیلای شوروی بر کل شرق مدیترانه و خاورمیانه بود.[6]
3. ژانمیش:
گروه ژانمیش از جمله گروههایی بود که با پلیس و ژاندارمری ارتباط داشت. ژانمیش به طور مستقیم بر فعالیتهای پلیس و ژاندرمری و دیگر سازمانهای شبهنظامی ایران متمرکز بود. هدف این گروه، یاری وزارت کشور ایران برای حفظ نظم و امنیت داخلی بود.[7] بنابراین میتوان گفت ژانمیش نیز در کنار اهداف نظامی، بر اهداف سیاسی نیز استوار بود.
4. ماگ ـ آرمیش:
گروه ماگ ـ آرمیش (ARMISH - MAAg)، از ادغام دو گروه ماگ و آرمیش در سال 1962م پدید آمد. در این میان نکته جالب توجه این است که «با تغییر و تحول وظایف در نیروهای مستشاری نظامی آمریکا در ایران، وزیر جنگ ــ سپهبد هدایت ــ در پاسخ به یادداشت رئیس اداره مستشاری مینویسد: "وزیر جنگ هیچگونه اعتراضی به ادغام هیئت مستشاری نظامی آمریکا ــ مگ، آرمیش ــ ندارد". ... او در مقابل عنوان میکند معتقدم که این ادغام برای حداکثر استفاده از پرسنل موجود ایالات متحده، که به هیئت مستشاری یا به گروه مشاورین منتقل شدهاند، صلاح دانسته شده است».[8]
گروه ماگ ـ آرمیش در زمان تأسیس به اقدامات گوناگون نظامی دست زد که یکی از آنها خرید تسلیحات بود. این گروه تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی فعال بود، اما پس از سال 1972م، زمانی که خریدهای نظامی ایران گسترش یافت، کمتر در فعالیتهای مربوط به این حوزه مشارکت میکرد. برخی از اعضای وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا و برخی از تولیدکنندگان تسلیحات در این کشور از تلاشهای ماگ ـ آرمیش برای کاهش مقیاس فروش به ایران انتقاد داشتند.[9]
سپهبد عبدالله آذربرزین: آن روزها چیزی در حدود شش، هفتهزار تومان به افسرهای مستشاری میدادند؛
اینها باغ، مستخدم، راننده داشتند، ورزشهای اشرافی میکردند. اشکال بزرگی که بهوجود آمد
این بود که وقتی این امتیازات به آنها داده شد، اینها خودشان را یک نژاد برتر دانستند...
محمدرضا پهلوی در میان مستشاران نظامی آمریکا
شماره آرشیو: 1-627-112ق
5. تافت:
کاهش 75 درصدی کارکنان گروه ماگ در دهه قبل از 1971م و افزایش تقاضای خرید تسلیحات، که از سال 1972م شروع شد، تشکیل گروههای میدانی کمک فنی (TAFT) را ضروری کرد. درحالیکه تعداد کارکنان گروه ماگ ـ آرمیش از سال 1973م 209 نفر باقی ماند، کارکنان گروه تافت از 552 نفر اولیه در سال 1973م به 921 نفر در سال 1976م افزایش یافت. گروه تافت نیز گروهی بود که وظیفه ارائه دستورالعملهای لازم به نیروهای آمریکایی مستقر در محل را برعهده داشت. مأموریت گروههای همیاری فنی در کوتاهمدت، ارائه تجهیزات نوین و دستورالعملهای مورد نیاز در این زمینه بود.[10] تافت و گروه ماگ ـ آرمیش از نظر وظایف و مسئولیتها تا حدودی به یکدیگر شباهت داشتند. بااینحال گروه ماگ ـ آرمیش در ایران همچنان کار خود را معطوف به مشاوره بلندمدت و عملکرد کارکنان کرد، حال آنکه تافتها و گروههای کوتاهمدت دیگر تجهیزات جدید را معرفی میکردند و با دستگاههای لجستیک ارتباط داشتند.[11]
درحالیکه ماگ معمولا در تهران مستقر بود، 40 درصد تافتها در استانها مستقر بودند. اهمیت تافتها در ایران در سال ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۲ش روشن نمیشود مگر اینکه گفته شود تافتها روزبهروز بیش و پیش از هر چیز در کار سلاحهای چندمیلیوندلاری پیشرفته درگیر شدند.[12] نکته جالب توجه آن است که کل هزینه گروه تافت و حقوق همه سمتها در ماگ ـ آرمیش را دولت ایران پرداخت میکرد.[13]
***
درهرحال مستشاران آمریکایی در گروههای مختلف به فعالیتهای خود ادامه دادند. حضور آنان در ایران گرچه تا حدودی بر ساختار و بدنه ارتش و نهادهای نظامی ایران تأثیر گذاشت، اثرات مثبت آن (و اقدامات مرتبط با آن همچون کمکهای اصل چهار) بیشتر متوجه آمریکا شد؛ برای نمونه با وجود کمک اقتصادی و نظامی چندمیلیارد دلاری ایالات متحده آمریکا بین سالهای 1950 تا 1964م (1329-1343ش) از جمله کمک فنی اصل چهار، ایران به اندازه هندوستان، مکزیک، برزیل، مصر و حتی ترکیه مسیر مدرنسازی صنعتی را طی نکرد.[14] البته بخشهایی هم که از کمکهای آمریکا منتفع شدند به دلیل عدم برنامهریزی از پیش تعیینشده با مشکلات ساختاری خاصی مواجه بودند. این موضوع در مورد نهادهایی مانند ارتش و گروههای حاکم بر آن نیز صادق است.
شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
|
سخن نهایی
حضور مستشاران آمریکایی در ایران به صورت کاملا سازماندهیشده بود. مستشاران، همانطور که مشاهده کردید، در قالب گروههای مختلف به ایران آمدند؛ ازاینرو نمیتوان حضور آنها در ایران را موضوعی اتفاقی و با هدف کمک به بخش نظامی ایران دانست. در واقع به جرئت میتوان گفت مستشاران با اهداف گوناگون از جمله اهداف سیاسی و نظامی وارد ایران شدند. درواقع تشدید رقابت میان شوروی و آمریکا، لزوم حضور پررنگ و سازماندهیشده آمریکا در خاورمیانه را ضروری میکرد. این کار به وابستهتر شدن ایران و ارتش آن منجر میشد. مهمترین اقدام مرتبط با بحث مستشاری آمریکا در ایران تصویب کاپیتولاسیون بود. نکته جالب توجه آن است که کاپیتولاسیون در برههای نگارش یافت که ما کاپیتولاسیون با روسها را لغو کرده بودیم!
پینوشتها:
[2] . سیدجلالالدین مدنی،
تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 106.
[3] . حمیدرضا ملکمحمدی،
از توسعه لرزان تا سقوط شتابان: توسعه اقتصادی، نظامی و بیثباتی سیاسی رژیم پهلوی دوم (1347- 1357)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، صص 185- 186.
[6]. تامس ریکس، «هیئتهای نظامی ایالات متحده در ایران از 1943 تا 1978، اقتصاد سیاسی، کمک نظامی»، ترجمه فرهاد ساسانی،
مطالعات تاریخی، ش 19 (زمستان 1386)، ص 140.
[8].
حق قضاوت کنسولی کاپیتولاسیون: مجموعه سخنرانیها و مقالات، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۴، ص 67.
[9]. M. J. Sheikh-ol-Islami, “ARMY vi. Pahlavi Period,” available online at:
http://www.iranicaonline.org/articles/army-vi
[10] . حمیدرضا ملکمحمدی، همان، ص 186.
[11] . تامس ریکس، همان، ص 147.
[13]. M. J. Sheikh-ol-Islami, “ARMY vi. Pahlavi Period,” available online at:
http://www.iranicaonline.org/articles/army-vi
[14] . تامس ریکس، همان، ص 147.