پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ شرایط سیاسی جهان در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی (دوره قاجار)، به نفع سه قدرت اروپایی، یعنی انگلستان، فرانسه و روسیه، بود. روسها از لحاظ جغرافیایی در منطقهای قرار داشتند که از شمال، به ناحیهای سردسیر ــ و درنتیجه فاقد ارزش بالا ــ محدود میشد. در غرب روسیه، دولت عثمانی با تسلط بر کرانههای دریای سیاه، تجارت و اقتصاد را دست داشت و روسها سعی میکردند با نفوذ در این منطقه موقعیت خود را استحکام بخشند. در جنوب روسیه، منطقه قفقاز، دریای خزر و ممالک محروسه ایران قرار داشت که بعد از پیروزی نظامی روسها در جنگهای ایران و روس و متعاقب آن معاهدههای دوره فتحعلیشاه، برای آنها ارزش اقتصادی و استراتژیک بالایی یافت و بر منافع اقتصادی آن کشور در ایران افزوده شد. در این نوشتار تلاش میشود تصویری از منافع اقتصادی روسیه در ایران عهد قاجار ترسیم گردد.
نقطه شتاب گرفتن نفوذ روسیه در ایران
جنگهاي ناپلئوني در دهه نخست قرن نوزدهم (1179 تا 1279ش) موجب تماس مجدد اروپاييان با ايران شد؛ چون فرانسه و انگلستان خواهان روابط دوستانه با اين کشور بودند و دولت روسيه بار ديگر به ايران تجاوز کرده بود.[1] آنچه از شواهد و مدارک این دوره بر میآید، افزایش گریزناپذیر کنترل خارجی بر ایران و ازدیاد قدرت خارجیان در برابر آن است. بر همین اساس میتوان گفت منافع اقتصادی روسیه در این دوران بیش از هر چیز تابعی از رقابت فشرده این کشور با انگلستان بود. بنا بر گزارشهای تاریخی، در این دوره انگلیس حدود سیزده قرارداد مهم با پادشاهان قاجار امضا کرد. روسها نیز در این دوره شش قرارداد مهم با ایران امضا کردند[2] که به دلیل شکستهای نظامی و موضع منفعل ایران، زمینههای تسلط سیاسی و اقتصادی روسیه بر ایران از مجرای همین قراردادها فراهم شد.
از منظر تاریخی، روسیه بین سالهای 1180-1207ش پس از دو جنگ با ایران و پیروزی بر این کشور، بخش وسیعی از قلمرو آن را جدا کرد. در نخستین جنگ، مناطق پهناوری از جمله باکو را به خاک خود ضمیمه ساخت و حقوق گمرکی ۵ درصد را برای خود تعیین کرد؛ در جنگ دوم که بر اثر نقض پیمان اول توسط روسیه آغاز شد ابتدا ایران پیروز جنگ بود، اما در نهایت شکست خورد. در نتیجه این شکست، مناطق دیگری از کشور به روسیه واگذار و ایران ناچار شد به روسیه غرامت جنگی معادل سهمیلیون پوند استرلینگ بپردازد و در زمینههای بازرگانی امتیازات و حقوق ویژهای برای روسیه قائل شود.[3] مهمترین امتیازهایی که روسها از ایران گرفتند امتیاز شیلات دریای خزر، جادهسازی، احداث خطهای تلگراف، راهآهن و ایجاد بانک بود. بدینترتیب، به دنبال پیروزی نظامی روسیه، بر منافع اقتصادی آن کشور در ایران افزوده شد.
البته روسیه بهتدریج بر تفوق اقتصادی و سیاسی خود در ایران افزود؛ این امر تا حدی ناشی از صنعتی شدن روسیه و توسعهطلبی آن در آسیای میانه و ایران بود. در بازار ایران برای کالا و محصولات کشاورزی روسیه تقاضا ایجاد شد و ایران به صورت بازاری برای کالاهای صنعتی روسیه درآمد و روسیه هم از حالت فشار نظامی کاست و به ابزار مسالمتآمیز و رخنه اقتصادی متوسل شد؛ سیاستی که ماروین انتنر آن را «امپریالیسم روبل» نامیده است.[4] در این برهه تاریخی، نفوذ اقتصادی روسیه، هم به لحاظ کمّی و هم از منظر کیفی، افزایش چشمگیری پیدا کرد و منافع اقتصادی گستردهای را نصیب آنان ساخت.
امپریالیسم روبل
روسها که از دوره صفویه تا اواسط دوره قاجار، سیاست تصرف ارضی را در شمال و شمال غرب ایران اجرا میکردند، در دوره میانی قاجار، رویکرد خود را به سمت تسلط اقتصادی تغییر دادند و در همین مسیر بهتدریج گامهایی را برای توسعه و تأمین منافع اقتصادی خود در ایران برداشتند. بر همین اساس نیز درصدد نفوذ در نهادها و افزایش دادوستد با ایران برآمدند. جان فوران دراینباره گزارش داده است که بانک استقراضی روسیه یکی از نهادهای کلیدی و عامل نفوذ روسیه در ایران بود. این بانک در سال 1801م تأسیس شد و بهزودی املاک زیادی را به رهن گرفت، وارد معاملات تجاری شد و وامهای سنگینی به دولت قاجار داد. بانک استقراضی در سال 1293ش معادل 127 میلیون روبل سرمایه داشت که از همه سرمایهگذاریهای دولت انگلستان و اتباع آن در ایران در آستانه جنگ جهانی اول افزونتر بود.[5]
در دهههای پایانی سده نوزدهم بهتدریج حجم تجارت خارجی ایران با روسیه افزایش یافت. از سال 1239 تا 1293ش حجم تجارت خارجی ایران و روسیه 12 برابر شد. هنگام جنگ جهانی اول، روسیه 70 درصد کل صادرات و 50 درصد واردات ایران را از آن خود کرد.[6] این تراز بازرگانی با ایران بهتدریج به نفع روسیه شد و در 1293-1289 کسری تراز تجاری ایران به روسیه به یکمیلیون پوند استرلینگ رسید؛ بنابراین حجم زیادی از کالاهای روسیه (و البته کالاهای اروپای شرقی و مرکزی) وارد ایران میشد که با تحمیل قراردادهای گمرکی خاص بر ایران همراه بود. طبق قرارداد ترکمانچای در سال 1207ش تعرفه گمرکی برای ورود کالاهای روسی به ایران 5 درصد بود، اما در سال 1280ش به موجب یک قرارداد تازه به 2 درصد کاهش یافت؛ همچنین 26 قلم از محصولات کشاورزی و 14 قلم از محصولات صنعتی و معدنی روسی به ایران از حقوق گمرکی معاف شدند.[7]
افزون بر این، روسها با بالا بردن حقوق گمرکی کالاهای مصرفی، آهنآلات و ماشینهای وارداتی از کشورهای اروپایی، که رقیب محصولات این کشور بودند، میکوشیدند برتری محصولات خودشان را حفظ کنند.[8] در نتیجه این قرارداد، در سال اول بیش از 34 میلیون قران کالای روسی معاف از مالیات وارد ایران شد و این رقم تا سال 1292ش به 40 میلیون قران رسید.[9] همچنین، سیاست بازارشکنی برای بیرون کردن رقبای اروپایی در ایران، بهرهگیری از ابزارهای گمرکی و بازرگانی و توسعه صنایع و گسترش راهآهن تا مرزهای ایران از مهمترین ابزارهای روسیه برای افزایش چشمگیر تسلط این کشور بر بازرگانی و اقتصاد ایران بود[10] که بخش عمده آن از طریق تأسیس دفاتر بازرگانی و تجارتخانههای روسی در ایران تحقق مییافت.
تأسیس تجارتخانهها و دفاتر بازرگانی
سیاست بازرگانی روسیه در آغاز سده بیستم این بود که با بیرون کردن رقباي خود مانند انگلستان، فرانسه و بلژیک از بازار ایران، و تأسیس تجارتخانه در بیشتر شهرها به دنبال یافتن بازاری جهت فروش تولیدات کارخانجات روسیه باشد. بر اساس همین راهبرد سیاسی، روسها بازارهای مناطق شمالی و تا حدی نواحی مرکزی و جنوبی ایران را در اختیار گرفتند و از طریق تجارتخانههای معروفی همچون تجارتخانه تومانیانس، آرامیانس، بدل آرزومانیان و صفائیه دامنه نفوذ اقتصادی خود را در مناطق مختلف (بهویژه شهرهایی مانند تبریز، رشت، بابل، مشهد، تهران، یزد، اصفهان) بهشدت گسترش دادند؛ بهطوری که برخی از گزارشهای تاریخی نشان میدهد «تجار روسیه تجارت ایران را تا منطقه همدان در دست داشتند».[11] به گفته اف هیل (یکی از رؤسای بانک شاهی سابق در بیرجند)، در دهههای پایانی حکومت قاجار نفوذ روسیه در مناطق شمالی ایران، بهویژه مشهد، به گونهای بود که بسیاری از مغازهها تابلوی روسی داشتند و بخشی از معاملات با روبل انجام میشد.[12]
نکته شایان تأمل این است که بهتدریج افزایش ثروت این مؤسسات تجاری، روسها را بیش از پیش در امر اقتصاد و تجارت ایران سهیم کرد. بنابراین دفاتر بازرگانی روسیه حتی در نواحی جنوبی ایران با تحمل پرداخت هزینههاي سنگین، میکوشیدند تا جاي پایی براي عرضه کالاهاي روسی باز کنند؛ برای نمونه، روسها براي عرضه هر 16 کیلو از انواع پارچه در جنوب ایران، حدود 5/5 روبل طلا ضرر میدادند. دولت روسیه چنین هزینههایی را مادام که به تجارت انگلستان آسیب میرساند، به عنوان یک سود پولی با بهره سیاسی بالا میدید؛[13] همچنین، روسها میکوشیدند تمام مسیرهاي بازرگانی ایران را به سمت شمال منحرف کنند؛ مثلا دفتر بازرگانی روسیه در بوشهر به منظور تشویق صادرکنندگان پنبه، نزدیک به سهچهارم هزینه حمل از مناطق کشت پنبه در اصفهان و فارس را به بندر به صورت مستقیم و نقدي پرداخت میکرد. در نتیجه، با این برنامهها بیشتر پنبه تولید استانهاي کرمان و فارس به روسیه صادر میشد.[14]
فرجام سخن
در دوره قاجار به علت پیامدهای حاصل از انقلاب صنعتی، گسترش نظام سرمایهداری و نیز در اولویت قرار گرفتنِ تجارت جهانی، رقابتی چشمگیر در میان کشورهای استعماری برای سلطه اقتصادی بر کشورهای آسیایی بهویژه ایران شکل گرفت. دولت روسیه یکی از قدرتهای اقتصادی و البته استعماری در سده نوزدهم میلادی بود. این دولت برای تأمین و حفظ منافع خویش در ایران، به ابزارها و ترفندهای خاصی متوسل شد. امتیازها و توافقهایی که با هدف کسب منافع اقتصادی اخذ میشد، اعمال تعرفههای گمرکی، حمایت از اتباع روسیه با تأسیس تجارتخانهها، تلاش برای گسترانیدن چتر سلطه امپریالیسم روبل در تمامی نقاط تجاری و بازرگانی از طریق توسعه راهآهن و... همه و همه مجموعه سیاستهایی است که دامنه و مرزهای منافع اقتصادی روسیه در ایران را بهخوبی نمایان میسازد؛ سیاستهایی که از لحاظ اقتصادی به نفع روسها تمام شد و منافع اقتصادی آنان را تأمین و تسلط نظامی و سیاسی روسها بر ایران را تسهیل کرد.
بانک استقراضی روس و ایران
شماره آرشیو: 131363-275م
پینوشتها:
[1]. جان فوران،
مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، 1387، ص 173.
[2]. جلالالدین مدنی،
تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1391، صص 85-215.
[6]. چارلز عیسوی،
تاریخ اقتصادی ایران، ترجمه یعقوب آژند، تهران، گستره، 1362، ص 109.
[7]. رضا صفینیا،
استقلال گمرکی ایران، تهران، فردوسی، 1308، صص 173-175.
[8]. مجله
فلاحت و تجارت، ش 14 و 15 (1379)، ص 262.
[9]. رضا صفینیا،
استقلال گمرکی ایران، همان، صص 175-177؛ علی رشیدی،
تحولات اقتصاد صدساله ایران در سایه روابط بینالمللی، تهران، روزنه کار، 1386، ص 57.
[10]. گیلدو نیوکامن،
اوضاع اقتصادی ایران در آغاز قرن بیستم، ترجمه معصومه جمشیدی، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1376، صص 177-184.
[11]. هوگر گروته،
سفرنامه گروته، ترجمه مجید جلیلوند، تهران، مرکز، 1369، ص 185.
[12]. اف هیل،
نامههایی از قهستان، ترجمه محمدحسن گنجی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1378، ص 153.
[13]. گلیدو نیوکامن، همان.