پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ آیتالله سیدمصطفی خمینی (۱۳۰۹-۱۳۵۶ش)، فرزند ارشد امام خمینی(ره)، از مجتهدان و فقیهان شیعه و فعالان انقلاب اسلامی ایران است. ایشان از ابتدای حرکت امام خمینی علیه حکومت پهلوی، وارد فعالیتهای سیاسی شد و مدتی پس از دستگیری و تبعید پدر بزرگوارشان، سیدمصطفی نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی ایران، به دست ساواک دستگیر و به ترکیه و سپس همراه امام به عراق تبعید شد. دیدگاههای سیاسی فرزند ارشد امام، از جمله حمایت از جنبش آزادیبخش فلسطین، حمایت از حرکت انقلابی امام و نیز رویکرد نقادانه علمی در زمینه علوم اسلامی، جایگاه شایان توجهی را در حوزه علمیه نجف و تاریخ سیاسی ایران برای ایشان رقم زد. آنچه در ادامه میآید نگاهی گذرا به جایگاه آیتالله سیدمصطفی خمینی در اندیشه و سخنان امام(ره) و آیتالله خامنهای است.
حیات تحصیلی و سیاسی
سیدمصطفی خمینی، نخستین فرزند امام خمینی(ره)، در سال 1309ش در قم متولد شد. مصطفی تحصیلات ابتدایی را در شهر قم به پایان رساند. علاقه فراوان او به اسلام و روحانیت، همراه تشویق و راهنماییهای امام، او را به پیوستن به صف طلاب حوزه و فراگیری علوم دینی ترغیب کرد؛ ازاینرو رشته دانش حوزوی را برگزید و تحصیلات طلبگی را آغاز کرد و این گونه بود که برگ مهمی در زندگی فرزند ارشد امام ورق خورد.[1] سیدمصطفی در هفدهسالگی معمم شد و توانست در 22سالگی دوره سطح عالی را در نزد استادان بزرگ حوزه علمیه قم به پایان برساند و دوره تخصصی اصول و فقه را آغاز کند. او در خارج فقه از مجتهدان آن زمان مانند آیتالله حجت و آیتالله بروجردی و در اصول از حوزه درس امام خمینی بهره برد و با تلاش و پیگیری در فراگیری دانش، پس از اندکی در 27سالگی به اجتهاد رسید.[2]
شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی در کنار آیتالله شیخ صادق خلخالی در دوران نوجوانی
سیدمصطفی قبل از شروع نهضت امام خمینی، تا حدودی با جریانهای سیاسی جامعه آشنایی داشت و نسبت به جریانهای مذهبی همفکری و گرایش نشان میداد. یکی از مؤثرترین تشکلهای سیاسی و مذهبی، جمعیت فدائیان اسلام بود که با تکیه بر مبانی فکری دینی از سال 1320 تا 1334ش به مبارزات دامنهداری دست زد. هدف فدائیان اسلام براندازی مناسبات سیاسی ـ اجتماعی موجود و درانداختن طرحی نو که متضمن اسلامی کردن جامعه و حکومت باشد، بود.[3]
آیتالله سیدمصطفی از ابتدای جوانی با حضور در جلسات جریانهای سیاسی از جمله جمعیت فدائیان اسلام نقش خود را در مبارزه با رژیم پهلوی آشکار ساخت و در ماجرای مصوبه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید و کاپیتولاسیون، در همیاری با امام در نشر اعلامیهها فعال بود و به مثابه یک فرمانده، امور مجالس سخنرانی امام را برعهده داشت. پس از تبعید امام خمینی به ترکیه، ایشان نیز دستگیر و تحویل ساواک قم شد و به مدت 57 روز در سلول انفرادی زندان قزلقلعه بهسر برد؛ سپس به ترکیه نزد پدر تبعید شد.[4] سیدمصطفی در ۱۳ مهر سال ۱۳۴۴ش، همراه امام خمینی به عراق منتقل شد. آنها ابتدا در بغداد و سپس در نجف اقامت گزیدند. این دوره دوازده سال طول کشید تا اینکه سیدمصطفی در ۴۷ سالگی در 1 آبان ۱۳۵۶ش در نجف بهطور ناگهانی درگذشت؛ پزشکان علت وفات را مسمومیت دانستند و برای روشن شدن امر پیشنهاد کالبدشکافی دادند که امام خمینی با آن مخالفت کرد. ساواک و دولت عراق علت مرگ او را بروز سکته قلبی اعلام کردند.[5] بااینحال گفته شد حکومت پهلوی و ساواک در درگذشت ایشان دست داشتند.[6]
شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی
مصطفی امید آینده اسلام بود
آیتالله مصطفی خمینی در کنار علم و دانش و فقاهت، مبارزه و جهاد را نیز در مکتب پدر آموخت و پا به پای امام خمینی در صحنههای سیاسی و مبارزاتی قدم نهاد. حیات سیاسی سیدمصطفی با حیات سیاسی امام خمینی(ره) و نهضت اسلامی کاملا آمیخته و تفکیکناپذیر است. مستندات تاریخی بیانگر این است که وی همیشه و در همه حوادث اصلی و فرعی تاریخی و سیاسی، همراه و همگام با امام بوده و در متن رخدادها قرار داشته است. گرچه امام خمینی همیشه جدّیت سیدمصطفی را در تحصیل بر سایر امور و مسائل مقدم میدانستند، سیدمصطفی درعمل، ضمن برآوردن آن خواسته به صورت کامل، تلاشهای مضاعفی در مورد مراقبت و سلامتی امام، ارتباطات افراد مختلف با ایشان، مبادله اطلاعات مربوط به نهضت اسلامی، بهویژه در دوران تبعید در ترکیه و عراق، سفرهای سیاسی به کشورهای اسلامی، ارتباطات گسترده با مبارزان ایرانی و غیرایرانی به منصّه ظهور رسانید. اعتماد امام به تواناییهای آیتالله سیدمصطفی در زنده نگاه داشتن شعله مبارزه و نهضت انقلابی به قدری بود که در زمان تبعید بیخبر از دستگیری فرزندشان در نامهای از ترکیه، «حاج آقامصطفی را وکیل تامالاختیار خود»[7] در این مسیر قرار دادند.
شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی در کنار امام خمینی در تبعیدگاه ترکیه (بورسا؛ سال 1343)
نسبت حاج آقا مصطفی با رهبری نهضت و ویژگیهای شخصیتش او را به یکی از یاران اصلی نهضت امام خمینی تبدیل کرده بود؛ ازهمینرو پس از شهادت حاج آقا مصطفی، امام از ایشان با عنوان «نور چشم خود» و «امید آینده اسلام» یاد کردند و فرمودند: «من امید داشتم که این مرحوم (حاج آقا مصطفی) شخص خدمتگذار و سودمند برای اسلام و مسلمین باشد، ولی لا راد لقضائه و ان الله لغنی عن العالمین».[8] همچنین به گفته شاهدان «امام در یازدهمین روز وفات سیدمصطفی، که برای تدریس تشریف آوردند، در ابتدای سخن فرمودند که خداوند تبارک و تعالی الطاف خفیهای دارد و وفات مرحوم آقا مصطفی را یکی از الطاف خفیه الهی دانستند».[9]
آیتالله خامنهای در تبیین این تعبیر حضرت امام و آثار این لطف خفیه در پیشبرد نهضت مبارزه فرمودهاند: «مسئله شهادت ناگهانی این روحانی بزرگ و شخصیت عالیقدر، جریان مبارزات را در ایران از یک گذرگاه بسیار حساسی گذراند و مبارزات را وارد یک مرحله جدید و همه افراد را به شخصیت والای امام ــ این پدر صبور و بردبار ــ واقف کرد. در حقیقت مهمترین وسیلهای که توانست این مبارزه را در شکل تودهای عجیب و جدید در عرصه تاریخ ایران حاضر کند، این حادثه بزرگ و این شهادت پرارج بود».[10]
نسخه دوم امام خمینی
آیتالله خامنهای در 20 مهر 1362ش در بیاناتی درباره شخصیت و شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و در 30 مهر 1396 در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت آیتالله سیّدمصطفی خمینی درباره ایشان صحبت کردند. از نگاه آیتالله خامنهای، در بین افراد فعال در نهضت مبارزه افراد پرکار و پرتلاشی وجود داشتند اما آنچه حاج آقامصطفی را بارزتر میکرد، جامعیت ایشان در ابعاد مختلف بود. ایشان در دومین سالگرد شهادت حاج آقا مصطفی فرمودند: «مصطفی امید آینده ما و خمینیِ آینده ایران بود. آن استعداد و دانش زیاد، روحیه بسیار خوب و عالی و اندیشه درست، میتوانست برای آینده ایران ذخیرهای پایانناپذیر باشد و حادثه شهادت او توانست نشاندهنده شخصیت معنوی او باشد».[11] همچنین ایشان در جایی دیگر در توصیف سیدمصطفی بر شباهت ایشان به امام خمینی تأکید و چنین اظهار کردند: «... از لحاظ جنس و فلز شخصیتی، حاج آقا مصطفی (رضواناللهعلیه) نسخه دوم خود امام بود».[12]
از مهمترین ویژگیهایی که رهبر انقلاب درباره آیتالله سیدمصطفی خمینی بر آن تأکید کردهاند عبارت است از پارسایی و بیاعتنایی به ظواهر دنیا، اخلاق ممتاز، تواضع، هوش و درک سیاسی فوقالعاده، شجاعت و مدیریت؛ برای مثال درباره هوش و درک سیاسی حاج آقا مصطفی فرمودهاند: «از لحاظ سیاسی مرحوم حاج آقا مصطفی فرد فوقالعاده بااستعدادی بود. در هر کاری و در هر چیزی که وارد میشد، آن استعداد و هوشمندی فوقالعاده در ایشان محسوس بود و در آن کار، خودش را نشان میداد. ... و مسائل سیاسی را بسیار خوب میفهمیدند... درک سیاسی ایشان بسیار بالا و واقعبینانه و تیز بود».[13] یا درباره پارسایی و اخلاق ممتاز ایشان چنین فرمودهاند: «مرحوم حاج آقا مصطفی مطلقا آقازادگی نداشت. نه لباسش، نه عبایش، نه کفشش، نه زندگی خصوصیاش، خانهاش، مطلقا هیچ بوی آن تفاخر آقازادگی و اینها ازش نمیآمد».[14]
افزون بر این، آیتالله خامنهای در سخنان خویش تصویری از مدیریت بسیار قوی آیتالله سیدمصطفی خمینی ارائه دادهاند. مدیریت فعالیتهای سیاسی بیت امام خمینی، تفسیر اعلامیههای امام در دوران تبعید، آگاهسازی مردم و راهاندازی حرکت اعتراضی نسبت به دستگیری امام و شعلهور ساختن اولین جرقه قیام تاریخی 15 خرداد 1342ش، فعال نگه داشتن نهضت امام و مدیریت ارتباط میان ایشان و انقلابیون از جمله شاخصترین مواردی است که در اندیشه و کلام رهبر انقلاب درباره شهید سیدمصطفی خمینی(ره) به آنها اشاره شده است.
پینوشتها:
[1]. یادها و یادمانها، کمیته علمی کنگره شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی، ج 2، تهران، 1376، ص 376.
[2]. جواد ملاییپور قرجهداغی،
شهید مصطفی خمینی در نگاه تاریخ، تهران، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، 1383، ص 24.
[3]. سجاد راعی گلوجه،
زندگینامه و مبارزات آیتالله سیدمصطفی خمینی، تهران، عروج، 1384، ص 44.
[4]. علی ثقفی،
آیتالله مجاهد سیدمصطفی خمینی در آینه خاطرات، تهران، عروج، 1396، ص 10.
[5]. عمادالدین باقی، «مروری بر زندگینامه آیتاللّه شهید حاج سید مصطفی خمینی»،
اطلاعات (ویژهنامه)، ج 1، ش ۲۲۲۷ (۱ آبان ۱۳۷۶)، ص 4.
[6].
اسناد آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شهید آیتاللّه مصطفی خمینی، ش ۳۹۳، ص ۱۶.
[7]. سیدروحالله خمینی،
صحیفه امام، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1389، ص ۴۳۱.
[9]. غلامعلی رجایی،
برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1392، ص 248.
[10]. سخنرانی آیتالله خامنهای بهمناسبت دومین سالگرد شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی، 30/ 7/ 1358.
[12]. سخنرانی آیتالله خامنهای در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت آیتاللّه سیدمصطفی خمینی، 30/ 7/ 1396.
[13]. ماهنامه فرهنگی تاریخی
شاهد یاران، ش 12
(آبان 1385)، ص ۳.