پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ با سقوط دولت قاجاریه و روی کار آمدن پهلویها، تاریخ ایران در مناسبات خارجی وارد مرحلهای جدید شد و یکبار دیگر، درخواست کشورهای اروپایی در سال 1323ش برای کسب امتیاز نفت مناطق جنوب شرق و شمال کشور از سر گرفته شد که طبق روال قبلی، به رقابتهایی بین آنها انجامید، اما سرانجام همگی در کسب آن ناکام شدند. پس از اشغال ایران (1320ش) در زمان جنگ جهانی دوم، کابینه ساعد مراغهای مذاکراتی را با دولتهای انگلیس و آمریکا برای استخراج نفت جنوب شرق مطرح کرد. دولت روسیه برای جلوگیری از نفوذ این دو کشور در شمال ایران که آن را حیات خلوت خود میدانست و دور کردن خطر از مرزهای جنوب خود، درصدد کسب امتیاز نفت شمال برآمد و سرگئی کافتاردازه را بهنمایندگی برای کسب امتیاز نفت شمال روانه ایران کرد. نوشتار پیش رو، در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که کافتارادزه، نماینده شوروی، تا چه اندازه توانست اهداف تعریفشده از سوی دولت متبوع خود درباره تحصیل امتیاز نفت شمال ایران را محقق سازد؟
شوروی و امتیاز نفت شمال
پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و برکناری رضاشاه موضوع واگذاری امتیاز نفت به شرکتهای آمریکایی و اروپایی دوباره مطرح شد. در حقیقت، در این برهه حساس تاریخی، به دلیل نیاز غرب به نفت برای تأمین انرژی و ترمیم خرابیهای جنگ و رونق بخشیدن به اقتصاد درهمریخته پس از جنگ، رقابت بر سر تصاحب حوزههای نفتی بار دیگر از سر گرفته شد. در آبان 1322ش ــ همزمان با کابینه علی سهیلی ــ نمایندگانی از جانب شرکت انگلیسی شل و شرکت آمریکایی استاندارد واکیوم به ایران آمدند و برای کسب امتیاز استخراج نفت، البته در محدوده خارج از حدود امتیاز شرکت نفت انگلیس و ایران، یعنی جنوب شرقی ایران (بلوچستان)، مشغول مذاکره شدند که با سقوط حکومت سهیلی، این مذاکرات در دولت ساعد مراغهای دنبال شد.[1]
در اوایل مرداد 1323ش، یکی از نمایندگان مجلس چهاردهم این اطلاعات جنجالبرانگیز را فاش ساخت که ساعد مخفیانه یک امتیاز نفتی در نواحی جنوبی به شرکتهای آمریکایی و انگلیسی پیشنهاد کرده است؛ همچنین، شایع شده بود که به محض خروج نیروهای شوروی از کشور، در نواحی شمالی امتیازی به شرکت استاندارد واکیوم داده خواهد شد. دو ماه بعد شورویها، با درخواست همان امتیاز، واکنشی آرام و پیشبینیپذیر نشان دادند. علت اصلی تقاضای شورویها برای امتیاز نفت شمال را میتوان تلاش آنها برای برقراری نوعی موازنه قدرت در ایران دانست: شورویها وقتی متوجه شدند که آمریکاییها درصدد تحصیل امتیاز نفت جنوب شرقی ایران هستند، با توجه به اینکه انگلیسیها هم از مدتها قبل بر منابع جنوب و جنوب غربی دست انداخته بودند، بر آن شدند که منابع نفت شمال ایران را تصاحب کنند. گرچه روسها از دیرباز بنا به خصلت سیاست تجاوزکارانه خویش، به منابع نفت شمال ایران چشم طمع دوخته بودند، ولی این وضع فرصت مناسبی برای آنها بهوجود آورد. جورج کنان، کاردار سفارت آمریکا در مسکو، نوشته است:
«انگیزه اصلی رفتار اخیر شوروی در شمال ایران شاید صرفا نفت نباشد، بلکه نگرانی از نفوذ احتمالی خارجیها در آن منطقه که با مسئله وجهه عمومی ارتباط مییابد نیز مطرح است. نفت شمال ایران مهم است، اما نه به عنوان چیزی که مورد نیاز روسیه است، بلکه به عنوان چیزی که ممکن است در صورت بهرهبرداری هر کشور دیگری از آن، خطرناک باشد».[2]
سرگئی کافتارادزه: میهمان ناخوانده اما پرادعا
شورویها بر پایه گزارشهای دقیقی که ماکسیموف، سفیرکبیر آنها، از تهران ارسال میکرد، از مذاکرات ایران با کمپانیهای نفتی دیگر آگاهی یافتند و براساس آن تصمیم گرفتند برای تحصیل امتیاز نفت شمال نماینده عالیمقامی به تهران اعزام کنند.[3] در 15 شهریور 1323ش مجید آهی، سفیر ایران در مسکو، طی تلگرافی به دولت ایران اعلام کرد که هیئتی از طرف دولت شوروی برای مذاکره راجع به نفت کویر خوریان قصد دارند به ایران بیایند.[4] دولت ساعد هم به سفیر خود اطلاع داد و از ملاقات و مذاکره آنها اظهار مسرت کرد؛ بدینترتیب، هیئت روسی به ریاست سرگئی کافتارادزه، یکی از معاونان زمخت و خشن وزارت امور خارجه شوروی، و جمعی از کارشناسان نفتی، در 24 شهریور به تهران آمدند.[5]
سفر هیئت پارلمانی ایران به سرپرستی محمد ساعد مراغهای به شوروی
شماره آرشیو: 5855-11ع
کافتارادزه به محض ورود به ایران، به بازدید از استانهای شمالی تحت اشغال روسها اقدام کرد. وی پس از بررسی مناطق شمالی، به تهران بازگشت و در یک سخنرانی هدف خود از سفر به ایران را چنین بیان کرد: «من در رأس یک هیئت دولتی به منظور مطالعه وضع شرکت خوریان و تحصیل اطلاعات در مورد منابع طبیعی نفت شمال، وارد ایران شدهام و با اجازه دولت خود (روسیه) پیشنهادی به دولت ایران تقدیم خواهم داشت که امتیاز کشف و استخراج نفت در مناطق شمال ایران به دولت شوروی واگذار گردد».[6]
پس از مدتی سکوت و سیاست دولت، سرانجام، دولت ساعد در ۱۶ مهر ۱۳۲۳ش، در جلسه خصوصیِ مجلس شورای ملی اعلام کرد: «هیئت دولت تصمیم گرفته است که موضوع اعطای امتیاز نفت، تا خاتمه جنگ جهانی و معلوم شدن وضعیت اقتصادی جهان مسکوت بماند».[7] این تصمیم دولت اقدامی علیه شوروی تلقی شد و رئیس هیئت نمایندگی شوروی، آن را سیاستی با هدف تیرگی روابط دو کشور توصیف کرد.
هنگامیکه کافتارادزه با پاسخ منفی دولت ساعد روبهرو شد ملاقاتهای جداگانهای با محمدرضا پهلوی انجام داد. وی ضمن بیانات خود به شاه، از کندی روند مذاکرات و نارضایتی از ساعد مراغهای خبر داد. وی از شاه خواست که توصیههای لازم را به ساعد مراغهای به مظنور پیشرفت مذاکرات گوشزد کند؛ همچنین به محمدرضا پهلوی هشدار داد در صورتی روابط ایران و شوروی ادامه خواهد داشت که ایران نسبت به این مذاکرات پاسخ مثبت دهد، اما شاه درخواست کافتارادزه را رد کرد و آن را بر عهده مجلس و دولت گذاشت.[8]
سرگئی کافتارادزه
بااینحال، کافتارادزه، با به راه انداختن یک جلسه مطبوعاتی در سفارت شوروی، درخواست امتیازش را دوباره تکرار و رفتارهای «غیردوستانه و غیرصمیمانه» دولت ساعد را تقبیح کرد و در لفافه ایرانیها را به سرنگون کردن دولتشان فراخواند. کافتارادزه میهمان ایران بود و چنین رفتاری با هر معیاری غیرمؤدبانه تلقی میشد، و تأثیرش را هم برجا گذاشت و باعث شد نظر بسیاری از مردم و نیروهای بیطرف نسبت به اتحاد جماهیر شوروی منفی شود.
کافتارادزه دست خالی به خانه بر میگردد
اقدامات و پیشنهاد کافتارادزه با واکنش و مخالفت شدید دولت، مردم و مطبوعات روبهرو شد؛ به طوریکه علاوه مواضع صریح دولت ساعد در رد درخواست شوروی، در مجلس نیز، مخالفان سیاست شوروی از جمله محمد مصدق، ضمن پشتیبانی از مقاومت دولت ساعد، برای قطع امید شورویها از نفت ایران و شکست کمیسیون سیاسی و نفتی کافتارادزه به فعالیت پرداختند. در بیرون از مجلس، مطبوعات خواهان حفظ استقلال ایران، با رد خواستههای شوروی از تصمیم دولت و مجلس حمایت کردند؛ برای مثال، پس از مصاحبه کافتارادزه برای درخواست امتیاز نفت شمال، روزنامه «مرد امروز» چنین پاسخ داد:
«آقای کافتارادزه، معادن نفت مال آقای ساعد یا مجلس نیست که بتواند امتیاز آن را به شما بدهد. معادن نفت حتی به دولت فعلی هم تعلق ندارد که بتواند آن را معامله کند. معادن نفت ایران متعلق به ملت ایران است و مالک آن، نسلهای آینده هستند. ... عدم توانایی ما برای استخراج آن دلیل معامله نمیشود. ... همان خبط و خطایی که نسل گذشته با اعطای امتیاز نفت جنوب به انگلیسیها مرتکب شد، برای سرشکستگی چند سال ما کافی است و دیگر ما را به خیانت در امانت جدید وادار ننمایید. ... ما به وجود رجالی چون آقای ساعد افتخار میکنیم و از مجلس خود در این قضیه، نهایت رضایت را داریم».[9]
البته این تمام اجرا نبود؛ در آن سوی دیگر، حزب توده و اتحادیههای وابسته به آن و نمایندگانش در مجلس شورای ملی از پیشنهاد نامبرده پشتیبانی کردند. روز 5 آبانماه 1323ش نخستین تظاهرات حزب توده به منظور پشتیبانی از اعطای امتیاز نفت شمال به دولت استالین در تهران برپا شد. در این تظاهرات سربازان و افسران شوروی سوار بر چند دستگاه کامیون در اطراف و جوانب تظاهرکنندگان به حرکت درآمدند و از آنها حمایت کردند. تظاهرات علیه دولت ساعد فقط در تهران انجام نشد، در رشت، تبریز، اصفهان، قزوین و مشهد نیز با تحریک عوامل شوروی و حزب توده تظاهراتی علیه دولت برپا شد.[10]
در همین زمان، دکتر مصدق در آذرماه ۱۳۲۳ش طرحی به قید دو فوریت به تصویب مجلس رساند که براساس ماده اول آن هیچ نخستوزیر و وزیر و کفیل وزارتخانه و معاون نمیتوانست درباره امتیاز نفت با هیچ یک از نمایندگان رسمی و غیررسمی دول مجاور و غیرمجاور یا نمایندگان شرکتهای نفت و هر کس غیر از این، مذاکراتی که اثر قانونی دارد بکند.[11] تصویب طرح مصدق که به صورت قانون درآمد، جنجال بسیاری به پا کرد. در مجلس، عده زیادی، مخالف آن بودند و هنگام بحث، هیاهوی زیادی به راه افتاد، اما سرانجام به تصویب رسید.[12]
چند روز پس از تصویب طرح دکتر محمد مصدق، کافتارادزه در مصاحبهای با روزنامهنگاران و چند نفر از نمایندگان مجلس در محل سفارت شوروی، پیشنهاد امتیاز شوروی را به سود ایران دانست و عمل مجلس را در تصویب طرح دکتر مصدق، یک اشتباه شمرد و روز بعد، ایران را بدون خداحافظی با مقامات رسمی و البته دست خالی ترک کرد.[13]
فرجام سخن
موضوع نفت شمال، به عنوان یکی از مسائل بحثبرانگیز در روابط ایران با روسیه (شوروی)، در دو مقطع از تاریخ ایران اهمیت بسیاری پیدا کرد: یکی در سال نخست پس از کودتای 3 اسفند 1299ش و دیگری پس از شهریور 1320ش در زمان جنگ جهانی دوم و اشغال ایران. علت اهمیت نفت شمال در این دو مقطع به این خاطر بود که سیاستمداران ایران در تلاش برای نزدیکی به نیروی سوم، از نفت شمال برای تحقق این دکترین استفاده کردند. در مقاطعی دولت شوروی، خصوصا در زمان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم تقاضای کسب امتیاز نفت شمال را کرد. شوروی که در این زمان از حمایت حزب توده و برخی عوامل داخلی در ایران برخوردار بود و معاون کمیسریای خارجی خود، کافتارادزه، را به این منظور به ایران فرستاده بود، با تصویب طرح مجلس شورای ملی ایران مبنی بر منع مذاکرات اعطای امتیاز نفت ناکام ماند. از این زمان به بعد، شورویها نقشه جدیدی برای بهدستآوردن نفت شمال ایران طرح کردند و آن، ایجاد بحران در آذربایجان بود.
پینوشتها:
[1]. علیاکبر نقیپور،
تاجی بر تارک تاریخ معاصر، تهران، ایران مهر، 1380، ص 49.
[2]. یرواند آبراهامیان،
ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1384، صص 258-259.
[3]. غلامحسین میرزاصالح،
خاطرات سیاسی احمد آرامش، تهران، نشر جی، 1369، ص 23.
[4]. حسین پیرنیا،
ده سال کوشش در راه حفظ بسط حقوق ایران در نفت، بینا، چاپخانه دانشگاه تهران، 1331، ص 16.
[5]. علیاکبر نقیپور، همان، ص 51.
[6]. مصطفی فاتح،
پنجاه سال نفت ایران، تهران، پیام، 1358، ص 355.
[7]. ناصر نجمی،
دولتهای ایران از کودتای ۱۲۹۹ تا آذرماه ۱۳۵۸، ج ۱، تهران، گلشائی، ص ۶۶۳.
[8]. ایرج ذوقی،
مسائل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، تهران، پاژنگ، 1370، صص 140-142.
[9]. محمد مسعود،
روزنامه مرد امروز، به کوشش محمدعلی سپانلو، ج 1، تهران، اسفار، 1363، ص 6.
[11].
صورت مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره چهاردهم، جلسه یازدهم، آذرماه ۱۳۲۳.
[12]. باقر عاقلی،
نخستوزیران ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، جاویدان، ۱۳۷۴، ص ۵۵۷.
[13]. عبدالرضا هوشنگ مهدوی،
سیاست خارجی ایران (۱۳۵۷- ۱۳۰۰)، تهران، البرز، 1374، صص 95-96.