کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

استعمار انگلستان در آفریقا؛

گستره‌ غارتگری در قاره سیاه

12 اسفند 1403 ساعت 11:41

مولف : محمدرضا چیت سازیان

روند استعمارگری انگلستان در قرن نوزدهم و بیستم به اوج خود رسید به نحوی که هنگامی که آفتاب در بخشی از مستعمرات این کشور طلوع می‌کرد در بخشی دیگر رو به غروب بود. در واقع دامنه و گسترده مستعمرات انگلستان در جهان بسیار وسیع بود و بیشتر قاره‌ها را در بر می‌گرفت، اما این موضوع در قاره آفریقا چگونه بود؟


 
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ توسعه‌طلبی در روابط واحدهای سیاسی در تاریخ بشر همواره به چشم می‌خورد، اما آنچه با عنوان استعمار از آن نام برده می‌شود تقریبا از قرن پانزدهم میلادی آغاز شده است. این رویکرد را ابتدا کشورهای اروپایی در پیش گرفتند. دلیل آن هم پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیک این کشورها بود که به ساخت و توسعه وسایل حمل و نقل و تجهیزات و ادوات نظامی منجر شد. اولین کشوری که می‌توان نام استعمارگر بر آن گذاشت پرتغال است که با در نوردیدن دریاها و قاره‌ها برخی از مناطق جهان را به تصرف خود درآورد، اما بی‌شک مهم‌ترین این کشورها انگلستان است که مستعمرات بسیاری را در جهان به‌دست آورد.
 
روند استعمارگری انگلستان در قرن نوزدهم و بیستم به اوج خود رسید به نحوی که هنگامی که آفتاب در بخشی از مستعمرات این کشور طلوع می‌کرد در بخشی دیگر رو به غروب بود. در واقع دامنه و گسترده مستعمرات انگلستان در جهان بسیار وسیع بود و بیشتر قاره‌ها را در بر می‌گرفت، اما این موضوع در قاره آفریقا بیشتر به چشم می‌خورد. دلیل آن هم روشن بود: بسیاری از مناطق آفریقا به واسطه فقر و نبود اقتدار دچار خلأ قدرت بودند و همین مسئله سبب می‌شد انگلستان نگاه خاصی به این قاره داشته باشد؛ البته این موضوع در مورد سایر قدرت‌های اروپایی نیز مصداق دارد، اما انگلستان به واسطه اینکه دامنه فعالیت استعماری‌اش بیش از سایر قدرت‌های اروپایی بود جایگاه خاصی در این زمینه دارد. بر این اساس، تلاش خواهیم کرد در سطور زیر به استعمار انگلستان در قاره آفریقا متمرکز شویم و دامنه و حدود و ثغور آن را ارزیابی کنیم.
 
مصر دروازه ورود به هند
شاید از میان مستعمرات انگلستان در قاره آفریقا مصر مهم‌ترین آنها به‌شمار آید. این کشور به واسطه موقعیت راهبردی‌اش موضوعی مهم برای انگلستان قلمداد می‌شد. در واقع به واسطه کنترل این کشور بر کانال سوئز، که نقطه‌ای مهم در مسیر تجاری به هند بود، انگلستان به آن نگاه خاصی داشت. انگلستان مصر را در سال 1882م اشغال و آن را به مرکز راهبردی امپراتوری بدل کرد؛ البته انگلستان مصر را به‌راحتی به‌دست نیاورد و برای تصرف آن با فرانسه رقابت شدیدی داشت. در پی شورش اعرابی‌پاشا در مصر و مشغول شدن فرانسه به مسائل داخلی‌اش بود که لندن توانست مصر را به چنگ آورد و سلطه خود را بر این کشور تحمیل کند. انگلستان به کمک مصر توانست بعدها سودان را که از دیگر مناطق آفریقایی بود، تصرف کند و از آن برای مدیریت منابع آب کمال بهره را ببرد.[1]
 
کنیا سرزمین حاصلخیز
یکی دیگر از کشورهایی که در قاره آفریقا در دوران استعمار مد نظر انگلستان قرار گرفت کنیا بود. این کشور در شرق قاره آفریقا، به واسطه زمین‌های حاصلخیز و آب و هوای نسبتا معتدل، که در آفریقا کمتر مشاهده می‌شد، در کانون توجه انگلستان قرار گرفت. در واقع انگلستان بعد از تصاحب این منطقه مهاجران اروپایی را به کشت محصولات کشاورزی نظیر چای و قهوه تشویق کرد. سابقه حضور انگلستان در کنیا به کنفرانس برلن در فاصله نوامبر 1884م تا 1885م برمی‌گردد که به ابتکار بیسمارک تشکیل شد. این کنفرانس، که به دنبال اعتراض فرانسه و بلژیک و حتی آلمان نسبت به توافق 1884م انگلستان و پرتغال درباره چگونگی سلطه انگلستان بر رودخانه کنگو برگزار شد، شرایط تقسیم آفریقا را به نحوی تعیین کرد که سهم هر یک از دول استعمارگر مشخص شود. در واقع از اینجاست که تقریبا به صورت کلی آفریقا میان قدرت‌های اروپایی تقسیم می‌شود و کنیا یکی از کشورهایی است که به انگلستان می‌رسد.[2]
 
  شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
 
  سبک استعماری اروپاییان در آفریقا
 
  سایه سنگین چکمه بر سر سرزمین‌های آفریقایی
 
  کالاهای مغازه‌های برده‌فروشی چگونه تأمین می‌شدند؟
 

 
 
نیجریه و منابع فسیلی عظیم
از دیگر کشورهای آفریقایی که در دوران استعمار مد نظر انگلستان قرار گرفت نیجریه بود. نیجریه، با منابع غنی نفت و جمعیت زیاد، یکی از مستعمرات مهم انگلستان در غرب آفریقا بود. انگلستان از رهبران محلی برای اداره این کشور استفاده کرد و نیجریه به یکی از مراکز تجاری مهم در آفریقا تبدیل شد. انگلستان در سال 1861م بر این کشور سلطه یافت. در این سال بود که رهبر این کشور در یک کشتی انگلیسی مجبور شد قراردادی را امضا کند که حاکمیت انگلستان را بر این سرزمین تضمین می‌کرد. این دوران مصادف با مقطعی بود که انگلستان در حال صنعتی شدن بود و لندن از منابع غنی و سرشار نیجریه همچون موتوری محرک برای صنعتی شدن خود بهره برد؛ البته سلطه انگلستان تنها جنبه تجاری و اقتصادی نداشت و ابعاد فرهنگی نیز در این ماجرا پررنگ بود؛ به نحوی که لندن زبان، دین و حتی نظام آموزشی خود را به این کشور تحمیل کرد. این تأثیرگذاری به قدری ماناست که امروز زبان رسمی کشور نیجریه زبان انگلیسی است. نکته دیگر این است که جمعیت نیجریه در حدود دویست‌میلیون نفر است و به عنوان پرجمعیت‌ترین کشور قاره آفریقا نیروی انسانی آن می‌توانست برای انگلستان در مواقع ضرور راهگشا باشد.[3]  
 
آفریقای جنوبی و جنگ با بوئرها
از دیگر کشورهای آفریقایی که سابقه استعمار انگلستان را در کارنامه خود دارد آفریقای جنوبی است. استعمار انگلستان در آفریقای جنوبی به کشف معادن طلا و الماس برمی‌گردد. پس از این وقایع بود که شهروندان انگلستان وارد این منطقه شدند و تلاش کردند از ثروت طبیعی این منطقه برای خود چیزی به‌دست آورند. بااین‌حال، آنها با هلندی‌های ساکن در آفریقای جنوبی، که بوئرها نامیده می‌شدند، درگیر شدند. بوئرها خود در قرن هفدهم میلادی به آفریقا مهاجرت کرده بودند و این مسئله موجب درگیری شدید و منازعات طولانی میان طرفین شد. این روند در نهایت به جنگ معروف سال 1899م منتهی شد. ابتدا بوئرها در جنگ موفق بودند و توانستند بسیاری از پادگان‌ها را به تصرف خود درآورند، اما در نهایت مهاجران انگلیسی بودند که با کمک دولت انگلستان توانستند بر رقیب خود پیروز شوند و سرزمین ثروتمند آفریقای جنوبی را به تصرف خود درآورند.[4]
 
  شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
 
  «کشاورزان هلندی» چگونه کمر استعمارگر پیر را شکستند؟
 
  شباهت‌ها و تفاوت‌های بوئرها و ایرانی‌ها در یک مصاف
 
 
 
غنا ساحل طلا
غنا از دیگر کشورهایی است که تحت سلطه و استعمار انگلستان قرار گرفت. البته این کشور به واسطه منابع غنی طلا پیش از انگلستان سابقه استعمار را تجربه کرده بود. غنا در ابتدا و در قرن پازدهم میلادی به تصرف پرتغال درآمد، اما سلطه پرتغالی‌ها چندان به درازا نینجامید و این کشور تحت سلطه و استعمار انگلستان قرار گرفت. غنا که به سرزمین طلا معروف شده بود سال‌ها مستعمره انگلستان بود؛ البته طلا تنها منبعی نبود که انگلستان از غنا غارت می‌کرد؛ کاکائو نیز از دیگر منابع و ثروت سرزمین طلا به‌شمار می‌آمد که تجارت آن ثروت هنگفتی را روانه جیب سرمایه‌گذاران انگلیسی کرد. این منطقه در نهایت بعد از سال‌ها مبارزه علیه انگلستان در سال 1957م بود که به استقلال رسید و توانست از شر انگلیسی‌ها رهایی یابد.[5]
 
استعمارگران انگلیسی در آفریقا
 
سایر کشورها
حضور انگلستان در قاره آفریقا به همین چند کشور محدود نماند. انگلیسی‌ها حضور و نفوذ گسترده و بسیار قدرتمندی در قاره آفریقا داشتند و محدوده آن سراسر قاره را در بر می‌گرفت. از جمله کشورهای دیگری که در این قاره به کنترل انگلستان درآمد می‌توان به سیرالئون، زامبیا و زیمباوه، بوتسوانا، تانزانیا و اوگاندا اشاره کرد. در یک جمله می‌توان گفت که هیچ قدرت اروپایی نتوانست در دوره استعمار به اندازه انگلستان سرزمین و منابع در قاره آفریقا به‌دست آورد و دستاوردهای انگلستان در قاره سیاه بی‌مانند بود.[6]
 
آخرین حلقه از زنجیره استعمار انگلستان
استعمار انگلستان در قاره آفریقا آن‌قدر وسیع و گسترده است که این کشور تا امروز درگیر این ماجراست. همین اواخر یعنی در مهر 1403ش بود که انگلستان اعلام کرد از مجمع‌الجزایر چاگوس، که متعلق به جزیره موریس است، خارج خواهد شد؛ البته این خروج به طور کامل انجام نخواهد شد؛ زیرا پایگاه‌های نظامی انگلستان و آمریکا در دیگو گارسیا، یکی از جزایر این مجمع الجزایر، قرار دارد؛ بااین‌حال، مردم بومی منطقه، که سال‌ها پیش آواره شدند، می‌توانند دوباره به سرزمین خود بازگردند و در آنجا زندگی کنند؛ البته حکم تخلیه این منطقه مربوط به سال 1965م است که توسط نهادهای مرتبط با سازمان ملل صادر شده بود، اما انگلستان اجرای آن را تا دهه‌ها به تأخیر انداخت. این نمونه آشکارا نشان می‌دهد که انگلستان تا چه اندازه درگیر فعالیت‌های استعماری در قاره آفریقا بوده است.[7]  
 
در مجموع باید گفت که استعمار انگلستان در قاره آفریقا زنجیره وسیعی از کشورهای مختلف را در قرون متمادی در بر گرفته است: از مصر در شمال آفریقا، که موقعیت راهبردی‌اش در مواقع حساس برای انگلستان بسیار مهم تلقی می‌شد، تا کشورهایی مانند آفریقای جنوبی، که منابع سرشار طلا و الماسش آن را به یکی از مراکز مهم اقتصادی انگلستان بدل کرده بود، از کنیا در شرق این قاره، که به واسطه زمین‌های حاصلخیزش یکی از مناطق مهم مستعمراتی به‌شمار می‌آمد، تا غنا در غرب، که معادن طلای آن زبانزد بود، به‌ویژه که هر یک از این کشورها دارای مزیت‌ها و امتیازات خاصی بودند و هر کدام می‌توانستند در جایی به کار انگلستان بیایند. یکی دارای مزیت اقتصادی، یکی دارای مزیت سیاسی و فرهنگی و دیگری دارای مزیت راهبردی بود و هر کدام می‌توانست به افزایش قدرت و نفوذ انگلستان یاری رساند. به این ترتیب، انگلستان در مقطعی توانسته بود در سراسر قاره آفریقا برای خود مناطق مستعمراتی دست و پا کند و از آن حداکثر بهره را ببرد.
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. احمد نقیب‌زاده، تاریخ دیپلماسی و روابط بین‌الملل، تهران، نشر قومس، 1388، ص 121.
[2]. همان‌جا.
[3]. معصومه نصیری، جمهوری فدرال نیجریه: تاریخ، فرهنگ، سیاست و اقتصاد، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1390، صص 1-17.  
[4]. «آغاز جنگ استعماری هلند و انگلستان در افریقای جنوبی»، دنیای اقتصاد، ش 3602 (20 مهر 1394).
[5]. سیدهیبت‌الله صدرالسادات‌زاده، آشنا با جمهوری غنا و ادیان و مذاهب موجود در این کشور، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر مصطفی، 1397، صص 22-24.
[6]. مسعود بلغانی، مروری بر قاره افریقا، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، 1374، صص 130-139.
[7]. «واگذاری حاکمیت مجمع‌الجزایر چاگوس: سرنوشت پایگاه بمب‌افکن‌های آمریکا در اقیانوس هند چه می‌شود؟»، قابل دسترسی در:
https://parsi.euronews.com/2024/10/03/american-long-range-bomber-base-in-diego-garcia-as-chagos-sovereignty-cedes
 


کد مطلب: 25832

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/article/25832/گستره-غارتگری-قاره-سیاه

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir