محمدرضاشاه، خانواده و اطرافیانش از زمان فرار تا زمان مرگ وی در 5 مرداد 1359، یعنی در مدت 568 روز، به ترتیب در مصر، مراکش، باهاماس، مکزیک، امریکا، پاناما و مجدداً مصر اقامت کردند؛ بنابراین اولین و آخرین محل اقامت شاه فراری ایران کشور مصر بود. آیا این انتخاب صرفا از سر اجبار بود یا عوامل دیگری هم در این گزینش مداخله داشتند؟
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ تشدید تظاهرات مردمی و حرکت انقلاب اسلامی ایران به سوی پیروزی نهایی باعث شد محمدرضاشاه پهلوی در تاریخ 26 دیماه 1357 کشور را ترک کند و کشور مصر را برای اقامت اولیه خود برگزیند. اما تقدیر به گونهای رقم خورد که پس از حدود یک سال و نیم دربهدری وی، همین کشور عنوان آخرین اقامتگاه شاه برکنارشده ایران را نیز بهدست آورد. شاه از زمان فرار از ایران در کشورهای دیگری مانند مراکش، امریکا، باهاماس، مکزیک و پاناما نیز اقامت کرد، اما هیچ کدام از این کشورها حاضر نشدند به وی پناهندگی دائمی دهند و سرانجام محمدرضاشاه پهلوی در تاریخ 5 مرداد 1358 بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت و مصر به عنوان محل دفن جسد وی انتخاب شد.1 در این مقاله درصدد پاسخ به این پرسشیم که «چرا محمدرضاشاه پهلوی پس از فرار از ایران، کشور مصر را برای اقامت خود برگزید؟». در مسیر پاسخ به این پرسش، دلایل مختلفی را مطرح و تبیین خواهیم نمود.
دلایل اقامت محمدرضاشاه پهلوی در مصر
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بسیاری از مسئولان و مقامات رده بالای رژیم پهلوی ــ از ترس محاکمه ــ فرار را بر قرار ترجیح دادند و هر کدام کشوری را به عنوان محل اقامت یا پناهندگی خود برگزیدند. مهمترین کشورهایی که برای این منظور انتخاب شدند ایالات متحده امریکا و سایر کشورهای غربی ــ از قبیل کانادا و کشورهای اروپایی ــ بودند و بیشتر مقامات رده بالای رژیم پهلوی به این کشورها فرار کردند. اما سرنوشت مهمترین مقام رسمی حکومت پهلوی ــ یعنی محمدرضاشاه پهلوی ــ به طریق دیگری رقم خورد و وی تهران را به مقصد مصر ترک کرد و سرانجام همان کشور آخرین اقامتگاه شاه مخلوع ایران شد. به نظر میرسد عوامل و زمینههای متعدد و متنوعی را میتوان به عنوان دلایل اقامت اولیه محمدرضاشاه در مصر و نهایتا تعیین آن کشور به عنوان محل دفن وی در نظر گرفت. این عوامل عبارتاند از:
1. رویگردانی کشورهای دیگر از پذیرش شاه
شاه بعد از فرار از ایران، به مصر رفت. او تمایل داشت از آنجا به کشور دیگری مانند ایالات متحده امریکا برود، اما به گفته احمدعلی مسعود انصاری «مقامات امریکایی روی خوشی به این سفر نشان ندادند». غیر از امریکا، واکنش مراکش نیز این گونه بود و پادشاه این کشور به محمدرضاشاه پهلوی ــ که مدتی در این کشور اقامت داشت ــ گفت که «کنفرانس اسلامی در پیش است و شما باید بروید».2 اما این کشورها به امریکا و مراکش محدود نبودند، بلکه کشورهای دیگری از قبیل مکزیک و کشورهای ذرهای از قبیل پاناما و باهاماس نیز عذر شاه را خواستند و سایر کشورها نیز تمایل نداشتند با پذیرش شاه فراری ایران، اسباب گسترش روابط با حکومت آتی ایران را از بین ببرند؛ ازاینرو یکی از دلایل اصلی حضور و اقامت شاه در مصر رویگردانی کشورهای دیگر از پذیرش وی بود.
2. روابط گسترده و تاریخی ایران و مصر در زمان پهلوی
حکومت پادشاهی پهلوی ایران و حکومت پادشاهی ملک فاروق روابط گسترده تاریخی با یکدیگر داشتند و حتی در مقطعی، از ایجاد یک پیمان امنیتی و الحاق مصر به پیمان سعدآباد صحبت شد. پیمان سعدآباد در میانه دو جنگ جهانی و با وساطت انگلستان، میان برخی از کشورهای منطقه از قبیل ایران، عراق، ترکیه و افغانستان بسته شد و هدف اصلی آن مقابله با پیشروی و نفوذ کمونیسم و شوروی در این مناطق بود.3
در واقع نظامهای حاکم بر این دو کشور غربگرا و ضد کمونیست قلمداد میشدند. هرچند در دوران جمال عبدالناصر، مصر به سمت شوروی حرکت کرد و از غرب فاصله گرفت، با روی کار آمدن انور سادات سیاست خارجی مصر دوباره غربگرا شد و این زمینه مشترک تاریخی، یکی از دلایل مهم پذیرش اقامت محمدرضاشاه پهلوی در این کشور بود.
3. تمایلات غربگرایانه انور سادات و نقش محمدرضاشاه در نزدیکی مصر و امریکا
جمال عبدالناصر پیرو دیدگاه عدم تعهد در عرصه روابط بینالملل بود و حتی از پیشگامان جنبش عدم تعهد شناخته میشود. بااینحال روابط مصر و بلوک کمونیستی به رهبری شوروی در زمان ناصر گسترده بود، به گونهای که در این دوران شاهد حضور مستشاران نظامی و کارشناسان اقتصادی شوروی در مصر هستیم. اما با حضور انور سادات در رأس هرم سیاسی مصر، این کشور به سمت بلوک غرب و امریکا متمایل شد. عامل متصلکننده مصر به بلوک غرب و میانجی افزایش تعاملات مصر و امریکا محمدرضاشاه پهلوی بود. همین مسئله باعث نزدیکی خاندان سلطنتی ایران و حکومت پهلوی به خانواده سادات و نظام سیاسی مصر گردید. این روابط صمیمی و گسترده یکی دیگر از دلایلی بود که باعث شد مصر به عنوان اولین مقصد شاه فراری ایران انتخاب گردد.4
4. تاریخچه روابط خانوادگی پهلویها و خاندان سلطنتی سابق مصر
اولین همسر محمدرضاشاه پهلوی دختری از خاندان سلطنتی سابق مصر به نام فوزیه بود. هرچند این ازدواج آیندهای نداشت و بعد از مدت کوتاهی با طلاق پایان یافت، این مسئله (یعنی تاریخچه کوتاه وصلت پهلویها با خاندان سابق سلطنتی مصر) باعث احساس نزدیکی محمدرضاشاه پهلوی به این کشور و حکام و زمامداران آن گردد؛ بنابراین با تسامح میتوان یکی دیگر از دلایل انتخاب مصر به عنوان نخستین محل اقامت شاه را این تاریخچه و وصلت ناکام محمدرضاشاه پهلوی با خواهر شاه سابق مصر دانست.
5. جریانهای اسلامگرا در مصر و ترس از انقلاب اسلامی
یکی از کشورهای مسلمانی که همواره حکومتهای آن از دست جریانها و نهضتهای اسلامی خواب خوش نداشتند کشور مصر بود. از اوایل قرن بیستم در این کشور، یک جریان ریشهدار اسلامی ـ سیاسی با عنوان اخوانالمسلمین شکل گرفت که به کشورهای عربی دیگر نیز گسترش یافت. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز با گسترش قدرت و نفوذ جریانهای اسلامی در مصر مصادف بود و این مسئله ترس حکومت مصر از امکان سرایت انقلاب اسلامی ایران به این کشور را در پی داشت.5 از طرف دیگر نیز در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، بحث صدور انقلاب به سایر کشورهای اسلامی وجود داشت و همین مسئله باعث دو چندان شدن ترس حکام و زمامداران اقتدارگرای کشورهای مسلمان از قبیل مصر گردید؛ ازاینرو حکام این کشور با استقبال از شاه مخلوع ایران به نوعی به مخالفت خود را با انقلاب اسلامی ایران نشان دادند.
6. سیاستها و ترفندهای امریکایی
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران حکومت امریکا یکی از مهمترین متحدان خود را در منطقه استراتژیک و ژئوپلتیک خاورمیانه از دست داد. در درون هیئت حاکمه امریکا نیز در مورد نحوه مقابله با این مسئله اختلاف نظر جدی وجود داشت و آنها در این زمینه سردرگم بودند؛ به همین دلیل در این دوران شاهد اقدامات متناقضی از سوی امریکا در مواجهه با انقلاب اسلامی ایران هستیم. از یک سو این کشور تمایل نداشت حکومت پهلوی در ایران از بین برود و میخواست از هر طریقی که میتواند ــ مثلا از طریق کودتا ــ اسباب بازگردانی آن را فراهم کند و از طرف دیگر نیز میکوشید با انقلابیون و حکومت جدید ایران ارتباط برقرار کند؛ ازاینرو یکی از سیاستهای امریکا در این زمان کمک به استقرار شاه در یک کشور دوست و متحد بود.
در واقع امریکا در این مقطع نمیخواست با قبول استقرار شاه در خاک خود اسباب نارضایتی انقلابیون و دولت جدید ایران را فراهم کند؛ بدین ترتیب بهترین گزینه را اقامت شاه در یک کشور ثالث مانند مصر میدانست. هرچند بعد از این زمان محمدرضاشاه برای مداوای بیماری سرطانش مدتی در امریکا اقامت کرد، همین اقامت چندماهه شاه موجب افزایش نفرت انقلابیون ایران از امریکا گردید. یکی دیگر از دلایلی که باعث شد امریکا به شاه کمک کند لابی پهلویگرایان در وزارت خارجه امریکا بود. ویلیام شوکراس نیز در کتاب «آخرین سفر شاه» به این موضوع و کمک امریکاییان به اقامت شاه در مصر اشاره کرده است.6
جمعبندی
سقوط حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران به فرار محمدرضاشاه پهلوی و خانواده وی از ایران منجر شد. اما تنها مشکل شاه این مسئله نبود، بلکه رویگردانی کشورها از پذیرش وی و تغییر مداوم محل اقامتش در کشورهای مختلف از مشکلات جدی خاندان سلطنتی فراری ایران بهشمار میآمد. محمدرضاشاه، خانواده و اطرافیانش از زمان فرار تا زمان مرگ وی در 5 مرداد 1359 ــ یعنی 568 روز ــ به ترتیب در مصر، مراکش، باهاماس، مکزیک، امریکا (در بیمارستان نیویورک)، پاناما و مجدداً مصر اقامت کردند؛ بنابراین اولین و آخرین محل اقامت شاه فراری ایران کشور مصر بود. اما چرا مصر به عنوان اولین و آخرین اقامتگاه محمدرضاشاه پهلوی انتخاب شد؟ براساس آنچه در این مقاله بیان شد، دلایلی از قبیل رویگردانی کشورهای دیگر از پذیرش او، روابط گسترده تاریخی و خانوادگی خاندان پهلوی و حکام مصر و نزدیکی هر دو کشور به بلوک غرب در آن زمان، سیاستها و ترفندهای امریکا، ترس مصر از سرایت انقلاب اسلامی ایران به آن کشور و... باعث شد محمدرضاشاه در مصر اقامت گزیند و در همان کشور نیز از دنیا رود و به خاک سپرده شود.
کارتر که پیش از حذف نام حکومت پهلوی از صفحه سیاست، هم میزبان محمدرضاشاه بود و هم میهمان او، پس از سقوط این حکومت و دربهدری شاه فقط مدت کوتاهی پذیرای وی شد
شماره آرشیو: 111-11ع