دخالت انگلیسیها در امور داخلی ایران در دوره قاجار، با توجه به منابع تاریخی، کاملا مشهود و مبرهن بوده و نیاز به تکرار نیست. این رویکرد مداخله جویانه، بعد از انقلاب مشروطیت نیز تداوم یافت، چنان که انگلیسیها در کنار روسها، یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار در وضعیت شرایط سیاسی و اقتصادی بحرانی در ایران بودند. سردمداران انگلیسی که از روشن شدن افکار نخبگان سیاسی و فکری، نسبت به دخالتهای ناروا و کارشکنیهایشان، و همچنین نگرش منفی...
دخالت انگلیسیها در امور داخلی ایران در دوره قاجار، با توجه به منابع تاریخی، کاملا مشهود و مبرهن بوده و نیاز به تکرار نیست. این رویکرد مداخله جویانه، بعد از انقلاب مشروطیت نیز تداوم یافت، چنان که انگلیسیها در کنار روسها، یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار در وضعیت شرایط سیاسی و اقتصادی بحرانی در ایران بودند. سردمداران انگلیسی که از روشن شدن افکار نخبگان سیاسی و فکری، نسبت به دخالتهای ناروا و کارشکنیهایشان، و همچنین نگرش منفی مردم ایران در قبال سابقه تیره و ننگینِ خود پی برده بودند، بعد از بیش از یک قرن حضور مستقیم در صحنه، بعد از پایان جنگ اول جهانی و در اواخر قرن13ش، درصدد برآمدند تا از حضور آشکار و بی پرده در عرصه سیاسی ایران کاسته، و از طریق روشی زیرکانه در پشتِ پرده صحنه قدرت ایران حضور داشته و به فعالیتهای دخالتآمیزشان در راستای منافع کشور خود ادامه دهند. در این مقاله کوتاه، درصدد هستیم تا بر اساس مطالب نشریه «پیکان» (نشریه مذکور که در تهران منتشر می شد، به مدیریت وثوق همایون بود. اولین شماره آن در اول اسفند 1301ش انتشار یافته، و در ابتدا به طور نامنظم، هفته ای یک شماره منتشر می گردید)، نمونههایی از اقدامات مداخله جویانه و مزورانه انگلیسیها در مسائل داخلی کشورمان را در آخرین ماه سال 1301ش ارائه کنیم. کسانی که مداخلاتشان، تمام نقاط ایران را تحت پوشش قرار داده و در راستای دستیابی به منافع کشور متبوع خود، هر فرصتی را غنیمت میشمردند.
بنابر اخبار منتشر شده از سوی «پیکان» در اواخر اسفند 1301ش، کنسول انگلیس در آذربایجان ملاقاتی با شخصی به نام دکتر اسکندر که آشوری مذهب بوده، داشت و از تمایل دولت متبوع خود یعنی انگلستان برای ایجاد یک حکومت مستقل در شمال بینالنهرین سخن به میان آورد: «بر طبق نقشه آنها ارومیه و یک قسمت از سلماس بایستی جزء آن دولت موهومی بشود. هیچیک از ممالک اروپا با تشکیل چنین حکومت، و با تصمیم و سیاست دولت انگلیس مخالف نخواهد بود، حتی دولت روسیه هم که میخواهد دارای حدِّ سابق خود بشود خیلی مایل است چنین حکومتی در قلب دشمن قدیم وی عثمانی تاسیس گردد». 1
در کرمانشاه، بر اساس روایت «پیکان»، حزبی در سال 1301ش تشکیل گردید که متمایل به عناصر ارتجاعی بود. انگلیسیها به آنان چراغ سبز نشان داده و از تشکیل آن استقبال نمودند، تا انجا که «گویا در مدت چهار ماه تقریبا هشت هزار تومان بتوسط بانک شاهنشاهی از مرکز برای آنها فرستاده شد». 2 بنابر اظهار، «ارتجاعیون کرمانشاه » درصدد بودند تا تشکیلات حزب مذکور را توسعه دهند، اما با بی تفاوتی تجار و روحانیون مواجه شده و حتی روی موافقی به آنان نشان ندادند. 3
راجع به پنهانکاریها و تکاپوی مزوّرانه انگلیسیها در همان منطقه از ایران زمین، اخبار دیگری نیز در نشریه پیکان درج گردید. یکی از آنها بدین صورت بود:
کرمانشاه: «انگلیسیها دستههای تلگرافی خود را از کرمانشاه برچیده به بغداد بردند. حاج ناصرخان، حاج یدالله و حاج دلال باشی که همیشه لوازم انگلیسیها را از هر قبیل تهیه کرده و به آنها میفروختند، بفوریت به بغداد احضار شدند. یونس نام هم که سابقا گاری به انگلیسیها کرایه میداد بواسطه تلگراف مخصوصی به بغداد خواسته شده است». 4
اقدام دیگری که عناصر انگلیسی در مناطق غربی ایران در اسفند 1301ش، به آن مبادرت ورزیدند، تطمیع نمودن و تبلیغات در میان ایلات غرب کشورمان، در راستای پیوستنِ عناصر ایلیاتی به نیروی نظامی انگلستان در بینالنهرین بود5 (شماره 4 ص 1). همچنین براساسِ اظهارات زوار ایرانی بازگشته از عتبات عالیات در عراق، انگلیسیها، علمای ایرانی شیعی مذهب مقیم عراق را تحت فشار شدیدی قرار میدادند که البته شیعیان آنجا نیز بیکار ننشسته، بلکه علیه این اقدامات، واکنش نشان میدادند. 6
در آن زمان در حوالی شیراز، بر مبنای روایت پیکان، یک چشمه نفت کشف گردید که آن نیز توسط اهالی محل، به انگلیسیها فروخته شد. «رئیس بانک انگلیس در حوالی آن، خانه اجاره کرده و خیال تاسیس دارالتجاره دارد». 7
تحرکات مداخله جویانه انگلستان در ایران فقط به نواحی شمال غربی، غرب و جنوب محدود نشد، بلکه جنوب شرق ایران نیز دچار این شرایط بود. بنابر اظهار، انگلیسیها به منظورِ داشتنِ بهانهای برای ارسال تعدادی نیروی نظامی به دزداب (زاهدان تا قبل از وقوع جنگ اول جهانی، یک روستای کوچک و دورافتاده به نام «دُزدابْ» بود که تعدادی خانوادههای بلوچ در آن ساکن بودند. به خاطر نزدیکی آن به دو کشور افغانستان و پاکستان و موقعیت مناسب تجاریاش با هند، از اوایل قرن 14ش، دولت ایران با فرستادن مأموران دولتی به این روستا و بررسی کم و کاستیهای آن، زمینهٔ تأسیس مراکز مختلف دولتی را در دزداب فراهم آورد. گروهی از افراد متخصص اهل بلژیک نیز برای تأسیس ادارهٔ گمرک وارد این روستا شدند. بعدها کارمندان ساکن دزداب برای خود خانههایی بنا کردند. بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای موردنیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند. گروهی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران اهل سیستان نیز به این روستا آمده و در آن سکونت گزیده، به تدریج، بر وسعت آن در دهه های بعدی افزوده شد)، در راستای تسلّط و نفوذ بر آن قسمت از خاک ایران زمین، «اخیرا یک عده اوباش و راهزن را وادار به دزدی و حمله به کاروانها و سلب امنیت راهها نمودند، در حوالی بم اخیرا چندین سرقت بعمل آمده است». 8 میزان کارشکنیها و دخالتهای ناروای انگلیس در امور داخلی ایران، طی یک قرن، به اندازهای پُررنگ و مبرهن بوده، که موجب بی اعتباری و بدنامی آن در اذهان عمومی مردم ایران در دوره موردنظر شده بود. چنان که اگر رویدادی خرابکارانه و ناصواب در این مملکت بوقوع می پیوست، حتی اگر هیچ مدرک مستند و مستدلّی در راستای نقش انگلیسیها در آن واقعه وجود نداشت، بازهم این تصوّر را به ذهن متبادر می نمود که احتمالا عناصر انگلیسی در ان موضوع خاص، تاثیرگذار بودند. برای نمونه، نشریه پیکان در خبری مربوط به کرمان در اسفند 1301ش چنین آورده است: «کرمان: اداره مالیه از پرداخت وجه معمولی و لازمه برای مخارج ضروری اداره قشونی امتناع میورزد. آیا نبایستی این اقدامات را متوجه انگلیسیها دانست که نمیخواهند تشکیلات نظامی منظم و مرتّبی در خاک کرمان مستقر و پایدار بماند». 9
کوشش انگلیسیها در راستای دخالت در مسائل داخلی ایران، حتی به شمال شرقی کشورمان هم تسرّی پیدا کرد، تا آنجا که برخی عناصر و مزدوران انگلیسی حاضر در ایران، با شایعه پراکنی، درصدد برهم زدن آرامش نسبی تجاری و ایجاد التهاب در رونق بازرگانی در خراسان برآمدند:
برطبق اطلاع واصله از مشهد تجدید روابط تجارتی ایران و روس و مسئله تعرفه گمرکی قدیم، اثرات محسوسی در وضع تجارت داده است قیمت اجناس وارده از هند و انگلیس تنزّل فاحشی کرده و مظنه مالالتجاره ایران بالا رفته است. این مسئله اسباب وحشت و عدم رضایت انگلیس گردیده و آنها انتشار دادهاند که آزادی تجارت، خیالی واهی است ولی تجار گوش نداده و تلگرافاتی که تقاضای آزادی تجارت را کرده است مخابره نمودند. 10
پی نوشت:
1. نشریه پیکان، شماره 4، 26 اسفند 1301ش، ص1 .
2. همان، شماره 1، 1 اسفند 1301ش، ص3 .
3. همان، شماره 4، 26 اسفند 1301ش، ص1 .
4. همان، شماره 2، 7 اسفند 1301ش، ص2 .
5. همان، شماره 4، 26 اسفند 1301ش، ص1 .
6. همانجا .
7. همان، شماره 2، 7 اسفند1301ش، ص2 .
8. همان، شماره 1، 1 اسفند 1301ش، ص3 .
9. همانجا.
10. همان، شماره 5، 30 اسفند 1301ش، ص2 .