هنگامیکه ناصرالدینشاه در رجب 1307ق پس از بازگشت از سومین سفر خود از اروپا، قرارداد جنجالی خود را با تالبوت و کمپانی رژی انگلیس منعقد میکرد و امتیاز تجارت توتون و تنباکو را از مرحله کشت تا پایان به مدت پنجاه سال به وی واگذار میکرد،1 هرگز گمان نمیکرد مردم و روحانیانی که وی آنها را «فضول»، «یاغی»، «اشرار» و «الواط» میخواند، سنگ بنای نهضتی را بگذارند که شالوده اقتدارطلبی وی را و چه بسا جان او و نیز طومار سلطنت خاندان وی را در هم بپیچند.2
انگیزههای مقاومت
قیام تنباکو، اگرچه متوجه «نفوذ اقتصادی بیگانه» بود، در حقیقت «ظلم داخلی» و اصلاح نظام سیاسی و نیز جلوگیری از سلطه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بیگانه را نیز نشانه رفته بود، بهویژه که کارگزاران کمپانی در آغاز، بیشتر از اروپاییان و کشورهای مستعمره بودند که همراه کار اقتصادی، تلاش مجدانهای را نیز در جهت ایجاد پایگاههای دینی و فرهنگی آغاز کرده بودند که از جمله مهیا کردن بسیاری از زیربناهای خوشگذرانی و نیز فعالیتهای تبلیغی از مصادیق آن بود. به تعبیر حامد الگار «انگلیسیها مانند یک کشور مغلوب به ایران قدم گذاشتند. آنان مأمورانِ خود را به هر محلهای فرستادند. با اتباع ایران به خشونت رفتار میکردند و در هیچ جا به حکومت اعتنایی نمیکردند».3
به این ترتیب به نظر میرسد مردم ایران به رهبری روحانیان و در تعامل با رجال آگاه و روزنامهها، این قرارداد را در برابر ایمان دینی، غرور ملّی و منافع اقتصادی کشور خود دانستند و با آن به مقابله برخاستند و همین جرقهها آموزههای تازهای را پیش راه آنان نهاد که حرکتهای بعدی آنان را با صلابت کرد.
گستردگی قیام
از نکات عجیب قیام، شکلگیری هسته اصلی قیام در شهرهای شیراز، اصفهان، مشهد و تبریز بود. شیراز نخستین شهری بود که حرکت کرد، اصفهان نخستین شهری بود که تحریم را بنا نهاد و تبریز نخستین شهری بود که کمپانی بساطش را جمع کرد. در مشهد تجار به مجتهدان متوسل شدند و فروشندگان تنباکو در حرم بست نشستند و مردم در خیابانها جمع شدند.4 «در مشهد نه تنها استعمال تنباکو، بلکه کشت آن نیز حرام شمرده شد.»5 در اصفهان «تظاهرات بزرگی به رهبری آقای نجفی و برادرش شیخ محمد بر پا شده بود و آن دو به امتیازات اروپاییان تاخته و اعلام کرده بودند تنباکو نجس است ... و خواستار تحریم بنگاههای انگلیسی شدند».6
حکم تحریم حتی دربار شاه و اندرون و حرمسرای شاه را نیز در برگرفت، به نحوی که در آبدارخانه و حرمسرای ناصرالدینشاه، خواجهها و غلامان قلیانها و سرقلیانها را شکستند و برای اطلاع شاه در جلو خوابگاه همه را جمع کردند.7 نقش آگاهیبخشی روزنامه فارسیزبان «اختر»، که در استانبول عثمانی منتشر میشد، در افشای زوایای پنهان و خسارتها و پیامدهای قرارداد رژی و تصمیم افکار عمومی و برانگیختن حساسیّت مردم و علما بسیار مهم بود. این روزنامه ضمن انتقاد گسترده از دولت و اشاره به تفاوتهای فاحش امتیاز دخانیات ایران با امتیازی که کمپانی رژی از عثمانی گرفته بود، پیامدهای قرارداد را برای مردم روشن کرد.8 سیدجمالالدین اسدآبادی نیز که به دعوت شاه به ایران آمده و سپس اخراج شده بود، طی اعلامیهای به این مضمون که «به چه حقّی خرید و فروش تنباکویی که خریدار و مصرفکننده آن ایرانی است به بیگانه واگذار شده است»9 به تهییج افکار عمومی پرداخت.
اما نقطه عطف ماجرا و آنچه زلزلهای در کار کرد ورود میرزای شیرازی به نفع مردم، تجار و نیز استقلال ایران بود. پناه بردن علمای شهرهای بزرگ به میرزای شیرازی، آن پیرمرد ریزاندام را ابتدا به رایزنی با دولتمردان وادار کرد، ولی هنگامیکه هشدارها و چانهزنیها به ثمر نرسید و شاه و دولتمردان در پی وقتکشی برآمدند و در تهران زمین را با خون تظاهرکنندگان زن و مرد آغشته کردند، میرزای شیرازی هر گونه استعمال تنباکو را حرام و در حکم مبارزه با امام زمان اعلام کرد و این گونه زلزلهای در کشور و جان پیروانش پدید آورد که نزدیک بود بنای سلطنت شاه را در همان سالها در هم پیچد، اما بالاخره ناصرالدینشاه بهتدریج کوتاه آمد و سرانجام پذیرای الغای کامل قرارداد و پرداخت خسارات سنگین ناشی از ابطال آن شد.
زلزله سیاسی یا آغاز بیداری مردم ایران
بسیاری از پژوهشگران داخلی و خارجی پیروزی مردم ایران بر ناصرالدینشاه و الغای قرارداد رژی را سرآغاز بیداری ایران تلقی میکنند. پیروزی جنبش تنباکو و استبداد و دخالت بیگانه که در همه شئون ملّی بود و از این حیث به عنوان تجربهای به آیندگان منتقل شد، جنبه نمادین یافت و مهمتر از همه شکل جدیدی از مبارزه را در حیات سیاسی ایران تعریف کرد و ناخودآگاه برای اولینبار به دولتمردان ایران یادآور شد که قدرت افکار عمومی و مردم در اتحاد با نخبگان دینی و ملّی و آن دسته از سیاستمداران آگاه، همیشه از طریق زور و اجبار و سرکوب، قابلیت حل و فصل ندارد، بلکه گاهی نیز در برابر آن سیل ویرانگر چارهای جز تمکین نخواهد بود.
این مشق سیاسی، اجتماعی جدید، یعنی ورود مردم عادی و بهویژه نقش زنان و قدرت چانهزنی در خیابان، که از سوی علما و سایر نخبگان هدایت فکری میشد، حیات سیاسی و اجتماعی ایران را وارد مرحله تازهای کرد. ناظمالاسلام کرمانی، جنبش تنباکو را آغاز بیداری ایرانیان ارزیابی کرده و نوشته است: با قیام مردم ایران علیه قرارداد رژی «ملّت ایران به خود آمده و اندکی رو به بیداری کرد، چه از ارتفاع امتیاز رژی ملّت ایران دانست که میشود در مقابل سلطنت ایستاد و حقوق خود را مطالبه کرد».10
از نکات عجیب قیام، شکلگیری هسته اصلی قیام در شهرهای شیراز، اصفهان، مشهد و تبریز بود. شیراز نخستین شهری بود که حرکت کرد، اصفهان نخستین شهری بود که تحریم را بنا نهاد و تبریز نخستین شهری بود که کمپانی بساطش را جمع کرد. در مشهد تجار به مجتهدان متوسل شدند و فروشندگان تنباکو در حرم بست نشستند
اگرچه اقدام روحانیان، مردم و سایر رجال آگاه در ماجرای لغو امتیاز تنباکو بهظاهر به دنبال اصلاح نظام سیاسی بود، اما با شکستن اُبهت استبداد و قابل مهار نشان دادن آن، اُبهت پادشاهی را که در نظر خود و نگاه مردم ظلالله یا سایه خدا در زمین بود به چالش کشید و از این منظر آیندگانی را که دنبال زنجیر زدن بر استبداد بودند، جرئت و امید بخشید که امیدوار باشند که دیگر خون ریختن در زیر درخت آزادی و مشروطه بیثمر نخواهد بود.
قبل این زلزله سیاسی به سبب آشنایی ایرانیان با غرب و نیز فعالیت روزنامهها و رفتوآمدها کموبیش ایرانیان به اروپا، بیداری ایرانیان کلید خورده بود، اما این زلزله سیاسی بیداری ایرانیان را به اکثر مردم تسری داد و وارد فاز عملی کرد، چنانکه تحریم تنباکو به عنوان نخستین مبارزه منفی و عملی ایرانیان در برابر استعمار خارجی و استبداد داخلی تلقی شد، تا جایی که احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه» از واقعه تحریم تنباکو و پیروزی مردم بر سلطان خودکامه ایران به عنوان «نخستین تکان در توده ایران» یاد کرده و کوتاه آمدن شاه و پذیرش خسارت سنگین را از روی ناچاری تلقی نموده است؛ تا جایی که نوشته است: «شاه ناگریز گردید با کمپانی گفتوگو کند و با پذیرفتن پانصدهزار لیره تاوان، امتیاز را بر هم بزند. این کار در دیماه 1270ش بود. آن پانصدهزار لیره را از بانک شاهنشاهی، که تازه بنیاد یافته بود، گرفته و به کمپانی دادند و این نخستین وام بود ... این را میتوان نخستین تکان در توده ایران شمرد و باید در تاریخ یاد آن بماند».11
تن دادن ناصرالدینشاه و دولتمردان ایران به پرداخت خسارت سنگین به رژی پس از درگیریهای خونین با مردم در بخشهای گستردهای از کشور و ناامیدی از بازوهای استبداد وی، یعنی ظلالسلطان در اصفهان و کامرانمیرزا در تهران، رخ داد وگرنه شاه قاجار هرگز حاضر نبود به تعبیر خودش از «اشرار و الواط» (اشاره به تظاهرکنندگان) تمکین کند! نکته مهم این است که در لغو امتیاز، شاه با خواستههای تظاهرکنندگان ــ علما و سایرین ــ همدل و همداستان نشده بود، بلکه برای نخستینبار بهرغم میل باطنی به خواستههایی تن داد که عواقب مالی و معنوی آن تا روزهای آخر عمر، او را میآزرد.
تحول فکری زمینهساز مشروطه
الف) پیروزی جنبش تنباکو، در نگاه و باور آیندگانی که در پی حاکمیت قانون، تشکیل عدالتخانه، لگام زدن بر استبداد و شاه و در یک کلام به دنبال مشروطه، آزادی و تشکیل دولتهای مسئول و پاسخگو در ایران بودند تحول عمیقی ایجاد کرد.
ب) این پیروزی قدرت بسیج مردمی روحانیان را در باور روشنفکران ملّی تثبیت کرد و به آنان یادآور شد که برای رسیدن به خواستههای ملّی، چارهای جز نزدیکی باطنی یا ظاهری به اهل ایمان و روحانیان ندارند، چنانچه همکاریهای واقعی یا مصلحتجویانه آنها در قبل و سالهای بعد مشروطه و تا حاکمیت رضاخان با همه اختلافات پیدا و پنهانشان بر کسی پوشیده نیست. این همکاری در اکثر موارد در سرنوشت ایرانیان ازجمله پیشبرد اهداف آزادیخواهی و بسط مشروطیت موثر واقع شد. جنبش تنباکو تردید به بیگانه را در افکار عمومی نهادینه و به گونهای همواره اعمال آنان را در کشور درست یا نادرست با سوء ظن همراه کرد.
ج) اندیشه تحریم پس از جنبش تنباکو به عنوان یک ابزار سیاسی مورد بهرهبرداری ایرانیان قرار گرفت. اندیشه تحریم برای جلوگیری از نفوذ بیگانه در ایران مؤثر واقع شد، از جمله تحریم بانکهای خارجی در ایران، خرید و فروش امتعه و پوشاک آنان و... در برخی برهههای تاریخی ایران بهویژه در به ثمر رساندن مشروطیت بسیار تأثیرگذار بود.12
د) پیروزی جنبش تنباکو، عدهای از روحانیان و دیگر کسانی را که مبارزه با استبداد را بیثمر میدانستند، به همراهی مؤثر با مشروطهخواهان تا مرحله جانفشانی پیش برد؛ برای مثال سیدعبدالله بهبهانی که در آن واقعه مخالف تحریم و مقابله با سلطنت بود، بعدها در سلک هواداران و عوامل مؤثر در شکلگیری مشروطه قرار گرفت و به خیل شهدای آن پیوست.13
د) پس از واقعه تنباکو، حوزه دین و سیاست آمیختگی غیرقابل فصلی یافت و روحانیت وارد عرصهای شدند که خواسته یا ناخواسته مردم در حوادث کلان با التجای به آنان، ایشان را به مرکز ثقل آن حوادث وارد میکردند؛ حوادث مهمی همچون انقلاب مشروطیت، نهضت ملّی شدن نفت و... نمونههایی از آن است.
ه) ایرانیان پیش از تنباکو بهشدت مرعوب حاکمیت بودند و خود را در برابر مشت آهنین حاکمیت ناتوان میدیدند و در برابر تبلیغاتی همچون ظلالله بودن شاه بر روی زمین در برابر ستمگری و استبداد سکوت میکردند. این واقعه رشد سیاسی مردم و عامه و حتی نخبگان دینی و سیاسی و ملّی را افزایش داد و به مطالعه در سرنوشت سرزمینهای دیگر رهنمون کرد.
و) امیدی که این پیروزی در دل طرفداران آزادی برانگیخت، با وجود انسداد سیاسی شدیدی که شاه پس از جنبش تنباکو ایجاد کرد، آنان را در راه آزادی جدّیتر کرد و موجبات همدلی همه گروهها، از مردم، روحانیان روشنفکران، روزنامهنگاران، تجار و... را فراهم نمود. با وجود سختگیریهای شدید دولتمردان درخشانترین دورههای مبارزه در همین سالها تا پیروزی مشروطه شکل گرفت، به نحوی که اغلب تشکلهای مخفی، آزادیخواه و... چه در عرصههای فکری و چه عملی در حد فاصل واقعه رژی و نهضت مشروطیت شکل گرفت و به عنوان ابزارهایی برنده در اختیار اهداف مشروطهخواهان و مردم قرار گرفت.
نتیجهگیری
حقیقت این است که قیام تحریم تنباکو یک تحول ریشهدار فکری و عملی برای انقلاب مشروطه ایجاد کرد. مردم دریافتند که اگر همه منابع اجتماعی خود را با هم بهکار گیرند، پیروزی بر استبداد داخلی و استعمار خارجی نیز ممکن خواهد بود. جنبش تنباکو به تعبیری عصر بیخبری یا بیحرکتی ایرانیان را جراحی کرد و مبارزه مردم را که از سوی بسیاری از نخبگان خارج و داخل سالها پیگیری میشد وارد جریانی ریشهدار و اصیل کرد و به تعبیر خود میرزای شیرازی، پیروزی جنبش موجب «اعلای کلمه ملّت» شد.14
این پیروزی اسطوره شکستناپذیری حاکمیت را فرو ریخت؛ به تعبیر مرحوم مدرس «واقعه دخانیه توپی بود که سحرگاه، مردم تیزهوش خفته را بیدار کرد و به طور طبیعی از زلزله شدیدی که متعاقب آن بایستی به وقوع بپیوندند با خبرشان نمود».15 جنبش تنباکو برای تحولخواهانی که پیش از آن از طریق منبر، روزنامه، تألیف رساله و کتاب، نامهنگاری به شاه و... در راه محدود کردن قدرت و خودکامی در ایران قدم برمیداشتند راهی نو و اندیشهای پویا در مسیر بیداری و مبارزه گشود. به تعبیر ادوارد براون در کتاب «انقلاب ایران»، «واقعه تنباکو را باید مبدأ تاریخ بیداری و آغاز مرحله نو ایران در حوادث اجتماعی دانست!» و خلاصه اینکه جنبش تنباکو نخستین جنبش گسترده مردم ایران در تحولات و حوادث کلان تاریخ معاصر ایران بود که پایهگذار فکری و عملی بسیاری از قیامها و حوادث نوساز بعد از خود، همچون نهضت مشروطیت و ملّی شدن نفت گردید!
جمعی از روحانیان، تجار و معتمدین مردم پس از صدور فتوای تحریم تنباکو و هنگام تصرف مرکز کمپانی رژی در تهران
شماره آرشیو: 1-3873-1ع
1. ابراهیم تیموری، تحریم تنباکو، اوّلین مقاومت منفی در ایران، تهران، کتابهای جیبی، 1361، ص 27.
2. یعقوب آژند، قیام تنباکو، تهران، امیرکبیر، 1367، ص 207 .
3. حامد الگار، نقش روحانیت در پیشرد جنبش مشروطیت، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، طوس، 1356، ص 29.
4. آ. ک لمپتون، ایران عصر قاجار، ترجمه حسین فصیحی، جاویدان خرد، مشهد، 1375، ص 316 .
5. حسین آبادیان، اندیشه دینی و جنگ ضد رژی در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات معاصر ایران، 1376، ص 174.
6. نیکی، ر. کدی، تحریم تنباکو در ایران، ترجمه شاهرخ قائم مقام، بینا، 1356.
7. محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، چهل سال تاریخ ایران، به کوشش ایرج افشار، تهران، نشر اساطیر، 1363.
8. حسین بن علی اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، تصحیح رسول جعفریان، قم، الهادی، 1377، صص 68-71.
9. محمدعلی سیاح، خاطرات حاج سیاح، دوره خوف و وحشت، به کوشش حمید سیاح، سیفالله گلکار، تهران، 1359، ص 329 .
10. ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج 1، به اهتمام علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، آگاه، 1362.
11. احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر، 1351، ص 17 .
12. رک: موسی نجفی، اندیشه تحریم و خودباوری، تهران، مؤسسه تاریخ معاصر ایران، 1392، ص 11.
13. سیدکاظم میرسجّادی، میرزای شیرازی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1386، ص 97.
14. موسی نجفی، همان، ص 211.
15. موسی نجفی و رسول جعفریان، سده تحریم تنباکو، تهران، امیرکبیر، 1372، صص 134-139.
16. رک: ادوارد براون، انقلاب ایران، ترجمه احمد پژوه، تهران، معرفت، 1338.