روزنامه فرانسوی «لوموتن» در آستانه انقلاب اسلامی اذعان داشت که سطح خرید تجهیزات نظامی ایران از آمریکا به سالی دهمیلیارد دلار نیز میرسد۱ و بدیهی است که این حجم از خرید تجهیزات، زمینه افزایش عامل دیگری را هم فراهم میکرد...
بررسی حضور مستشاران آمریکایی در ایران
آژیر آمارها
10 بهمن 1398 ساعت 11:50
مولف : محمد اسماعیل شیخانی
روزنامه فرانسوی «لوموتن» در آستانه انقلاب اسلامی اذعان داشت که سطح خرید تجهیزات نظامی ایران از آمریکا به سالی دهمیلیارد دلار نیز میرسد۱ و بدیهی است که این حجم از خرید تجهیزات، زمینه افزایش عامل دیگری را هم فراهم میکرد...
حضور مستشاران خارجی در دوره پهلوی دوم به واسطه افزایش سطح تعاملات مالی و بهویژه نظامی، روندی افزایشی پیدا کرد؛ به نحوی که بالاترین حضور مستشاران خارجی در ایران معاصر را در این برهه شاهد هستیم. در این میان، حضور مستشاران نظامی سهم پررنگتری نسبت به سایر مستشاران داشت و در این میان آمریکا بیشترین سهم را در سبد مستشاران نظامی ایران به خود اختصاص داده بود؛ شاید یکی از مهمترین دلایل این افزایش حضور را بتوان به خرید بالای تجهیزات نظامی ایران دوره پهلوی دوم از آمریکا عنوان کرد؛ به نحوی که روزنامه فرانسوی «لوموتن» در آستانه انقلاب اسلامی اذعان داشت که سطح خرید تجهیزات نظامی ایران از آمریکا به سالی دهمیلیارد دلار نیز میرسد۱ و بدیهی است که این حجم از خرید تجهیزات، زمینه حضور مستشاری آمریکا را نیز تسهیل میکند.
جایگاه حیاتی کودتای ۲۸ مرداد
شاید بتوان حضور مستشاران نظامی آمریکا در ایران را به دو برهه قبل و بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تقسیم کرد؛ در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد حضور مستشاران نظامی آمریکا در ایران روندی تصاعدی پیدا میکند. آمار و ارقام در این زمینه شگفتانگیز است؛ آمارها نشان میدهد در سالهای منتهی به سقوط محمد مصدق، حدود ۱۳۳ مستشار آمریکایی در ایران حضور داشتهاند که تعداد اندکی از آنها نظامی بودهاند، اما به نوشته آبراهامیان عدد دههزار نفر در سال 1345 و شصتهزار نفر در سال 1356 در مقابل تعداد مستشاران نظامی آمریکا در ایران به ثبت رسیده است؛۲ عددی که هایزر، ژنرال آمریکایی، نیز به نوعی دیگر آن را تأیید میکند و معتقد است ۵۸۰۰۰ مستشار نظامی آمریکا در مهرماه ۱۳۵۷ در ایران حضور داشتهاند.۳
تجربه قبل از کودتا
اسناد تاریخی البته بیانگر این است که آمریکاییها در دو مقطع قبل از سالهای 1332 و بعد از آن نیز، حضور در ایران را محک زده بودند: یک بار در پاییز سال ۱۳۲۲ که یک هیئت مستشاری نظامی آمریکایی به ریاست نورمن شوارتسکف با هدف تجدید سازمان ژاندارمری ایران پا به کشور نهاد و بار دوم، چهار سال بعد در ۱۳۲۶ بود که قرارداد دیگری با محوریت اعزام هیئت مستشاری نظامی از آمریکا در جهت افزایش سطح کارایی ارتش ایران به مدت دو سال به امضا رسید. نکته جالب قرارداد دوم این بود که هیئت مستشاری آمریکا حق داشت از تمامی تأسیسات نظامی ایران آزادانه و بدون محدودیت بازدید داشته باشد و البته که ایران هم حق نداشت بر پایه مفاد این قرارداد، بهجز از آمریکا از جای دیگری مستشار نظامی استخدام کند!۴
دخالت در شئون اجتماعی
مستشاران نظامی آمریکا صرفا لقب و صفت نظامی را یدک میکشیدند، اما در عمل در تمامی شئون اجتماعی ایران به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم دخالت داشتند و همین مسئله سبب بههمریختگی نظام اجتماعی ایران شده بود. حضور کثیر این تعداد مستشار نظامی عملا مسائل و معضلاتی را نیز بعضا برای دولت بهوجود میآورد. رفتار آنها با فرهنگ مسلط بر جامعه ایرانی در تناقض کامل بود. از سوی دیگر آنها به جای اینکه وقت خود را صرف اموری که مربوط به آنها بود کنند عمدتا در اموری دیگر همچون مشروبخواری و ایجاد مرافعه یا هزینهتراشی اقتصادی برای دولت فعال بودند. به دلیل همین نحوه عملکرد، مردم در شهرهایی مانند اصفهان و شیراز نیز اعتراضهایی نسبت به آنه وارد کدند.۵
دلالیسم نظامی
مستشاران نظامی آمریکا در ایران هر کاری به جز وظیفهای که برای آنها تعریف شده بود صورت میدادند؛ یکی از مسائلی که مستشاران نظامی آمریکایی عادت به انجام آن داشتند این بود که زمینه گسترش سرمایهگذاری خارجی در ایران بهویژه از سوی دولت متبوع خود، یعنی آمریکا را افزایش دهند؛ آنها حافظان منافع اقتصادی و نظامی آمریکا در ایران بودند و از سوی دیگر تلاش میکردند تا سلطه سیاسی آمریکا بر مردم ایران و متعاقب آن اجرای نظم به سود آمریکا را پیادهسازی کنند.۶
حضور ظاهری
مستشاران نظامی آمریکا در مسائل نظامی و آموزشی حضوری نمایشی در ایران داشتند و آنجا که باید دانش لازم در حوزه نظامی را در اختیار ارتش ایران قرار میدادند از این امر مضایقه میکردند؛ بنابراین در نتیجه حضور آنها، معلومات فنی چندانی در اختیار ایرانیان قرار نمیگرفت و در نتیجه این امر ارتش ایران چندان از این حضور بهره نمیبرد.۷
آمارها نشان میدهد در سالهای منتهی به سقوط محمد مصدق، حدود ۱۳۳ مستشار آمریکایی در ایران حضور داشتهاند که تعداد اندکی از آنها نظامی بودهاند اما به نوشته آبراهامیان عدد دههزار نفر در سال 1345 و شصتهزار نفر در سال 1356 در مقابل تعداد مستشاران نظامی آمریکا در ایران به ثبت رسیده است
امتیازات ویژه
حضور مستشاران نظامی آمریکا در ایران از سوی دیگر منجر به نوعی نابرابری و تبعیض نیز میشد؛ تبعیضی که حاکی از فرادستی نظامیان آمریکایی در ایران نه تنها در قیاس با نظامیان ایرانی بلکه حتی در قیاس با کلیت جامعه ایرانی بود. یکی از مهمترین امتیازات مستشاران نظامی آمریکا در ایران، «مصونیت سیاسی» آنها بود به نحوی که به هیچ وجه نمیشد آنها را در قبال جرم خود توقیف یا بازداشت کرد. مصونیت از تعقیب جزایی و مصونیت اداری و مدنی نیز از دیگر امتیازات ویژهای بود که مستشاران نظامی آمریکا مانند تافتهای جدابافته از آن برخوردار بودند. طنز تاریخ این است که آنها حتی برخوردار از معافیت مالیاتی و گمرکی بودند و خود این مصونیت بیانگر این است که هدف از حضور آنها چیزی به جز آموزش و مستشاری نظامی بوده است.
این امتیازات مدتی پس از حضور مستشاران نظامی آمریکا به خانواده آنها نیز اعطا میشد و وزارت خارجه ایران نیز تمام و کمال خواسته آنان را اجابت میکرد.۸ آنها در بعد نظامی نیز خود را یک سر و گردن از افسران نظامی ایرانی که نه بلکه از خود شاه نیز بالاتر تعریف میکردند. صورت ترفیع افسران ارتش را پیش از آنکه شاه تأیید کند، آنان باید تأیید میکردند. این مستشاران حق توهین به امرای ارتش ایران را نیز داشتند، آنجا که سرهنگ مستشار نظامی آمریکایی در دیدارش با فرمانده لشکر تبریز میگوید مغز یک الاغ از مغز تیمسار آریانا بهتر کار میکند۹ خود مؤید و گویای مسائل بسیاری در مورد فعالیت مستشاران نظامی آمریکا در ایران است.
جنون نظامیگری
نباید از جنون نظامی بیش از حد پهلوی دوم و شخص محمدرضا در دستدرازی مستشاران نظامی آمریکایی و حضور پررنگ آنها بهسادگی گذشت. پهلوی دوم هرچه به انتهای عمر خود نزدیکتر میشد به همان اندازه نیز علاقه روزافزونی برای خرید تسلیحات نظامی پیدا میکرد و آمریکاییها نیز از این فرصت بهره کافی را میبردند تا مستشاران در ظاهر نظامی خود اما در عمل چندمنظوره را به حکومت پهلوی قالب کنند تا در مواقع لزوم گاه به عنوان ستون پنجم و گاه به عنوان دلال اقتصادی و گاه نیز به عنوان عامل ایجاد سلطه و نظم آمریکایی در ایران برایشان خدمت کنند و البته که از لحاظ اقتصادی نیز تأمین مالی آنها را بر دوش دولت ایران میگذاشتند.
حساب سرانگشتی حداقل حقوق مستشاران نظامی آمریکا در ایران که باید توسط دولت ایران تأمین میشد سر به فلک میگذارد؛ آمارها میگوید در سال ۱۳۵۶، تأمین حقوق مستشاران آمریکایی بیش از سهمیلیارد دلار خرج روی دست دولت ایران میگذاشت. طنز قضیه اینجاست که در همین سال دولت ایران برای آموزش و پرورش ۱.۸ میلیارد دلار و برای بخش بهداشت ۳۶۲ میلیون دلار بودجه کنار گذاشته بود.۱۰
پایان یک حضور تلخ
قطعا این وضعیت به مذاق آمریکاییها بسیار شیرین بوده که پنتاگون پیشبینی حضور ۱۵۰ هزار نفری مستشاران نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس در سال ۱۳۵۸ را داشته و در این میان قرار بوده شصتهزار مستشار نظامی آمریکایی را در سبد ایران قرار دهد، اما انقلاب اسلامی ایران تمامی معادلات آمریکاییها نه در ایران بلکه در منطقه را از حیث مستشاران نظامی برهم زد و طومار حضور مستشاران نظامی در ایران را درهم پیچید؛ حضوری که سیاستهای میلیتاریستی پهلوی دوم مسبب اصلی آن بود و روز به روز هزینه بیشتری را بر گرده ایران و بودجه کشور وارد میکرد. این گونه بود که بسیاری از مستشاران نظامی آمریکا در آستانه انقلاب اسلامی ایران و در روزهای نخست پیروزی آن کشور را ترک کردند.
فرجام سخن
جنون نظامیگری و پیگیری خرید سلاح و تجهیزات از آمریکا در دوره پهلوی دوم در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد رو به اوج گذاشت و روزبهروز خرید سلاح برای پهلوی دوم از نان شب نیز واجبتر شد. در این میان سلاح، مستشار نیز با خود به ایران میآورد و این مستشاران نظامی با بستهای از امتیازات متعدد سیاسی و اقتصادی و قضایی و مدنی در ایران فعالیت میکردند. مستشاران نظامی تقریبا در تمامی شئون ایران دخالت داشتند و بسیار اندک به وظیفه ذاتی خود عمل میکردند.
سرهنگ مستشار نظامی آمریکایی در دیدارش با فرمانده لشکر تبریز میگوید مغز یک الاغ از مغز تیمسار آریانا بهتر کار میکند
تیمسار محمد فاضلی و ژنرال هیدن (رئیس هیئت مستشاری آمریکا) در کاخ گلستان (12 خرداد 1340)
شماره آرشیو: 1-31-2854م
پی نوشت:
1. ضیاء صدقی، خاطرات ارتشبد حسن طوفانیان، تهران، زیبا، 1381، ص 13.
2. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۹۱، ص ۳۹۷.
3. رابرت هایزر، ماموریت در تهران، ترجمه نعمتالله عاملی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۰، ص ۵۴.
4. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۹، ص ۵۰۸.
5. ویلیام سولیوان و آنتونی پارسوتر، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، انتشارات علم، ۱۳۸۶، ص ۷۹.
6. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران و دولت دستنشانده، تهران، قومس، ۱۳۷۶، ص ۳۴۷.
7. ابراهیم سنجر، نفوذ آمریکا در ایران، بررسی سیاست خارجی آمریکا با ایران، تهران، سنجر، ۱۳۶۸، ص ۱۲۰.
8. مسعود اسداللهی، احیای کاپیتولاسیون و پیامدهای آن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳، ص ۱۵۷.
9. زینب احیایی، مستشاران آمریکایی در ایران به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۸۲، ص ۷۴.
10. علیرضا ازغندی، همان، ص ۳۴۶.
کد مطلب: 8571