«شهید آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی، در خطه کرمانشاه» در گفتوشنود با آیتالله مصطفی علماء
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
حضور شهید آیتالله حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی در خطه کرمانشاه، به چه مقطعی باز میگردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. حضور شهید بزرگوار حضرت آیتالله اشرفی اصفهانی (رضوانالله تعالی علیه) در کرمانشاه، از اینجا آغاز شد که مرحوم آیتالله العظمی بروجردی، به ایشان، مرحوم آیتالله سدهی و مرحوم آیتالله عبدالجواد جبلعاملی دستور دادند که مدرسه علمیهای را در کرمانشاه راهاندازی کنند. مرحوم سدهی و مرحوم جبلعاملی مدتی در کرمانشاه بودند و سپس به قم برگشتند، اما آیتالله اشرفی در کرمانشاه ماندند و امامت مدرسه مرحوم آیتالله بروجردی را به عهده گرفتند و در آنجا تدریس کردند و پس از مدتی، مورد توجه علما و مردم قرار گرفتند.
اشاره کردید که مرحومان سدهی و جبل عاملی به قم برگشتند و آیتالله اشرفی اصفهانی در کرمانشاه ماندند؛ علت چه بود؟
مرحوم سدهی و مرحوم جبل عاملی نمیخواستند دستور آیتالله بروجردی را زمین بگذارند و لذا اطاعت کردند و برای مدتی به کرمانشاه آمدند، ولی کلا روحیهشان، روحیه ارتباط مداوم با مردم نبود و بیشتر کارهای علمی میکردند و فضایشان، فضای حوزوی بود؛ به همین دلیل هم، نتوانستند زیاد در کرمانشاه بمانند و به قم برگشتند. البته شهید اشرفی هم یکیدو بار به قم رفتند و نمیخواستند برگردند، ولی مردم با اصرار، ایشان را برگرداندند!
علت علاقه مردم کرمانشاه به آیتالله اشرفی اصفهانی را در چه میبینید؟
آیتالله اشرفی، بسیار انسان مهذب، مخلص، مردمدار و متواضعی بودند، که از همان ابتدا، نزد مردمان این منطقه، جایگاه خاصی پیدا کردند. تقوا و پرهیزکاری ایشان را اغلب علما و مردم قبول داشتند؛ به همین دلیل، بسیار نزد مردم محبوب بودند. از لحاظ علمی هم، از جایگاه بالایی برخوردار بودند و طلبهها، از درس ایشان استفاده میکردند؛ پس از انقلاب هم، که حضرت امام به ایشان حکم امامت جمعه دادند و به این ترتیب، ایشان در رأس همه علمای این خطه قرار گرفتند.
کرمانشاه به لحاظ مسائل دینی و اعتقادی، وضعیتی خاص دارد و در آنجا، مذاهب مختلفی حضور و فعالیت دارند؛ لذا امامت جمعه در این منطقه، دشواریهای خاص خودش را دارد. ایشان چگونه این وظیفه را انجام میدادند؟
به نظر من در همه جای ایران، گروهها، اقوام مختلف و سلایق گوناگون وجود دارند، که مدیریت آنها کار سادهای نیست. مسئله این است که کسی این کار را بلد باشد و ایشان بلد بودند؛ لذا هیچ مشکل و تنشی پیش نمیآمد. دلیل شهادتشان هم، همین بود که بسیار عنصر مؤثر و کارآمدی بودند و پشتوانه مهمی برای انقلاب و نظام اسلامی محسوب میشدند. قصد منافقین هم همین بود که عناصر مؤثر نظام را از بین ببرند تا امام تنها بمانند! ایشان از لحاظ علمی، اخلاقی و مبارزاتی، مورد قبول عامه مردم و علمای کرمانشاه بودند و به همین دلیل هم، دشمن تصمیم گرفت ایشان را از سر راه بردارد.
آیتالله اشرفی اصفهانی مبارزات سیاسی خود را از چه مقطعی آغاز کردند؟
پس از رحلت آیتالله بروجردی و شروع نهضت حضرت امام در سال 1341، شهید آیتالله اشرفی اصفهانی در تمام صحنههای سیاسی، حضور فعال داشتند و مدرسه آیتالله بروجردی، یکی از مراکز مبارزه و انقلاب محسوب میشد. ایشان در مقاطع حساس نهضت، به طور جدی در عرصه حضور داشتند. آشنایی بیشتر ما با آن بزرگوار هم، از همان موقع شروع شد. من آن زمان، در حدود چهارده، پانزده سال سن داشتم و میدیدم که با حضور آیتالله اشرفی، کلا فضای شهر عوض شده است! خاطرم هست که در مقطعی، مرحوم آقای فلسفی به کرمانشاه آمدند و یک دهه، در مدرسه آیتالله بروجردی منبر رفتند. بعد از ایشان هم، آقای انصاری آمدند و یک دهه منبر رفتند. من آن موقع دبیرستان میرفتم، ولی گاهی به مدرسه علمیه سر میزدم و با طلبهها حشر و نشر داشتم و در نماز آیتالله اشرفی شرکت میکردم. بعد از اتمام دبیرستان، به حوزه علمیه قم رفتم و با آقازادههای ایشان هم، آشنا شدم.
اشاره کردید که از بدو نهضت اسلامی، با آیتالله اشرفی اصفهانی آشنا شدید. از مراودات خود با ایشان، چه خاطراتی دارید؟
گاهی در ایام اعیاد ــ که در کرمانشاه بودم ــ برای دیدار با ایشان، به منزلشان یا مدرسه میرفتم. به قم هم که تشریف میآوردند، خدمتشان میرسیدم. ایشان بسیار انسان آرام و ملایمی بودند، که به قول حضرت امام، آزارشان به موری نمیرسید! واقعا هم با اینکه همسن و سال امام بودند، اما گوش به فرمان ایشان داشتند و منویات آن بزرگوار را دنبال میکردند. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در تبلیغ و ترویج مرجعیت حضرت امام، نهایت تلاششان را کردند و با اینکه رژیم حتی اشاره به نام امام را هم ممنوع کرده بود، توانستند ایشان را به مردم بشناسانند و نامشان را بر سر زبانها بیندازند و نهایتا عده زیادی، مقلد امام بشوند. واقعا یکی از یاران و یاوران حقیقی رهبر کبیر انقلاب اسلامی بودند و همانطورکه اشاره کردم، منافقین کوردل دقیقا میدانستند که ایشان چه تأثیر مهمی در تقویت انقلاب اسلامی دارند.
حضور ایشان در جبههها، بهرغم کهولت و کسالت، چه تأثیراتی در میان رزمندگان داشت؟
کمسابقه است که یک پیرمرد هشتاد و چند ساله، لباس بسیجی بپوشد و به جبهه برود! این کارِ آیتالله اشرفی، بسیار در روحیه رزمندگان اسلام و در نگاه کلیتر جوانان، تأثیر مثبت میگذاشت. علما معمولا به این سادگیها این کار را نمیکنند، که لباس روحانیتشان را دربیاورند و لباس رزم بپوشند، ولی ایشان این کار را میکردند و از هیچ تلاشی هم برای کمک به جبههها، فروگذار نمیکردند. لباس بسیجی پوشیدن توسط ایشان، با موقعیت و جایگاهی که داشتند، کار بسیار مؤثر و باارزشی بود.
تأثیر شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی را در منطقه کرمانشاه چگونه ارزیابی میکنید؟
شهادت ایشان، هرچند برای مردم کرمانشاه بسیار سنگین بود، اما آنها را آگاهتر، مقاومتر و ثابت قدمتر هم کرد. منافقین تصور میکردند که با این ترورها، انقلاب و نظام اسلامی تضعیف میشود و توان درک این معنا را نداشتند که مردم محکمتر میشوند. هرچند از دست دادن افرادی چون شهید آیتالله اشرفی اصفهانی و سایر شهدای محراب، خلأ بزرگی پدید آورد، اما بحمدالله نظام اسلامی، به راه خود ادامه داد و کرمانشاه هم از برکت ممتد حضور آن بزرگوار، در وضعیت مطلوبی است و بهدرستی اداره میشود و مشکل خاصی در بین نیست.