مصاحبهکننده: سیدهلیلا موسوی
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
در سالهای اخیر تحلیلهای بسیاری درباره آینده رژیم صهیونیستی مطرح شده و حتی بسیاری از مقامها و تحلیلگران اسرائیلی درباره آینده رژیم اسرائیل اظهار نگرانی کردهاند. بخش مهمی از این نگرانیها مربوط به تشدید شکافهای داخلی در این رژیم است. نظر شما دراینباره چیست؟ شکافهای داخلی فزاینده تا چه اندازه آینده رژیم غاصب اسرائیل را تهدید میکند؟
در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که از نظر من آینده اسرائیل بنا به دلایل متعدد کاملا مبهم است. رژیم اسرائیل در حال حاضر اقتدار خودش را در داخل و همینطور در سطح بینالمللی از دست داده است. مدتهاست دولت راستگرای افراطی و نژادپرست، قدرت را در این رژیم در اختیار دارد و جناح چپ دیگر در عرصه سیاسی این رژیم نفوذ ندارد. اسرائیل اساسا در دست راستگرایان افراطی است و همین موضوع به شکافهای داخلی در اسرائیل دامن زده است. از طرف دیگر ترکیب جمعیتی در اسرائیل بهسرعت در حال تغییر است و جمعیت گروهی که به آنها عرب ـ اسرائیلی گفته میشود در حال افزایش است. آنها در اصل ساکنان اصلی فلسطین هستند که از زمان اشغال این سرزمین در همانجا باقی ماندهاند. در داخل اسرائیل تبعیض علیه این گروه بیش از دیگر گروههاست و اصولا به آنها به عنوان شهروندان درجه سه نگاه میشود. در سلسله مراتب داخل اسرائیل، اشکنازیها شهروندان درجه یک هستند و سفاردیها شهروندان درجه دو و در نهایت عرب ـ اسرائیلیها شهروندان درجه سه. اقدامات غیراخلاقی اسرائیل و فشارها بر جمعیت عرب ـ اسرائیلی موجب شده تا آنها به اعتراضات علنی علیه اسرائیل دست بزنند و اخیرا هم شاهد چندین عملیات علیه نظامیان اسرائیلی در منطقهای بودیم که بهاصطلاح منطقه سبز خوانده میشود و همین عملیات بر ناامنی در قلب اسرائیل دامن زده است. در نهایت به اعتقاد من اسرائیل نخواهد توانست بر مبنای یک جامعه مذهبی برپا بماند؛ یا باید در قالب یک جامعه چند فرهنگی و چند مذهبی ادامه حیات پیدا کند یا بقای خود را ازدسترفته خواهد دید. آنها از نظر اخلاقی دیگر مشروعیتی در داخل و خارج ندارند و از این منظر هم تحت فشار هستند.
در گذشته وقتی صحبت از شکافهای داخلی اسرائیل میشد همه به شکاف عرب ـ اسرائیلی اشاره میکردند، اما امروز شاهد اختلافات جدی میان بخشهای مختلف جامعه اسرائیلی مثل اشکنازیها و سفاردیها و همین طور یهودیان مذهبی رادیکال هستیم که به اعتقاد بسیاری انسجام داخلی اسرائیل را تهدید میکند. نظر شما در این خصوص چیست؟
اگر نگاهی تاریخی به تأسیس اسرائیل و عملکرد رهبران این رژیم از ابتدا تا امروز داشته باشیم میبینیم که یهودیانی که ریشه غربی دارند و به آنها اشکنازی گفته میشود همواره به نسبت یهودیانی که ریشه شرقی دارند و به آنها سفاردی میگویند برتری داشتهاند. درواقع اسرائیل از ابتدا تا امروز تا حدود زیادی توسط اشکنازیها اداره شده و یهودیان شرقی موقعیتهای بسیار اندکی برای پیشرفت و برعهده گرفتن مسئولیتهای مهم در کادر رهبری این رژیم داشتهاند؛ بنابراین اسرائیل از همان ابتدا با شکافهای جدی روبهرو بود که در سالهای اخیر تشدید شده است. شکاف مذهبی در داخل این رژیم هم تشدید شده و بسیاری از افراد نسل جوان دیگر به آموزههای مذهبی و تورات که نقشی اساسی در هویت بخشیدن به اسرائیل داشت، باور ندارند. در این میان ما، حریدیها را داریم که بسیار مذهبی هستند و هر سال بر جمعیتشان افزوده میشود و با توجه به دیدگاههای خاص مذهبی که دارند به مشکلی برای رهبران اسرائیل تبدیل شدهاند. آنها هر سال کمکهزینه دریافت میکنند درحالیکه هیچ نقشی در اقتصاد اسرائیل ندارند؛ چرا که اصولا اعتقادی به انجام فعالیتهای اقتصادی ندارند و تنها به خواندن و تعلیم تورات مشغولاند. آنها در عرصه نظامی هم هیچ کمکی به اسرائیل نمیکنند؛ چرا که حریدیها به سربازی نمیروند و در فعالیتهای نظامی هم مشارکت نمیکنند.
اسرائیل نخواهد توانست بر مبنای یک جامعه مذهبی برپا بماند؛ یا باید در قالب یک جامعه چند فرهنگی و چند مذهبی ادامه حیات پیدا کند یا بقای خود را ازدسترفته خواهد دید
یکی از مواردی که در سالهای اخیر به معضلی برای رهبران صهیونیست تبدیل شده مهاجرت معکوس یهودیان از این رژیم به سرزمینهای دیگر بهویژه آمریکا و اروپاست. این روند چه خطرهایی برای موجودیت اسرائیل به دنبال خواهد داشت؟
به اعتقاد من دو گروه در حال خارج شدن از اسرائیل هستند: یک گروه انسانهایی هستند که وجدان دارند و میبینند رهبران اسرائیل چگونه علیه فلسطینیها مرتکب جنایت میشوند؛ گروه دوم عمدتا یهودیانی هستند که ریشه غربی دارند و دیگر تحمل زندگی در شرایط ناامنی را ندارند؛ در نتیجه برای ادامه زندگی به آمریکا یا اروپای غربی میروند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که رژیم اسرائیل بههیچوجه در مسیر درستی نیست و آنچه اسرائیلیها علیه مردم فلسطین مرتکب میشوند غیراخلاقی و شیطانی است. اسرائیل درست مانند قدرتهای استعمارگر دوران گذشته عمل میکند و عملکرد غیرانسانی و اشتباه رهبرانش این رژیم را بیشتر به مسیر افراطگرایی سوق داده است. بار دیگر تأکید میکنم با ادامه این روند تصور نمیکنم اسرائیل بتواند دوام پیدا کند بهخصوص اینکه یهودیان جوان در سراسر دنیا به این نتیجه رسیدهاند که اسرائیل برای آنها نیست و نماینده آنها نیست. این یک مشکل اساسی برای رژیمی است که اصولا بر مبنای مهاجرت یهودیان از سراسر دنیا به داخل فلسطین شکل گرفته است و برای تداوم رشد جمعیت خود به ادامه این روند مهاجرت نیاز دارد، اما دیگر مانند گذشته آژانس یهود و سازمانهای دولتی یهودی نمیتوانند یهودیان را به زندگی در داخل اسرائیل و مهاجرت به اسرائیل تشویق کنند؛ از این منظر اسرائیل قادر به احیای خودش نخواهد بود. یک مسئله مهم در زمینه مهاجرت معکوس یهودیان از اسرائیل به کشورهای دیگر، بهویژه آمریکا و اروپای غربی، بحث ناامنی و تغییر موازنه قدرت است. ما تصاویر زیادی از به صدا درآمدن آژیرهای خطر در شهرهای مختلف اسرائیل و پناه گرفتن اسرائیلیها میبینیم که در دهههای گذشته سابقه نداشت. سال گذشته حتی شهر مهمی مانند تلآویو هم هدف موشک گروههای فلسطینی قرار گرفت و اصولا دیگر جایی در اسرائیل نیست که کاملا امن باشد. در کنار موضوع حملات موشکی، جوانان فلسطینی هم در ماههای اخیر چندین حمله را در شهرهایی مانند تلآویو و همچنین علیه اسرائیلیها انجام دادهاند که به ناامنی دامن زده و همین برای تشویق یهودیان به مهاجرت از اسرائیل کافی است. نکته مهمی که در این میان باید به آن توجه کرد این است که اصولا بخش زیادی از مهاجران از اسرائیل را یهودیان ثروتمند و همینطور تحصیلکرده تشکیل میدهند و به عبارتی اسرائیل دارد بخش مهم جمعیت خود را از دست میدهد.
در هفتههای اخیر همانطور که در میان صحبتهایتان اشاره داشتید شاهد عملیاتهای استشهادی علیه اسرائیلیها در کرانه باختری و شهرهایی مانند تلآویو بودیم که در سالهای گذشته سابقه نداشته است. انجام این عملیاتها نشانه چیست و از نظر امنیتی چه مشکلاتی را برای رژیم اسرائیل ایجاد خواهد کرد؟
دلیل حملات اخیر فلسطینیان روشن است. آنها همهروزه به شیوههای مختلف از سوی اسرائیلیها هدف حمله قرار میگیرند و در نهایت مجبور میشوند واکنش نشان دهند. این روشن است که خشونت بیپاسخ نخواهد ماند و مقابله تشدید خواهد شد. در چنین وضعیتی همانطور که گفتم، اسرائیل نمیتواند امنیت را که عنصر بسیار مهمی برای ادامه حیات این رژیم است حفظ کند. آنها نمیتوانند به صورت مستمر مردم را بکشند و نمیتوانند با کشتاری به این وسعت در بلندمدت حکومت کنند. به نظر من با ادامه این شرایط اسرائیل دیگر قادر به تأمین امنیت برای شهروندانش نخواهد بود؛ چرا که طرف فلسطینی به دنبال آزادی است و میخواهد حقوق خود را بهدست بیاورد و اسرائیلیها همچنان به دنبال اعمال زور و تبعیض علیه ساکنان اصلی فلسطین هستند. دنیا هم دیگر با اسرائیل همراه نیست. جهان امروز دیگر جهان تکقطبی گذشته نیست که آمریکا تنها تصمیمگیرنده باشد. ما امروز در سال 1991 و زمان فروپاشی شوروی زندگی نمیکنیم و جهان بهسرعت به سمت چندقطبی شدن در حال حرکت است. آمریکا، به عنوان مهمترین حامی اسرائیل در سالهای گذشته، جنگهای دیوانهواری را در نقاط مختلف دنیا از افغانستان و عراق تا سوریه و سومالی و لیبی به راه انداخته و نتایج مصیبتبار آن امروز مشهود است. بنابراین جایگاه خود آمریکا در جهان هم زیرسؤال است و دیگر نمیتواند حامی خوبی برای اسرائیل باشد. امروز جهان تصمیم گرفته که معادلات را تغییر دهد. تغییر قدرت به سوی شرق با اتحاد کشورهایی همچون روسیه، چین و ایران در این زمینه اهمیت ویژهای دارد درحالیکه قدرت کشورهایی مانند آمریکا و اسرائیل رو به افول است. به نظر من اسرائیل موقعیت خود را در عرصه بینالمللی هم از دست داده و بهشدت زیر فشار افکار عمومی جهانی است. از منظر داخلی هم عملیاتهای فلسطینیها هر سال ضریب امنیت در اسرائیل را کاهش میدهد. امنیت عنصری است که برای اسرائیلیها بسیار مهم است و در نبود آن قطعا ادامه حیات برای رژیم اسرائیل مقدور نخواهد بود.