«شهید آیتالله سیدمحمدباقر حکیم، تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و دستاوردهای آن» در گفتوشنود با زندهیاد حسین شیخالاسلام
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در ایران، در شرایطی که صدام به تحریک غرب وارد جنگ با کشورمان شده بود، توسط چه شخصیتهایی انجام شد و چه دستاوردهایی داشت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را خود عراقیها پایهگذاری کردند. پایهگذاران مجلس اعلی خدمت حضرت امام (رضوانالله تعالی علیه) رسیدند و این طرح را با ایشان در میان گذاشتند. سپس خدمت حضرت آیتالله خامنهای، که در آن موقع رئیسجمهور بودند، رفتند و تأیید ایشان را نیز گرفتند. بسیاری از جلسات اولیه این مجلس، در خدمت ایشان تشکیل میشدند.
شما در این فرآیند، چه نقشی بر عهده داشتید؟
بنده به عنوان نماینده وزارت امور خارجه، از طرف حضرت آقا وظیفه داشتم تا در کمیته پشتیبانی از انقلاب اسلامی عراق، شرکت کنم و روزهای دوشنبه هر هفته، با شهید آیتالله سیدمحمدباقر حکیم جلسه داشتم. به خاطر دارم که ایشان در روزهای دوشنبه هرهفته، روزه میگرفتند. من نماز مغرب و عشاء را پشت سر ایشان میخواندم. بعد ایشان افطار میکردند و من جلسه را ترک میکردم. این جلسات، حدود یک ساعت و نیم قبل از اذان مغرب شروع میشدند.
بههرحال در پی سیاست سرکوبگرانه صدام، عراقیها برای احقاق حقوق خود و پشتیبانی از ایجاد انقلاب اسلامی در این کشور، مجلس اعلی را تأسیس کردند. مجاهدین عراقی، حضرت امام را رهبر خود میدانستند. درست است که مجلس اعلی در ایران شکل گرفت، اما سیاستها، اهداف و برنامههای آن، کاملا عراقی بود. اما چون هم ما و هم آنها علیه صدام میجنگیدیم، بسیاری از اهداف و دیدگاههایمان یکسان بود و بهراحتی به تعامل میپرداختیم.
واکنش نهادهای بینالمللی به تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق چه بود؟
بیتردید آنها با تشکیل این مجلس موافق نبودند؛ چون اکثرشان و نیز دولتهای عربی طرفدار صدام بودند. در این میان، فقط سوریه و گاهی هم لیبی با مجلس اعلی همکاری میکردند، اما سایر کشورهای عربی این مجلس را به رسمیت نمیشناختند! البته پس از بازپسگیری سرزمینهای اشغالی توسط ایران و قریبالوقوع بودن پیروزی، بهتدریج بسیاری از محافل بینالمللی، مجلس اعلی را پذیرفتند، ولی در اوایل با آن برخورد منفی داشتند، که البته طبیعی به نظر میرسید.
شخصیت شهید آیتالله سیدمحمدباقر حکیم را دارای چه ویژگیهایی میدیدید؟
ایشان مردی بسیار عمیق، خوشفکر، متین و عارفی کمنظیر بود. از بحثهایی که در جلسات هفتگی با ایشان داشتم، بهخوبی احساس میکردم که عاشق حزبالله لبنان است. شهید سیدعباس موسوی را بسیار دوست داشت و فعالیتهای او را تحسین میکرد.
ارزیابی شما از رابطه جمهوری اسلامی با حاکمان جدید بغداد به چه صورت است؟
آنان روزی همرزم ما بودند و در کنار یکدیگر با صدام میجنگیدیم. آقای مالکی، نخستوزیر اسبق عراق، نماینده حزبالدعوه در سوریه بود. بنده به حسینیه حزبالدعوه در زینبیه میرفتم و در مراسم عاشورا شرکت میکردم. ایشان هم به مجلس عزاداری ما در سفارت میآمد. من سفیر بودم و ایشان نماینده حزبالدعوه بود، ولی با هم برادر بودیم. آمریکاییها و هیچکسی نمیتوانند این برادریها را از بین ببرند. خدا را شاکرم که این روابط صمیمانه، هنوز امتداد دارد.
علل نفوذ و محبوبیت جمهوری اسلامی در عراق امروز را در چه میدانید؟
وقتی سیاستگذاری براساس تکیه به خداوند باشد، خود خدا کمک میکند. جمهوری اسلامی هرگونه سلطهای را نفی و از مستضعفان پشتیبانی میکند. ما روزی که از مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق حمایت کردیم، حتی تصورش را هم نمیکردیم که روزی این مجلس بر عراق حکومت خواهد کرد و به این دلیل که اعضای این مجلس و راهشان را درست میدانستیم، از آنها حمایت میکردیم.
همینطور هم روزی که حزبالله تشکیل شد، تصورش را نمیکردیم که روزی به اولین قدرت لبنان تبدیل شود. روزی هم که حماس تشکیل شد، باور نمیکردیم که روزی قدرت را در غزه بهدست بگیرد. ما چون میدیدیم که راه حماس خدایی است و به اسلام تکیه دارد و دارای پایگاه مردمی است، از آن حمایت کردیم. رمز موفقیت ما، دفاع از اصول الهی بوده و تا زمانی که از این خط خارج نشویم، خداوند هم پشتیبان ما خواهد بود. ما معتقد به این فرمایش حضرت امام هستیم که آنچه را که وظیفه ماست انجام میدهیم و نتیجه بهخودی خود بهدست میآید.
از بدو نقشآفرینی ایران در عراق جدید، این ذهنیت برای برخی ایجاد شده که کشورمان بیشتر به جانبداری از شیعیان تمایل دارد. دیدگاه شما دراینباره چیست؟
اگر اینطور بود و ما با همه جوامع عراق ارتباط دوستانه نداشتیم، طبعا در کارمان موفق نمیشدیم. اولین هدف آمریکاییها، تجزیه عراق بود. آنها میگفتند مناطق کردنشین متعلق به کردها، مناطق سنینشین متعلق به سنیها و مناطق شیعهنشین متعلق به شیعیان است! ما میدانیم که تجزیه عراق، باعث ایجاد تشنج در منطقه و دردسر در مرزهای ایران میشود؛ لذا خواهان حفظ تمامیت ارضی عراق و کشوری متحد و یکپارچه هستیم. عراق باثبات و امن با یک دولت قوی، قطعا به نفع ماست. ما با سنیهای عراق ارتباط خوبی داریم و سران آنها مرتبا به ایران میآیند.
به نظر شما تفاوت شیعیان عراق با لبنان در چیست؟
اینها هیچ فرقی با هم ندارند و هر دو یک مسیر را طی میکنند. البته شیعیان لبنان، ضداسرائیلیتر و ضدآمریکاییترند، درحالیکه همه شیعیان عراق ضدآمریکایی نیستند و گاهی با آمریکاییها تعامل میکنند. شرایط سیاسی لبنان و عراق با هم بسیار متفاوت است. برای آمریکا در عراق، نفوذی گسترده پیشبینی نمیشود.