«شهید آیتالله فضلالله محلاتی در عرصه مبارزه» در گفتوشنود با زندهیاد حبیبالله عسگراولادی؛
طبعا نخستین پرسش ما در این گفتوگو، درباره زمان و نحوه آشنایی شما با شهید آیتالله حاج شیخ فضلالله محلاتی است.
بسم الله الرحمن الرحیم. با دورد و سلام به روح مطهر امام راحل (رضوانالله تعالی علیه) و شهدای انقلاب اسلامی بهویژه شهید بزرگوار آیتالله حاج شیخ فضلالله محلاتی و تقدیم سلام و ادب به محضر ولی امر مسلمین (مدظله العالی). باید به حضورتان عرض کنم که این شهید عزیز، امام جماعت مسجد کوچکی در بازار تهران بود، که به واقع آیتالله محیالدین انواری آن را احیا کرد. بعد از آیتالله انواری، شهید آیتالله محلاتی در آن مسجد نماز جماعت را اقامه میکرد. ایشان در سخنرانیهای خود در آن مسجد، افشاگریهایی علیه رژیم پهلوی داشت. آن بزرگوار در زمره فعالترین روحانیون در امر مبارزه و «موتورالعلما» نامیده شده بود. ایشان تلاش فوقالعاده زیادی، برای ایجاد وحدت بین روحانیون داشت. در آن دوره، روحانیون سه دسته بودند: عدهای شاگردان و همراهان حضرت امام بودند، عدهای به دربار وابسته و گروه سوم هم بیطرف بودند. ایشان تلاش میکرد تا کسانی را که بیطرف بودند، وارد خط انقلاب کند. بسیار هم فعال بود و به همین دلیل هم، به او لقب موتورالعلما داده بودند. آیتالله محلاتی هر جا که احساس میکرد باید وظیفهاش را انجام بدهد، با تمام قدرت میایستاد و ابدا به این فکر نمیکرد که چه هزینهای برایش خواهد داشت؛ به عنوان نمونه ایشان در جمع کردن امضا برای مرجعیت حضرت امام، نقشی بسیار جدی داشت. خاطرم هست در دورانی که با دوستان هیئتهای مؤتلفه اسلامی در زندان بودیم، یکی از کسانی که ارتباط زندانیان با بیرون را برقرار میکرد، ایشان بود. این کار در آن دوره، شجاعت قابل تقدیری میطلبید.
شهید آیتالله محلاتی، دراینباره چه اقداماتی را انجام میدادند؟
رژیم پهلوی پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور، شرایط بسیار سنگین و خفقان عجیبی را بر جامعه حکمفرما کرده بود؛ بهطوری که خیلیها وحشت میکردند با خانوادههای ما تماس بگیرند. عده اندکی هم اعتنایی به خشونت رژیم نداشتند و به هر نحوی که بود، به خانوادههای ما سرکشی و رسیدگی میکردند. شهید آیتالله محلاتی در این زمینه، فوقالعاده جدی بود. یک بار که عدهای از زندان اوین فرار کردند، رژیم تعدادی از ما را به زندان برازجان تبعید کرد و ارتباط ما با خانوادهایمان، کاملا قطع شد. در فروردین 1348، آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله مروارید و عدهای از برادران مانند: حاج ابوالفضل توکلی بینا، حاج حسین مهدیان و سیدرضا نیری، برای دیدار با ما به برازجان آمدند، اما بههرحال ملاقات با ما برای اینگونه افراد، دردسر ایجاد و حداقل این بود که ساواک آنها را احضار میکرد. البته آنها اعتنا نمیکردند و به فعالیتهای خود ادامه میدادند. یادم هست که ما سه روز در حیاط زندان شهربانی برازجان، درخدمت آیتالله هاشمی، آیتالله مروارید و خانوادههایشان بودیم. سه تا سفره بزرگ برای خانمها، آقایان و بچهها پهن میکردیم و محفل ما صفائی داشت. بههرحال شهید آیتالله محلاتی در زمینه ایجاد ارتباط ما با مقامات روحانی و حتی فراری یا تبعیدی، نقش بسیار مهمی داشت. ایشان یار و یاور زندانیان انقلاب اسلامی و خانوادههای آنها بود. وقتی هم که حضرت امام به ایران بازگشتند، ایشان از یاوران نزدیک آن بزرگوار، مشاور و خدمتگزار ایشان بود. در واقع بهنوعی، حفاظت از امام را هم به عهده داشت.
تلاش و تکاپوی شهید آیتالله محلاتی در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی را چگونه دیدید و از آن چه تحلیلی دارید؟
ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در زمینههای متعددی درخشید. اولین جایی که ما همکار شدیم، صندوق مربوط به اصناف بود که حضرت امام حکمش را به ایشان دادند و قرار شد شهید آیتالله محلاتی، حاج آقا محسن لبانی و بنده برویم و این صندوق را تحویل بگیریم. ایشان در روند تقویت این صندوق، نقش بسیار جدیای داشت. به همین دلیل هم یکی از شعبات این صندوق در خیابان 15 خرداد، به نام ایشان نامگذاری شده است. آیتالله محلاتی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم، مدتی نماینده حضرت امام بود و در آنجا، هم مظلوم واقع شد و هم خوش درخشید. مدتی فرماندهی سپاه، بر عهده آقای عباس آقازمانی معروف به ابوشریف بود، که از طرفداران بنیصدر به شمار میرفت. عدهای در سپاه طرفدار ابوشریف و طبعا بنیصدر و لیبرالهایی بودند که هنوز در صحنه سیاست حضور داشتند. آیتالله محلاتی زیر چتر ولایت و امامت، با این جریانها مقابله و البته از سوی آنها حملات زیادی را نیز دریافت میکرد! شاید خدمتی را که این شهید بزرگوار در زمینه سالم ماندن سپاه انجام داده، کسی از مقامات روحانی انجام نداده باشد. کسانی که طرفدار ابوشریف بودند، وقتی که او از فرماندهی سپاه کنار گذاشته شد، خیلی شهید محلاتی را اذیت کردند! ایشان مقاومت زیادی به خرج داد و واقعا سپاه را از لوث جریان لیبرالها پاک کرد. البته برخی از سرداران سپاه هم، در این زمینه فداکاریهایی داشتند.
شما در مجلس اول نیز، با شهید آیتالله محلاتی همکار بودید. از تعاملات آن دوره خویش، چه به خاطر دارید؟
فعالیت شهید آیتالله محلاتی در مجلس شورای اسلامی، به دو صورت بود. یک صورتِ آن این بود که ایشان بهعنوان نماینده امام در سپاه، در مجلس وظیفه داشت تا اجازه ندهد اطراف بنیصدر خالی شود! این رویکرد موجب شد که از سوی عدهای از تندروها، مورد اتهام هم قرار بگیرد. اما ایشان به وظیفهای که امام به او گوشزد فرموده بودند، عمل میکرد. صورت دیگر فعالیتهای ایشان، شرکت در همکاریهای عمومی نمایندگان در مجلس بود. شهید محلاتی بنده مخلص خدا، عالمی فداکار و همانطور که عرض کردم، عنصری فعال برای راه انداختن روحانیون و متدینین بود.
در خلال سخنانتان، به ارتباط ویژه شهید آیتالله محلاتی با امام خمینی اشاره کردید. لطفا دراینباره به نکات بیشتری اشاره کنید.
شهید آیتالله محلاتی، از شاگردان مبرز حضرت امام و سابقه ارتباطشان طولانی بود. در دوران تبعید امام، شهید محلاتی جزء فعالترین روحانیون تهران بود و مبارزان نهضت اسلامی، به ایشان اعتماد ویژهای داشتند. در روزهای اوجگیری انقلاب در مدرسه رفاه و علوی هم، شهید محلاتی جایگاه خاصی نزد امام داشت. حضرت امام چند نفر را مأمور کردند که با بنیصدر در ارتباط باشند و اطرافش را بگیرند، از جمله بنده که چند جلسهای رفتم و اوضاع او و اطرافیانش را در نظر گرفتم و گزارشهایی را هم دراینباره، خدمت امام دادم. خاطرم هست در آستانه اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری، خدمت حضرت امام عرض کردم که ایشان شأن یک رئیس جمهور را ندارد! حضرت امام فرمودند که شما دیگر نروید، ولی به شهید محلاتی گفتند که به کارش ادامه بدهد. شهید محلاتی هم هیچ کاری نکرد که بنیصدر علیه ایشان موضعی بگیرد یا عکسالعملی نشان بدهد. به نظر من ایشان بسیار با درایت و بصیرت عمل کرد و تمام توان خود را دراینباره بهکار گرفت.
تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی از اقداماتی است که تحت مدیریت شهید آیتالله محلاتی انجام گرفت. از دیدگاه شما علت اصرار ایشان بر انجام این امر چه بود؟
عدهای در سپاه میگفتند که نیازی به اساسنامه نیست یا حداقل به این شدت و غلظتی که ایشان دنبالش هست، نیاز نیست. اما آیتالله محلاتی روی این مسئله اصرار داشت. طبیعی بود که نیرویی با این گستره، نیاز به چنین سندی داشته باشد، که با پیگیری آیتالله محلاتی انجام گرفت و این از خدمات ایشان به سپاه است.
خاطره شهادت آیتالله محلاتی و همراهانش را چگونه به یاد میآورید؟
شهید بزرگوار آیتالله محلاتی همراه با چند تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مقامات قوه قضائیه، برای سرکشی به جبههها عازم اهواز بودند، که هواپیمای آنان توسط جنگندههای عراقی مورد حمله قرار گرفت. شهید محلاتی، در واقع رهبری و فرماندهی آن جمع را به عهده داشت و قرار بود برای اصلاح بعضی از امور، به جبههها بروند. دشمن هم نقش آن بزرگوار را خیلی خوب میشناخت و از سوابق مبارزاتی ایشان و تأثیرش در انقلاب و جنگ خبر داشت و لذا این فاجعه را آفرید و یکی از مخلصترین یاران امام و انقلاب را از ما گرفت. خدایش رحمت کند و در جوار رحمت بیمنتهای خود جای دهد.