«شهید سپهبد علی صیاد شیرازی و ساماندهی هیئت معارف جنگ» در گفتوشنود با امیر سرتیپ غلامحسین دربندی؛
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
به عنوان نخستین سؤال، از چه دورهای و چگونه با شهید سپهبد علی صیاد شیرازی آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. با عنایت به اینکه در آغازین سالهای دهه 1360، شهید سپهبد علی صیاد شیرازی فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی را بر عهده داشتند، طبعا بنده نیز مانند بسیاری دیگر، از طریق جایگاهی که داشتند با ایشان آشنا شدم. خاطرم هست در 10 اردیبهشت سال 1361، عملیات بیتالمقدس با رمز مقدس یا علی بن ابیطالب(ع) شروع شد. در آغاز مرحله دوم عملیات، بنده را به قرارگاه تیپ سوم لشکر 92 احضار کردند. در واقع شهید صیاد شیرازی، همه فرماندهان را جمع کرد و درباره ایمان و رویکردهای نظامی نیروها، مسائل مهمی را مطرح نمود. در اواسط جلسه، وقت نماز شد و ایشان جلسه را برای برگزاری نماز قطع کرد! در موقع وضو گرفتن از ایشان بسیار تشکر کردم، که عملیات را بهخوبی پیش برده است. ایشان گفت: «دعا کن بقیه عملیات هم خوب پیش برود». دشمن در اطراف خرمشهر موانع زیادی را ایجاد کرده بود، اما الحمدلله عملیات خوب پیش رفت و خرمشهر آزاد شد. درسِ خاطرهای که عرض کردم، این بود که ایشان حتی در معرکه جنگ هم، حاضر نشد نماز را به تأخیر بیندازد. نماز را هم با حال ویژهای میخواند و در قنوت، برای امام زمان(عج) و سلامتی امام خمینی و رزمندگان اسلام دعا میکرد.
دیگر یاران شهید صیاد شیرازی نیز، اهتمام به نماز اول وقت را در زمره خصال بارز ایشان میدانند. از دیدگاه شما، علت این امر چه بود؟
نماز برای شهید صیاد شیرازی، سرلوحه تمام طرحهای عملیاتی، تاکتیکی، اجتماعی و خانوادگی بود. حتی گاهی پیشاپیش، با محل ورود قریبالوقوعِ خود تماس میگرفت و میگفت: شرایط لازم را برای برگزاری نماز جماعت تدارک ببینند. یادم هست که یک بار در کردستان، با شهید سوار بالگرد بودیم و من دیدم ایشان مدام به ساعتش نگاه میکند. هنگام اذان که شد، ایشان به خلبان اشاره کرد که فرود بیاید. خلبان گفت: منطقه چندان امن نیست و بهتر است تا رسیدن به مقصد، صبر کنیم. شهید صیاد شیرازی گفت: «نه، ما همین جا نماز میخوانیم». بالگرد نشست و ایشان با قمقمه آبی که داشت، وضو گرفت. همگی نماز ظهر را به جماعت در پای بالگرد خواندیم و ایشان گفت: «برای نماز عصر فرصت هست و میتوانیم آن را در مقصد اقامه کنیم». انسان با مشاهده این همه توجه و دقت به نماز اول وقت، به یاد مسلمانان صدر اسلام یا نماز ظهر عاشورا میافتاد!
آشنایی شما با شهید صیاد شیرازی، به مرور زمان افزایش یافت. ایشان را با چه خصوصیاتی به خاطر میآورید؟
خصوصیات ایشان را میتوان به سه جنبه نظامی، اخلاقی و معنوی تقسیم کرد. اکثر کسانی که درباره ایشان نوشته یا گفتهاند، فقط به یکی از این جنبهها اشاره کردهاند، درحالیکه ایشان جامع همه صفات حسنه بود. کمتر پیش میآید کسی از نظر عرفان و تقوا برجسته باشد و در عین حال، به علوم و دانش نظامی هم تسلط داشته باشد. اگر کسی عبادتهای شبانه ایشان را میدید، میگفت ایشان یک عارف به تمام معناست. اگر در روز او را در اتاق جنگ میدیدید، که چگونه تدابیر عملیاتی را پشت بیسیم ابلاغ میکرد، میگفتید او نظامی مقتدری است! به اعتراف تمامی فرماندهان نظامی نیروهای مسلح، معلومات و دانش نظامی ایشان بسیار بالا بود.
لطفا دراینباره، به مصداق یا مصادیقی هم اشاره کنید.
بله. ایشان در سال 1352 برای طی دوره تخصصی «هواسنجی بالستیک»، به آمریکا اعزام میشود. در آنجا، دانشجویانی از کشورهای مختلف دنیا حضور داشتند. هنگامی که نوبت به مراسم فارغالتحصیلی میرسد، طبیعتا همه انتظار داشتند که دانشجوی ممتازِ آن دوره، آمریکایی باشد؛ چون بههرحال درک مطالب برای آنها که زبان مادریشان انگلیسی بود، سادهتر بود، ولی در کمال تعجب میبینند نمرات علی صیاد شیرازی از همه بالاتر است و متولیان امر، ناچار میشوند ایشان را بهعنوان دانشجوی برترِ آن دوره معرفی کنند. همین یک مورد، مؤید پشتکار و دانش بالای نظامی آن بزرگوار است. ایشان قدرت تدبیر، طراحی، سازماندهی و هدایت بالایی داشت و در تمام عملیاتها، حتی کوچکترین و ریزترین نکات را در نظر داشت. ایشان در امور شخصی هم، همینطور منظم و دقیق بود و کوچکترین کارها و برنامهها را یادداشت میکرد.
این نظم جدی و خللناپذیر، چگونه در منش شهید صیاد شیرازی ایجاد شده بود؟
رشته اصلی شهید صیاد شیرازی، توپخانه بود و کسانی که در این رسته خدمت میکنند، معلومات نظامی بسیار بالایی دارند؛ چون باید ریاضی، نقشهخوانی و احتمالات را خوب یاد گرفته باشند و نسبت به رستههای دیگر، به معلومات بیشتری نیاز دارند. از دیگر خصوصیات شهید، تقید جدی به ورزش بود. ایشان مقید بود تا حتما صبحها ورزش کند و حتی موقعی که با قطار به سفر میرفتیم، در فضای تنگ راهروی واگن، نرمش میکرد!
«ولایتپذیری» از ویژگیهای شاخص، در رفتار عقیدتی و نظامی شهید صیاد شیرازی بهشمار میآید. ارزیابی شما دراینباره چیست؟
همینطور است. ولایتپذیری ایشان به حدی بود که حتی اگر کاری را درست میدانست و روی آن تأکید داشت، وقتی میدید دیدگاه حضرت امام یا رهبری با دیدگاه خودش تفاوت دارد، از فکر خویش میگذشت و همیشه نظر ولیفقیه را در اولویت قرار میداد. حقیقتا سرباز گوش به فرمان ولی امر بود و این را در عمل نشان داد. رهبر معظم انقلاب اسلامی هم، علاقه خاصی به ایشان داشتند و بوسهای که به تابوت ایشان زدند، سراسر معنا و مفهوم بود و ارج نهادن به خدمات یک سرباز فداکار و راستین اسلام را نشان میداد.
ظاهرا ارتباط نزدیک شما با شهید صیاد شیرازی، پس از پایان جنگ تحمیلی ایجاد شد. ماجرای آن از چه قرار بود؟
رابطه نزدیک ما از زمان تشکیل هیئتی به نام «هیئت معارف جنگ» شروع شد، که بنیانگذار و مبتکر آن خودِ ایشان بود. این هیئت در اواخر سال 1372 یا اوایل سال 1373 شکل گرفت و یک بخش غیرسازمانی بود و در دایره هیچ مدیریت رسمیای قرار نداشت. ایشان همیشه میگفت: «هر کسی که به جنگ و جبهه علاقه دارد و میخواهد در تحقیقات مربوط به آن شرکت کند، میتواند بیاید و در این هیئت فعالیت داشته باشد...». ساعات کار ما در این هیئت پس از پایان کار اداری بود، که میماندیم و به تحلیل مسائل جنگ، مخصوصا عملیاتهای مهم آن میپرداختیم.
درباره شیوه کار ایشان در هیئت معارف جنگ نیز، توضیحاتی ارائه کنید.
شهید صیاد شیرازی با عشق و علاقه، این هیئت را بنیانگذاری و کسانی را که علاقمند به تحقیق درباره جنگ بودند، به آن دعوت کرد. ایشان در سالهای اولیه تأسیس نظام اسلامی، عدهای را مأمور کرده بود تا به مبارزه با ضد انقلاب در کردستان بپردازند. آنان به این هیئت دعوت و مأمور شدند، تا تمام عملیاتهایی را که نهایتا منجر به آزادسازی مناطق اشغالی از دست ضد انقلاب شد، بررسی کنند و بنویسند و از مناطق آن تصویربرداری کنند؛ سپس مورد به مورد، عملیاتهای دفاع مقدس را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند. شیوه کار هم این گونه بود که ایشان از فرماندهانی که در آن عملیاتها نقشآفرینیِ کلان کرده بودند، خواست تا عملکرد خودشان را در نقاطی که مسئولیت آنها را به عهده داشتهاند، دقیقا بنویسند. ایشان این توضیحات را با دقت تمام، ثبت و تحلیل میکرد. در واقع سبک کار «هیئت معارف جنگ»، این گونه بود. ما عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس را بررسی کرده و به عملیات ثامنالائمه رسیده بودیم، که مسئله شهادت ایشان پیش آمد.
شهادت سپهبد صیاد شیرازی، چه تأثیری بر فعالیت «هیئت معارف جنگ» گذاشت؟
همه ما، تا چند روز مبهوت بودیم! خود من که بهشدت افسرده شدم و تا چند روز گریه میکردم! اساتیدی که طی هشت سال دفاع مقدس، به صورت شبانهروزی با شهید صیاد شیرازی کار میکردند، دیگر نمیتوانستند سر کلاس بروند! در مراسم تشییع شهید، یکی از آقایان بیت رهبری روی شانه امیر صالحی زد و گفت: «آقا میفرمایند نگذارید کلاسهای هیئت معارف جنگ تعطیل شوند». به نظرم حضرت آقا متوجه شده بودند که ممکن است به خاطر تألمات روحی اساتید و کارکنان، کلاسها تعطیل شوند. این فرمان ایشان باعث شد که اساتید حتی به بهشت زهرا هم نروند و کلاسها را در آن روز تشکیل بدهند! در آن مقطع دانشجویان و اساتید، حال خاصی داشتند و همگی متأثر بودند، اما همه تصمیم گرفتیم راه شهید صیاد شیرازی را ادامه بدهیم. آن روزها این کلاسها، فقط برای دانشجویان دانشکده افسری امام علی(ع) در نیروی زمینی برگزار میشدند، اما حالا برای دانشجویان دانشگاه خلبانی شهید ستاری (نیروی هوایی)، دانشجویان کاپیتانی دانشکده افسری امام خمینی بوشهر (نیروی دریایی) نیز، برگزار میشوند. خوشبختانه «هیئت معارف جنگ» توانسته است ارزشهای دفاع مقدس را به افسران جوان ــ که فرماندهان آینده ارتش ما هستند ــ منتقل کند و راه شهید صیادها به فراموشی سپرده نشوند.
پس از شهادت ایشان، چه کسی مسئولیت اداره هیئت معارف جنگ را به عهده گرفت؟
رهبر معظم انقلاب امیر سرتیپ ناصر آراسته را به این سمت منصوب کردند. ایشان از همکاران بسیار نزدیک به شهید صیاد شیرازی و جزء امرای متدین و معتقد و نظامیِ واقعی است.
هم اینک شیوه کار شما، همچنان مانند گذشته است؟
البته و به طور طبیعی، سطح کیفی کار ارتقای زیادی پیدا کرده است. ما هنوز هم هر عملیات را در تک تک مناطق انجامش بررسی میکنیم. یک جلسه هم دانشجویان دانشگاه افسری امام علی(ع) را به آن مناطق میبریم تا محورشناسی عملیات را کاملا یاد بگیرند و جزئیات را از زبان فرماندهان شرکتکننده در عملیات بشنوند و کار فقط منحصر به مطالب تئوریک نباشد. این اقدام، تأثیر زیادی روی آموزش دانشجویان داشته است. شهید صیاد شیرازی در صبحهای سهشنبه، به دانشگاه افسری امام علی(ع) میرفت و تجربههای خود از جنگ را به دانشجویان درس میداد. یکی از کارهای جالبی که ایشان انجام میداد، تطبیق عملیاتهای صدر اسلام با هشت سال دفاع مقدس بود، که توسط ایشان و مرحوم استاد علی دوانی برای دانشجویان تدریس میشد.
و کلام آخر؟
یکی از ویژگیهای شهید صیاد شیرازی این بود که برخلاف اکثر آدمها، هرچه به او نزدیکتر میشدی، بیشتر جذب شخصیتش میشدی و سخت میتوانستی از او دل بکنی! برای من هم چنین وضعیتی و بهتر بگویم فرصتی پیش آمد. هرچه بیشتر در جلسات ایشان شرکت میکردم، شیفتگیام به آن بزرگوار بیشتر میشد و هر روز، فضیلت جدیدی را در ایشان کشف میکردم و همین آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم، برای من به یادگار مانده است.