کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

«آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی و مشارکت فعال در انقلاب اسلامی» در گفت‌وشنود با آیت‌الله نجم‌الدین طبسی؛

با هجرت او به مشهد، فضا به نفع انقلابیون تغییر کرد

16 مرداد 1402 ساعت 17:39

آیت‌الله شیخ نجم‌الدین طبسی در دوران اقامت در نجف، با زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی آشنا شد و به او علاقه‌مند گشت. او در ادوار بعد نیز، شاهد کُنش و واکنش‌های سیاسی آن مرجع والامقام در عراق و ایران بود. وی در گفت‌وشنود پی‌آمده، برخی روایات و خاطرات خویش دراین‌باره را واگویه کرده است



پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
آشنایی شما با زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی، به چه دوره‌ای بازمی‌گردد؟ ایشان را با چه خصال و ویژگی‌هایی به خاطر می‌آورید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. زمانی که بنده در نجف اقامت داشتم، صبح‌ها در حرم امیرمومنان(ع) رواق اول ــ که الان به بخش مربوط به خانم‌ها متصل شده است ــ چهار نماز جماعت به امامت مرحوم پدرم، آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی، آیت‌الله شیخ حسین شکور و آیت‌الله سیدعلی خلخالی اقامه می‌شد. من تکبیرگوی نماز پدرم بودم. آن روزها به دبستان می‌رفتم و هر روز صبح، با پدرم به حرم می‌رفتیم و طبعا سحرخیزی را از ایشان یاد گرفتم. به همین دلیل، هر روز در آنجا آیت‌الله شیرازی را در حرم می‌دیدم. ایشان در عین تواضع و خوش‌اخلاقی، بسیار باابهت بودند و این نکته برای من بسیار جالب و مهم بود. صریح‌اللهجه بودند و با کسی تعارف نداشتند. زهد و ساده‌زیستی، به تمامی در رفتار ایشان مشهود بود. همیشه فاصله حرم تا خانه را پیاده می‌رفتند و در مسیر، با مردم احوال‌پرسی و صحبت می‌کردند. در عین ابهت، تواضع ایشان کم‌نظیر بود. همان‌طور که اشاره کردم، ایشان صراحت زیادی داشتند و اهل تعارف نبودند. دراین‌باره خاطره شیرینی دارم. ایشان با مرحوم والد من، رفیق قدیمی و صمیمی بود. یک بار که به اتفاق ایشان به مشهد رفته بودیم، آیت‌الله شیرازی به دیدار پدرم آمد و تعدادی از تألیفات خود را به ایشان هدیه کرد؛ سپس فرمود: «حاج شیخ! این کتاب‌ها را در طاقچه نگذار، مطالعه کن!». خیلی صریح و رُک بود.
 
بازتاب شخصیت علمی آیت‌الله العظمی شیرازی را در حوزه‌های علمیه نجف و قم چگونه دیدید؟
آیت‌الله شیرازی، از شخصیت‌های نادر در حوزه نجف بودند. کافی است به بعضی از آثار و همچنین تقریرات فقه و اصول آن بزرگوار نگاهی بیندازید تا عمق شخصیت علمی ایشان را تصدیق کنید. ایشان انصافا جزء فقهای شاخص و به قول امروزی‌ها اهل فن بودند. آیت‌الله العظمی آقا ضیاء عراقی، از اصولیین پرآوازه در تاریخ حوزه نجف بودند و بزرگانی که می‌خواستند مقام علمی خود را اثبات کنند، خود را شاگرد ایشان معرفی می‌کردند. آیت‌الله شیرازی در درس آقای آقاضیاء شرکت و اشکال می‌کرد، به‌طوری که گاهی استاد از ایشان خسته می‌شد و حتی برخوردهای شدیدی از خود نشان می‌داد، ولی آن بزرگوار هیچ‌گاه ناراحت نمی‌شد و درس را ترک نمی‌گفت.
 
آیت‌الله نجم‌الدین طبسی

سابقه مبارزات دینی ـ سیاسی آیت‌الله العظمی شیرازی، ایشان را از بسیاری از اقران خویش متمایز می‌کرد. پیشینه مجاهدات ایشان، به کدامین دوره بازمی‌گشت؟
آن مرجع والامقام، در شجاعت ممتاز و حتی نادر بود. ایشان از دوران جوانی احساس تکلیف می‌کرد که باید در برابر عوامل استکبار در ایران و عراق بایستد. در قیام مسجد گوهرشاد، از سردمداران مخالفت با رضاخان و طرح ضد اسلامی کشف حجاب بود و در برابر آن مقاومت کرد. درآستانه اوج‌گیری انقلاب اسلامی هم با حضور آیت‌الله شیرازی در شهر مشهد، حرکت انقلاب در آن خطه وضعیت دیگری پیدا کرد. ایشان در سال 1354، به مشهد آمده و موقعیت عمومی خوبی پیدا کرده بودند. مبارزین و انقلابیون نیز، به ایشان پشت‌گرم بودند و احساس می‌کردند که شخصیت باعظمتی پشتیبان آنهاست. در واقع با هجرت ایشان به مشهد، فضا به نفع انقلاب اسلامی تغییر کرد. آیت‌الله شیرازی با اینکه خود مرجع بزرگی بودند و صاحب نظر، ولی رهبری حضرت امام در انقلاب اسلامی را قبول داشتند و در همین چهارچوب هم حرکت می‌کردند. افراد انقلابیِ مشهد از قبیل: آقای سیدکاظم مرعشی، آقای میرزا جوادآقا تهرانی، آقای مروارید، آقای واعظ طبسی، شهید هاشمی‌نژاد، آقای محامی و دیگران، تا آخر زیر چترِ حمایت ایشان بودند. آن بزرگوار با آنکه از بزرگان حوزه نجف بودند و موقعیت اجتماعی بسیار بالایی داشتند، هرگز در حمایت از انقلاب و نظام کوتاهی نکردند و تا اخر حیات چنین مشی‌ای داشتند.
پیش از آن و در دوران اقامت در عراق هم، همواره مبارز بودند و در این مسیر تردیدی به خود راه نمی‌دادند. بعثی‌ها در اوج قدرت، به خود اجازه داده بودند که عکس سرانشان را در صحن امیرالمؤمنین(ع) نصب کنند، از جمله عکس میشل عفلق مسیحی را! آیت‌الله شیرازی به آنها پیغام دادند: «این عکس را برمی‌دارید، یا خودم با عصا آن را بیندازم؟». این به معنای درگیری علنی با بعثی‌های وحشی بود. ظاهرا آنها حرف ایشان را جدی نگرفتند و ایشان هم با عصا، آن عکس را انداخته بود!
 
ارزیابی شما از مواضع آیت‌الله العظمی شیرازی، پس از اخراج ایرانیان از عراق چه بود؟
البته در آغاز، بعثی‌ها قول داده بودند که این کار را نکنند، ولی به عهد خود وفا نکردند. ابتدائا قرار شد از طرف هر یک از مراجع، نماینده‌ای به بغداد یا کربلا برود و با آنها صحبت کند. قرار بود تا وقتی که این جلسه تشکیل نشده است، بعثی‌ها کاری به ایرانی‌ها و حوزه نجف نداشته باشند، اما مدت زمان زیادی نگذشت که آنها ایرانی‌ها و طلاب را در هر جا که بودند دستگیر کردند! خبر که به ایشان رسید، بسیار عصبانی شدند و اعلام کردند: «من از نجف می‌روم!». بعثی‌ها تلاش می‌کردند که بگویند مشکلی نیست و به مراجع تعرض نمی‌شود، اما ایشان اصرار کرد: «باید بروم، چون شما تخلف کرده و طلبه‌ها را بیرون کردید». حتی آیت‌الله العظمی خویی و شهید آیت‌الله صدر و برخی دیگر از مراجع و علما، از ایشان خواستند که بمانید، ولی ایشان همچنان روی حرف خود ایستادند! در ابتدا بعثی‌ها اجازه خروج به ایشان ندادند، اما ایشان گفتند: «من یک ایرانی هستم و می‌خواهم به کشورم برگردم». به‌هرحال پس از چند روز کشمکش، بالاخره اجازه خروج ایشان از عراق را دادند. آیت‌الله شیرازی به حالت اعتراض، از نجف خارج شدند و به ایران آمدند.


کد مطلب: 24913

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/interview/24913/هجرت-او-مشهد-فضا-نفع-انقلابیون-تغییر

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir