«با زندهیاد آیتالله محمدعلی تسخیری، در فرآیند تفسیرنگاری بر قرآن کریم» در گفتوشنود با حجتالاسلام والمسلمین محمدسعید نعمانی؛
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
در شخصیت زندهیاد آیتالله محمدعلی تسخیری، چه ویژگیهایی را برجسته میبینید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم آیتالله آقای تسخیری «طاب ثراه»، انسان جامعالاطرافی بود و روحی بالطافت، فکری عمیق، علمی توانا و رفتاری کمنظیر داشت. در مدت بیش از پنجاه سالی که با هم زندگی و کار کردیم، هرگز کوچکترین ناراحتیای بین ما بهوجود نیامد. این بهترین توصیفی است که میتوانم از آن بزرگوار داشته باشم.
تألیف «المختصر المفید فی تفسیر قرآن المجید»، توسط آیتالله تسخیری و شما، چگونه آغاز شد؟
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، استادمان شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر به آیتالله سیدکاظم حائری، شاخصترین شاگردشان، نامهای نوشتند و در آن خواستند که تفسیر مختصر و جامعی که تمام جنبههای اجتماعی اسلام را دربر بگیرد، نوشته شود. ایشان تأکید داشتند که این تفسیر، مستند به روایات ائمه اطهار(ع) باشد و وحدت امت اسلامی، در آن مد نظر قرار گیرد. طرح مورد پیشنهادشان نیز این بود که یک صفحه متن قرآن کریم باشد و یک صفحه تفسیر. آیتالله صدر برای نوشتن این تفسیر، آیتالله تسخیری و بنده را در نظر گرفته بودند و این مسئله، توسط آیتالله حائری به ما ابلاغ شد. ما نیز کار خود را آغاز کردیم. در آن مقطع مرحوم آیتالله ابنالرضا عالم شاخص خوانسار، برای تدریس در مدرسهای که تازه تأسیس کرده بود، ما را دعوت کرد. ما دو ماه در آن مدرسه فعالیت داشتیم و نگارش این تفسیر، از همان جا شروع شد. انصافا بیشترین تلاش برای نوشتن تفسیر را آیتالله تسخیری انجام دادند.
نحوه کار آیتالله تسخیری و شما در نگارش این تفسیر چگونه بود؟
ما هفت، هشت تفسیر بزرگ را میخواندیم و در توافق با هم، به نگارش تفسیر جدید میپرداختیم. بعد از تفسیر چند جزء از قرآن، نزد آیتالله حائری رفتیم و متون نگارششده را به ایشان نشان دادیم. آقای حائری آن را تأیید کردند و سپس مطالب را برای شهید آیتالله صدر فرستادند. آن بزرگوار هم از نحوه انجام کار، رضایت خود را اعلام کردند و ما نیز آن را ادامه دادیم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله تسخیری و بنده برای پل زدن بین جمهوری اسلامی ایران و جهان عرب، مشغول فعالیتهای تبلیغی شدیم و در نوشتن تفسیر، وقفه ایجاد شد. بالاخره چند سال قبل، همه کارها را کنار گذاشتیم و مجددا به نگارش تفسیر پرداختیم. نتیجه کار ما، مورد تأیید بزرگانی چون: رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله سیدمحمود هاشمیشاهرودی، آیتالله سیدمحمدحسین فضلالله، آیتالله سیدمحمدباقر حکیم و عدهای دیگر قرار گرفت. این تفسیر تقریبا متمایز بود و مختصات خود را داشت. نگارش این اثر، از سال 1355 تا چند سال پیش ادامه داشت.
در فرآیند نگارش این تفسیر، میان آیتالله تسخیری و شما اختلافی پیش نیامد؟
با توجه به اینکه بیش از پنجاه سال در نجف و قم، با هم دوست و همراه بودیم، دیدگاههای کلی ما به یکدیگر نزدیک بود و با گفتوگویی کوتاه، به توافق میرسیدیم. در نگاه کلی، کار با نوعی تعامل متقابل پیش رفت و به نتیجه رسید.
اشاره کردید که در این تفسیرنگاری، پیشاپیش دیگر آثار مرتبط را نیز مطالعه میکردید. در این بررسی، کدام تفاسیر برای شما اولویت داشت؟
المیزانِ علامه طباطبائی، نمونه آیتالله مکارم شیرازی و شاگردانش، تبیانِ شیخ طوسی، مجمعالبیانِ شیخ طبرسی، فی ظلالالقرآنِ سید قطب و المنارِ رشیدرضا، آثاری بودند که بیشتر مورد مراجعه ما قرار میگرفت. هرچند که تحقیقات ما، به این موارد منحصر نمیشد.
در سیر نگارش این تفسیر، آیا به مانع خاصی هم برخوردید؟
طبیعی بود که حل برخی نکات و ظرایف تفسیری، به تحقیق و بررسی بیشتری نیاز داشته باشد. گاهی دو ساعت زمان میبرد و ما تنها، یک یا دو آیه را تفسیر کرده بودیم! بااینهمه و در مجموع، مشکل چندانی نداشتیم و تقریبا همه مسائل، نسبتا راحت حل میشدند.
این تفسیر، چرا به زبان عربی نوشته شد؟
این پیشنهادِ شهید آیتالله صدر بود. البته شایسته است که این اثر ارزشمند، به دیگر زبانها هم ترجمه شود.
نام «المختصر المفید»، از چه روی برای این تفسیر انتخاب شد؟
این هم پیشنهاد آیتالله صدر بود که این تفسیر به صورت مختصر نوشته شود که قابل حمل باشد؛ چون انسان همواره به قرآن نیازمند است. ما در این تفسیر سعی کردیم از نظرات دیگران استفاده کنیم. این تفسیر نه سطحی و نه چندان پیچیده است و بنابراین طلاب، دانشجویان و اقشار فرهنگی و فرهیخته جامعه میتوانند از آن استفاده كنند.
آیا رویکرد شما در این تفسیر، تقریبی نیز بود؟
در نگارش این تفسیر، منبع اصلی ما روایات شیعی بود، اما از روایات اهل سنّت هم استفاده کردیم. ما تلاش کردیم که به مباحث نظری اکتفا نکنیم و وجوه کاربردی را هم در نظر بگیریم. میخواستیم که تفاسیر مفصل را ــ كه گاهی به بیست جلد میرسند ــ در تفسیر یک جلدی بگنجانیم.
و سخن آخر؟
گاهی که با مطلب پیچیدهای روبهرو میشدیم و ناچار بودیم از تعابیری استفاده کنیم که برای عموم سنگین بود، من میگفتم: اگر این تعبیر را به همین صورت ارائه کنیم، شاید بسیاری افراد متوجه نشوند و آیتالله تسخیری لبخند میزدند و می فرمودند: «کسی که تا این حد اطلاعات ندارد، بهتر است که تفسیر ما را نخواند و تفسیر دیگری را بخواند!». خدایش رحمت کند.