عباس علیبخشی، نویسنده کتاب جهل مقدس، در گفتوگو با خبرنگار پژوهشکده تاریخ معاصر:
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ سومین دوره جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی با همکاری پژوهشکده تاریخ معاصر و خانه کتاب و ادبیات ایران در دیماه 1402 برگزار شد. با توجه به اهمیت برگزاری این رویداد فرهنگی و پس از
گفتوگو با دکتر جواد کامور بخشایش، دبیر بخش مستندنگاری و اسناد و پژوهشهای اسنادی این دوره از جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی، به سراغ آقای عباس علیبخشی، نویسنده کتاب برگزیده بخش مستندنگاری و اسناد و پژوهشهای اسنادی (
جهل مقدس)، رفتیم تا با او درباره چرایی نگارش این کتاب و ویژگیهایش گفتوگو کنیم.
چرا به موضوع اکبر گودرزی، رهبر گروه فرقان، علاقهمند شدید و به آن پرداختید؟ شاخصه اصلی کتابی که نوشتید، در میان آثاری که تا به حال به رشته تحریر درآمده چیست؟
در میانه سال 1395 معاونت اسناد و کتابخانه مرکز اسناد انقلاب اسلامی با ورود معاون جدید، که نیرویی جوان، پویا و پیگیر همراه با سابقه کار تحقیقی و تألیفی در حوزه تاریخ معاصر بود، دچار یک تحول اساسی شد و کارهای تحقیقاتی و پژوهشی در حوزه سندپژوهی و سندنگاری جان تازهای با سبک و سیاق جدید گرفت.
آن زمان بنده به تازگی به این مجموعه پیوسته بودم. طرح «اکبر گودرزی به روایت اسناد» هم توسط معاون محترم وقت اسناد و کتابخانه مرکز اسناد همراه با چند طرح دیگر همچون «کودتای نقاب»، «وحید افراخته به روایت اسناد» و «تدوین یادداشتهای قاسم عابدینی» جزء اولویتهای پژوهشی سال 1396 این معاونت قرار گرفت. با توجه به آرشیو غنی اسنادی معاونت، حمایتها و پشتیبانی از نظر جمعآوری اسناد و هم از نظر در اختیار قرار دادن کتب، نشریات، جزوات، اعلامیهها و... این کارها صورت گرفت.
بنده آن مقطع به حساسیت جریان فرقان و شخصیت
اکبر گودرزی پی بردم. متوجه شدم با وجود آنکه کارهایی در این زمینه انجام شده (مانند نشریه «یادآور» پژوهشکده تاریخ معاصر، که یک شمارهاش را در قالب تاریخ شفاهی به گروه فرقان و فرقانیها اختصاص داده است و چند کتاب هم که قبلا مرکز انجام داده بود، مثل دو کتاب «گروه فرقان» و «ترکیب التقاط وترور») خلأ یک اثر تحقیقی جامع و کامل مانند آنچه درباره گروهها و جریانهای مختلفی همچون «سازمان مجاهدین خلق»، «چریکهای فدائی خلق» و... وجود دارد، احساس میشود. درواقع درباره گروه فرقان چنین اثر تحقیقی جامع و کاملی بهطور منسجم و مستند تدوین و تألیف نشده بود.
لذا با بررسی آرشیو اسناد موجود و تکمیل این اسناد از سایر مراکز اسنادی با حمایت معاون محترم وقت، سندهای جدیدی درباره اکبر گودرزی و گروه فرقان بهدست آمد و کتاب «جهل مقدس» را به روش اسنادی به رشته تحریر درآورد. شاید بتوان بارزترین نقطه تمایز این کتاب نسبت به آثار چاپشده قبل از خود را بهرهگیری از همه اسناد و مدارک در دسترس اکبر گودرزی و اعضای گروه فرقان دانست.
شما در بخش اول کتابتان در قسمت مدخل پژوهشی به آرا و اندیشههایی که گروه فرقان و بهخصوص اکبر گودرزی از آنها متأثر شده پرداختهاید. شما در کتابتان درباره آبشخورهای فکری گروه فرقان به چه موضوعاتی رسیدید؟
شخص اکبر گودرزی رهبر و ایدئولوگ گروه فرقان بود و در تغذیه فکری گروه از طریق آثار و نوشتههایش نقش اول را داشت، اما خود گودرزی متأثر از جریانهای چپ و تفکر مارکسیستی بود. چون آن زمان اندیشههای چپگرایانه در میان جریان روشنفکری و گروههای مبارزی چون سازمان مجاهدین غلبه داشت. اکبر گودرزی درصدد بود خود را در قالب جریان چپ، اما متفاوتتر نشان دهد؛ لذا با بهرهگیری از سبک نگارش در قالب تألیف کتب و جزوات و قدرت بیان در جلسات تفسیر قرآن و سخنرانیها در مساجد و محافل مذهبی، عدهای از جوانان مذهبی اما تهی از معرفت و بینش عمیق دینی را گرد خود آورد.
اکبر گودرزی، رهبر گروه فرقان، ساعتی پس از دستگیری
از طرفی خود گودرزی و اعضای گروه فرقان تحت تأثیر سازمان مجاهدین خلق و اعضای اولیه آن بودند و آنها را مورد ستایش و تمجید قرار میدادند و با عنوان «پرچمداران راستین تشیع علوی» و «پیشروان مبارزات مسلحانه» و «پیشتازان انقلاب توحیدی» ویژهنامه و اعلامیه منتشر میکردند. آنها برداشت نادرستی از سخنرانیها و اندیشههای مرحوم دکتر علی شریعتی داشتند و با همین برداشت نادرست، تئوری «اسلام منهای روحانیت» همراه با مثلث «زر و زور و تزویر» را برای انجام عملیاتهای ترور خود برگزیدند. بر اساس همین دیدگاه، فرقانیها به ترور ایدئولوگ انقلاب اسلامی،
شهید مرتضی مطهری و سایر مقامات بلندپایه نظام نوپا ازجمله سپهبد
قرنی، حاج
مهدی عراقی و دکتر مفتح اقدام کردند.
نمایی از اتومبیل حامل شهید حاج مهدی عراقی، شهید حسام عراقی و حسین مهدیان
پس از انجام عملیات تروریستی گروه فرقان (4 شهریور 1358)
اکبر گودرزی، که قرآن کریم را به رأی خود تفسیر میکرد، بیش از بیست جلد تفسیر قرآن با برداشتهای خود نوشت؛ درحالیکه تنها چند سال و در این چند سال هر سال به مدت چند ماه به حوزههای علمیه خوانسار، قم و تهران رفته بود. او بیشتر ایام طلبگی را به جای بحث و درس، به علل شخصیتی و محیطی، خارج از حوزه و به اموری غیر از تعلیم علوم دینی مشغول بود.
شما در ابتدای صحبتتان اشاره کردید که یکی از ویژگیهای اصلی این کتاب، بخش اسناد آن است. شاخصترین اسنادی که در این کتاب بهعنوان ضمایم گنجاندید و احساس میکنید که خیلی مورد توجه واقع شده و توانسته است نظر داوران را به خودش جلب کند، چیست؟
علاوه بر الصاق متن جلسه دادگاه اکبر گودرزی (که در 17 اردیبهشت 1357 برگزار شد)، جلسه پرسش و پاسخ تعدادی از خانودههای قربانی ترور توسط فرقان با گودرزی و نشست پرسش و پاسخی که به همت
شهید لاجوردی در زندان اوین و میان اعضای گروه فرقان برگزار شد، در بخش ضمائم، تمام پرونده اسنادی اکبر گودرزی که شامل 22 جلسه بازجویی به همراه متن کیفرخواست و حکم دادگاهش منتشر شده است. همچنین پرسشهای مطرحشده اعضای فرقان از گودرزی، اظهارات اعضای شاخص گروه، جزوات مهم فرقان و اعلامیههای ترور آمده است.
این اسناد پیشتر منتشر نشده بود؟
خیر؛ هیچ کدام از این اسناد بهصورت جامع و کامل تا قبل از چاپ این کتاب منتشر نشده بود. علاوه بر این پرونده حدود یکصد نفر از اعضای گروه فرقان، که در آرشیو مرکز اسناد موجود بود، مورد مطالعه قرار گرفت و در تهیه جداول سه و چهار کتاب، که وضعیت اعضای گروه را بررسی کرده است، استفاده شد. تعدادی از اسناد این پروندهها گزینش و در بخش ضمائم درج شد. گفتنی است بازجویی و برخورد فکری با فرقانیها برعهده مرحوم شهید لاجوردی بود و ایشان با برگزاری جلسات پرسش و پاسخ همراه با کار فکری و عقیدتی باعث متنبه شدن و برگشت از دیدگاه التقاطی تعداد زیادی از اعضای گروه شدند. بسیاری از اعضای گروه فرقان بر اثر همین تلاشها با ابراز ندامت و توبه، مشمول عفو و آزادی شدهاند. حتی بعضی از آنها به جبهه رفتند، به شهادت رسیدند یا مجروح و اسیر شدند.
فرقان جزوهای با عنوان «کنفرانس گوادلوپ» دارد. در این جزوه نمواری ترسیم کردهاند و علاوه بر کشورهای اروپایی و آمریکا، اسامی جریانها و افرادی که «مانع از به ثمر رسیدن انقلاب گروههای پیشتاز خلق مستضعف ایران» شدهاند از سلطنتطلب تا ملیگرا و اسلامگرا را آوردهاند. از جمله این افراد امام خمینی، مهندس
بازرگان،
شهید بهشتی، شهید مطهری و... هستند. نمودار کنفرانس گوادلوپ، ترسیمکننده و نقشه راه ترورهای فرقان است. تاریخ این جزوه چند روز قبل از آغاز به کار ماشین ترور فرقان در اردیبهشتماه 1358 است. این جزوه به عنوان یک سند معتبر از نحوه عملکرد گروه فرقان همراه با دیدگاه اکبر گودرزی درباره گوادلوپ، در متن کتاب و ضمائم آمده است.
شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
|
چند نفر از اینها به اعدام محکوم شدند؟
افرادی که نقش مستقیمی در ترور داشتند همراه اکبر گودرزی اعدام شدند؛ 18 نفر محکوم به اعدام شدند، باقی محکوم به حبس که از میان آنها 46 نفر مشمول عفو و آزادی شدند. از این تعداد 11 نفر به جبهههای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اعزام شدند و 2 نفر از آنها به شهادت رسیدند؛ همچنین برخی از اعضا، علاوه بر حضور در جبهه در ردههای مختلفی مثل جهاد سازندی مشغول به خدمت شدند.
بهعنوان سؤال پایانی، چون به کنفرانس گوادلوپ اشاره کردید، گروه فرقان بین کنفرانس گوادلوپ و اعضایی که قربانیهای خودش بهشمار میآورد، چه ارتباطی میدید؟
اکبر گودرزی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جلسات متعددی در نقاط مختلف تهران برای جوانان علاقهمند و مذهبی، که عمدتا دانشآموز بودند، با عنوان «تفسیر قرآن» برگزار میکرد. یکی از نقاط افتراق گودرزی و گروه فرقان با سازمان مجاهدین خلق را میتوان در نحوه جذب افراد دید. درحالیکه تمرکز سازمان بر دانشگاهها و جذب دانشآموزان بود، شیوه گودرزی بر جذب دانشآموزان معتقد و مذهبی اما کمبهره از آگاهی دینی در مجالس مذهبی و جلسات تفسیری قرار داشت. دانشآموزان جذبشده به عنوان سمپات برای جذب افراد به فرقان در مدارس عمل میکردند.
شخصیت اکبر گودرزی ترکیبی از هوش و استعداد همراه غرور و مشورتناپذیری بود. همین ویژگی شخصیتی بود که در بازجوییها خود را رهبر گروه به معنای مصطلح رهبری در جامعه نمیدانست. در واقع گودرزی خود را در مقام ورای رهبری یک گروه بهشمار میآورد. برای همین پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در روزهای پایانی سال 1357 و آغازین سال 1358 احساس میکرد به مرحله عملیاتی یعنی «اجتهاد در ایدئولوژی» رسیده است و از این مرحله به بعد فرقانیها باید از مرحله تئوری وارد مرحله عملیاتی شوند. مرحله مبارزه هم با ترسیم نمودار کنفرانس گوادلوپ مطرح میشود.
در جزوه کنفرانس گوادلوپ بیان میکند که تحولات اخیر و دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی روشنتر از قبل آنها را با استراتژی بانیان و سردمداران آشنا ساخته، صفوف را مشخص و جبهههای ضدخلقی را متشکلتر کرده است. آنها عامل این متشکل شدن را دیکتاتوری «سیاست جهانی» و آن را آفت انقلاب توحیدی و دشمن خلقها میدانستند. اصول کلی این سیاست، که در گوادلوپ ترسیم شده است، تبدیل ایران به کشور شوراها در زمینه سیاسی، استفاده از ارتش استعماری به عنوان یک اهرم سیاسی و نظامی جهت ایجاد تعادل بین نیروها، اتخاذ سیاستهای کوتاهمدت برای فرونشاندن خشم تودهها و در نهایت اجرای سیاست صبر، انتظار و تداوم شوراها بود.
یعنی ارتباطی بین مبارزین داخل و قدرتهای خارجی میدیدند؟
بله؛ معتقد بودند کنفرانس گوادلوپ «انقلاب راستین ملت ایران» را در راستای منافع داخلی و خارجی منحرف کرده است. سران حاضر در این کنفرانس ترسیمکننده نقشه انحراف هستند. تشکیل دولت توسط
شاپور بختیار را ارتجاعی و تحت عنوان «شورای دولتی» یا «شورای حکومت» بازتاب خیانت جبهه ملی به انقلاب خلق میدانستند.
شورای سلطنت را فریبی بیش نمیدانستند که در ارتباط با شوراهای دیگر به استفاده از موضع قدرت این شورا از دیکتاتوری فردی به دیکتاتوری جمعی میانجامد. از شورای انقلاب با نام «شورای بلوای آخوندیسم» یاد میکردند که در راستای رضایت استعمار و برای ارضای حس قدرتطلبی آخوندیسم تشکیل شده است. دولت موقت مهندس بازرگان را روشنفکران خائن، آخوندزده و عوامفریبی میخواندند که مجری سیاستهای آخوندیسم هستند. در واقع از بطن جزوه یا بیانیه کنفرانس گوادلوپ فرقان، که تحت تأثیر مستقیم اندیشههای شخص اکبر گودرزی قرار داشت، «تکفیر همه افراد و جریانهای حاضر در انقلاب اسلامی سال 1357» و گرایشات «آنارشیستی» فرقان بیرون میآید که به ترور عدهای از افراد از جناح مذهبی منجر شد.