«آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی و همگامی با رهبری نهضت اسلامی» در گفتوشنود با دکتر اسدالله بادامچیان؛
هیئتهای مؤتلفه اسلامی از بدو نهضت امام خمینی، با زندهیاد آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی ارتباطی صمیمانه یافتند. جانبداری آن بزرگ از عاملان اعدام انقلابی حسنعلی منصور، در زمره شواهد این امر بهشمار میآید. اینک پس از سپری گشتن دهها سال از آن مقطع و در گفتوشنود پیآمده، دکتر اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی، آن مرجع مجاهد را به توصیف نشسته است
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
آشنایی شما با زندهیاد آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی، به چه دورهای باز میگردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. آشنایی بنده با مرحوم آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی (قدس سره)، از بدو اعتراضات امام خمینی به رژیم پهلوی آغاز شد. رهبر نهضت اسلامی پس از لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و سپس رفراندوم اصلاحات ارضی و در اصل برای براندازی اسلام از ایران و تبدیل آن به کشوری غیرمذهبی، از همه علما و مراجع شیعه یاری طلبیدند. یکی از کسانی که تمام قامت به این دعوت پاسخ دادند، مرحوم آیتالله شیرازی بودند. ما در ابتدا ایشان را بهعنوان یک عالم و مرجعِ مقیم نجف میشناختیم، اما وقتی اعلامیههایشان را دیدیم، با عمق شجاعت، شهامت و روح بلند و حماسهساز ایشان آشنا شدیم.
از دیدگاه شما برای نخستین بار در فرآیند نهضت اسلامی، این نوع واکنشهای آیتالله شیرازی، در چه مقطعی خودنمایی کرد؟
بعد از آنکه شاه در فروردین ۱۳۴۲ جنایت مدرسه فیضیه را مرتکب شد، فقط امام خمینی و مرحوم آیتالله شیرازی بودند که به او اخطار دادند و مضمونا گفتند که جنایت بزرگی کردی و اگر جلوی این سبعیت افسارگسیخته را نگیری، خودمان اقدام خواهیم کرد! این گونه اعلامیهها را بسیاری از آقایان ندادند و اساسا نمیتوانستند بدهند. در دورهای که حتی به همراه داشتن اعلامیههای انقلابی شجاعت خاصی میطلبید، آیتالله شیرازی در نجف شجاعانهترین بیانیهها را داد. ایشان در مسیر جهاد فی سبیلالله، شجاعت آشکاری را ابراز میکرد. برخی شجاعت دارند، اما شجاعتشان مخفی است، اما شجاعت ایشان عیان و آشکار بود. ما جوان بودیم و وقتی اعلامیههای امام راحل و ایشان را میخواندیم، جرئت پیدا میکردیم. وقتی فرمانده شجاع باشد، سرباز هم شجاعت پیدا میکند؛ به همین دلیل، وجود چنین مراجع و روحانیونی از نعمات الهی است.
بعدها که بررسی کردیم، دیدیم ایشان از دوره جوانی همین روش را داشته و پیش از رسیدن به بیستسالگی، در کنار پدر بزرگوارش علیه انگلیس و عمّال آن مبارزه کرده است. به فرموده امام علی(ع)، جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را بر بندگان خاصش باز میکند و مسلما ایشان از خواص بود، که این در از دوران جوانی به رویشان گشوده شد. آن بزرگوار در دوره حیات طولانی خویش، با استکبار و مزدوران آن در ایران و عراق، به رویاروییِ جدی پرداخت. ایشان فضیلت مجاهد فی سبیلالله بودن را به نیکی درک کرد. انسان وقتی اسناد ساواک و یا در مقطع پیش از آن، گزارشهای آگاهی رضاشاهی را در مورد آیتالله شیرازی میخواند، احساس غرور و سربلندی میکند. ایشان هرگز دچار ملاحظهکاری، سازشکاری، ترس و نگرانی از اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد، نشد و توانست در زندگی پربرکتش، در ابعاد مختلف، مربی و مشوق مجاهدان راه خدا و انسانهای ایثارگر باشد.
فعالیتهای جهادی ایشان در ادوار مختلف حیات، چه ویژگیهایی داشت؟
نوعی از جهاد مرحوم آیتالله شیرازی، تربیت انسانها بود. طلاب و دیگرانی که از محضر ایشان استفاده میکردند، مسیر سعادت دنیوی و اخروی را میپیمودند. تمامی مؤسسات علمی، حوزوی، درمانی و خیریهای که آن بزرگوار از خود به یادگار گذاشت، از مصادیق فعالیتهای جهادیِ ایشان است. به فرمایش امام صادق(ع)، عبد صالح خدا هرجا که باشد، مایه برکت است. کسی که به معنای واقعی کلمه مرجع و روحانی میشود، در همه عمرش در طریق برکات الهی گام خواهد زد و انسانها را به درجات رفیع تقوا، اخلاص، جهاد و شایستگی برای دریافت نعمات الهی میرساند و وجودش در هر زمان و نقطهای که باشد، مبارک خواهد بود.
علت مانایی علمی و عملیِ شخصیتهایی چون آیتالله العظمی شیرازی در تاریخ را در چه میبینید؟
خداوند چون خورشیدی است که بر همه چیز میتابد، کسی را محروم نمیکند و زمینه توفیق جملگی را فراهم میفرماید، اما برخی خود را بیشتر در معرض این مواهب قرار میدهند و طبعا توفیق بیشتری نصیب آنها میشود. حتی عدهای، به توفیقات مضاعف نائل میشوند. پاکی و سلامت از یک طرف و تعالیم الهی از سوی دیگر، به انسانها توفیق میدهد. غیر از اینها، مسئله عزم و اراده خودِ فرد نیز مطرح است. البته تبار و خاندان نیز، بسیار مؤثر است. مرحوم آیتالله شیرازی از تمام این نعمات برخوردار بودند و لذا در بسیاری از جنبهها، به توفیقات فراوانی دست پیدا کردند. رحمتالله علیه.