«جستارهایی در سیره اجتماعی و سیاسی شهید آیتالله سیداسدالله مدنی» در گفتوشنود با زندهیاد آیتالله حاج میرزا مسلم ملکوتی
جنابعالی از چه دورهای و چگونه با شهید محراب آیتالله مدنی آشنا شدید؟
بسمالله الرحمن الرحیم. آشنایی بنده با آن بزرگوار، به دورانی برمیگردد که در نجف بودیم. بعدها هم که این آشنایی به دوستی انجامید و در تبریز در خدمت معظمله بودم.
از فعالیتهای ایشان در نجف برایمان بگویید. ایشان در دوران حضور در حوزه نجف، به چه خصالی اشتهار داشتند؟
شهید مدنی بسیار انسان عطوف و مهربانی بود و نوعا افراد را به خود جذب میکرد. ایشان یکی از شخصیتهای برجسته اسلامی و وجودش حقیقتا نعمت بزرگی بود. در راه خدمت به اسلام از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نمیکرد. در نجف هم که بود، زحمات زیادی را متحمل شد و در خدمت به اسلام و مسلمین فراوان زحمت کشید. بعدها هم در تبریز همه میدانند که چه کرد که اگر نبود خدمات و زحمات ایشان، خدا میداند که در آن خطه بر سر انقلاب و انقلابیون چه میآمد!
در نجف هم ایشان از مدرسین مهم حوزه بود و صبح و بعدازظهرش، صرف تدریس به طلاب حوزه نجف میشد. با وجود مشغلههای فراوان علمی و خدماتی، منبر هم تشریف میبرد و مواعظ و نصایح ایشان در حوادثی که در آنجا پیش میآمد، بسیار مؤثر بود. زوار مرقد مبارک امیرالمؤمنین(ع) همواره در معرض ظلم بودند. ایشان طلاب را جمع میکرد تا برای دفاع از این زوار و جلوگیری از ظلم به آنها اقدام کنند. ایشان درباره اقامه امر به معروف و نهی از منکر نیز بسیار تلاش میکرد و مثلا به بعضی از افراد لاابالی که در ایام ماه رمضان در ملاءعام روزهخواری میکردند، تذکر میداد.
ظاهرا ایشان در دفاع از مرحوم آیتالله حکیم نیز فعالیت زیادی داشت، در این زمینه توضیح بفرمایید.
در قضایای تضییقاتی که برای مرحوم آیتالله حکیم فراهم شده بود، ایشان در صف مقدم طلاب حوزه علمیه قم، به سمت کوفه رفت و چندین شبانهروز در مسجد آنجا تحصن کرد و برای پشتیبانی از اسلام و قرآن و مراجع تقلید، به تحریک احساسات مسلمانان پرداخت و در اثر فعالیتهای ایشان، مسلمانان عراق و عشایر عرب و شیوخ آن کشور علیه حکومت دیکتاتوری و بعضی از احزاب فاسدی که پس از کودتای عراق به مقام شامخ آیتالله حکیم جسارت کرده بودند، شوریدند و از اطراف و اکناف و پیاده و سواره آمدند و به صورت دستجاتی از نجف و جاهای دیگر به سمت کوفه به راه افتادند؛ چون آیتالله حکیم در کوفه سکنی داشت و افراد برای حمایت از ایشان به آن سمت و سو حرکت و راهپیمایی کردند. این حرکت باعث تقویت جایگاه آیتالله حکیم و بهویژه مرجعیت شد که یکی از اقدامات درخشان شهید مدنی است.
نگاه شهید آیتالله مدنی به اصل ولایت فقیه و نیز جایگاه حضرت امام خمینی(ره) چگونه بود؟
شهید مدنی یکی از معتقدترین و مؤمنترین علمای اسلام و اصل ولایت فقیه با تمام ابعادش بود. ارادت و از خودگذشتگی ایشان نسبت به حضرت امام نیز بر کسی پوشیده نیست. ایشان بهرغم جایگاه بالای علمی در تراز یکی از مدرسین مهم حوزه علمیه نجف و قم، همواره در درس حضرت امام حاضر میشد و از لحظه تشریففرمایی امام به نجف تا آخر عمر در خدمت ایشان بود و ذرهای از فداکاری و ایثار فروگذار نکرد.
شهید مدنی در همدان، آذربایجان و بهویژه تبریز اقدامات ارزشمندی انجام داد. بد نیست به این خدمات هم اشارهای داشته باشید.
ایشان به دلیل بیماری، در ایام تابستان که هوای نجف قابل تحمل نبود، به همدان و خرمآباد تشریف میآوردند و چند ماهی در آنجا بودند. در همدان هم ایشان از امر به معروف و نهی از منکر و راهنمایی و ارشاد مردم فروگذار نمیکرد و مردم همدان فوقالعاده به ایشان علاقه داشتند و مسجد جامع همدان را برای انجام تبلیغ و سخنرانی و نماز جماعت در اختیار ایشان قرار میدادند. مردم خرمآباد هم همیشه با اصرار، ایشان را به شهر خود میبردند. من آن موقع در ایران نبودم و در نجف اقامت داشتم و این اخبار را از دوستان دریافت میکردم. بعدها هم که خود به ایران آمدیم، خدمات ایشان را در تبریز دیدیم. مردم قهرمان تبریز خیلی خوب میدانند که ایشان چه زحمات طاقتفرسایی در آنجا کشیدند و بهخصوص در مقابله با بهاصطلاح خلق مسلمانیها، چه بار سنگینی بر دوش ایشان بود. من نمیدانم که اگر وجود نازنین ایشان در تبریز نبود، واقعا چه بر سر آن شهر میآمد! به نظر بنده بر اثر استقامت و پایمردی ایشان بود که سرانجام ریشه خلق مسلمان از تبریز کنده شد. فتنه عظیمی بود که مقابله با آن جز از شخصیت بزرگوار و شجاعی چون شهید مدنی از دست کس دیگری برنمیآمد.
به ویژگیهای شخصیتی و علمی ایشان هم اشارهای داشته باشید.
همانطور که اشاره کردیم، ایشان فوقالعاده عطوف و مهربان بود و جاذبیت عجیبی داشت. سیمای زیبا و ملکوتی ایشان همراه با تقوا و عدالت و اخلاق اسلامی، همه را جذب میکرد. فوقالعاده با استقامت و پرکار و پیگیر بود. از چیزی نمیترسید و وقتی به حق میرسید، در اقامه آن تردید به خود راه نمیداد. فقیه و عالم بزرگی بود، اما به اعتقاد بنده بیش از هر چیزی اخلاق اسلامی در ایشان سبب میشد که سخنش تأثیرگذار باشد.
و سخن آخر؟
انقلاب شکوهمند اسلامی نتیجه خونهای پاکی چون خون شهید عزیز محراب، آیتالله مدنی است. وظیفه ما در حفظ و استمرار این انقلاب شکوهمند بسیار سنگین است. یاد و نام این بزرگواران را باید همواره زنده نگه داشت؛ مخصوصا مردم آذربایجان نباید خدمات این بزرگوار را هرگز از یاد ببرند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.