آیتالله خمینی توطئه «اتحاد مقدس» را افشا کردند/اینها عمال استعمار هستند و باید ریشه استعمار را کند/خواستند از طریق مطبوعات ما را در نظر مردم خوار کنند!/روزنامه «اطلاعات» جبران نکند با عکسالعمل شدید ما مواجه خواهد شد/خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد/ با سرنیزه نمیشود اصلاحات کرد!/من مثل پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجم دهم و به امور دیگر کاری نداشته باشم/ اسلام تمامش سیاست است!/استناد آیتالله خمینی به گزارش روزنامه «اطلاعات» درباره وضعیت مردم جنوب /«ملت مترقی» از گرسنگی میمیرد؟!/ مملکت با برنامههای اسرائیل درست نخواهد شد!/با سرنیزه، کشتن و زندان کردن نمیتوانند کاری کنند، به فکر ایجاد اختلاف میان علما و ملت افتادهاند!/ما همه برای اسلام و برای خدا قیام میکنیم/ فکر کردند آیتالله بروجردی فوت کرد، اسلام هم فوت کرد!/من میمیرم و دیگران میآیند؛ کوشش کنید اسلام محفوظ باشد!
آیتالله خمینی توطئه «اتحاد مقدس» را افشا کردند
آیتالله خمینی پس از آزادی از زندان و بازگشت به قم طی سخنانی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران، طلاب و اهالی قم هر گونه سازش با رژیم را رد و به سرمقاله اخیر روزنامه «اطلاعات» واکنش نشان دادند.
از زندانی شدن آقایان طالقانی و بازرگان افسرده نباشید/ هدف بزرگتر از آزاد شدن عدهای است/ تمام اقتصاد مملکت در دست عمال اسرائیل است
ایشان در ابتدای سخنرانی با اشاره به زندانی شدن آیتالله طالقانی و مهندس مهدی بازرگان فرمودند: از زندانی بودن آقای طالقانی و مهندس افسرده نباشید؛ تا این چیزها نباشد کارها درست نمیشود. تا زندان رفتنها نباشد پیروزی به دست نمیآید. هدف بزرگتر از آزاد شدن عدهای است؛ هدف را باید در نظر داشت. هدف اسلام است؛ استقلال مملکت است؛ طرد عمّال اسرائیل است؛ اتحاد با کشورهای اسلامی است. الآن تمام اقتصاد مملکت در دست اسرائیل است؛ عمال اسرائیل اقتصاد ایران را قبضه نمودهاند؛ اکثر کارخانجات در دست آنها اداره میشود: تلویزیون، کارخانه ارج، پپسی کولا.1
اینها عمال استعمار هستند و باید ریشه استعمار را کند
دو هواپیمایی که قرار بود حجّاج را به مکّه ببرند مال اسرائیل بود! بعد دولت عربستان سعودی به این عمل اعتراض کرد و ناچار شدند از این عمل خودداری کنند. امروز حتی تخم مرغ از اسرائیل وارد میکنند. باید صفها را فشرده کنید. اینها عمّال استعمار هستند؛ باید ریشه استعمار را کَند.
خواستند از طریق مطبوعات ما را در نظر مردم خوار کنند!
آیتالله خمینی در ادامه به مسئله آزادی خود اشاره کرده و فرمودند: بعد از اینکه دستگاه دید بیش از این نمیتواند این فضاحت را تحمل کند و از تمام ممالک اسلامی و غیر اسلامی فشار آوردند و نفرتهای ممالک اسلامی را نسبت به خود احساس نمود، وقتی اوضاع را چه از داخل و چه از خارج تاریک دیدند، اینها شبانه مرا به اینجا آوردند تا بهاصطلاح مرا سالم به اینجا برسانند. آنها میگفتند: ما باید شما را محفوظ نگاه داریم. آنها میترسیدند که مردم به من آسیبی برسانند! آیا ملّت اسلام قصد جان مرا دارند؟! بعد از رسواییها، وقتی دیدند دیگر نمیتوانند هیچ جای پایی بگذارند و تمام ملتها، دولتهای خارجی با آنها نظر خوشی ندارند، و مخصوصا دیدند اکنون ایّام حج و محرّم است و معلوم نیست در مراسم حج چه خواهد شد و در ماه محرّم چه خواهد شد، ما را آزاد کردند، ولی بعدا به خیال سمپاشی افتادند. فکر کردند با مطبوعات میتوانند ما را در نظر مردم خوار کنند؛ خیال کردند میتوانند بین مردم و روحانیت جدایی ایجاد کنند.
ایشان با اشاره به سرمقاله 18 فروردین روزنامه «اطلاعات» نیز فرمودند: چند روز است آزاد شدهام. فرصت مطالعه روزنامه نداشتم. در زندان فراغت داشتم و مطالعه میکردم تا اینکه روزنامه اطّلاعات، مورّخ سهشنبه 18 فروردین 1343 را به من دادند. من از آقایان گله دارم که چرا زودتر به من [اطّلاع] ندادند. در این روزنامه کثیف اطّلاعات، تحت عنوان «اتّحاد مقدّس»، در سرمقاله نوشته بودند که با روحانیت تفاهم شده و روحانیون با «انقلاب سفید» شاه و ملّت موافق هستند! کدام انقلاب؟ کدام ملّت؟ این انقلاب مربوط به روحانیت و مردم است؟!
روزنامه «اطلاعات» جبران نکند با عکسالعمل شدید ما مواجه خواهد شد
آقایان که در دانشگاه هستید، برسانید به همه که روحانیت با این «انقلاب» موافق نیست. ما که وسیله انتشاراتی نداریم؛ همه چیز را از ما گرفتهاند. تلویزیون و رادیو را از ما گرفتهاند. تلویزیون که در دست آن نانجیب2 است؛ رادیو هم که در دست خودشان هست؛ مطبوعات ما کثیف است. آنها مطلبی را مینویسند یا میگویند، فورا به تمام نقاط دوردست میرسانند؛ آن وقت مردم بیاطّلاع فکر میکنند که روحانیون هم با آنها هستند. روحانیون با این مفاسد دوستی ندارند. اگر روزنامه اطّلاعات جبران نکند، با عکسالعمل شدید ما مواجه خواهد شد.
خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد/ با سرنیزه نمیشود اصلاحات کرد!
ایشان در ادامه اظهار داشتند: خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد. با سرنیزه نمیشود اصلاحات کرد. با نوشتن «خمینیِ خائن» به دیوارهای تهران که مملکت اصلاح نمیشود! دیدید غلط کردید؟ دیدید اشتباه کردید؟ خاضع به احکام اسلام شوید، ما شما را پشتیبانی میکنیم. اگر از آزاد نمودن ما برنامه دیگری دارند، اگر خیال دیگری در سر دارند، اگر میخواهند آشوب کنند، بسمالله! بفرمایند.
در روزنامه [مورّخ 13 مرداد 1342]3 که مرا از زندان قیطریه آوردند، نوشتند که مفهومش این بود که روحانیت در سیاست مداخله نخواهد کرد. من الآن حقیقت موضوع را برای شما بیان میکنم. آمد یک نفر از اشخاصی که میل ندارم اسمش را بیاورم، گفت آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ، خلاصه پدرسوختگی است! و آن را شما برای ما بگذارید! چون موقع مقتضی نبود نخواستم با او بحثی بکنم. گفتم: ما از اوّل وارد این سیاست که شما میگویید نبودهایم. امروز چون موقع مقتضی است، میگویم.
من مثل پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجم دهم و به امور دیگر کاری نداشته باشم/ اسلام تمامش سیاست است!
اسلام این نیست. والله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفی کردهاند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه میگیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامی اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد. نمیخواهند این مملکت اصلاح بشود؛ اجانب نمیخواهند مملکت آباد شود.
استناد آیتالله خمینی به گزارش روزنامه «اطلاعات» درباره وضعیت مردم جنوب
آیتالله خمینی در بخش دیگری از سخنان خود فرمودند: وقتی که در زندان بودم، خبر آوردند که سرمای همدان به 33 درجه رسیده؛ بعد خبر آوردند که دوهزار نفر از سرما تلف شدهاند. در آن حالت من دستم بسته بود؛ چه میتوانستم بکنم؟ این تازه در همدان بود؛ البتّه در تهران و شهرهای دیگر هم تلفاتی بود. دولت چه اقدامی نمود؟ در یک چنین وضع برای استقبال از اربابان خود، با طیّاره از هلند گل میآورند! پول ملّت فقیر را تلف میکنند. اجاره هواپیما که از هلند گل میآورد سیصدهزار تومان است! جبران کنید غلطهای خود را؛ اسلام را رعایت کنید.
در ایّام گرفتاری، در روزنامه اطلاعات، درباره وضع مادّی و بهداشتی مردم جنوب مطلبی خواندم؛ تعجّب کردم! چگونه این مطلب را گذاشته بنویسند. یکی از خبرنگاران، پس از بازدید از وضع مردم جنوب، چنین نوشته بود که در جنوب ایران در دهات اصلا از دکتر و دارو خبری نیست؛ آب وجود ندارد. و یک ده، اکثر مردمش کور بودند [رک: روزشمار 4 دی 1342]. خلاصه از کلّیه وسایل و نیازمندیهای اوّلیه زندگی محروم بودند. آن وقت در کنفرانس «اکافه»،4 که نمایندگان دول دنیا جمع شده بودند که فکری برای وضع اقتصاد دول بکنند ــ اگر بخواهند عمل بکنند ــ در صورتی که اعضای شرکتکننده، چه از کشورهای کوچک و چه بزرگ، همه دم از اشکالات اقتصادی خود میزنند، هیئت نمایندگی ایران اظهار میکند که وضع اقتصادی ایران کمال مطلوب است و هیچ عیب و نقصی ندارد! آیا وضع اقتصادی انگلستان بد است؛ ایران خوب است؟! وضع اقتصادی هندوستان بعد از آن همه پیشرفت بد است، ایران خوب است؟! همین طور ژاپن وضع اقتصادیاش بد است، ایران خوب است؟!
«ملت مترقی» از گرسنگی میمیرد؟!/ مملکت با برنامههای اسرائیل درست نخواهد شد!
آقایان در کاخهای خود نشستهاند میگویند «ملّت مترقّی»! «ملّت مترقّی» از گرسنگی میمیرد؟! امیر اسلام، علی ــ علیهالسّلام ــ نان جو میخورد. برای مهمانیای که به افتخار اربابان خود ترتیب میدهند، پانصدهزار تومان، یکمیلیون تومان، یا بیشتر خرج کنند و مرتّب دم از برنامه «مترقّی» میزنند! میگویند کشور ما در ردیف کشورهای طراز اوّل است! مگر با رفتن چند زن به مجلس، مملکت مترقّی میشود؟! مملکت با برنامههای اسرائیل درست نخواهد شد.
اسلام برای تمام زندگی انسان، از روزی که متولّد میشود تا موقعی که وارد در قبر شود، دستور و حکم دارد. صحبت نزاع با شخص نیست؛ بعد از اینکه دولت قبلی رفت، یک نفر در زندان آمد پیش من و از دولت گذشته بدگویی کرد و گفت: این دولت برنامههای «مترقّی» دارد. گفتم ما با کسی غرض شخصی نداریم؛ ما با عمل اشخاص کار داریم؛ ملّت فقیر را نجات دهید.
با سرنیزه، کشتن و زندان کردن نمیتوانند کاری کنند، به فکر ایجاد اختلاف میان علما و ملت افتادهاند!
آیتالله خمینی همچنین صبح امروز در دیدار جمعی از علما و روحانیون شیراز طی سخنانی اظهار داشتند: بدانید و به مردم برسانید، به هر وسیلهای که میشود مردم محترم فارس و سایر جاها را مطلع فرمایید که اینها با سرنیزه، کشتن و زندان کردن و سایر اعمال وحشیانهای که در دنیای امروز، حتی در افریقا و ملل دیگر، به کلی انجام نمیشود، نمیتوانند پیش ببرند و جلوی احساسات مسلمانها را بگیرند و اسلام را از بین ببرند؛ و شکست میخورند؛ لذا آمدند و نقشۀ مهم تری کشیدند.
ممکن است فعلا نه کشتن باشد و نه زندان و نه کار زشت دیگری؛ زیرا با اینها پیش نبردند. ای کاش؛ اینطور چه عیب داشت؟ همه جا را بگیرند، همه را ببرند و عدهای را بکشند؛ دیگران هستند؛ لکن نقشهای که مهمتر است و اینها دارند، این است که میخواهند بین علما و ملت اسلام اختلاف بیندازند. اینها میخواهند بگویند علما با انقلاب شاه موافقاند؛ تا مردم را برگردانند، و سرمایه علما را که مردم هستند، از دستشان بگیرند.
ما همه برای اسلام و برای خدا قیام میکنیم/ فکر کردند آیتالله بروجردی فوت کرد، اسلام هم فوت کرد!
آیتالله خمینی در ادامه اظهار داشتند: پیغمبر اسلام عرب است؛ ما اختلاف نداریم و نباید داشته باشیم. کوچک و بزرگ نداریم؛ بالا و پایین نداریم؛ مُقدم و مؤخر نداریم؛ همه در یک صف هستیم. ما همه برای اسلام و برای خدا قیام میکنیم و باید برای خدا باشد؛ نه برای دنیا. هیچ کس بر دیگری فضیلتی ندارد. اختصاص به حوزه ندارد؛ همه موظفاند. آنها خیال کردند آیتالله بروجردی فوت کرد، اسلام هم فوت کرد. اشتباه میکنند؛ بد خیال میکنند. پیغمبر و علی و سایر ائمه ــ علیهمالسلام ــ و سایر بزرگان از دنیا رفتند و اسلام باقی ماند. خمینی هم میمیرد. من عمرم به آخر رسیده؛ چند روزی بیش، از عمرم باقی نیست.
من میمیرم و دیگران میآیند؛ کوشش کنید اسلام محفوظ باشد!
شما ای طلاب و ای فضلا که جوان هستید، کوشش کنید. من میمیرم، دیگری میآید؛ دیگری میرود، و دیگری میآید. اسلام محفوظ باشد. دست بوسیدن و عکس و تقدم و تأخر اسم، معنی ندارد... حوزه علمیه باید بهکار اسلام بخورد. اگر حوزه علمیه به کار اسلام نخورد، بیهوده است، مبتذل است، واجب است بر همه و همه خطبا و مسلمین که مردم را مطلع کنند؛ زیرا اصل اسلام در خطر است. در اصل که اختلاف نیست؛ مگر فرعی است که اختلاف نظر داشته باشند؟ مگر یقین دارند که اسلام در خطر نیست؟ هیچ کس نباید صلاح را در سکوت بداند؛ نباید هیچ کس این فکر را بکند. ... خمینی از بین برود، برود؛ دیگری هم از بین برود، برود. هدف ما حفظ اسلام و قرآن است، نه حفظ دنیای خود. همه یک هدف داریم؛ همه شریک هستیم؛ اختلاف نداریم و نباید داشته باشیم.5