در مقاله پیش رو سعی شده است چگونگی شکلگیری و عملکرد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) بررسی شود. تکیه اصلی این واکاوی بر پایه خاطرات حسین فردوست است که در بخشی از کتاب خود، به طور کامل به پیشینه سازمان اطلاعات و امنیت کشور در حکومت پهلوی، از زمان رضاشاه تا پایان پادشاهی محمدرضا پهلوی و تغییرات و تحولات آن میپردازد. برهمین اساس در این نوشتار، ابتدا به تاریخچه کوتاهی در باب این سازمان و تلاش کشورهایی از جمله انگلیس، فرانسه، آمریکا و اسرائیل برای پرپایی آن در ایران، اشاره میکنیم و در ادامه به بررسی ساواک و ساختار این نهاد مهم امنیتی در حکومت محمدرضا پهلوی، از دیدگاه حسین فردوست، یکی از شخصیتهای برجسته و نزدیک به حکومت پهلوی و قائم مقام ساواک بین سالهای 1351 ـ 1357، میپردازیم.
دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی حکومت رضاشاه
به گفته حسین فردوست، رضاشاه اندکی پس از آغاز سلطنت، به توصیه انگلیس به اداره شهربانی دستور داد تا علاوه بر وظایف معمول خود، به فعالیتهای سیاسی مضره نیز بپردازد. اما نکته مهم در مورد شهربانی در زمان رضاشاه، عدم سازماندهی این نهاد بود؛ هرچند که این نهاد اجازه فعالیت سیاسی علیه حکومت را از بین برده بود. «در دوران رضاخان، هیئت نظامی افسران فرانسوی، که از نخبگان ارتش فرانسه بودند، چه در دانشکده افسری و چه در دانشگاه جنگ درباره وظایف و سازماندهی اطلاعات تدریس و توجیه میکردند و تعدادی کتاب به دستور آنها ترجمه شد.»1 افسران فرانسوی کمی قبل از شروع جنگ جهانی دوم ایران را ترک کردند. بنابراین این پروژه نیمهتمام ماند. در مدت اقامت این افسران، به نظامیان اطلاعات و ضداطلاعات به صورت علمی آموزش داده شد. از نظر فردوست، عملا در دوران رضاشاه کشور فاقد یک سیستم اطلاعاتی منسجم و قوی بود. این امر، پس از کودتای 28 مرداد 1332 به واسطه آمریکاییها که با تمام قوا در حکومت ایران نفوذ کردند، اتفاق افتاد.
تأسیس ساواک به عنوان یک نهاد منسجم اطلاعاتی و امنیتی
آغاز جدی تشکیل یک نهاد امنیتی در ایران به دهه 1330 بازمیگردد. «هسته اولیه این سازمان در فرمانداری نظامی تهران شکل گرفت و روز 11 مهرماه 1335 خبر آن در مطبوعات به چاپ رسید.» چندی بعد لایحه تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور (که بعدها به اختصار ساواک نام گرفت) توسط دولت تهیه و به مجلس سنا فرستاده شد. 2
در تشکیل این نهاد نمیتوان منکر نقش اساسی و جدی کشور آمریکا شد. آمریکا برای نفوذ در همه ارکان حکومتی ایران و انتخاب این کشور به عنوان پایگاه اصلی خود، احتیاج به یک سیستم اطلاعاتی منسجم به تقلید از سازمانهای امنیتی موساد و سیا داشت. ساواک شاخهای از سازمان سیا بود که عمده فعالیتهایش در راستای اهداف آمریکا در منطقه بود. «بخشی از اهداف آمریکا و سیا در تأسیس ساواک، به طرح آن کشور برای ریشهکنسازی کمونیسم و گروههای چپ در ایران معطوف بود.»3 اولین نکتهای که توجه آمریکاییها را جلب کرد، ایجاد واحد ضد اطلاعات ارتش بود. «طبق اصول، ضد اطلاعات یک واحد، مثلا یک لشکر، موظف است فرمانده واحد را از آنچه در واحد میگذرد مطلع کند، ولی عملا در ایران این اصل اجرا نمیشد و مثلا ضد اطلاعات یک لشکر نه تنها تابع فرمانده لشکر نبود و گزارشی به او نمیداد و از ضد اطلاعات مرکز تبعیت میکرد» بلکه حتی درباره فرمانده لشکر به سطوح بالاتر گزارش هم میداد.4 دلیل این امر نیز مشخص بود؛ هم آمریکا و هم شخص محمدرضا پهلوی، قصد تسلط کامل بر ارتش ایران و اجرای قوانین شخصی خود را بر آن داشتند. بنابراین این اصول اگرچه توسط نظامیان آمریکایی آموزش داده میشد، در عمل غیرقابل اجرا بود.
اتومبیل و تندیس حسین فردوست در حیاط کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک
فردوست در سفری که در 1338 به انگلستان داشت، با سازمان اطلاعات این کشور آشنا شد و در بازگشت از سفر خود، مأمور شد تا ساواک را براساس نهاد اطلاعاتی این کشور بازسازی کند. بر این اساس، «افزون بر ساواک، دو سازمان امنیتی دیگر نیز با نامهای بازرسی شاهنشاهی و رکن 2 ارتش تأسیس شده بود. اداره سازمان بازرسی شاهنشاهی را که در سال 1337 تأسیس شده بود، فردوست، دوست دوران کودکی شاه، برعهده داشت. مهمترین کارویژه آن، نظارت بر ساواک، جلوگیری از دسیسههای نظامی و ارائه گزارشهایی درباره فعالیتهای مالی خانوادههای ثروتمند بود. سازمان دوم در سال 1342 و به تقلید از اداره دوم فرانسه تأسیس شد. این سازمان به عنوان بخشی از تشکیلات نیروهای مسلح، نه تنها اطلاعات سری نظامی را گردآوری میکرد، بلکه دو سازمان ساواک و بازرسی شاهنشاهی را از نزدیک زیر نظر داشت».5 هم فردوست و هم دیگر نویسندگان، به این نکته اشاره میکنند که دستهبندی این نهادها فقط جنبه نمایشی داشت و عملا به علت قدرت مطلقه محمدرضا پهلوی و وابسته بودن وی به قدرتهای بیگانه، بهویژه آمریکا، عملا تفکیک میان آنها معنادار نبود.
دورهبندی و ساختار ساواک
بنا به گفته حسین فردوست، قائممقام سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، این سازمان به چهار دوره تاریخی تقسیم میشود. نخستین دوره پس از کودتای 28 مرداد 1332 آغاز میشود. این دوران با حضور مستشاران آمریکایی شروع شد و در اسفند 1339 پایان مییابد. دومین دوره از 1339 آغاز شد و تا 1350 ادامه یافت که به گفته فردوست، دوره آموزش و سازماندهی ساواک بود. دوره سوم از 1350 آغاز و تا سال 1355 ادامه مییابد. این دوران، اوج قدرت ساواک و دوران بدنامی این نهاد امنیتی است. دوره چهارم همزمان با سقوط ساواک شروع میشود و با پیروزی انقلاب اسلامی پایان میپذیرد. در این دوران ساواک در نازلترین و پستترین دوران خود قرار دارد.
نکته قابل توجه در کتاب خاطرات فردوست، عدم اشاره کامل به روابط سازمان اطلاعات و امنیت کشور با سازمانهای سیا و موساد است. او همواره به روابط و تأثیر این دو کشور در شکلگیری ساواک اشاره میکند، اما به بسط و گسترش این ارتباط نمیپردازد
ساختار تشکیلاتی و نمودار سازمانی ساواک طی 22 سال فعالیت خود، همواره دچار تغییر و تحول میشد. به نوشته حسین فردوست، سازمان مرکزی ساواک عبارت بود از: رئیس ساواک، قائم مقام ساواک، رئیس اطلاعات خارجی، مدیر کل، رئیس اداره، رئیس بخش، رئیس دایره و رئیس شعبه. هر کدام از این ارکان خود نیز تقسیمبندی داخلی داشت؛ برای مثال حوزه ریاست ساواک شامل: بازرسی ساواک، رسیدگی به شکایات، حسابداری، بودجه سری و... میشد. سازمانهای اداری ساواک نیز وظیفه استخدام و تحقیق و ترفیع افراد را برعهده داشت که مانند ریاست ساواک، هر رکن خود به بخشهای کوچکتر تقسیم میشد. اداره امور فنی وظیفه شنود تلفنها و سانسور کتب و مطبوعات را برعهده داشت. سازمان ضدجاسوسی ساواک، سازمان اطلاعات خارجی و امنیت داخلی ساواک از دیگر ارکان مهم این نهاد پیچیده امنیتی بودند. سازمان ضد جاسوسی وظیفه کنترل اعضای سفارتخانهها را داشت؛ بهویژه شوروی که با حضور آمریکا در بطن حکومت ایران، حساسیت بر این دولت و اعضای سفارتخانه آن بیشتر شده بود. سازمان اطلاعات خارجی، که کاملا منطبق بر الگوی سازمانهای سیا و موساد شکل گرفته بود، نیز وظیفه جمعآوری اطلاعات خارجی را داشت. سازمان امنیت داخلی مهمترین رکن سازمانهای ساواک بود که وظیفه برقراری امنیت در کشور را برعهده داشت. البته بهتر است گفته شود بخش امنیت داخلی بیشتر به دنبال سرکوب مخالفان و گسترش استبداد شاهنشاهی در داخل بود.
ساواک و روابط با سازمانهای جاسوسی سیا و موساد
نکته قابل توجه در کتاب خاطرات فردوست، عدم اشاره کامل به روبط سازمان اطلاعات و امنیت کشور با سازمانهای سیا و موساد است. او همواره به روابط و تأثیر این دو کشور در شکلگیری ساواک اشاره میکند، اما به بسط و گسترش این ارتباط نمیپردازد. بااینحال میدانیم نقش آمریکا و اسرائیل در شکلگیری ساواک انکارناپذیر است. فردوست در بخشی از خاطرات خود و به اختصار به نقش اسرائیل در شکلگیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور میپردازد. او اشاره میکند عدم سازماندهی درست سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشور، پیش از کودتای 28 مرداد 1332، از سیستم امنیتی ایران تنها یک نام باقی گذاشت. همانطور که پیشتر اشاره شد، پس از کودتا بود که در ابتدا مستشاران آمریکایی وظیفه آموزش را برعهده گرفتند. «در سال 1352 سیا مرکز فرماندهی خود در خاورمیانه را به ایران منتقل کرد و به این ترتیب حضور خود را در ایران افزایش داد.»6
در این میان اسرائیل یکی از بهترین گزینهها پیش روی سران حکومتی در کنار آمریکا بود. فردوست به فرمان محمدرضا پهلوی اداره کل آموزش را تأسیس کرد که در قالب دو یا سه تیم دهنفره افراد برای آموزش به اسرائیل فرستاده میشدند. همچنین گروهی از مأموران موساد نیز به ایران رفت و آمد داشتند. «این افراد در مدت حضور خود در ایران آموزشهای لازم را به کارکنان ساواک دادند؛ همچنین آنان در موارد دیگری مانند فروش وسایل جاسوسی، تبادل اخبار لازم و مورد نظر با ساواک همکاری داشتند.»7 در واقع این آمریکا بود که حضور موساد در ایران را قطعی کرد؛ مطلبی که فردوست به آن اشارهای نکرده است. «هدف آمریکا از این طرح، کاهش حضور سیا در ایران و کاهش همکاری با ساواک نبود، بلکه مقصود اصلی حضور بیشتر موساد در ایران بود» تا «هماهنگی بیشتری بین سرویسهای دوست در ایران و خاورمیانه بهوجود آید.»8 تحولات آتی نشان داد که آمریکا و در کنار آن اسرائیل در پیشبرد اهداف خود به وسیله ساواک موفق عمل کردند، اما این موفقیت کوتاهمدت بود؛ از آن جهت فشار روزافزون ساواک نهایتا باعث تنفر بیشتر از رژیم پهلوی شد و به ضرر پهلویها تمام شد.
فرجام
بررسی این نهاد امنیتی و دورهبندیهای آن از زبان فردوست اهمیت فراوان دارد؛ چرا که این فرد در حکومت حضور داشته و همواره از وی به عنوان یکی از اعضای کلیدی حکومت پهلوی یاد میشود. هرچند که در تحقیقات بعدی که در مورد این سازمان توسط افراد مختلف صورت گرفت، برخی گفتهها و نوشتههای فردوست نقض و در مواردی تکمیل شد.
تاریخ ساواک نشان میدهد این نهاد تنها یک نهاد دستنشانده از جانب حکومتی بود که خود مطیع اوامر قدرتهای خارجی بود و حتی توان تصمیمگیری در مورد نهاد امنیتی کشور خود را نداشت. واضح است که کشورهای آمریکا و اسرائیل در برپایی چنین سازمانی نقش غیرقابل انکاری داشتند؛ زیرا آنها برای نفوذ در خاورمیانه و تبدیل ایران به پایگاه قدرت خود در منطقه، به یک پایگاه جاسوسی نیاز داشتند که زیر نظر خود و با آخرین روشهای آموزشی اداره شود؛ نهادی که در طول حیات خود، به خود اجازه داد به بهانه امنیت، حق آزادی و زندگی را از انسانها بگیرد. بدین ترتیب ساواک برخلاف نامش برای سلب آزادی مردم و تضعیف حاکمیت و استقلال کشور به نفع قدرتهای بیگانه در ایران متولد شد.
پرویز ثابتی، رئیس اداره سوم ساواک، در حال گفتوگوی مطبوعاتی در محل کمیته مشترک ضد خرابکاری
پی نوشت:
1. حسین فردوست، ظهور و سقوط حکومت پهلوی، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، 1371، ص 381.
2. تقی نجاری راد، ساواک، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1379، صص 22- 23.
3. مظفر شاهدی، ساواک: سازمان اطلاعات و امنیت کشور (1357-1335)، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 75.
4. حسین فردوست، همان، ص 384.
5. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی، محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1392، ص 537.
6. تقی نجاری راد، همان، ص 29.
7. همانجا.
8. مظفر شاهدی، همان، ص 260.