سیدعلی شایگان، از دوستان دکتر
مصدق و یکی از رهبران جنبش ملی شدن نفت، در سال 1281 در شیراز متولد شد. او «پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه خویش در شیراز به تهران آمد و در مدرسه سیاسی مشغول به تحصیل گردید و در سال ۱۳۰۷ش برای تحصیل در رشته حقوق به اروپا ــ فرانسه ــ اعزام گردید و پس از اخذ درجه دکترای حقوق از دانشگاه پاریس به تهران بازگشت و در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت».1 شایگان قبل از تحصیلات دانشگاهی، یک دوره کامل در دروس فقه، حکمت و اصول نیز آموزش دیده بود. او در کنار فعالیتهای فرهنگی و دانشگاهی در عرصه سیاسی نیز فعالیت گستردهای داشت که مهمترین آن جنبش ملی شدن نفت بود.
علی شایگان و رهبری او در جنبش ملی شدن نفت
شایگان بعد از شهریور 1320، در راستای کسب حقوق سیاسی و اجتماعی خود مسئولیتهای جدیدی در وزارتخانهها و برخی از نهادهای دولتی همچون وزارت فرهنگ برعهده گرفت. او در سال 1325 و در دوران وزارت فرهنگ
محمدتقی بهار، با عنوان معاونت وزارت فرهنگ، کار خود را آغاز کرد؛ همسر دکتر شایگان در رابطه با اشتغال شایگان در وزارت فرهنگ روایت میکند که ملکالشعرا گفته بود که او به شرط معاونت شایگان، وزارت را قبول میکند.2
شایگان در حین فعالیت در وزارت فرهنگ بهتدریج به سوی فعالیتهای سیاسی نیز کشیده شد. او از نظر سیاسی، یکی از چهرههای برجسته جناح چپ محسوب میشد، اما در سوگندنامهای که در 30 بهمن 1340 امضا کرده بود، هر گونه پشتیبانی یا طرفداری خود از
حزب توده (حزب کمونیست ایران) را در زمانی که وی نماینده مجلس بوده است، انکار نمود.3 همچنین مدرکی که دال بر عضویت شایگان در حزب توده باشد وجود ندارد و درواقع او بعد از عضویت در
جبهه ملی به اندیشههای ملیگرایانه تمایل یافت.
علی شایگان در جریان تقلبات گسترده انتخابات دوره شانزدهم مجلس، از جمله همراهان دکتر مصدق بود که در محوطه کاخ تحصن نمود و در جریان این تحصن با دکتر مصدق آشنایی کامل پیدا کرد. شایگان، بعد از تشکیل جبهه ملی، به عضویت در آن درآمد و از همان جا به یکی از یاران همیشگی محمد مصدق تبدیل شد. او یکی از همراهان اصلی دکتر مصدق در نهضت ملی شدن نفت بود و در جریان سفر بازیل جکسون، معاون شرکت نفت انگلیس و ایران به تهران در 21 خرداد 1330، جزء اعضای هیئت جلسه گفتوگو با طرف انگلیسی بود.4
دکتر محمد مصدق در کنار اعضای اولیه جبهه ملی در پایان تحصن در برابر کاخ مرمر در اعتراض به تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم (سال 1328). در تصویر علی شایگان دیده میشود
نزدیکی شایگان به دکتر مصدق به حدی زیاد و نزدیک بود که برخی معتقدند او و
حسیبی در بازداشتن مصدق از قبول پیشنهاد بانک جهانی جهت حل اختلاف ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس نقش اساسی داشته است، هرچند برخی نیز بر این باور هستند که حسیبی به تنهایی مانع بستن یک قرارداد جدید با بانک جهانی شده است.5 علی شایگان، همچنین از جمله افرادی بود که در دیوان دادگستری بینالمللی حضور یافت تا از حق ایران در برابر شرکت نفت انگلیس و ایران دفاع نماید.
شایگان در جریان
قیام 30 تیر 1331 ضمن حمایت قاطعانه از دکتر مصدق، از جمله افرادی بود که به ملاقات شاه رفت و برخورد او با مردم و معترضان را مورد انتقاد قرار داد. او درباره چگونگی این ملاقات نوشته است:
«همین که به سعدآباد رسیدیم من به دو نفر از درباریان از شدت خشم و تأثر پرخاش کرده مسئولیت آنها را در کتمان حقیقت از شاه مملکت گوشزد نمودم. در شرفیابی که بلافاصله انجام گرفت اوضاع شهر تهران و سایر شهرستانها و قساوت مأمورین و شکست نهایی دولت غیرقانونی و بیم تزلزل اعتبارات مقام سلطنت و آنچه لازمه وطنپرستی و خیرخواهی بود بهتفصیل بیان شد و حتی به عرض رسید که اگر خدای نخواسته این اوضاع ادامه پیدا کند، ما که نمایندگان ملت هستیم، هر نوع مسئولیتی را در این خصوص از خود سلب میکنیم و دیگر قانونا و وجدانا برای خود تعهدی قائل نیستیم».6
دکتر شایگان یکی از حامیان اصلی قطع روابط سیاسی ایران و انگلیس بعد از اقدامات خصمانه این کشور علیه ایران بعد از ملی شدن نفت بود. وقتی به دنبال برخی از اقدامات انگلستان، ایران مجبور شد روابط خود با انگلیس را در 30 مهر 1331 قطع کند، شایگان عنوان نمود که سایر مراکز فعالیت ضدملی و ضدحکومتی انگلستان نیز قطع شود. به تعبیر او وقتی ریشه خشک شد، باید شاخه هم خشک شود.7 دکتر شایگان، بعد از قیام 30 تیر نیز از جمله معدود افرادی بود که در کنار دکتر مصدق ماند و از او در برابر دعاوی شرکت نفت ایران و انگلیس و کودتای 28 مرداد حمایت نمود.
دکتر شایگان بعد از حوادث 30 تیر
بعد از قیام 30 تیر که با وحدت کامل نیروهای ملی ـ مذهبی به پیروزی رسید، برخی از عوامل داخلی و خارجی باعث ایجاد تضاد و اختلافاتی میان رهبران ملی ـ مذهبی و نیز اعضای جبهه ملی شد؛ به گونهای که بسیاری از دوستان صمیمی دکتر مصدق از او جدا شدند و حتی در جناحهای رقیب، به مخالفت و دشمنی با او پرداختند. در این شرایط که تضادهای اساسی و پنهان بین طبقه متوسط سنتی و جدید علنی شد و مصدق به دلیل برخی اشتباهات و محاسبات غلط و در نتیجه اتحاد با طبقه متوسط جدید، پشتیبانی سه گروه نماینده بازار ــ مجاهدین اسلام، حزب زحمتکشان و فدائیان اسلام ــ را که حامی اصلی او در مقابله با دشمنان داخلی و خارجی بودند، از دست داد، تنها سه نماینده طبقه روشنفکر ــ حزب ایران، حزب ملی و
نیروی سوم ــ و برخی از مشاوران خاص او که برخی چون آبراهامیان آنان را رادیکال نامیده است، همچون
فاطمی، شایگان و رضوی همچنان با او ماندند.8
بیشتر بخوانید:
جبهه ملی؛ رژیم پهلوی و ساواک، انقلاب اسلامی
شایگان در 25 مرداد 1332 با سخنرانی خود در میتینگی که در آن روز تشکیل شده بود وفاداری خود به مصدق و انزجارش از محمدرضا پهلوی و حکومت او را به خوبی نشان داد. این سخنرانی که به مناسبت فرار شاه در ساعت 2 بامداد 25 مرداد صورت گرفته بود محفلی جهت ابراز مخالف سرسختانه کسانی چون شایگان با سلطنت بود. شایگان دکتر مصدق را در مخالفتش با سلطنت و شاه راهنمایی میکرد.9
او بعد از کودتای 28 مرداد از جمله کسانی بود که دستگیر شد. همزمان با بازگشت محمدرضا پهلوی به کشور، نیروهای مسلح هم جبهه ملی و حزب توده را سرکوب و متلاشی کردند. آنها مصدق، رضوی، شایگان و پس از سه ماه پیگیری فاطمی را هم که در یک مخفیگاه حزب توده پنهان شده بود، دستگیر کردند.10 البته گفته شده است که او دستگیر نشد، بلکه در فردای روز کودتا برای اعلام وفاداری به دکتر مصدق خود را به مقامات انتظامی معرفی نمود و از این طریق روانه زندان شد.
علی شایگان تا سال 1334 در زندان بهسر برد و پس از آزادی از زندان مدتی به فعالیت سیاسی محدود پرداخت و جزء بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی بود، ولی بعد از مدتی جهت مداوای بیماری خود رهسپار آمریکا شد. در آستانه ورود به آمریکا مدتی به اتهام گرایشات کمونیستی، از پذیرش او ممانعت شد، اما در نهایت ویزای او پذیرفته شد و موفق به اقامت موقت در آمریکا شد. او بعد از ورود به آمریکا، با همکاری صفیپور فاطمی، برادر دکتر فاطمی، یک گروهی تحت عنوان «دانشجویان ایران آزاد» در آمریکا تشکیل داد.11 او همچنین در اتحادیه نیروهای جبهه ملی ایران که در نوامبر 1977 سازمان یافت با کسانی چون داریوش فروهر، دکتر
کریم سنجابی و
شاپور بختیار به همکاری پرداخت. تلاش این گروه در جهت بازگرداندن حکومت مشروطه و از بین رفتن «دیکتاتوری» شاه بود.12
دکتر شایگان تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، رهبری جبهه ملی در آمریکا را بر عهده داشت. او بعد از پیروزی انقلاب به ایران بازگشت و از سوی برخی از نیروهای ملیگرا به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری انتخاب شد، اما شایگان از پذیرش و پیگیری این پست امتناع کرد و ترجیح داد در عرصه فرهنگی و دانشگاهی فعالیت نماید؛ ازاینرو مانند سابق به تدریس در دانشگاه پرداخت. دکتر شایگان در سال 1360 به دلیل بیماری مجددا ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد و بعد از مدتی به علت عارضه سکته قلبی چشم از جهان بست و جنازه او برای خاکسپاری به ایران بازگردانده شد و در بهشت زهرای ایران دفن گردید. با توجه به همراهی تمام و کمال شایگان با مصدق او را باید در نقاط قوت و البته ضعف دکتر مصدق سهیم دانست.
محمد مصدق در دیدار با اعضای شاخص جبهه ملی ایران در منزل شخصی. فرد چهارم در تصویر علی شایگان است
پی نوشت:
1. مهدی صفینژاد، پیشکسوتان فرهنگی ایران (پس از اسلام)، بیجا، 1395، صص 142- 143.
2. احمد شایگان، سید علی شایگان (زندگینامه سیاسی نوشتهها و سخنرانیها)، تهران، آگاه، 1388، ص 59.
3. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 2، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 727.
4. علیرضا ازغندی، نخبگان سیاسی ایران بین دو انقلاب، تهران، نشر قومس، چ سوم، 1385، ص 200.
5. محمدعلی کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت در ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چ دوم، 1372، صص 266- 267.
6. سیدجلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 461.
7. علیرضا ازغندی، همان، ص 219.
8. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی، تهران، نشر نی، 1392، ص 342.
9. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، همان، ص 724.
10. یرواند آبراهامیان، همان، ص 345.
11. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، همان، ص 725.
12. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، همان، ج 1، ص 682.