یوسف اعتصامی ملقب به اعتصامالملک در سال 1254هجری قمری در تبریز پا به عرصه هستی نهاد. پدرش میرزا ابراهیم خان مستوفیالممالک از نجبای آشتیان بود که در جوانی با سمت استیفای آذربایجان به تبریز آمد و با گوهر خانم ازدواج کرد و تا آخر عمر در این شهر ماند. به همین جهت یوسف تا آخر حیات پدر مشهور به اعتصام دفتر بود و پس از فوت او ملقب به اعتصامالملک شد.1 دوران کودکی را تحت تربیت پدرش و معلمان خصوصی به تحقیق مقدمات علوم پرداخت سپس ادبیات فارسی، عربی، فقه، اصول، منطق، کلام و حکمت را به خوبی فراگرفت و به زبانهای ترکی اسلامبولی، فرانسه و عربی تسلط بینظیری پیدا کرد بهحدی که او را در زمره بزرگترین نویسندگان مصر و سوریه کنونی قرار داد.2
دوره جوانی او، دوره تجددخواهی در سراسر ایران بهویژه تهران و تبریز بود. تبریز که، مانند گذری، ایران را به مراکز فرهنگی دنیا، مانند ترکیه عثمانی، مصر، روسیه و اروپا متصل میساخت، خیلی زود شاهد برپایی کانونهای فرهنگی مانند مدارس، چاپیخانه، کتابخانه و روزنامه به سبک اروپایی شد. حضور اعتصامی در این شهر و بهرهگیری از این مراکز سبب شد با علوم جدید آشنا شود و از اوان جوانی به تالیف و ترجمه دست یازد. بیست سال از عمرش نگذشته بود که قلائد الادب فی شرح اطواق الذهب را در شرح "اطواقالذهب" زمخشری که موضوع آن نصایح و حکم و اخلاق است به زبان عربی تالیف کرد. بر اساس نوشته مرحوم دهخدا: «این کتاب در مصر انعکاس یافت و جزو کتب کلاسیک گردید.» دهخدا او را نویسندهای شیرین سخن در ترکى، مترجمى توانا در فرانسه و از ارکان زبان و ادبیات عرب خوانده، و نوشته است که وی در احاطه به این زبان در ایران، شام، عراق و مصر کمنظیر بود. وی کتاب عربی دیگری به نام ثورة الهند را پیرامون مبارزات هندوستان نگاشت که مورد تقریظ ادبای مصر واقع گشت. او سپس هنر خوشنویسی را فراگرفت و در نوشتن خطهای نسخ، شکسته، سیاق و نستعلیق به استادی رسید.3 وی خیلی زود دریافت که میباید از دیوان استیفا (دارایی) که دستیار پدرش بود فاصله بگیرد و تمام وقت خود را صرف کار فرهنگی کند. از این رو به همراه محمدعلی تربیت، سید حسن تقیزاده و عبدالرحیم طالبوف مجله گنجینه فنون را در تبریز در سال 1281 منتشر ساخت و سفینه غواصه (اثر ژول ورن، که همان بیست هزار فرسنگ زیر دریاست) را در شمارههای پیاپی این مجله ترجمه کرد. مدت یک سال (ذیحجة 1320-1321)، هر 15 روز یک بار انتشار مىیافت.این مجله در واقع مجموعهای بود حاوی مطالب علمى و فنى و بخشهایى از 3 رساله به نامهای هنرآموز، نوشته محمدعلى تربیت، تمدنات قدیمه، ترجمه تقىزاده و سفینه غواصه، ترجمه اعتصامى که در هر شماره قسمتهایى از آنها درج مىشد.4یوسف اعتصامالملک بر مجموعه در مصیبت خامس آلعبا اثر میرزا علی ادیب خلوت مقدمه نوشت.(بهار، فرید قاسمی، ص31-32) او از جمله نویسندگان مجله گنجینه فنون تبریز قبل از مشروطیت بوده و از جمله افرادی است که در غنی ساختن زبان فارسی کوشش نموده است. وی برای نخستین بار آثار شاعران و نویسندگان معروف اروپا نظیر شکسپیر، گوته، شیلر، هوگو، میلتون، تریلو، تولستوی، و ماکسیم گورکی را به ایرانیان شناسانده است. 5 تقیزاده در گنجینه فنون مینویسد: «در سنه 1320 ه. ق. به هم دستی سه نفر از رفقا یعنی میرزا محمدعلی خان (تربیت) میرزا سید حسین خان (عدالت) و میرزا یوسف خان آشتیانی (اعتصام دفتر) اعتصامالملک که نخست با اسم رمزی "ی. ی." مینوشت مجلهای به اسم گنجینه فنون در تبریز تاسیس کردیم که هر پانزده روز یک بار به خط نستعلیق زیبا چاپ سنگی نشر میشد. مجله غیر از یکی دو شماره اول آن به خط میرزا یوسف اعتصامالملک بود.» 6 میرزا یوسف در سال 1289 مجله وزین بهار را که نخستین تجربه مجلهنویسی در ایران بود، منتشر ساخت. این نشریه حاوی قطعات ادبی، بیوگرافی شخصیتها و بهخصوص ترجمه آثار نویسندگان کلاسیک بود. اعتصامالملک با انتشار این مجله با ارزش، نحوه مجلهنگاری را به جامعه مطبوعاتی ایران آموخت. مدیریت آن را در آغاز مدیرالممالک و سپس عباس خلیلى برعهده داشت. وی دارای مکتبی در نثر فارسی است و اگرچه نثر وی به محمدعلی فروغی و طالبوف نمیرسد اما دارای وجوه قابل توجه میباشد و آن وجه قابل تقلید بودن آن است. در نثر او تاثیر نویسندگان معاصر وی از قبیل نامق کمال، توفیق فکرت و ادبای مصر و شام و شیون منشیان قاجار کاملا مشهود است. محمدضیاء هشترودی در منتخبات آثارمینویسد: یوسف ملقب به اعتصامالملک از سرآمدان نویسندگان قرن معاصر و بدون اغراق میتوان گفت یگانه استاد نثر زمان خویش میباشدو شاهد این مقال آثار اوست که در دوره دوگانه ولی یگانه مجلات بهار جمع گردید. کمال فضل و مهارت قلم او در نثر فارسی و عربی و وقوف اساسیاش به روح این دو زبان، مشارالیه را فوق تمام نویسندگان قرن حاضر قرار می دهد. آثارش را میتوان به دو قسم تقسیم کرد: مترجمه و مصنفه. قسمت اعظم آنها از قسم اول است. شاهکار آثار مصنفهاش عبارت است از "سرگذشت یک محکوم"، که در دوره دوم مجله بهار منتشر گردید. اعتصامالملک قیافهای جدی و باوقار و زبانی شیوا و منطقی داشت. منطق کامل محوری است که تمام آثارش بر دور آن چرخ میزند. هیچکدام از نویسندگان معاصر در استحکام سخن و منطق صحیح به پایه این نویسنده افسونکار نمیرسد. حقیقتا وی یکی از ارکان مهم تجدد ادبی بهشمار میرود. 7 یوسف در دوران انقلاب مشروطه، استبداد صغیر و گشایش اولین دوره مجلس شورای ملی در تبریز به سر میبرد و در دوره دوم، در اردیبهشت 1290 از سوی مجلس شورای ملی به جای میرزا اسمعیل نوبری به نمایندگی مردم تهران انتخاب و به مجلس راه یافت. وی در دوره سوم نیز توسط مردم تبریز به نمایندگی مجلس برگزیده شد. اعتصامی از طریق صرفهجویی از مخارج شخصیای که از پدرش میگرفت دومین چاپخانه سربی را در تبریز بنا نهاد. در این چاپخانه کتاب حقوقی او به نام تربیت نسوان (که ترجمهای بود از تحریر المراه قاسم امین مصری) درباره آزادی و حقوق زنان به چاپ رسید و نخستین فردی بود که در این زمینه مطلبی نگاشت. از اینرو مورد تشویق و بزرگداشت عبدالرحیم طالبوف قرار گرفت. طالبوف در نامهای ضمن قدردانی از تالیف و تصنیف این کتاب مینویسد: «... آفرین بر آن قلم شیوا رقم. صد مرحبا بر آن سلیقه معنوی که سنگ گوشه بنای عمارت بزرگ تمدن لابد منه وطن را گذاشتی که در آتیه در مجالسی که نسوان ایران دعوی تسویه حقوق خود را با نطقهای فصیح و کلمات جامعه اثبات میکنند، از مترجم تربیت نسوان تذکر و وصافی خواهند نمود...». 8 او از تاریخ 1287 تا 1290 در کتابخانه سلطنتی مشغول به کار بود و در سال 1300ش به ریاست اداره تالیفات وزارت معارف منصوب گردید. یوسف اعتصامی در سال 1302 در کمیسیون معارف که به امر رضا خان به ریاست سلیمان اسکندری و عضویت ده نفر تشکیل شد، انتخاب شد و به همین انگیزه گذشته از تصحیح ترجمه "تاریخ روم" ، کتاب سیاحتنامه فیثاغورث را به زبان فارسی ترجمه کرد و به نفقه و نفع کمیسیون به چاپ رسید. 9 در سال 1304ش به پیشنهاد قاسم صوراسرافیل و علیاکبر دهخدا از سوی ارباب کیخسرو شاهرخ بنیانگذار کتابخانه مجلس، به مدیریت آن انتخاب شد و تا 12 دی ماه 1316ش که دارفانی را وداع گفت در این سمت باقی ماند. دیگر آثار چاپ شده اعتصامالملک از قرار ذیل میباشد: ترجمه تیرهبختان (بینوایان) ویکتور هوگو (در دو مجلد که از روی ترجمه ترکی آن به نام البوساء و سفیللر ترجمه کرده است)، ترجمه کتاب اول میزرابل ویکتور هوگو، ترجمه خدعه و عشق از شیلر، فهرست کتابخانه مجلس در دو جلد، خزینه مخفی (کاترین هوارد)، سقوط ناپلئون سوم (در چهار مجلد)، ترجمه حال تولستوی، هانری چهارم، تاریخ خصوصی ناپلئون، کلنل ژیرار، طبیب فقرا، ایفون مونار، متمولین آمریکا، عشق و جوانی، ریشارد النتون، لاتور سن ژاک، تولیپ نوار، معاشقه فرانسوای اول، برج نسل، معاشقه ناپلئون اول، رو کامبول و متمم آن در یازده جلد. سرانجام یک هفته پس از مرگ خواهرش در شب یکشنبه 12 دی 1316، در سن 63 سالگی در تهران وفات یافت و در صحن اتابکی حضرت معصومه (س) در مقبره خانوادگی در قم مدفون گردید. او از همسر اول چهار فرزند به نامهای نصرالله، ابوالفتح، ابوالقاسم و پروین و از همسر دومش پسری به نام سعید داشت.
پی نوشت:
1. غلامرضا طباطبائی مجد، نامآوران آذربایجان در سده چهاردهم، (تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1390)، ص 53.
2. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، مفاخر آذربایجان، ج3 (تبریز: آذربایجان، 1375)، ص 1589-1590.
3. هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ج 2 (تهران: فرهنگ معاصر، 1379)، ص 314.
4. محمد صدر هاشمى، تاریخ جراید و مجلات ایران، ج 4 (تهران: کمالی، 1364)، ص167-169.
5. عقیقی بخشایشی، ص 1590-1591.
6. صادق حضرتی، رجال و مشاهیر آشتیان (قم: نشر الماس، 1382)، ص 89-90.
7. اتحاد، ص 314.
8. طاطبائی مجد، ص 54.
9. مرتضی سیفی فمی تفرشی، سیری کوتاه در جغرافیای تاریخی تفرش و آشتیان (تهران: امیرکبیر، 1361)، ص 268.