سرآغاز زندگی فرهنگی
یکی از مشخصههای بیشتر رجال عصر قاجار و پهلوی توأمانی فعالیت آنها در حوزه فرهنگ و سیاست است. سیدمحمد تدین از جمله این رجال است که در عین حال که وزیر و نماینده مجلس بود، معلم و مدرس دانشگاه تهران و عضو فرهنگستان ایران هم بوده است. تدین همانند بسیاری از رجال همچنین از آموزش علوم قدیمه هم برخوردار بود. او در سال 1260 در روستای بهلگرد بیرجند زاده شد. تحصیلات مقدماتی را در بیرجند گذراند، سپس برای ادامه تحصیل راهی مشهد شد و به مدت هشت سال به آموختن علوم قدیمه پرداخت. در ۲۳ سالگی از مشهد به تهران عزیمت کرد و چندسال به تحصیل ریاضیات و فلسفه مشغول بود. سیدمحمد تدین چندی بعد معلم مدرسه کمالیه شد و در آنجا با میرزا عیسیخان صدیق اعلم همکار و دوست شد و در ایام فراغت، از او زبان فرانسه میآموخت و به او زبان عربی یاد میداد. سرانجام در یکی از حجرات مدرسه فیلسوف واقع در امامزاده اسماعیل تهران مکتبخانهای دایر کرد و روضهخوانی هم میکرد. در اوایل دوره مشروطه مکتبخانه را به مدرسهای به نام تدین تبدیل کرد و خود نیز به تدین معروف شد. به کار بردن روشی نو که در آن زمان معمول هیچ کدام از مدارس ایران نبود سبب شهرت مدرسه تدین شد. همچنین در سومین سال تأسیس مدرسه کلاس مخصوصی برای تحصیل بزرگسالان دایر کرد.1
سرآغاز زندگی سیاسی
سیدمحمد تدین همزمان با فعالیت در حوزه آموزش در همراهی با مشروطهطلبان با نطقهای پرشورش، خلق را به مقاومت در برابر ستمگریهای محمدعلیشاه و یاری کردن مجاهدین تشویق میکرد. پس از به توپ بسته شدن مجلس وی با شرکت عدهای از روشنفکران آزادیخواه، دسته سادات فاطمیه را تشکیل داد و در مساجد به منبر میرفت و مردم را به فداکاری برمیانگیخت. چندی هم با سربازان ملی در مسجد سپهسالار با قوای استبداد جنگید.2 محمد تدین که به همین سبب شهرت یافته بود، از افراد مبرّز حزب دموکرات شد3 و توانست در کابینه وثوقالدوله به حکومت گیلان منصوب شود. او از طرفداران جدی وثوق بود و در روزنامه «صدای تهران»، که اولین شماره آن در ۲۰ مرداد ۱۲۹۸ با صاحبامتیازی تدین انتشار یافت، به طرفداری از وثوقالدوله و قرارداد ۱۹۱۹ پرداخت.4 با انتصاب محمد تدین به حکومت گیلان، او مأمور مذاکره و ابلاغ پیام صلح رئیس دولت به
میرزا کوچکخان جنگلی و حل مسالمتآمیز قضیه جنگل شد که توفیقی حاصل نکرد.5
تدین با شرکت در انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی به نمایندگی از تهران انتخاب شد. او که در زمره وکلای متنفذ آن مجلس و ظاهرا جزء اکثریت بود، به عنوان نایبرئیس دوم مجلس انتخاب گردید.6
نقش تدین در تشکیل سلسله پهلوی
سیدمحمد تدین در انتخابات دوره پنجم مجلس از بیرجند و قائنات به وکالت مجلس انتخاب شد. او بود که طرح قانونی تغییر رژیم مشروطه به جمهوریت را به مجلس داد.7 تدین با عضویت در
حزب تجدد توانست پایههای نفوذ خود را فراهم کند. سردار سپه در مقابل دستجات مخالف خود و یا ناموافق که در مجلس و در خارج از مجلس بودند جمعیتی به نام تجددخواه تشکیل داد. نمایندگان آنها در مجلس خود را مخالف هیئت علمیه مینمایاندند. سردسته آنها در مجلس سیدمحمد تدین بود.8 تدین ارادت خود به رضاشاه را از همان دوران جمهوریخواهی آغاز کرد.
یحیی دولتآبادی عملکرد سیدمحمد تدین در تهییج مردم برای فشار به مجلس برای رأی دادن به جمهوری رضاخانی را این گونه توصیف میکند: «سیدمحمد تدین بیرجندی در مقابل او [:
آیتالله سیدحسن مدرس] سردسته کارکنان سردار سپه و جمهوریخواهان گشته، میرود در میان مردم بسیار که در باغ بهارستان در پای عمارت مجلس جمع شدهاند ... آنها را تحریک میکند که با هم همصدا شده به اسم و به شخص، مدرس را مورد طعن و لعن قرار بدهند. از طرف دیگر مخالفین هم ساکت نمانده تدین و کارکنان سردارسپه را لعن مینمایند. یکی فریاد میکند: زندهباد جمهوری و دیگری میگوید: مردهباد. دارد فتنه بزرگ میشود. نگارنده از عمارت مجلس فرود میآید که خلق را نصیحت کرده این مردهباد و زندهباد فتنهانگیز را موقوف نمایند. در پلههای عمارت تدین را میبینم نفسزنان کار خود را در میان جمع دیده بالا میآید چشمش به نگارنده افتاده میگوید: میخواهید بروید چه بگویید؟! بگذارید پدر مخالفین را بسوزانند. نگارنده به حرف او اعتنا نکرده خود را به جمعیت میرسانم و با چند دقیقه صحبت آنها را از مخالف و موافق به خطر رویهای که پیش گرفتهاند آگاه ساخته ... عجبا که هر دو طرف نصایح خیرخواهانه را شنیده ساکت میشوند...».9
محمدابراهیم علم (شوکتالملک) و سیدمحمد تدین در یکی از روزهای سلام
شماره آرشیو: 1549-1ع
نکته جالب توجه آن است که بساط جمهوری رضاخانی هم به نحوی با عملکرد سیدمحمد تدین جمع شد؛ چراکه حسین بهرامی، از جمهوریخواهان، به تحریک تدین به شهید مدرس سیلی زد و در پی این اهانت به مدرس، مردم به مجلس ریختند و با جمهوری مخالفت کردند و طومار جمهوری رضاخانی درهم پیچیده شد. در ۱۵ مهر ۱۳۰۴ انتخابات هیئترئیسه مجلس انجام گرفت و میرزا حسینخان مؤتمنالملک به ریاست رسید و سیدمحمد تدین نایب رئیس اول شد، اما مؤتمنالملک از قبول ریاست خودداری کرد. بدین ترتیب روز 9 آبان جلسه علنی مجلس به ریاست سیدمحمد تدین، نایب رئیس اول، تشکیل و طرح انقراض سلسله قاجاریه و واگذاری موقت حکومت به رضاخان قرائت و با اکثریت هشتاد رأی از ۸۵ رأی در جلسه تصویب شد.10 عصر همان روز، سیدمحمد تدین به اتفاق سایر اعضای هیئترئیسه با رضاخان پهلوی ملاقات و تصمیم مجلس را دایر به خلع سلسله قاجاریه و تفویض حکومت موقت به وی تسلیم کرد.11
سیدمحمد تدین در مجلس ششم نیز به ریاست مجلس برگزیده شد. در ۱۸ بهمن ۱۳۰۵ تدین از ریاست مجلس و نمایندگی کنارهگیری کرد و در همان روز در سمت وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه به کابینه
حسن مستوفی وارد شد. او هنگامی که همراه دیگر وزیران حضور شاه معرفی شد عمامه بر سر و لباس روحانیت در برداشت. اما روز بعد که به وزارتخانه رفت کلاهی که به نشان سیادت نوار سبزی بر آن بسته بود بر سر نهاد و کراوات بست.12 دیری نگذشت سیدمحمد تدین هم مانند بسیاری دیگر مغضوب رضاشاه شد و در ۱۷ دی ۱۳۰۶ از سمت وزارت کنارهگیری کرد. درواقع هنگامی که تدین مسئله بودجه اندک وزارت معارف و بودجه زیاد وزارت جنگ را مطرح کرد از کابینه اخراج شد و به زندان افتاد.13
اقدامات تدین در دوران وزارت معارف
سیدمحمد تدین سخنوری ماهر بود و در مدت وزارت خود سخنگویی دولت را به عهده داشت و از لوایح دفاع میکرد. از جمله اقداماتی که وی در مدت وزارت یازدهماهه خود انجام داد، الغای امتیاز حفریات مملکت بود که
ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه به فرانسه داده بودند. بهعلاوه، وی در تصویب سریع چندین قانون در کمیسیونها و مجلس نقش عمدهای داشت.14 مهمترین این قوانین عبارت بود از قانون اعتبار تعلیمات عمومی، قانون تأسیس شورای معارف در ولایات، قانون ورزش اجباری در مدارس، قانون استخدام معلم از فرانسه و آلمان برای مدرسه حقوق و صنعتی. همچنین در زمان او مدرسه حقوق و مدرسه علوم سیاسی به مدرسه واحدی به نام مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی مبدل شد و ضمیمه وزارت معارف گردید. مدرسه تجارت نیز از وزارت فوائد عامه منتزع و تحت اداره وزارت معارف قرار گرفت.15 از دیگر اقدامات سیدمحمد تدین، الزام مدارس خارجی در ایران به تدریس تاریخ و جغرافیای ایران به محصلان ایرانی، تأسیس بیش از دویست باب مدرسه در قصبات و دهات و تشکیل کلاسهای شبانه برای آموزش اصول جدید تعلیم و تربیت به آموزگاران بود.16
از دیگر اقداماتی که سیدمحمد تدین در تلاش بود تا آن را اجرایی کند اخذ شهریه از دانشآموزان بود. این اقدام او به شکلگیری اولین گردهمایی اعتراضآمیز و تظاهرات دانشآموزان منجر گردید. شورای عالی معارف در اواسط شهریور 1306 تصویب کرد که کلیه شاگردان مدارس اعم از ابتدایی و متوسطه و عالی، جز آنان که بیبضاعتاند، باید شهریه بپردازند. اما این نظامنامه ننوشته ماند؛ در مهر 1306 شاگردان به نشان اعتراض از رفتن به کلاس خودداری کردند و همه مدارس عملا تعطیل شد. در این میان، غوغا و آشوب شاگردان دارالفنون وسیعتر و شدیدتر بود. سرانجام به توصیه و پایمردی مؤتمنالملک، رئیس مجلس، اجرای تصویبنامه شورای عالی معارف متوقف ماند.17
از گوشهنشینی تا وزارت دوباره
سیدمحمد تدین بعد از آنکه مورد غضب رضاشاه قرار گرفت تنها در ۱۳۰۹ش به استانداری کرمان منصوب شد که این مأموریت بیش از نه ماه به طول نینجامید. او پس از آن دیگر از سیاست کنار زده شد. با تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ش به استادی دانشکده ادبیات برگزیده شد و در ۱۳۲۰ به عضویت فرهنگستان ایران منصوب گردید.18
اما پس از شهریور 1320 سیدمحمد تدین بار دیگر به تشویق گروهی با سردمداری حزب اتحاد ملی وارد صحنه سیاست شد و با تلاش حزب توانست در ۱۳ آذر ۱۳۲۰ در ترمیم کابینه محمدعلی فروغی به وزارت فرهنگ منصوب شود. 19 او همزمان ریاست دانشگاه تهران را هم بر عهده داشت.20 در ۲۸ بهمن ۱۳۲۱ که علی سهیلی کابینه خود را معرفی کرد، تدین ابتدا وزیر مشاور و سپس در ۱۳ اسفند همان سال وزیر خواروبار بود و در ۲۳ تیر ۱۳۲۲ وزیر مشاور و سرانجام وزیر کشور شد.21
در ۱۸ تیر ۱۳۲۳ سیدمهدی فرخ، نماینده دوره چهاردهم مجلس، در مجلس علیه سیدمحمد تدین به سبب سوء استفاده مادی در انتخابات مجلس چهاردهم و سوءاستفاده از اموال دولتی اعلام جرم کرد22 و پرونده او برای رسیدگی تسلیم دیوانعالی تمیز شد. در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۲۶ محاکمه او در دیوانعالی کشور به ریاست محمد شفیع جهانشاهی و با حضور کلیه رؤسای شعبهها و مستشاران دیوانعالی کشور و عده زیادی از نمایندگان مجلس و رجال و مدیران جراید آغاز شد. محاکمه ده روز به طول انجامید و سرانجام رأی به برائت او داده شد.23 آخرین فعالیت تدین در مجلس سنا بود. او در ۱۳۲۸ از مشهد سناتور شد و با کابینه
رزمآرا به مخالفت برخاست.24
تدین در آذر ۱۳۳۰ بر اثر بیماری سرطان در آمریکا درگذشت25 و جنازه او پس از حمل به تهران در امامزاده صالح تجریش دفن شد.
سیدمحمد تدین آثار متعددی دارد که عبارتاند از: جامع محمدی، نخبهالادب (دو جلد)، عربی (پنج جلد)، علمالاشیاء (شش دوره)، حساب (دو جلد)، جغرافیا (چهار جلد)، تعلیمات مدنی، انکشافات جغرافیایی، اکتشافات جغرافیایی، اصول خطابه و تاریخ مختصر منطق.26
سیدمحمد تدین به اتفاق محمدابراهیم شوکتالملک علم، محمد و سلمان اسدی در اوایل حکومت پهلوی
شماره آرشیو: 1535-1ع
پی نوشت:
1. اقبال یغمایی، «سیدمحمد تدین سیامین وزیر معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه»، آموزش و پرورش، ش 73 (بهمن 1352)، ص 291.
2. چند پرده از زندگانی رجال معروف ایران، تهران، ۱۳۲۴، ص 27.
3. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، ۱۳۵۷، ج ۳، ص ۲۳۶؛ یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، تهران، نی، 1387، ص 152.
3. باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۶، ج 1، ص ۱۳۳.
4. مهدی فرخ، خاطرات سیاسی فرخ، تهران، 1345، ص ۳۵.
5. عطاءالله فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملّی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه از ۲۵۰۸ تا ۲۵۳۶ شاهنشاهی، تهران، ۱۳۵۶، صص ۵۰ و ۵۳.
6. باقر عاقلی، همان، ص ۱۸۴.
7. یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، ج 4، تهران، عطار، 1371، ص 313.
8. همان، صص 352-353.
9. محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ج ۲، تهران ۱۳۲۳ـ۱۳۶۳، صص ۳۳۲ـ۳۶۵.
10. عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج 3، تهران، ۱۳۶۰، ص ۶۶۶.
11. اقبال یغمایی، همان، ص 297.
12. یرواند آبراهامیان، همان، ص 191.
13. عیسی صدیق، یادگار عمر، ج 1، تهران، 1352، صص ۳۲۶ـ۳۲۷.
14. همان، ص ۳۲۷.
15. همانجا.
16. اقبال یغمایی، همان، ص 302.
17. عیسی صدیق، همان، ج 2، 1354، صص ۱۳۵ و ۲۴۹.
18. باقر عاقلی، همان، ص ۳۴۱. شهاب خسروانی در خصوص جزئیات ماجرای پیوستن سیدمحمد تدین به حزب اتحاد ملی و اقدامات بعدی تدین که منجر به فاصله میان او و اعضای حزب شد به خوبی توضیح داده است. رک: مرتضی مدرس چهاردهی، «فراز و نشیبهای زندگی شهاب خسروانی»، مجله وحید، ش 90 (1350).
19. همان، ص ۳۴۵.
20. همان، صص ۳۵۴، ۳۵۶ـ۳۵۷.
21. مهدی فرخ، همان، ص ۶۰۳.
22. اقبال یغمایی، همان، ص 303.
23. عطاءالله فرهنگ قهرمانی، همان، ص ۳۳۷.
24. اقبال یغمایی، همان، ص 303.
25. همانجا.