تهیه و تنظیم: فرهاد قلیزاده
سهشنبه 3 بهمن 1351
«... سفیر انگلیس به من تلفن کرد تا مرا در جریان جنجالی که بر سر یک جوانک انگلیسی در گرفته بود بگذارد. او استادیار بخش زبان انگلیسی دانشگاه تهران است. تابستان گذشته هم معلم موقتی ولیعهد شده بود و اکنون فعالانه در تظاهرات ضد دولتی در دانشگاه شرکت جسته است. تصمیم گرفته شده که اخراج شود. دولت در عین حال میخواست از او به عنوان نمونهای برای دسیسهبازیهای انگلیس در جریان مذاکرات درباره نفت استفاده کند. من خبر را به اطلاع شاه رساندم و به او یادآوری کردم که او آنقدر قدرت دارد که مجبور نباشد به چنین دستاویزهایی متوسل شود...»1
شنبه 7 بهمن 1351
«سفیر انگلیس امروز عصر در منزل به من تلفن کرد تا شدیدا علیه بازداشت آن جوانک انگلیسی لعنتی که درگیر تظاهرات دانشگاهی شده بود اعتراض کند. از قلدربازی سفیر اصلا خوشم نیامد و این را با صراحت به او گفتم. به او یادآوری کردم که کلا به خاطر تمایل شاه برای ایجاد روابط نزدیکتر با غرب بود که به او اجازه میدادم به این نحو به من تلفن کند؛ درستش این بود که با وزارت امور خارجهمان تماس بگیرد، و حتی آنوقت هم قرار نبود با کسی بالاتر از رئیس بخش انگلیس تماس بگیرد و...»2
پیتر ادوارد رامزباتهم، سفیر وقت انگلیس در ایران (1971-1973)
پی نوشت:
1. اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیراسدالله علم)، ج 2، تهران، طرح نو، بهار 1371، ص 439.
2. همان، ص 440.