صلاح ریاض فحص به سال 1968م در بیروت متولد شد. در حالی که دهمین بهار زندگی خود را پشت سر نهاده بود به واحدهای پیشاهنگی جنبش «امل» پیوست. وی در بحبوحۀ تهاجم وحشیانۀ رژیم صهیونیستی به لبنان، در صفوف «افواج المقاومه اللبنانیه» حضور داشت و به دست نیروهای اشغالگر اسرائیلی اسیر شد و حدود شش ماه را در زندان انصار در روستای انصار در جنوب لبنان، نزدیک شهر نبطیه...
درآمدی بر آشنایی
صلاح ریاض فحص به سال 1968م در بیروت متولد شد. در حالی که دهمین بهار زندگی خود را پشت سر نهاده بود به واحدهای پیشاهنگی جنبش «امل» پیوست. وی در بحبوحۀ تهاجم وحشیانۀ رژیم صهیونیستی به لبنان، در صفوف «افواج المقاومه اللبنانیه» حضور داشت و به دست نیروهای اشغالگر اسرائیلی اسیر شد و حدود شش ماه را در زندان انصار در روستای انصار در جنوب لبنان، نزدیک شهر نبطیه، گذراند.
فحص تحصیلات مقدماتی خود را در جنوب و بیروت پشت سر نهاد و به منظور تکمیل مدارج علمی خود رهسپار جمهوری اسلامی ایران گردید و موفق شد ابتدا مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی اصفهان و سپس کارشناسی ارشد در همین رشته را از دانشگاه علم و صنعت تهران دریافت کند. ایشان در حال حاضر دانشجوی مقطع دکتری است.
مهندس فحص دارای سه فرزند است: یک پسر به نام ریاض و دو دختر که به ایمان و نور نامبردارند. وی از سال 1379 هنگام گشایش دفتر جنبش امل در ایران سمت جانشین رئیس و معاونت دفتر در تهران را عهدهدار است.
تبار نور
هشتاد و یک سال پیش شهر قم شاهد تولد مردی بود که به جرئت میتوان او را یکی از نوابغ و نوادر دنیای اسلام و جهان تشیع برشمرد. سید موسی صدر فرزند سید صدرالدین در چهاردهم خرداد 1307 در خانهای واقع در کوچه عشقعلی (تکیه گذر جدّا) در محله چهار مردان قم دیده به جهان گشود. 1 پدرش سید صدرالدین از تلامیذ مبرز آیات عظام: شیخ محمدکاظم خراسانی، شیخ رضا همدانی، شیخ محمد طه نجف، سید محمد بحرالعلوم و شیخ ضیاءالدین عراقی بود و در عصر خود در زمره مراجع سرشناس عالم تشیع به شمار میآمد. ایشان تحصیلات خود را در سامراء، نجف و کربلا پشت سر نهاد. چندی پس از مهاجرت به مشهد، بنا به دعوت آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی، به منظور معاونت بنیادگذار حوزه علمیه قم به این دیار آمد و به مثابه قائممقام ایشان به تدریس و خدمترسانی پرداخت. از آثار آیتالله العظمی سید صدرالدین صدر میتوان به: مختصر تاریخ اسلام، رساله در حقوق، المهدی، حقوق زن در اسلام و حاشیه بر عروَة الوثقی اشاره کرد. 2 مادر سید موسی، صفیه، دختر آیتالله مجاهد سید حسین طباطبایی قمی است. 3 سید اسماعیل پدربزرگ سید صدر در اصفهان متولد شد و والدینش پیشتر از جبلعامل به عراق و سپس اصفهان مهاجرت کردند. او نیز در زمره فحول مجتهدان عصر خود محسوب میشود. 4
از دانشگاه تهران تا حوزه نجف
سید موسی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدارس حیات و سنائی قم گذراند. همزمان با فراگیری علوم روز، یادگیری دانشهای حوزوی را مطمح توجه قرار داد. آقا موسی مصمم به ادامه تحصیل آکادمیک بود از این رو در مهر 1329 در پی موفقّیت در آزمون ورودی دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران سرگرم تحصیلات عالیه میشود و پس از سه سال در خرداد 1332 با ارائه پایاننامه، به دریافت مدرک لیسانس با گرایش حقوق اقتصادی نایل میآید. وی افزون بر تسلط به زبانهای فارسی و عربی به فراگیری زبانهای فرانسه و انگلیسی مبادرت میورزد و در این راه هوش و استعداد فوقالعاده خود را نشان میدهد. 5 به نظر میرسد سید موسی نخستین روحانی است که به دانشگاه راه یافت و موفق به گذراندن درسهای آکادمیک و فارغالتحصیل شدن در رشته کارآمدی با نمره عالی شده باشد.
چنانکه پیشگفته آمد سید موسی مقارن تلمذ علوم جدید در مدارس قم، تحصیل دروس حوزوی را از 1320 نزد حضرات آیات: سید محمدباقر سلطانی طباطبائی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، شیخ حسینعلی منتظری، سید محمد محقق داماد، سید احمد خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید کاظم شریعتمداری، سید محمدحسین طباطبایی، سید رضا صدر، سید روحالله خمینی، سید محمد حجت کوهکمرهای و علوی اصفهانی، آغاز کرد. سید موسی در تعلیم و تتبع درسها روح جستجوگر، تیزبینی و پشتکار کم نظیر و شگفتانگیزی داشت. از این رو نبوغ وی در برخوردهای نخستین، بسیاری را تحت تأثیر قرار داد. آیتالله سید رضی شیرازی خاطرهای را از سفر آیتالله العظمی شیخ محمدکاظم شیرازی از عتبات به قصد زیارت آستان قدس رضوی و اقامت کوتاه مدت ایشان در قم نقل میکند. شیرازی از اعاظم علمای نجف بود و سید موسی در مدت حضور ایشان در قم در مجلس شیخ شرکت میجست و به بحث و طرح اشکال جدی میپرداخت. به گفته آقا رضی «احساس میکردم که مرحوم شیخ در این بحث و برخوردها با آقا موسی، از درک علمی این طلبۀ جوان خیلی مبتهج و مسرور میشود و بالاخره مرحوم شیخ ذوق و فهم و شعور علمی ایشان را مورد تحسین قرار میدادند و آتیۀ درخشانی برای ایشان پیشبینی میکردند». 6
سید موسی در خلال حضور در درس خارج فقه و اصول به فرادهی مقدمات و سطح اشتغال یافت. گفتار شیوا، استدلال متقن و خلق و خوی حسن ایشان موجب جذب شدن بسیاری از طلاب و فضلای جوان به درس او شد. در سایۀ همین استعداد منحصر بهفرد مدارج ترقی علمی را طی کرد و کوتاه زمانی بعد در زمره استادان برجسته حوزه علمیه قم جلوهگر شد و آموزش نحو، فقه، اصول، منطق و فلسفه، همچنین تدریس کتابهای دشواری مانند مطوّل، قوانین، رسائل و مکاسب را سر لوحۀ نهج خود قرار داد و شاگردان فاضلی را تربیت نمود که از آن جمله میتوان به حضرات آیات و حجج اسلام: شیخ علیاصغر مسلمی کاشانی، شیخ یوسف صانعی، شیخ علیاکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد غروی، شیخ محمدجواد حجتی کرمانی، شیخ زینالعابدین قربانی، و سید عیسی طباطبائی اشاره کرد. 7 سید موسی در دوران طلبگی دوستان وارسته و هم مباحثهایهای خوش فهم و قریحهای داشت، مانند حضرات آیات: سید موسی شبیری زنجانی، شهید شیخ مرتضی مطهری، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی، که رفقای مؤمن و انقلابی ایشان به شمار میآمدند.
اما ستاره جان آیتالله العظمی سید صدرالدین صدر در پنجم دی 1332 خاموش شد. ارتحال پدر برای سید موسی که بیست و پنجمین بهار عمر را پشت سر نهاده بود بسی دردناک بود. چندی پس از درگذشت والد ماجد، موسی در همین سال به منظور ادامه تحصیلات عالیه رهسپار پایتخت جهان تشیع گردید و به مدت پنج سال از محضر استادان و مراجع نامدار: سید محسن حکیم، شیخ مرتضی آل یاسین، شیخ محمدرضا آل یاسین، سید ابوالقاسم خوئی، سید ابراهیم اصطهباناتی، سید عبدالهادی شیرازی، سید محمود شاهرودی، شیخ حسین حلّی و شیخ صدرا بادکوبهای در نجف اشرف بهره برد. 8
سید موسی در حوزه کهنسال و ریشهدار نجف مانند قم با نبوغ و استعداد فوقالعادهاش همگان را شگفتزده کرد. مراجع بزرگ نجف به او به دیدۀ عالم دین آشنا و فقیه زمانشناس مینگریستند و احترام ویژهای برای ایشان قائل بودند. شخصیتی چون مرجع راحل آیتالله العظمی خوئی در جلسهای اظهار می دارد: « من به قدری به آقای موسی صدر امیدوارم که اگر او دو سه سال دیگر در نجف بماند یکی از بزرگترین شخصیتهای ارزندۀ علمی شیعه خواهد شد». 9 سید موسی صدر در مدت اقامت در نجف مبدّل به یکی از عالمان زبده و سرشناس گردید. ایشان نشستهای پر باری را با پسر عمو و شوهر خواهرش آیتالله شهید سید محمدباقر صدر داشت. 10 سید موسی در سالهای اقامت در نجف رفت و آمدهایی به قم داشت اما آنگاه که قصد ترک نجف کرد بسیاری و از آن جمله استاد بزرگوارش حضرت خوئی را متأثر کرد. مرجع نام و نشاندار دیار علوی دربارهاش گفته بود: « سه طلبه (موسی صدر، موسی زنجانی، موسوی اردبیلی) از قم به نجف آمدند، مدت زیادی نماندند و برگشتند. کاش من اینها را نمیدیدم؛ خیلی حیف شد که اینها برگشتند قم.» 11 به گفتۀ آیتالله العظمی سید محمدباقر سلطانی «اگر آقا موسی به لبنان نمیرفت و چند سال در نجف میماند جزو مراجع مسلّم نجف میگردید... او حتی اگر در قم میماند و به نجف هم نمیرفت الان جزو مراجع بزرگ شیعه میبود». 12
سید موسی صدر در سال 1334 با نوه مرجع عالیقدر عصر مشروطه و یکی از آیات ثلاثه آن برهه، میرزا حسین میرزا خلیل تهرانی پیوند زناشویی منعقد کرد. ثمرۀ این وصلت فرخنده چهار فرزند بود، دو پسر و دو دختر؛ صدرالدین، حمید، حوراء، و ملیحه. دانش، بینش و جامعیت سید موسی بسیاری از اعاظم حوزه را مجذوب خود کرده بود. در خلال حضور ایشان در نجف مکتوبی از سوی مرجع اعلای جهان تشیع حضرت بروجردی به سید موسی رسید که در آن زعیم عالیمقام، وی را به عنوان نمایندۀ تامالاختیار خود در ایتالیا و انجام فعالیتهای تبلیغی، ارشادی و اجتماعی منصوب کرده بود، 13 درخواستی که با پاسخ منفی و توأم با پوزش سید موسی مواجه گردید. 14
پرتوافشانی مطبوعاتی
سید موسی به دلیل معضلاتی که در نجف با آن دست به گریبان بود ناگزیر به ترک آن و مراجعت به قم گردید. این روحانی نواندیش و فرزانه که همواره در تکاپوی تحرکات دینی، فرهنگی، اجتماعی جدید بود با همراهی و همفکری دوستانش مبادرت به بنیادگذاری و راهاندازی نخستین مجله حوزوی در قم نمود. تلاشی که در پاییز 1337 به ثمر نشست و به انتشار اولین شماره «درسهایی از مکتب اسلام» انجامید، 15 آن هم در فضایی که روزنامهخوانی یک طلبه نشانه بی تقوایی وی تلقی میشد، و واکنش مقدسمآبان و متحجران را برمیانگیخت. 16 از یاران اولیه سید موسی در پیدایی مکتب اسلام میبایست از آیات و حجج اسلام: شیخ مجدالدین محلاتی، شیخ ناصر مکارم شیرازی، شیخ جعفر سبحانی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، شیخ حسین نوری همدانی، شیخ محمد واعظزاده خراسانی، سید مرتضی جزایری و شیخ علی دوانی، یاد کرد. 17 از دیگر کارکردهای سید موسی در این برهه باید به دریافت مجوز تکوین دبیرستان اسلامی و ملی نامبردار به «صدر» به منظور پرورش نسل جوان پر شور متدین و فرهیخته اشاره کرد، و یا طرحی که برای اصلاح حوزه مطمح توجه و عمل قرار گرفت که البته با هجرت ایشان به لبنان عقیم ماند.
در سرزمین نیاکان
نخستین سفر سید موسی به لبنان در سال 1334 رقم خورد. دیدار با بستگان در جنوب ومشاهده محنتهای شیعیان این کشور او را تحت تأثیر قرار داد. افزون بر حزن و اندوه فراوان که بر دل و جانش سایه افکند، بر تجارب و بصیرت تاریخیاش افزوده گشت. دیدار موسای جوان با پیشوای شیعیان لبنان علامه سید عبدالحسین شرفالدین نقطه عطف سفر به شمار میآمد. موسی از محضر این روحانی مجاهد ضد استعمار و عالم ژرفنگر روشنضمیر، آموزههای فراوان اندوخت. آیتاللهالعظمی شرفالدین در آن برهه در جستوجوی یافتن جانشینی شایسته برای خود بود. از آنچه در این نشست رد و بدل شد به نظر میرسد که ایشان گمشدۀ خود را یافت. مهر موسی به دل این پیر فرزانه نشست. دوسال بعد سید موسی برای دومین بار رهسپار لبنان شد و با تیزهوشی بر اندوخته و داشتههای تاریخیاش افزود. این سفر اندکی پیش از رحلت حضرت شرفالدین بود. زمستان سال 1336 لبنان در ماتم فقدان رهبر شیعیان خود و اسوه و الگوی مسلمانی به سوگ نشست. در ساعت 30/5 بامداد دوشنبه 8 جمادیالثانی 1377ق روح بزرگ آن راد مرد به ملکوت اعلی پر گشود. پیکر شرفالدین با حضور رجال و شخصیتهای سیاسی، مذهبی لبنان از جمله کمیل شمعون، رئیس جمهور، سامی الصلح، نخستوزیر، اعضای هئیت دولت، رهبران مسیحی و اهل تسنن و شیعیان در بیروت به طرف فرودگاه شهر تشییع شد تا از آنجا به عراق منتقل شود 18 و در عتبات پس از طواف مراقد مطهر در کاظمین و کربلا، در نجف اشرف در یکی از حجرههای صحن حیدری به خاک سپرده شد. 19
فقدان سید شرفالدین خلأ بزرگی را در جایجای جامعه لبنان پدیدار ساخت. همگان در تب و تاب یافتن جانشین پیشوای عزیز از دست رفته بودند. نگاهها به سید موسای جوان دوخته شده بود. سید جعفر شرفالدین یکی از فرزندان علامه مغفور، در نامهای به آیتالله سید رضا صدر، برادر بزرگ سید موسی تقاضای آمدن موسی به لبنان را مطرح کرد. این درخواست به آگاهی آیتاللهالعظمی شیخ مرتضی آل یاسین رسید و او بر اهمیت و ضرورت آن صحه نهاد. 20
هجرت به دیار آفتاب
سید موسی تصمیم خود را برای رفتن گرفت و پس از عزیمت به عراق برای زیارت مشاهد مشرفه آماده شد. در آبان 1338 به منظور بررسی اوضاع به مدت سی روز عازم لبنان شد. لبنان کشور منحصر به فردی در جهان است و طوایف گوناگون از گذشته دور بهطور مسالمتآمیز در آن سکونت دارند. مسلمانان شامل شیعه، سنی، علوی، دروز؛ و مسیحیان با ترکیب: مارونی، کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس، همچنین انجیلیها، ارمنیها، ارمنیهای پروتستان، سریانی و... در این سرزمین 400/10 کیلومتر مربعی میزیند. خاستگاه تاریخی تمرکز شیعیان لبنان به زمانۀ تبعید ابوذر غفاری (س)، صحابی گرانقدر پیامبر اکرم (ص) و یار باوفای امام علی (ع)، به شهر صیدا باز میگردد. مردم این بخش از لبنان به ویژه منطقه جبلعامل واله و شیدای گفتار و رفتار ابوذر شدند و این سان بذر و نهال تشیع در این گسترۀ باستانی کاشته شد بهطوری که دیری نپایید یکی از کانونهای قوی فقاهت و مرجعیت در این سرزمین پدیدار شد و دانشمندان پر آوازهای نظیر شهید اول (صاحب لمعه)، شهید محقق کرکی (صاحب جامعالمقاصد)، شهید ثانی (صاحب شرح لمعه)، سید محمد عاملی، شیخ حسن زینالدین (صاحب معالم)، شیخ بهایی، شیخ حر عاملی (صاحب وسائل الشیعه)، سید صدرالدین عاملی، علامه شرفالدین (صاحب المراجعات)، را به جهان اسلام و تشیع معرفی کرد.
آیتالله سید موسی صدر از دیدن اوضاع اسفناک و وخیم شیعیان در لبنان که به مثابه شهروندان درجه سه (پس از مسیحیان و اهل سنت) به مشاغل پست و دونپایه در جامعه آن روز سرگرم بودند و در محلههای فقیر و محروم سکونت داشتند، به شدت آزرده خاطر شد. لبنان سرزمین آباء و اجدادی او به شمار میآمد و دیدن این صحنهها برای وی قابل تحمل نبود. هر چند نقش سید صدر در احقاق حقوق شهروندان لبنان و دفاع از آحاد طبقات اجتماعی با هر گرایش مذهبی، همچنین به سخن در آوردن محرومان غیر قابل کتمان است. 21 در این میان، به رغم آن که شیعیان بزرگترین طایفه لبنان به شمار میآیند اما در زمانۀ ورود سید موسی صدر به این کشور هیچ نقشی در مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی، حتی فرهنگی ایفا نمیکردند. در آن برهه مارونیها تشکل «کتائب»، مسیحیها دارای حزب «احرار»، و دروزیها سازمان «التقدمی الاشتراکی» را در اختیار داشتند، اما شیعیان فاقد هرگونه سازماندهی بودند. سید صدر در چنین وضعیتی فعالیت خود را آغاز کرد، آن هم از شهر صور. جنب و جوش عجیبی در جوانان شهر پدیدار شد. صدر برای فائق آمدن بر فقر فرهنگی به دایر کردن کلاس و برپایی اردوهای دینی، فرهنگی و اجتماعی مبادرت ورزید. وی برای سخنرانی به بیروت و دیگر شهرها نیز میرفت. مخاطبان او دانشآموزان، دانشجویان، کشاورزان و اصحاب صنوف مختلف، صرفنظر از شیعیان، اهل سنت و پیروان ادیان الهی به ویژه مسیحیان نیز بودند. به اهتمام و مساعدت شماری از متمولین و بر اثر پشتکار امام صدر، شهرهای صور و بیروت شاهد احداث دو مرکز بزرگ آموزشی به نامهای «جعفریه» و «عاملیه» بود که چندی بعد هر دو مبدل به دانشکده گردید. 22
دمیدن امید
گام بعدی امام موسی صدر پس از احیاء مساجد و تقویت آن به مثابه یک سنگر دینی و فرهنگی مستحکم، همینطور تأسیس مدارس و دانشکدهها، ضرورت پیدایی و تقویت زیر ساخت اقتصادی محرومان بود. ایجاد مدرسه صنعتی (هنرستان) جبل عامل در صور در این امتداد ارزیابی میشود. شمار قابل توجهی از هنرجویان این مدرسه را جوانانی تشکیل میدادند که خانواده خود را در حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان از دست داده بودند. در این مدرسه، نجاری، آهنگری، جوشکاری، برق و الکترونیک، ماشینهای کشاورزی، و... بهطور رایگان تعلیم داده میشد. دانشآموختگان پس از چهار سال تحصیل شبانه روزی جذب بازار کار میشدند. امام موسی صدر مدیریت این دبیرستان حرفهوفن را به مصطفی چمران، فارغالتحصیل فیزیک در مقطع دکتری از آمریکا سپرد. فعالیت هنرجویان دبیرستان به رشتههای صنعتی محدود نبود و آنان در کنار کسب مهارتهای فنی، به فراگیری آموزههای دینی و نظامی نیز مبادرت میورزیدند. اقدام بعدی امام صدر ساماندهی مجدّد فعالیتهای مرکز خیریهای نامبردار به «جمعیه البرو الأحسان» بود که سالها پیش توسط علامه شرفالدین ایجاد شده بود. متأسفانه در لبنان آن روز بیشتر گدایان مسلمان و از این میان اکثر آنها شیعه بودند. صدر از مردم خواست تا صدقات و کمکهای خیرخواهانۀ خود را به حساب این جمعیت واریز نمایند. جالب آن که به گفته ایشان در بدو شروع به کار مجدّد جمعیت یک مالک مسیحی کارخانه یخسازی یک سوم سود و درآمد کارخانه را وقف جمعیت کرد؛ همچنین دو پزشک مسیحی معالجۀ بیماران جمعیت را بهطور رایگان تقبل کردند. 23 از سوی دیگر وضعیت اسفبار زنان باعث شد تا امام صدر ضمن روشنگری به منظور مبارزه با فساد اجتماعی به تأسیس مراکزی مانند بیت «الفتاه» (خانه دختران) که در آن به دختران بیبضاعت و یا بیسرپرست، خیاطی و صنایع دستی آموزش داده میشد، مبادرت ورزد. از اقدامات دیگر در این جهت دایر کردن «آموزشگاه پرستاری»، «مؤسسه قالیبافی»، «دارالایتام»، برقراری «کلاسهای مبارزه با بیسوادی»، «احداث کودکستان»، «خانۀ معلولین و درماندگان»، «نادی الشباب» (باشگاه ورزشی جوانان) «معهد الدرسات الاسلامیه» (مرکز مطالعات اسلامی) که بهسان حوزه علمیه عمل میکرد، «مرکز علمی تحقیقی لبنان»، و «مدینه الطب» که مجتمع پزشکی بود،24 و دیگر ابتکارات، که باعث شد آحاد مردم لبنان، به خصوص شیعیان این سرزمین با صدایی رسا اعلام نمایند: « رجع الینا شرفالدین شاباٌ» یعنی شرفالدین جوان شده و به ما باز گشته است.
جلوه تابناک اقتدار
اما یکی از مهمترین کارکردهای امام موسی صدر در لبنان تشکیل مجلس اعلای شیعیان بود 25 که با جانبداری قاطع سید حکیم مرجع اعلای شیعیان مواجه شد. 26 هر چند تلاش برای تأسیس مجلس از نیمه دهه چهل شمسی آغاز شده بود لیک سرانجام این آرزو در یکم خرداد 1348 تحقق یافت و امام صدر به ریاست آن برگزیده شد. رسیدگی به امور شیعیان، وحدت صفوف مسلمانان، همکاری با طوایف لبنانی، و پایبندی به استقلال و یکپارچگی لبنان، مبارزه با جهل و فقر، پشتیبانی از مقاومت مردم جنوب لبنان و حمایت از جنبش فلسطین، سر لوحه برنامههای مجلس قرار گرفت. 27
البته امام صدر دشمنان فراوانی در لبنان و خارج از آن داشت. رژیم صهیونیستی به کمک برخی عوامل خود فروخته کابینه لبنان سنگاندازیهای فراوانی فرا روی فعالیتهای ایشان ایجاد میکرد. صدر خواهان مسلح کردن جوانان شیعۀ جنوب برای مبارزه با تجاوزات رژیم اشغالگر قدس، احداث پناهگاههای مطمئن برای مردم جنوب، تقسیم عادلانه شغلهای دولتی و... بود خواستههایی که با واکنش منفی شماری از دولتمردان مواجه شده بود. 28 به دنبال هشدارهای امام صدر که با بی اعتنایی دولت مواجه شد، شهر بعلبک در 27 اسفند 1352 شاهد حضور پر شور قریب یک صد هزار نفری و مسلحانه مردمی بود که به ندای پیشوای خود لبیک گفته و گرد هم آمدند و لرزه بر اندام دشمن نهادند. سخنرانی حماسی امام صدر با ابراز احساسات حاضران همراه شد. پیشوای عالیقدر برای متنبه کردن مقامات بلندپایه لبنان، فرصت را از دست نداد و در 15 اردیبهشت 1353 راهپیمایی گستردهای را با مشارکت یک صد و پنجاه هزار نفر تدارک دید. همین اقدامات باعث عقبنشینی مسؤلان و به دست آوردن فرصتها و امکانات بیشتر شد.
جنبش محرومان و امل
دیری نپایید که امام صدر در سال 1352 به منظور سازماندهی جوانان مبادرت به تأسیس «حرکه المحرومین» (جنبش مستضعفان) نمود. شیعیان گروه گروه به نهضت محرومان پیوستند. اقدام به کادرسازی فرهنگی با بهرهوری از دانش حضرات آیات: سید محمدحسین فضلالله، شیخ محمدمهدی شمسالدین، سلیمان یحفوفی و... که کمک کار ایشان در این مسیر دنبال گردید. فعالیت جنبش در ابعاد عقیدتی، سیاسی، اداری و تشکیلاتی با موفقیت دنبال شد لیک دیری نپایید که در 7 محرم 1354 شاخه نظامی حرکه المحرومین با عنوان «افواج المقاومة اللبنانیه» و با عنوان اختصاری «امل» (آرزو) متولد شد و امام صدر با شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی ضرورت ایجاد شاخۀ نظامی جنبش محرومان را برای همگان تشریح کرد.29 به همین مناسبت اردوگاههایی به منظور آموزش نظامی درجنوب لبنان دایر شد.
بسیاری از مبارزان ضد رژیم پهلوی فرصت را مغتنم شمرده با حضور در همین اردوگاهها به یادگیری کار با ادوات نظامی و اسلحه پرداختند.
پیامد رویارویی اعراب با رژیم صهیونیستی موجب شد تا سردمداران این رژیم نامشروع با خدعه و نیرنگ و بهرهوری از فالانژیستهای وابسته به حزب کتائب در صدد تجزیه لبنان برآیند. اختلاف جریانهای حاکم در صحنه لبنان نیز بیش از گذشته بر دامنۀ بحرانها افزود. لبنان در این برهه آبستن حوادث عجیبی از جمله سپتامبر سیاه، ترور معروف سعد، فاجعۀ عینالرمانه، برقراری حکومت نظامی و ... بود. روزی نبود که زعیم شیعه لبنان و امید محرومان در معرض تهدید واقع نشود. دل امام صدر از این وقایع خون بود. اقدام ایشان در روز جمعه 17 جمادیالثانی 1395ق/ 27 ژوئن 1975م و آغاز اعتصاب غذا در مسجد عاملیۀ بیروت در اعتراض به برادرکشیها و ضرورت پذیریش آتش بس از سوی همۀ گروهها، ابتکاری استثنایی به شمار میآمد. همه روزه گروهها و چهرههای سیاسی ضمن تأیید اقدام صلحجویانۀ امام صدر از خواستههای ایشان پشتیبانی میکردند. از گروه «داشناک ارمنی» گرفته تا شخصیتهای مسیحی، همچنین شیخ حسن خالد، مفتی اعظم اهل سنت، یاسرعرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین، یا عبدالحلیم خدام، وزیر امور خارجه سوریه که همگی با حضور در مسجد عاملیه از ابتکار عمل صدر جانبداری کردند. این اقدام باعث بازگشت آرامش به جامعه لبنان شد. به راستی امام صدر در هر رخدادی خود را سپر بلا میکرد تا به وحدت گروههای لبنانی و ایستادگی آنان برابر رژیم صهیونیستی آسیبی وارد نیاید. او اسوۀ مقاومت، شهامت و پایداری بود سخن تاریخی وی خطاب به عرفات که: «این را بدان ای ابوعمار! شرف قدس اجازه نخواهد داد که به دست غیر مؤمنین آزاد شود» هرگز از یادها فراموش نمیشود. 30
رفتار این روحانی دین آشنا و زمانشناس و مردمی باعث شد که مردم لبنان بدون توجه به گرایش مذهبی خود شیفته سلوک و منش او شوند. ساده زیستیاش در کنار شخصیت کاریزماتیک، وی را مبدل به فردی استثنایی کرده بود از این رو بسیار اتفاق میافتاد که امثال رئیس جمهور لبنان در ماشین امام موسی صدر را باز میکرد تا او با احترام ویژه سوار اتومبیل شود.31 امام صدر بزرگمرد متجدّد و اصلاحگرایی بود که مرد فکر، عمل، تغییر و مشارکت به شمار میآمد. ایشان به تنهایی یک امت بود. 32 وی به رغم آن که سلاح را زینت مردان میدانست لیک راه اصلاح را مبارزه دموکراتیک میپنداشت، نه مسلحانه؛ اما در قضیه فلسطین همگان را به جهاد فرا میخواند. 33
قدیس مردم
ارتباط امام صدر با شخصیتهای سیاسی، دینی، اجتماعی، فرهنگی مسلمان و غیر مسلمان و افق دید و پهنۀ آگاهیهایش موجب شده بود تا آنان لب به تحسین ایشان بگشایند. امیر عبدالله بن سعود که اکنون پادشاه عربستان سعودی است در دیدار با خانواده صدر اظهار میدارد « من در تمام سالهای زندگی، شخصی به هوشمندی، وسعت اطلاع، حسن خلق، انسانیت و جذابیت امام موسی صدر ندیدم». 34 امام صدر در فروردین 1349 در حاشیه کنفرانسی در مصر با جمال عبدالناصر ملاقات کرد. مقرر شد این دیدار بیش از پانزده دقیقه به طول نینجامد که بنابه خواست رهبر فقید مصر دو ساعت به درازا کشید و در پایان عبدالناصر به علمای اهل سنت لبنان چنین گفت: «کاش الازهر رئیسی چون آقای صدر داشت». 35
همگان به نفوذ وی در جامعه لبنان، کشورهای عربی و اسلامی، و پایگاه استوار او در ایران و عراق اذعان داشتند. در هر دو دور نزاع داخلی و خونین لبنان، بر اثر تلاشهای شایستۀ تحسین امام صدر آتش فتنه خاموش گشت. حضور امام صدر در اجلاسها و هم اندیشیهای اسلامی موجب رویکرد بسیاری از دانشمندان سرشناس اسلامی از جمله شیخ محمد غزالی، شیخ محمد ابوزهره، شیخ حبیب مستاوی، شیخ محمد عبدالرحمن بیصار، دکتر محمد فحام، به او شده بود. صدر در اکثر این محافل علمی چونان ستاره میدرخشید. معاشرت ایشان با پیروان ادیان الهی لبنان به خصوص مسیحیان نیز بیمانند بود حمایت امام صدر از ژوزف آنتیبیا، بستنی فروش مسیحی شهر صور و خرید بستنی از وی و خوردن آن، تحسین بزرگان مسیحیت را در پی داشت. فضلالله دندش پس از ملاقات امام صدر با فؤاد شهاب، رئیس جمهور وقت لبنان اظهار میدارد: «رئیس جمهور که به شدت تحت تأثیر شخصیت و افکار امام صدر قرار گرفته بود بعد از ملاقات به من گفت: اگر مسیحیان چنین شخصیتی داشتند او را به مقام قدیسی میرساندند. این مرد را باید با تمامی وسایل و امکانات یاری نمود». 36 والحق بسیاری از گذشته تاکنون به او به دیدۀ مسیح لبنان مینگرند.
امام صدر از علاقهمندان امام خمینی (س) و نهضت اسلامی و انقلابی او بود. وی از هیچ کوششی برای مساعدت به انقلاب اسلامی ایران دریغ نورزید. هنگام دستگیری امام خمینی در جریان قیام پانزده خرداد 1342، امام صدر در دیدار با پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان خواهان اقدام جدی و سریع وی شد. به فرموده آیتاللهالعظمی خوئی، آزادی آیتاللهالعظمی خمینی در این مقطع از زمان بیش از هر چیز مرهون سفر صدر به ایتالیا و ملاقات و گفتگوی وی با پاپ در واتیکان بود. 37 کمک به مبارزان مسلمان ایرانی که سرگرم پیکار با حاکمیت پهلوی بودند، موضوعی است که در خاطرات بسیاری از بلندپایگان جمهوری اسلامی بدان اشاره شده است. اقامۀ نماز میت بر پیکر دکتر علی شریعتی و مساعدت در خاکسپاری آن مرحوم در جوار زینبیه در تیر ماه 1356 در خاطر همگان باقی است. صدر، محبوب تمامی آزادگان بود. دکتر مصطفی چمران در نوشتهای با عنوان «وصیتنامه» خطاب به امام صدر چنین مینگارد: «وصیت میکنم به کسی که او را بیش از حد دوست دارم، به معبود من، به معشوق من، به امام موسی صدر، کسی که او را مظهر علی (ع) میدانم، او را وارث حسین(ع) میخوانم، کسی که رمز طایفۀ شیعه و افتخار آن و نماینده هزار و چهار صد سال درد، غم، حرمان، مبارزه، سرسختی، حقطلبی و بالاخره شهادت است، آری به امام موسی صدر وصیت میکنم». 38
یوسف گمگشته
فعالیتهای امام صدر از زمان ورود به لبنان با واکنشهای مغرضانه عدهای مواجه شد و یکی از آنان معمر قذافی، رهبر لیبی بود. در این مدت عدهای با پا درمیانی خواهان بهبود فضای تیرۀ موجود میان این دو شدند و از امام تقاضا کردند به دعوت سرهنگ کودتاچی و کینهتوز پاسخ مثبت دهد و به کشور لیبی سفر نماید. سید صدر با افکار و آراء جنونآمیز و متکبرانه و خودخواهانه قذافی به شدت مخالفت میکرد اما به رغم این، امام در 9 شهریور 1357 همراه حجتالاسلام شیخ محمد یعقوب (از فعالان مجلس اعلای شیعه) و عباس بدرالدین (مدیر خبرگزاری لبنان) به لیبی سفر کرد و از آن پس ناپدید گردید. مسؤلان لیبیایی با ربودن یکی از استثناییترین مردان دینی و سیاسی جهان داغ ننگی ابدی بر پیشانی خود نهادند و قذافی چهره واقعی و کریه خود را بر همگان عریان ساخت. به رغم پیگیریهای امام خمینی، مقام معظم رهبری و شخصیتهای مختلف حقیقی و حقوقی همچنان سرنوشت ایشان نامعلوم است. 39 شخصیتی که آیتالله خامنهای در پیام خود به همایش بزرگداشت ایشان با تعابیر: «عالم فرزانه، اندیشمند پیشرو، علامه سید موسی صدر، فرزند حوزه علمیه قم، عالم بزرگوار، بازمانده یکی از خاندانهای بزرگ علمی در جهان تشیع، شخصیتی همه جانبه و ...» از وی یاد میکند. همه چشم به راه اویند و خدایش به ما بازگرداند.
پی نوشت:
1. منبع شفاهی : سید علی صدر، برادر امام موسی صدر.
2. عبدالحسین شرفالدین. بغیهالراغبین فی سلسله آل شرفالدین. تحقیق و تعلیق عبدالله شرفالدین، بیروت، دارالاسلامیه، 1991 م، ج1، صص 242-245 .
3. لبنان به روایت امام موسی صدر و دکتر چمران. تنظیم و گردآوری علی حجتی کرمانی، تهران، قلم، 1364، ص 16 .
4. محسن الامین. اعیان الشیعه. حققة و اخرجة حسن الامین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1983م، ج3، ص 403 .
5. منبع شفاهی: مهدی فیروزان، خواهرزاده و داماد امام موسی صدر.
6. تاریخ و فرهنگ معاصر. یادنامۀ امام موسی صدر، به اهتمام سید هادی خسروشاهی، ویژهنامه 5، س 1375، ص 395 .
7. منبع شفاهی: سید صدرالدین صدر، فرزند امام موسی صدر.
8. صفاءالدین تبرائیان. احیاگر حوزه نجف، زندگی و زمانه آیتالله العظمی سید محسن حکیم. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، ص 261 .
9. منبع شفاهی: آیتالله سید عباس کاشانی، به نقل از: تاریخ و فرهنگ معاصر، ص 130.
10. امام موسی صدر دارای هفت خواهر است که به ترتیب سن عبارتند از: صدیقه (همسر آیتالله العظمی سید محمدباقر طباطبائی سلطانی)، طاهره (همسر حجتالاسلام سید مهدی صدرعاملی)، منصوره (همسر حجتالاسلام دکتر علیاکبر صادقی، پدر خانم حجتالاسلام سید محمد خاتمی)، بتول (همسر حجتالاسلام شیخ هادی عبادی)، زهرا (همسر اسکندر فیروزان)، فاطمه (همسر آیتالله العظمی شهید سید محمدباقر صدر)، رباب (همسر سید حسین شرفالدین)، منبع شفاهی: حوراء صدر، دختر امام موسی صدر و همسر مهندس مهدی فیروزان.
11. نامه مفید (فصلنامه).س 4، ش 4 (زمستان 1377)، ص 24، گفتگو با آیتالله العظمی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی.
12. تاریخ و فرهنگ معاصر، صص 54-55 .
13. مرجع دوراندیش از میان فضلای حوزه سه نفر را برای اعزام به خارج از کشور برگزیده بود: مرحوم محمدی گلپایگانی (هامبورگ- آلمان)، مرحوم مهدی حائری یزدی (واشنگتن- آمریکا)، موسی صدر (رم- ایتالیا)، نک: علی دوانی. زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیتالله بروجردی. تهران، مطهر، چ2، 1371، ص 252 .
14. منبع شفاهی: آیتالله سید محمدعلی موحد ابطحی اصفهانی، به نقل از: عبدالرحیم اباذری. امام موسی صدر، امید محرومان. تهران، جوانه رشد، 1381، ص 61 .
15. تاریخنگار نامدار شیخ علی دوانی، چاپ سپاری نخستین شماره مجله را بهمن1337ثبت کرده است، زندگانی....، ص 347.
16. با وجود آن که مجله مکتب اسلام به راهنمایی آیتالله العظمی شریعتمداری راهاندازی شد، (نامه مفید، ص 57، گفتگو با آیتالله مجدالدین محلاتی) لیک نامههای اعتراضآمیز به منظور ممانعت از طبع مجله و توقف و روند انتشار آن خطاب به زعیم جهان تشیع حضرت بروجردی فرستاده میشد که با بی اعتنایی معظمله مواجه گردید. همان، 349 .
17. همان، ص 343 .
18. بغیهالراغبین...، ج1، ص 256 .
19. در حجره شماره 48 مقابل مسجد عمران بن شاهین در کنار آیتالله سید اسماعیل صدر، شیخ عبدالله سبیتی عاملی و میرزا محمود شیرازی آرمید. الدلیل المصور لاعلام دفناء العتبه العلویه المقدسه. نجف، العتبة العلویة المقدسة، 2009م، ص 134 .
20. منبع شفاهی: سید عبدالحسین شرفالدین، نوه علامه شرفالدین و همسر رباب صدر خواهر امام موسی صدر.
21. تعابیر از آیتالله شیخ محمدمهدی شمسالدین در سخنرانی«او که جان در پیکر محرومان دمید» در هماندیشی کلمه سواء (آبان 1378 در بیروت)، نک: اندیشۀ ربوده شده، گفتارهای صاحبنظران ایرانی و غیر ایرانی دربارۀ امام موسی صدر. به کوشش مهدی فرخیان، تهران، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، ج 1، ص 240 .
22. درسهایی از مکتب اسلام (مجله). س 19، ش 6، ص 53 .
23. گفتار ماه (سالنامه). به کوشش جمعی از محققان، س 2 (1340)، ص 39 .
24. مکتب اسلام، همان، ص 54 .
25. « المجلس الاسلامی الشیعی الاعلی».
26. نک، مقاله آیتالله شیخ محمدمهدی شمسالدین زیر عنوان «مرجعیت امام حکیم»، در: الحوزه العلمیه و الحرکه الاصلاحیه. قم ، مرکز دراسات تاریخ العراق الحدیث، 1418ق.
27. بغیهالراغبین، ج1، ص 624 .
28. لبنان: برگزیدهای از مجموعه سخنرانیها و دستنوشتههای سردار پر افتخار اسلام شهید دکتر مصطفی چمران درباره لبنان. تهران، بنیاد شهید چمران، چ3، 1368، ص80 .
29. برای آگاهی بیشتر بنگرید به: بغیهالراغبین، ص 628 ؛ حرکه امل، السیرة و المسیرة، بیروت، دار بلال للطباعه و النشر، 2006 .
30. منبع شفاهی: سید ابوالفضل (عباس) موسوی، از فرماندهان جنبش امل، نک: محسن کمالیان، علیاکبر رنجبر کرمانی. عزت شیعه، گزارشی از مبارزات و مجاهدات آیتالله امام سید موسی صدر در احیاء حرکت اسلامی لبنان. قم، مؤلف، 1377، ص 121 .
31. منبع شفاهی: آیتالله العظمی شیخ محمدابراهیم جناتی، به نقل از: عبدالرحیم اباذری، همان، ص171 .
32. هادی فضلالله. فکرالامام موسی الصدر السیاسی و الاصلاحی. بیروت، دارالهادی، 1997، ص 10 .
33. صوت المحرومین (مجله). مورخ 28/7/1976م.
34. منبع شفاهی: حوراء صدر.
35. تاریخ و فرهنگ معاصر، ص 268 .
36. عزت شیعه، صص 18-19 .
37. منبع شفاهی: دکتر سید محمدصادق طباطبائی.
38. عزت شیعه، ص 296 .
39. برای آگاهی از آخرین اقدامات به عمل آمده در این باره بنگرید به: گزارش کمیتۀ پیگیری سرنوشت امام موسی صدر (از ربودن تا امروز). تهران، کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، 1387 .