معترضان حکومت پهلوی، از نظر سیاسی گروهی فراگیر بودند و طیف وسیعی از جناحهای سیاسی مختلف اعم از مذهبی، ملیگرا و احزاب چپ را شامل میشدند. از این رو مخالفتهای صورتگرفته با حکومت از منظر اهداف جناحی و باورهای سیاسی مختلف اعمال میشد. به گونهای که برخی از احزاب، موجودیت حکومت را هدف مخالفت خود قرار داده بودند و تعدادی از احزاب سیاستهای حکومت را. در این بین نهضت آزادی را میتوان از جمله احزابی دانست که برخلاف جریان مذهبی حفظ شاه را بر سایر گزینههای سیاسی ترجیح داده و حتی برخی از اعضای آن ملاقاتهایی با سران آمریکایی ترتیب دادند. برخی از این ملاقاتها از اهمیت زیادی برخوردار بودند و به همین دلیل اسناد لانه جاسوسی به تشریح جزئیات بسیاری از آن ملاقاتها پرداخته است.
نهضت آزادی از شکلگیری تا اهداف سیاسی
نهضت آزادی به عنوان جنبشی متشکل از افراد مذهبی، در سال 1340 با محوریت مهندس مهدی بازرگان تأسیس شد. بازرگان در کمیته آزادی و دفاع از حقوق بشر شخصیت برجستهای بود که رژیم پهلوی را به علت نقض حقوق مدنی سخت مورد حمله قرار میداد.1 تشکیل نهضت آزادی به علت اختلافاتی بود که در جبهه ملی بین بازرگان و برخی از اعضای آن پیش آمده بود. با این حال هدف اصلی از تشکیل نهضت، ایجاد یک حلقه ارتباطی بین مذهب و افکار رایج آن زمان بود.2
بازرگان در تشریح اساسنامه و جهتگیریهای این نهضت، افراد آن را مسلمان و ایرانی معرفی کرده و بر ملیت و ملیگرایی تأکید میکند. علاوه بر بازرگان، آیتالله طالقانی نیز نقش مهمی در تشکیل این نهضت داشت. نهضت آزادی در آغاز فعالیتهای خود توانست حامیان زیادی را در داخل و خارج از کشور جذب نماید. «نهضت در ایران ذاتا از نظر ایمان اسلامی با شبکه مسجد پیوند نزدیک داشت و بهخصوص در سال 1978 تظاهرات سازمانهای گوناگونی را که از اسلام حمایت میکردند سازماندهی کرد.»3 با این حال رهبران مذهبی در مبارزه با رژیم وحدت نظر نداشتند و با برخی از روحانیون دچار اختلاف نظر بودند. علیرغم برخی از اختلافات، اعضای نهضت در برخی از اصول دیدگاههای سیاسی مشترکی داشتند.
شاه باید سلطنت کند نه حکومت
نهضت آزادی کماکان بر پایبندی به قانون اساسی و اجرای آن تأکید میکرد و همچنان مدافع حفظ نظام مشروطه سلطنتی بود.4 به عبارتی بنیانگذاران این گروه، خواستار تغییر برخی از سیاستهای رژیم بودند و نه نابودی و یا سقوط آن. از این رو محور مبارزات این گروه، سیاستها و برخی از قوانین رژیم بود. همانطور که قبلا هم اشاره شد نهضت آزادی در پی جدایی برخی از اعضای جبهه ملی تشکیل شد. از این رو نهضت، «هم وارث مقاومت ملی بود و هم فرازنده و بلندکننده شعار شاه سلطنت کند نه حکومت».5 به طور کلی نهضت آزادی بعد از آنکه از جبهه ملی جدا شد، بسیاری از سیاستهای جبهه ملی را در پیش گرفت؛ چنانکه وقتی حسن نزیه به عنوان رهبر اکثریت حزبی ظهور کرد، او نیز با اتخاذ روشهای ملایم و مصالحهآمیز در بهدست آوردن قدرت، عنوان داشت که مخالف روش قهرآمیز در بر کنار کردن شاه است.6
راهکار سیاسی نهضت آزادی این بود که خانواده سلطنتی خارج از تمام کارها باقی بمانند و به طور کلی تحت کنترل جدی قرار گیرند. یعنی شاه سلطنت کند نه حکومت و بنابراین در کارهای روزانه دولت ایران هم دخالت ننماید.7 از این رو اصلاحات موردنظر نهضت، محدود به نهادها و سازمانهای خاصی از حاکمیت بود. اعضای نهضت با نفی کانونهای خشونت رژیم پهلوی، نظیر ساواک، به آزادی بیان و آزادی انتخابات باور داشتند و درخواست جدی آنان نیز اصلاح همین بخش از حکومت بوده است. آنها به هیچ روی معتقد به تغییر حاکمیت نبوده، بلکه خواستار تعدیل حاکمیت بودهاند. بنابراین، مخالفان خواستار تعدیل حاکمیت، آن هم در ابعاد سیاسی داخلی به نفی کامل حاکمیت نمیاندیشیدند.8
بعد از آنکه همه گروهها و احزاب سیاسی به این نتیجه رسیدند که شاه باید از قدرت برکنار شود، نهضت آزادی همچنان معتقد به حفظ حکومت و عدم مقابله با دولت بختیار بود.9 درواقع نهضت آزادی آماده بود که دولت بختیار را تحمل کند تا تحت تأثیر رفتن شاه از کشور تعدیل برقرار شود.10 نهضت آزادی از نظر سیاسی همچنین معتقد به ارتباط سیاسی با آمریکا برای حل مشکلات بود.
نهضت آزادی معتقد بود که آمریکا گزینهای مطمئن برای حل مشکلات سیاسی ایران است. به زعم اعضای نهضت آمریکا قادر بود مانع از هرگونه تهدید احتمالی ارتش گردد. شعار اعضای نهضت آزادی این بود که «اگر آمریکا مخالفت کند، ارتش نمیتواند علیه مردم برگردد».
حل مشکلات در گرو ارتباط با آمریکا
نهضت آزادی معتقد بود که آمریکا گزینهای مطمئن برای حل مشکلات سیاسی ایران است. به زعم اعضای نهضت آمریکا قادر بود مانع از هرگونه تهدید احتمالی ارتش گردد. شعار اعضای نهضت آزادی این بود که «اگر آمریکا مخالفت کند، ارتش نمیتواند علیه مردم برگردد».11 از این رو برخی از اعضای نهضت همچون انتظام و محمد توسلی (با نام مستعار تکلی) چندین بار با اعضای سفارت آمریکا ملاقات و مذاکره کردند. انتظام در یکی از دیدارهایی که به نمایندگی از نهضت با سفارت آمریکا داشت، تمایل نهضت به برقراری ارتباط با آمریکا را این گونه عنوان نمود: «نهضت آزادی مایل است که با یک هیئت آمریکایی ملاقات کند، برای مذاکره در مورد منافع آمریکا در ایران و تلاش برای اجتناب از درگیری بین آمریکا و جنبش اسلامی ... 57/11/2».12
توسلی و انتظام اخبار مربوط به تحولات انقلاب را به آمریکا انتقال میدادند و از این جهت رابط رسمی سفارت آمریکا محسوب میشدند. نهضت آزادی معتقد بود آمریکا در زمان بحران سیاسی کمک زیادی به مردم کرد و مانع از کودتای ارتشیان شد و حتی توسلی در یکی از دیدارهای خود با استمپل، کارشناس سیاسی آمریکا، به خاطر جلوگیری از کودتای نظامی و تلاش او در ارتش تشکر کرد و آمریکا را تشویق نمود که به این روش ادامه دهد. نهضت آزادی این همکاری را عاملی مهم در مقابله با خطر چپ در ایران میدانست.13
مواضع خاص نهضت آزادی پیرامون حکومت پهلوی و نیز ارتباط با آمریکا، از جمله موضوعاتی بود که باعث اختلاف اساسی این حزب با جریان مذهبی و امام گردید. در این رابطه و در بحبوحه اوج گیری انقلاب و طرح پیشنهادی آشتی ملی از سوی رژیم و ابراز تمایل جبهه ملی و نهضت آزادی به درخواست شاه، امام خمینی با موضعگیری خاص خود جهت مبارزه را تا فرجام نهایی روشن ساخت: من با روش آشتی و بینابین مخالفم... اگر همه به طور روشن و قاطع این موضع را اتخاذ کنند که رژیم شاه باید برود، دیگر رژیم ناگزیر میشود سیاست خسته کردن را از راه کشتارهای مستمر و روشهای تازه فشار و اختناق کنار بگذارد و پیروزی ملت نزدیکتر میشود.14
البته اختلاف پیشآمده میان نهضت و انقلابیون باعث شد تا نهضت آزادی در مورد برگشت فوری امام خمینی کمی بیتفاوت گردد.15 با این حال موضع سیاسی نهضت آزادی پیرامون امام خمینی، حمایت از او بود و بر همین اساس، بسیاری از اعضای نهضت توانستند بعد از پیروزی انقلاب به بدنه حکومت جدید وارد شوند و برخی از پستهای مهم سیاسی را از آن خود نمایند؛ چنانکه مسئولیت نخستوزیری در دولت موقت به مهندس مهدی بازرگان سپرده شد. اما تعامل اعضای نهضت با حکومت جدید چندان به درازا نکشید و خیلی زود میان نخستوزیر و انقلابیون، در رابطه با موضوع گروگانگیری اختلاف پیش آمد و باعث استعفای بازرگان از سمت خود شد. در نهایت اعضای نهضت به دلیل اختلاف بر سر مسائل دیگری همچون موضوع جنگ از حکومت دور شدند و به فعالیتهای سیاسی خود در قالب حزب ادامه دادند.
سخن نهایی
نهضت آزادی راه اصلاح حکومت پهلوی را تغییر در برخی از سیاستهای حکومت میدانست، از این رو مخالفت این گروه با حکومت بیش از آنکه مخالفت اساسی با اصل حاکمیت باشد، بر پایه انتقاد و اصلاح برخی از اصول حکومت قرار داشت. گرچه انتظارات نهضت آزادی با فرار شاه و از بین رفتن سلطنت محقق نشد، اما حزب با حمایت از امام و همسویی با برخی از آرمانهای انقلاب توانست به بدنه حکومت جدید راه یابد. نهضت آزادی امیدوار بود حکومت جدید برخی از اصول سیاسی حکومت پهلوی همچون رابطه سیاسی با آمریکا را ادامه دهد، اما انقلابیون به دلیل عملکرد سیاسی آمریکا مخالف این موضوع بودند و همین امر هم باعث جدایی و اختلاف نهضت آزادی و جدایی مسیر آنان از انقلابیون خط امام گردید.
یکی از جلسات نهضت آزادی در دفتر این گروه در تهران (1360)
پی نوشت:
1. جان.دی. استمپل، درون انقلاب اسلامی، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، رسا، 1377، ص 78.
2. نیکی آر کدی، نیکی، ریشههای انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، نشر قلم، 1369، ص 351.
3. جان.دی. استمپل، همان، ص 77.
4. همانجا.
5. مهدی بازرگان، مسائل و مشکلات نخستین سال انقلاب از زبان رئیس دولت موقت، چاپ عبدالعلی بازرگان، تهران، نشر نهضت آزادی، 1361، ص 214.
6. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 3، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 55.
7. همان، ص 249.
8. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 155.
9. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، همان، ج 1، ص 496.
10. همانجا.
11. همانجا.
12. همان، ص 77.
13. همان، ص 504.
14. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، همان، ص 397.
15. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، همان، ج 1، ص 501.