با خلع اجباری رضاشاه از سلطنت در شهریور 1320 فصل جدیدی در سیاست و حکومت ایران آغاز گردید که تا کودتای 28 مرداد 1332 ادامه داشت. این دوره از جهات بسیاری، دارای خصوصیات منحصر به فردی است که یکی از آنها به مجالس قانونگذاری آن دوره بازمیگردد
نگاهی به ویژگیهای مجالسِ پس از سقوط رضاشاه (1320-1332)
عصر فراکسیونبازی
7 مهر 1399 ساعت 10:49
با خلع اجباری رضاشاه از سلطنت در شهریور 1320 فصل جدیدی در سیاست و حکومت ایران آغاز گردید که تا کودتای 28 مرداد 1332 ادامه داشت. این دوره از جهات بسیاری، دارای خصوصیات منحصر به فردی است که یکی از آنها به مجالس قانونگذاری آن دوره بازمیگردد
مهمترین نهاد و دستاورد مشروطیت ایران، تأسیس مجلس شورای ملی و ایجاد نظام پارلمانی بود. مجلس شورای ملی قوهای بود که میبایست سلطنت را مشروطه میکرد، اما با گذشت زمان و بهویژه در دوران حکومت رضاشاه، مجلس شورای ملی نقش و جایگاه محوری خود را از دست داد و همانند دیگر نهادهای سیاسی به ابزاری در دست شاه بدل شد و تنها به اجرای دستورات صادره از سوی دربار بسنده میکرد.1 با سقوط رضاشاه در شهریور 1320، مجلس بهتدریج جایگاه واقعی خود را در قانونگذاری و نظارت بر امور کشور باز یافت و نمایندگان توانستند در مجلس به اظهارنظر در خصوص لوایح و مسائل مختلف بپردازند. در مقاله حاضر سعی میشود ادوار مختلف مجلس در بازه زمانی 1320 تا 1332 و همچنین ویژگیهای مجالس این برهه از تاریخ معاصر ایران مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
اولین دوره مجلس شورای ملی در دوران حکومت محمدرضا پهلوی، مجلس سیزدهم بود که انتخابات آن در دوره دیکتاتوری رضاشاه و با اعمال نفوذ او انجام شده بود. به همین سبب بخش اعظم این مجلس از افراد وابسته به دربار پهلوی تشکیل شده بود و همین موضوع سبب مخالفت مردم با آن شده و با ارسال نامهها و طومارها و اعتراضات، خواهان انحلال آن شدند. اما فروغی، نخستوزیر، با استناد به قانون اساسی که حق انحلال مجلس را به هیچ فرد یا نهادی نداده، از تأمین درخواستهای مردم سرباز زد.2 تصویب اجازه استخدام میلسپو آمریکایی به عنوان رئیس کل دارایی و نیز تصویب اجازه اعلان جنگ به دولت آلمان نازی از مهمترین مصوبات این دور از مجلس بود.
مجلس چهاردهم در اسفند 1322 آغاز به کار کرد. مجلس چهاردهم از جنبههای مختلف مجلس مهمی بود؛ از جمله، اولین مجلسی بود که انتخابات آن، پس از سقوط رضاشاه انجام گرفت. همچنین، انتخابات این دور از مجلس در شرایطی صورت گرفت که نیروهای نظامی متفقین هنوز در ایران حضور داشتند.3 انتخابات مجلس چهاردهم را میتوان طولانیترین، رقابتیترین و بااهمیتترین انتخابات در ایران دوران پهلوی بهشمار آورد که ترکیبی متفاوت از دیگر دورههای قانونگذاری داشت. حضور نمایندگان تودهای، ملیگرا و طرفدار دربار، وجود هفت فراکسیون شامل دموکرات، میهن، آزادی، مستقل، توده، اتحاد ملی و منفردین، عدم تصویب اعتبارنامههای سیدجعفر پیشهوری، مخالفت شدید با تصویب اعتبارنامه سیدضیاءالدین طباطبائی عامل سیاسی کودتای 1299 که نهایتا از تصویب نمایندگان گذشت، مخالفت با اختیارات میلسپو، اعلام جرم علیه علی سهیلی، نخستوزیر، و تدین، وزیر کشور وقت، به جرم دخالت و تقلب در انتخابات و تصویب قانون تحریم امتیاز نفت شمال (مخالفت با واگذاری امتیازات نفتی جدید به بیگانگان)، چانهزنیهای سیاسی، ائتلافهای زودگذر و جابهجایی هفت نخستوزیر، نُه کابینه و 110 وزیر از جمله کارکردهای این مجلس دوساله محسوب میشود.4
انتخابات مجلس پانزدهم را قوامالسلطنه برگزار کرد. با تلاشهای قوام برای باز پس گرفتن آذربایجان و کردستان در سال 1325، زمینه برای انتخابات مجلس پانزدهم فراهم شد. بعد از این موفقیت، قوام برای پر کردن مجلس پانزدهم از طرفداران خود به تشکیل حزب دموکرات دست زد. انتخابات مجلس پانزدهم، عرصه کشمکش بین قوام، شاه و سیاستمداران محافظهکار طرفدار انگلیس بود. در تیر 1326 مجلس پانزدهم با سه فراکسیون تشکیل شد. حزب دموکرات قوام با هشتاد کرسی، اکثریت مجلس را بهدست آورد. دومین گروه بزرگ مجلس پانزدهم را سلطنتطلبان با حدود 35 کرسی تشکیل میدادند و از عنوان فراکسیون اتحاد ملی استفاده میکردند. گروه طرفدار انگلیس سومین فراکسیون بزرگ مجلس پانزدهم بود که حدود 25 نماینده داشت و از عنوان فراکسیون ملی استفاده میکردند.5 در این دور از مجلس، بندهای 2 و 3 موافقتنامه سادچیکف و قوام (منعقدشده در ۱۵ فروردین ۱۳۲۵) در باب ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی بررسی و با رأی اکثریت نمایندگان رد شد. همچنین قرارداد الحاقی گس ـ گلشاییان (منعقدشده در 26 تیر 1328) در مجلس پانزدهم طرح شد و نمایندگان اقلیت مجلس با مخالفت خود، مانع تصویب قرارداد جدید گس ـ گلشاییان (در موضوع نفت) شدند.
رد درخواست دول بیگانه برای کسب امتیازات استعماری، وجود فراکسیونهای گوناگون که بیانگر منافع اقشار مختلف جامعه در مجلس بودند و تلاش به منظور قبولاندن خواست مجلس به دولت و مهمتر از بقیه تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت از مهمترین اقدامات مجلس شورای ملی و بیانگر قدرت این نهاد در این مدت بود
شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی در 20 بهمن 1328ش همزمان با اولین دوره مجلس سنا توسط محمدرضا پهلوی پس از شش ماه و سیزده روز فترت افتتاح گردید. تعدادی از کرسیهای این مجلس در اختیار جبهه ملی قرار گرفت و مصدق و یارانش مباحث مربوط به نفت را که در دوره پانزدهم مطرح شده بود در این دوره با جدیت پیگیری نمودند. در روز 3 اسفند 1329، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت ایران از طرف اقلیت ملی مجلس به رهبری محمد مصدق به مجلس داده شد و پس از تصویب مجلس شورای ملی در 24 اسفند 1329، پنج روز بعد در تاریخ 29 اسفند به تصویب مجلس سنا رسید. در همین دوره قانونگذاری، با تمایل نمایندگان، دکتر مصدق در 7 اردیبهشت 1330 به نخستوزیری انتخاب گردید. مجلس شانزدهم در 29 بهمن 1330 خاتمه یافت.6
هفدهمین دوره قانونگذاری در تاریخ 17 اردیبهشتماه 1331ش افتتاح شد؛ در حالی که از 136 کرسی نمایندگان فقط 79 کرسی آن دارای نماینده بود. به دنبال درگیری مصدق با مخالفانش، وی در 12 مرداد 1332 طی رفراندومی دوره هفدهم مجلس شورای ملی را منحل و شروع انتخابات دوره هیجدهم را موکول به اصلاح قانون انتخابات نمود. شاه از فرصت عدم وجود مجلس استفاده کرده مصدق را عزل و زاهدی را به نخستوزیری گماشت. پس از کودتای 28 مرداد، مجالس بعدی گام به گام از استقلال دور افتادند.
در مورد مجالسِ این دوره دوازدهساله، چند ویژگی حائز اهمیت است. از جمله مهمترین ویژگی مجلس در این سالها، نقش کمرنگ دربار در انتخاب نمایندگان بود. بر خلاف مجالس یکدستِ دوران رضاشاه، مجلس در این سالها متشکل از نیروهای سیاسی متضاد و تفکرات گوناگونی بود که زمینه طرح نظرات و عقاید مختلف را فراهم نموده و در نتیجه توافق بر سر سیاستهای دولت و کابینه را دشوار میساخت که از جمله پیامدهای آن سقوط زودهنگام دولتها و ناپایداری آنها بود.7 از دیگر خصوصیات مجالس این دوره، استیضاح پی در پی دولتها توسط مجلس بود که از آن به عنوان یکی از عوامل مهم بیثباتی و کندی امور کشور یاد شده است. همین امر دستاویزی برای دربار شد تا با تغییر قانون اساسی و واگذاری حق انحلال مجلس به شاه و تشکیل مجلس سنا، قدرت مجلس شورای ملی را بهشدت کاهش دهد. از دیگر خصوصیات این مجالس، فراکسیونبازی بود که بر مبنای منافع خصوصی، روابط قبیلهای، دوستی و دشمنیهای مقطعی شکل میگرفت و به دلیل سطح غیرعمیق بینش نمایندگان، دائم دستخوش تغییر، قهر، ترک و زد و بندهای سیاسی میشدند. مجلس پانزدهم نمونهای گویا از این زدوبندهای سیاسی بود. قوامالسلطنه برای حفظ قدرت خود حزب دموکرات را تشکیل داد تا اکثریت کرسیهای مجلس پانزدهم را بهدست آورد، ولی همین اکثریت به خاطر عدم تحقق انتظارات خود، دولت قوام را ساقط کردند.8
به طور کلی با خلع اجباری رضاشاه از سلطنت در شهریور 1320 فصل جدیدی در سیاست و حکومت ایران آغاز گردید که تا کودتای 28 مرداد 1332 ادامه داشت. این دوره از جهات بسیاری، دارای خصوصیات منحصر به فردی است که آن را به روشنی از سایر ادوار تاریخ معاصر متمایز میسازد. پایان استبداد مطلقه و سرکوبگری شانزدهساله حکومت رضاشاه و رهایی نیروها و ستونهای دیگر قدرت و مجال یافتن آنان برای بازیگری در عرصه سیاست، مهمترین عامل این تمایزات به شمار میرود. مجلس شورای ملی نیز در این دوره زمانی دوازدهساله بهتدریج جایگاه خود واقعی خود را در قانونگذاری و نظارت بر امور کشور باز یافت. رد درخواست دول بیگانه برای کسب امتیازات استعماری، وجود فراکسیونهای گوناگون که بیانگر منافع اقشار مختلف جامعه در مجلس بودند و تلاش به منظور قبولاندن خواست مجلس به دولت و مهمتر از بقیه تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت از مهمترین اقدامات مجلس شورای ملی و بیانگر قدرت این نهاد در این مدت بود.
محمد مصدق، نخستوزیر، هنگام سخنرانی در یکی از جلسات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
شماره آرشیو: 720-8ع
پی نوشت:
1. در زمان سلطنت رضاشاه، هشت دوره انتخابات مجلس شورای ملی (دورههای ششم تا سیزدهم) برگزار شد که هفت دوره آن در زمان سلطنت وی افتتاح شد و دوره سیزده در اوایل سلطنت محمدرضا پهلوی فعالیت خود را آغاز نمود.
2. علیرضا ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، سمت، 1382، ص 218.
3. موسی نجفی و موسی فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1393، ص 529.
4. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه کاظم فروزنده، حسین شمسآوری و محسن مدیرشانهچی، تهران، نشر مرکز، 1377، صص 167-202.
5. همان، صص 217-226.
6. علیاکبر خدریزاده، «مجلس شانزدهم و تحولات سیاسی ایران (1330-1328ش)»، فصلنامه تاریخ، ش 9 (تابستان 1387)، صص 43-60.
7. در این دوران، دوازده نخستوزیر، هفده کابینه تشکیل دادند که 23 بار ترمیم شد. میانگین عمر هر کابینه بدون در نظر گرفتن ترمیمها، هشت ماه و با در نظر گرفتن ترمیمها فقط سه ماه و نیم بود. فروغی، سهیلی، قوامالسلطنه، صدرالاشراف، ساعد، بیات، حکیمی، هژیر، رزمآرا، علاء و مصدق جزء نخستوزیرانی بودند که در این دوازده سال به قدرت رسیدند که برخی از آنها بیش از یک بار به نخستوزیری رسیدند.
8. روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 32.
کد مطلب: 16203