«نظری و گذری بر سیره تبلیغی زندهیاد آیتالله محمدعلی تسخیری» در گفتوشنود با پروفسور حمید مولانا
طبعا نخستین پرسش ما در این گفتوشنود، این است که از چه مقطعی و چگونه با زندهیاد آیتالله محمدعلی تسخیری آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم آیتالله تسخیری نهتنها یک شخصیت دینی، علمی و فرهنگی در داخل ایران، که در تمام دنیای اسلام شناخته شده بودند و سهم زیادی در معرفی درست انقلاب اسلامی به جهان، بهویژه جهان اسلام داشتند. ما از این شخصیتها که قدرت ارتباط برقرار کردن با دنیا را به این شکل مؤثر داشته باشند، خیلی کم داریم! به نظر من ایشان در تقویت جریان وحدت اسلامی در سه دهه گذشته، نقش بسیار بارز و برجستهای داشتند. ایشان هم به لحاظ علمی و هم از جنبه عملی، مدیری کاردان بودند. اگر به نهادهایی که ایشان از دهه 1360 در آنها مسئولیت داشتند، از قبیل سازمان تبلیغات اسلامی و کنگرههایی که از همه کشورهای دنیا، علما و اندیشمندان به دعوت ایشان، در آنها شرکت میکردند، نگاهی بیندازیم، به گستره و عمق فعالیتهای ایشان پی خواهیم برد.
ظاهرا خود شما هم در این کنگرهها شرکت میکردید؛ اینطور نیست؟
بله، من چند بار در این کنگرهها شرکت کردم. احتمالا اولینبار در سال 1369 بود که مقالهای هم ارائه دادم و سخنرانی کردم. در آنجا بود که با ایشان به عنوان رئیس کنفرانس بینالمللی اندیشه اسلامی، آشنا شدم. ایشان سالها، در این سمت زحمت کشیدند و نتایج ارجمندی را آفریدند.
ارزیابی ایشان از دیگر نهادهایی که ایشان در آن مدیریت داشتند چیست؟
یکی از نهادهایی که ایشان مسئولیت آن را به عهده داشتند، مجمع جهانی اهل بیت(ع) بود که من از همان ابتدا، در آن مشارکت داشتم...
عضو شورای آن بودید؟
خیر؛ ولی همواره در جلسات آن، شرکت داشتهام. بعدها همین مجمع را در آمریکا و تحت همین عنوان، تأسیس کردیم. در مجمع اولیه من هم شرکت داشتم، ولی بعدها مسئولیت این مجمع، به مرحوم آقای تسخیری سپرده شد. نهاد دیگری که ایشان مسئولیت اداره آن را به عهده داشتند و منشأ خدمات زیادی هم بودند، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بود. چهارمین نهاد هم، مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی بود که من از همان اولین جلسات، افتخار شرکت در آن را داشتم و جز دو سه کنفرانس، همیشه مقاله ارائه داده و در آنها، سخنرانی کردهام.
ارزیابی شما از فعالیت این نهادهایی که برشمردید، چیست؟ و نقش مرحوم آیتالله تسخیری در پیشبرد اهداف این نهادها را چگونه تحلیل میکنید؟
هر چهار نهاد، پس از انقلاب فعالیتهای مؤثری داشته و برنامههای علمی و دینی و فرهنگی مفیدی را ارائه کردهاند. از نظر من، مهمترین ویژگی مرحوم آیتالله تسخیری، بصیرت ایشان بوده است. ایشان شرایط زمانه، نیازها، فرصتها و تهدیدها را به درستی میشناختند، از پیشینه تاریخی ملل اسلامی به خوبی آگاه و بسیار آیندهنگر بودند؛ به همین دلیل هم در زمینه تربیت نیروهای انسانی چه در داخل کشور و چه در سطح جهان اسلام، تلاش زیادی میکردند. محور تمام فعالیتهای ایشان، تربیت نیروهایی بود که به درد آینده جهان اسلام بخورند، چالشها، نیازها و مشکلات جهان اسلام را بشناسند و در جهت حل و رفع آنها تلاش کنند. تمام کنگرهها، سخنرانیها و نوشتههای ایشان، بر همین مبنا تنظیم شدهاند.
ایشان دقت و حساسیت زیادی، در زمینه مسائل اسلامی و فعالیتهای تبلیغی داشتند. یادم هست که در سال 1372، میخواستیم از طریق نشریه انجمنهای رشته ارتباطات انگلستان ــ که دانشمندان آن کشور در آن مقاله مینویسند ــ برای فصلنامه علمی «رسانه، فرهنگ و جامعه»، یک ویژهنامه در بیاوریم. این نشریه در سطح دنیا، بسیار معتبر و شناختهشده است و سردبیران و هیئت تحریریه آن، از دانشگاههای مختلف دنیا هستند. البته اکثر آنها، در انگلستان زندگی میکنند. در اوایل دهه 1370، در کشور اسلوونی کنفرانسی با موضوع جامعه اطلاعاتی و جامعه مدنی برگزار شد که در آن حدود هشتاد صاحبنظر در رشتههای علوم سیاسی و ارتباطات و جامعهشناسی، از سراسر دنیا شرکت داشتند. من هم به این کنفرانس دعوت شدم و مقالهای ارائه دادم و طی آن گفتم: باید در کنار جامعه اطلاعاتی و جامعه مدنی، از جامعه اسلامی هم حرف بزنیم! متأسفانه اکثر کسانی که در آن گردهمایی حضور داشتند، بیشتر از دیدگاه غربی در زمینه جامعهشناسی و ارتباطات و علوم سیاسی اظهار عقیده میکردند و از اسلام و جامعه اسلامی، درک درستی نداشتند. به همین دلیل شورای علمی آن فصلنامه، از من خواستند که ویژهنامهای تحت عنوان «اسلام و ارتباطات» منتشر کنم. من قبول کردم و با کمک یکی دیگر از متفکرین این حوزه توانستیم در ظرف دو سال، مقالههای بسیار اصیل و تازهای را از نخبهها و رهبران حوزههای دینی گردآوری و تدوین کنیم. من سردبیری این ویژهنامه را با این شرط که مقالهها را دانشمندان اسلامی بنویسند، نه اینکه این موضوع از دیدگاه غربی بررسی شود، قبول کردم. ازآنجاکه برخی از علمای اسلامی فرصت نداشتند مقاله بنویسند، از آنها خواستیم که فقط به دو سه سؤال ما پاسخ بدهند تا نقطه نظراتشان را در ویژهنامه منعکس کنیم. خود من نامههایی به این افراد نوشتم و موضوع را مطرح کردم. از جمله برای مرحوم آقای تسخیری نامهای فرستادم و ایشان، اولین کسی بودند که هم به سؤالات ما جواب دادند و هم برای نشریه ما، مقالهای را آماده و ارائه کردند. البته ایشان کتب و مقالات متعددی دارند و من در این ماجرا، خواستم دقت و توجه ایشان به مسائل جهان اسلام را منعکس کرده باشم. ایشان دیدگاه خود را بسیار عالمانه و منطبق بر اصول اسلام ارائه دادند و با اینکه مشغلههای فراوانی داشتند، در ارائه مقالاتی که دریافت شد، پیشگام بودند. ایشان همیشه این روحیه را داشتند و نظم و دقت ایشان چه در سخنرانیها و چه در نوشتههایشان، مشخص است. ایشان از هر فرصتی برای معرفی اسلام اصیل، استفاده میکردند و در جهت تقریب و تقویت اتحاد ملل اسلامی، بسیار توجه داشتند. اگر به عناوین و موضوعات کنفرانس وحدت اسلامی دقت کنید، خواهید دید که تمام عناوین دینی، اما عمومی و مرتبط با علوم انسانی و اجتماعی هستند. من همیشه به مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی سفارش کردهام که این شیوه را ادامه بدهند و حتی از شخصیتهای خارج از حوزه دینی که در رشتههای علمی دیگر فعالیت میکنند، اما موضوعات این حوزه برایشان جالب است، دعوت کنند که در این کنگرهها شرکت کنند. رهنمودها و خدمات ایشان بسیار ارزنده هستند و امیدوارم راهشان ادامه پیدا کند.
با عنایت به اینکه شما از آغاز فعالیت مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی در آن حضور داشتید، پیشینه و کارنامه آن را چگونه تحلیل میکنید؟
اندیشه تقریب در دو دهه گذشته و مخصوصا از زمانی که مقام معظم رهبری دستور تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب را دادند، با هدف مقابله با برنامههای دشمنان جهان اسلام، که همواره در پی تفرقهافکنی بین ملل مسلمان هستند، مطرح شد. بدیهی است که هر چه تهاجم فرهنگی غرب شدیدتر شود، این مجمع هم باید فعالیتهای خود را با قوت و قدرت بیشتری ادامه بدهد. مجمع باید از یکسو، در زمینه وحدت اسلامی تلاش کند و از سوی دیگر، برای مقابله با بحرانها و مسائل دنیای اسلام و حتی تمام دنیا، چارهاندیشی کند. دنیای معاصر با انواع و اقسام بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی و... دست به گریبان است. علما و دانشمندان اسلامی، باید با برگزاری همایشهای مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی و با تبادل نظر در زمینه موضوعات چالشبرانگیز و با تکیه بر فرهنگ و معارف غنی اسلامی، به چارهاندیشی بپردازند.
به نظر شما، مجمع در این زمینه، تا چه میزان موفق بوده است؟
مجمع در عین حال که تلاش کرده دیدگاههای علمای اسلام را از جنبه فقهی و شرعی به هم نزدیک کند، به بررسی مسائل بغرنج جهان معاصر هم توجه داشته است. در این مجمع سعی شده در کنار طرح مباحث نظری و تئوریک و ارائه الگوها، به جنبههای علمی کار هم توجه شود؛ مثلا سعی شده تا با دانشگاهیها و اقشار و اصناف مختلف، ارتباط برقرار شود و موضوع وحدت اسلامی، با آنها در میان گذاشته شده، آرای آنان گردآوری شود. من یکی دو بار در کنفرانس وحدت اسلامی، تأسیس دانشگاه امت اسلامی را پیشنهاد دادهام. به نظرم با تأسیس چنین دانشگاهی، این مرکز به یک کشور خاص تعلق ندارد و همه مسلمانان از تمام کشورهای اسلامی، میتوانند در آن تحصیل کنند. این یک حرکت نمادین، برای تنفیذ فکر وحدت اسلامی است. در تمام کشورهای اسلامی حوزههای علمیه و دانشگاههای اسلامی زیادی فعالیت میکنند، ولی دانشگاهی نداریم که متعلق به هیچ کشوری نباشد و متعلق به جهان اسلام و امت اسلامی باشد. با تأسیس چنین دانشگاهی، همه اندیشمندان و فرهیختگان جهان اسلام، به موضوع وحدت اسلامی توجه خواهند کرد.
من در طول پنجاه سال تحصیل و تدریس در اروپا و آمریکا، با اندیشمندان مسلمان زیادی که مشغول فعالیت علمی هستند سروکار داشتهام و همواره این سؤال برایم مطرح بود که چرا این نحله فکری، یک پایگاه علمی برای انتقال دانش و تجربهشان ندارند؟ دانشمندان اسلامی در حال حاضر، در کشورهای مختلف پراکنده هستند و قدرت علمی آنها، به چشم کسی نمیآید! هزاران نفر از جوانان دنیای اسلام، در غرب تحصیل میکنند. حال اگر دانشگاهی باشد که عدهای از این جوانها، بدون توجه به مسائل کشورشان در آن تحصیل کنند، چه امتیاز بزرگی برای کشورهای اسلامی خواهد بود. این دانشگاه میتواند در همه کشورهای اسلامی، شعبه داشته باشد و سطح علمی آن، به قدری بالا باشد که از کشورهای غیراسلامی هم، در آنجا تحصیل کنند. این دانشگاه میتواند محور قدرتمندی برای تقویت وحدت، میان کشورهای اسلامی باشد.
اشاره کردید که مجمع اهل بیت(ع) را در آمریکا تأسیس کردید. لطفا از کارکرد و کارنامه این نهاد بگویید.
این مجمعِ اهل بیت(ع)، برای مسلمانان مقیم آمریکا و پیرو اولین کنفرانس مجمع جهانی اهل بیت(ع) در ایران تشکیل شد و با مجمع اهل بیت(ع)ِ ایران ارتباط دارد؛ با این همه در مجامع و کنفرانسهای مختلف دنیا، به شکل مستقل شرکت میکند. هدف این است که معارف مکتب اهل بیت(ع)، به همه دنیا معرفی بشوند و تمام مسلمانان دنیا آنان را بشناسند. چون این شناخت، منجر به نزدیکی مسلمانان جهان و آشنایی آنها با اسلام اصیل خواهد شد. معارف اهل بیت(ع) ورای یک کشور و مرزهای سیاسی و قومی هستند.